- لینکهای هفته (۶۳۶) - ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
- حکمتها (۸۵) - ۱۳ فروردین ۱۴۰۳
- لینکهای هفته (۶۳۵) - ۱۱ فروردین ۱۴۰۳
یک طنزنویس کسی است که چیزهای ناخوشایندی را که در خودش کشف میکند، در وصف دیگران تعریف میکند!
پیتر مکآرتور
یک طنزنویس کسی است که چیزهای ناخوشایندی را که در خودش کشف میکند، در وصف دیگران تعریف میکند!
پیتر مکآرتور
کار مشاوره، کاری است که خستگی و تعطیلات نمیشناسد. همیشه کار عقب است یا فرجهی زمانی محدودی وجود دارد که باید هر چه زودتر کار را انجام داد. وقتی در کنار این موضوع روبرو میشوم با اتفاقاتی که اینجا نوشته بودم، باید آدم خیلی قوی باشی که کم نیاری! یک وقتهایی هم که درجهی آمپر روحیه بالا میرود و به مرزهای انفجار نزدیک میشود، با افراطی کار کردن سعی میکنم مشکلات را فراموش کنم. خودم میدانم که درست نیست؛ ولی خوب خیلی وقتها هم چارهی دیگری وجود ندارد.
خانم کریستین شونمیکر اینجا ۴ راه را برای بهبود تعادل بین کار و زندگی، پیشنهاد کردهاند. با هم نگاهی بیاندازیم به این راهها:
۱- بخشی از زمان شخصیتان را صرف این کنید که بفهمید انتظار شما از زندگی (بهویژه در مورد شادی و سلامتی) چیست؟ شاید اینطوری کشف کردید که کارتان هم جزیی از زندگیتان است! (شایدم برعکس!)
۲- اهمیت زندگی شخصیتان را در کل زندگیتان کشف کنید و سعی کنید مشخص کنید چه منافعی را از احساس خوب بودن، بدون استرس بودن و انرژی بیشتر بهدست میآورید.
۳- محدودیتهایتان را شفاف و به شکل مستقیم به همکارانتان منتقل کنید: “من این تعطیلات آخر هفته میخوام برم مسافرت!” یا “ببخشید. من دارم برای امتحان تافل درس میخونم و وقت ندارم شبها اضافهکاری کنم.” (دقیقا این، جایی است که اغلب ما ضعف داریم و اسماش را هم میگذاریم تعارف، رودربایستی و چیزهایی مثل این. خیلی وقتها باید نه را محکم گفت!)
۴- تلاش کنید که فرهنگ لزوم تعادل بین کار و زندگی را در محل کارتان ایجاد کنید. اینجوری بقیه هم میفهمند که چقدر زندگی شخصی مهم است و در نتیجه به توجه شما به زندگی شخصیتان گیر نمیدهند!
پیش از شروع سه نکته:
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
رزومه نویسی و استخدام- یک تجربه (شهرام کریمی در مورد تجربیات بسیار زیادش در این حوزه)
مسایلی که باید در تدوین رزومه در نظر داشت (نادر خرمیراد نکات خیلی مهمی را نوشته. حتما بخونید.)
خوشبینی و واقعبینی (محمد سالاری)
مدیریت:
از شرکت در دورههای آموزشی چه انتظاری داریم؟ (امیر مهرانی عزیزم که جاش خیلی خالی بود این هفته)
ادغام و تملیک (۲) (مهمه که یک نفر در فضای وب فارسی در این زمینه بنویسد. احسان این هفته سه سالگی وبلاگاش را هم جشن گرفت. تبریک به احسان و با امید اینکه بیشتر بنویسد.) (احسان اردستانی؛ ویترین افکار من)
ارتباط خوب داشته باش و گرنه پروژه میرود در دیوار و در ادامهاش: چگونه رابطه خوب با تیم ایجاد کنیم (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)
دوست من خداحافظ (زینب جم؛ وبلاگ همینا)
آیا باید دخالت کرد؟ (سؤال: آیا مدیریت ارشد باید در اختلافات میان نیروهای سازمان دخالت کند؟ کامنتها را هم بخوانید.) (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)
انتشارات بازاریابی حامی آثار نویسندگان و مترجمان بازاریابی ایران (آغاز به کار انتشارات بازاریابی را به آقای درگی و همکاران تلاشگرشان تبریک میگویم.)
اکانت گوگل؛ محبوب هر روابط عمومی/ بخش اول: جیمیل (کاربردهای سازمانی محصولات گوگل) و کارت تبریک تولد برای همکاران (محمود حقوردی؛ حرفه روابط عمومی)
فرهنگ سازمانی (Baseline.ir)
قدرت و کاهش توانایی درک دیگران (حالا این را هم در نظر بگیرید که طرف در حالت واقعی هم هیچی نمیفهمه بهش قدرت هم بدی!)
جوان ۲۱ سالهای که کسب و کارش را ۱۰۰ میلیون دلار فروخت (نمونهی خوبیه برای انگیزه داشتن در به ثمر رساندن ایدههای ساده) (نارنجی)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
مرور وبلاگها:
دکتر مجیدی در یک پزشک این هفته کلی پست عالی داشت:
۱۰ نکته جالب در مورد سایت آمازون، بزرگترین سایت خردهفروشی دنیا (واقعا هم جالبه!!!)
نمودار مقایسهای: زمانی که طول کشید گوگل پلاس، توییتر و فیسبوک دارای ده میلیون کاربر شوند
عکسهای «بینگ» چطور انتخاب میشوند؟
همین حالا، چه کسانی در این صفحه وب هستند؟ معرفی سرویس WhoIsLive
تاریخ سیستم عاملها – اینفوگراف (نمودار اطلاعاتی)
همه از دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک. 🙂
گوگل پلاس شبکه اجتماعی نیست! (جواد افتاده؛ رسانههای اجتماعی)
دیدن همه اتچمنتهای ایمیلتان به صورت یکجا با attachments.me! (عجب سرویس جالبیه!!! من چند تا دعوتنامه دارم. کسی خواست ایمیل بزنه.) (روزنوشت میلاد)
دیدن ویدئوهای یوتیوب متناسب با اینترنتهای لاک پشتی !!! (مجلهی اینترنتی گویا آیتی)
گوگل:
کتاب تازهای درباره گوگل؛ «احساس خوشبختی میکنم» (مدیر سابق برند گوگل در این کتاب میگوید: “کار در گوگل توقع او را از جهان بالا برده است …”)
گوگل استعدادپرورترین شرکت تکنولوژی (شاخصاش اینه که چند تا استارتآپ توسط کارکنان سابق شرکتها راه افتاده)
دادگاه بنیانگذار گوگل را فراخواند (شکایت اوراکل از گوگل به بهانهی نقض کپی رایت جاوا در اندروید)
خداحافظی گوگل با آزمایشگاه ایدهها و پروژهها (گوگل لبز تعطیل شد تا تیماش بروند زیرمجموعهی پلاس! گوگله داریم!؟) (نارنجی)
گوگل پلاس ۲۰ میلیون کاربره شد! و البته: کاهش ترافیگ در گوگل پلاس
آمار گوگل پلاس منتشر شد : مهندسان بیشترین اعضای گوگل پلاس
۱٫۱۷ میلیون تبلت در جهان سیستم عامل اندروید دارند
احتمال پیشی گرفتن آندروید از اپل (از نظر تعداد نرمافزارها)
مکالمهی همزمان در جیمیل امکانپذیر شد (به درد ایرانیها که نمیخوره البته!)
اپل:
اپل در ۱۲۳ کشور بازی و برنامه عرضه میکند! (البته در ایران نه متأسفانه)
وداع اپل با با درایوهای دیویدی
فیسبوک:
آنچه که نباید در فیسبوک به اشتراک بگذارید!!! (این هم نگاهیه!) (مجلهی اینترنتی گویا آیتی)
لقب قدرتمندترین فرد در رسانههای انگلیس به بنیانگذار فیسبوک رسید
عضویت ۱۵۵ میلیون آمریکایی در فیسبوک (این عدد بیشتر از تعداد آمریکاییهایی هست که پاسپورت دارند!!!)
هزینهی تبلیغات در فیسبوک ۷۵ درصد افزایش یافت
مایکروسافت:
بینگ با امکانات جدید از راه میرسد (وبلاگینا)
هدیهی مایکروسافت به لینکوس (اینجا روی یوتیوب ببینیدش.)
اولین تلفن همراه مبتنی بر سیستم عامل مانگو معرفی شد! (فارنت)
سیستم عامل MS-DOS جشن ۳۰ سالگی خود را میگیرد! (یادش بخیر …) (فارنت)
اخبار دنیای فناوری و رسانههای اجتماعی:
فوربس معرفی کرد: نوآورانهترین شرکتهای تکنولوژی جهان
با ارزشترین شرکتهای تکنولوژی جهان
پرسرعتترین کشورها و شهرهای جهان (این عددها را درک نمیکنم!!!)
قانون یک درصد: میزان مشارکت کاربران دنیای مجازی (نارنجی)
بهرهمندی شهروندان سئول از اینترنت وای.فای رایگان در تمام شهر
آیتی ایرانی:
گفتوگوی اعتماد با احمد معتمدی: اگر وزیر بودم همراه اول را پس میگرفتم
وزیر ارتباطات: سهم ICT در تولید ناخالص ملی حدود ٧/٢ است
سایهی تردید بر سر صادرات ۸۰ میلیون دلاری نرمافزار (من نمیفهمم چرا سر چیزی که وجود نداره دعوا میکنیم!؟)
همراه اول در حال تست نسل چهارم موبایل (شما راست میگید نسل سوم تأمین تلهکام را راه بندازید؛ نسل چهارم بخوره تو سرتون!)
خسروی: افزایش ظرفیت اینترنت داخلی به ۲ ترابایت برای تحقق شبکه ملی اطلاعات (حرفهای رئیس شرکت زیرساخت در مورد این شبکهی مجهول ملّی اطلاعات)
اقتصاد:
نگذاریم دیر بشود! (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)
بحران بدهی در امریکا (حجت قندی؛ اقتصادانه)
تئوری چیزی است که هیچ کس قبولاش ندارد، جز کسی که ابداعاش کرده. در حالی که تجربه چیزی است که همه قبولاش دارند، جز کسی که تجربه مال اوست!
آلبرت انیشتین
“بارسا فقط مدرسه فوتبال نیست، بلکه مدرسهی زندگی است. به تو ارزشها و مسائل پایهای زندگی را یاد میدهند. ما میخواهیم با ارائهی بازیهای خوب به پیروزی برسیم و به تمام دنیا احترام بگذاریم. این موضوعی ساده و انسانی است که وجود دارد.” (ژاوی هرناندز؛ اینجا)
فلسفه یا رسالت (Mission) سازمان یا گروه شما چیست!؟ ارزشهای پایهای کسب و کار شما کداماند؟ لطفا اول خودتان اینها را بفهمید و بعد، آنها را به کارکنان سازمانتان یا اعضای تیمتان منتقل کنید.
مهم است که همهی اعضا، رسالت و ارزشهای پایهای سازمان یا گروهی را که در آن عضویت دارند درک کنند و براساس آنها و در چارچوب آنها فعالیتهای کاری خود را انجام دهند.
پ.ن. بارسا مدرسهی زندگی است! زیباترین تعبیر در مورد بارسای عصر پپ گواردیولا! ویوا بارسا!!!
داشتم مستندات استاندارد مشاورهی مدیریت CMC را ورق میزدم؛ رسیدم به اسلایدی که ۶ ویژگی یک مشاورهی مدیریت خوب را ذکر کرده بود:
اگر گزارهها را دنبال کرده باشید، متوجه شدید که آموزش اصول و نکات کلیدی رزومهنویسی یکی از موضوعات اصلی این وبلاگ بوده است. اما خوب این آموزشها در قالب مطالب وبلاگی کمی پراکنده است و شاید انسجام لازم را هم نداشته باشد. بنابراین پرداختن به این موضوع در قالب یک دورهی آموزشی مشخص ضروری به نظر میرسد؛ بهویژه اینکه متأسفانه آشنا نبودن با اصول رزومهنویسی و باورهای نادرست در مورد آن در کشور ما خود به یک اصل تبدیل شدهاند!
بر همین اساس مهندس شهرام کریمی دوست و همکار عزیز ما با سابقهی بیش از ده سال در حوزهی مدیریت منابع انسانی و بهویژه فعالیت در بخش مصاحبههای استخدامی و بررسی رزومهها، هفتهی آینده کارگاهی را در این زمینه برگزار میکنند که شرکت در آن را به همهی شما ـ اعم از باتجربه یا بیتجربه ـ توصیه میکنم. من خودم هم احتمالا در این کارگاه حضور خواهم داشت.
ضمنا من و آقای مهندس کریمی بهصورت مشترک کتابی بسیار عالی را در مورد اصول رزومهنویسی ترجمه کردهایم که امیدوارم بهزودی منتشر شود.
توصیه میکنم حتما نوشتهی خود شهرام را هم در مورد این کارگاه بخوانید: رزومه نویسی و استخدام- یک تجربه
روایتتان را برایام بنویسید.
در پستی که چند وقت پیش داشتم، شعارهای تبلیغاتی شرکتهای معروف فناوری را مرور کردیم. این پست اختصاص دارد به بخشی از شعارهای شرکتهای معروف غیرفناوری!
فقط کاش یاد بگیریم از این شعارها برای بهتر کردن خودمان و زندگی شغلی و شخصیمان بهره بگیریم. شعار هوندا بسیار بسیار جالب است و بیارتباط هم نیست با زندگی کردن رؤیاها …
شریل سندبرگ ـ مدیر ارشد عملیات فیسبوک ـ یکی از موفقترین زنان دنیای کسب و کار امروزی است. سه سال از ترک گوگل و پیوستناش به فیسبوک میگذرد و در این مدت دستاوردهای خانم سندبرگ خیرهکننده است: فیسبوک سرانجام به سودآوری رسید، تعداد پرسنل از ۱۳۰ نفر به ۲۵۰۰ نفر افزایش یافت و تعداد کاربراناش از ۷۰ میلیون نفر به ۷۰۰ میلیون نفر رسید. جالب است؛ نه!؟
خانم سندبرگ ممکن است بهزودی بهعنوان اولین وزیر زن خزانهداری ایالات متحده مشغول کار شود که اگر این اتفاق بیافتد، او به یکی از قدرتمندترین زنان دنیای فاینانس تبدیل خواهد شد. چند هفته قبل شریل سندبرگ مراسم فارغالتحصیلیاش را در کالج بارنارد جشن گرفت. به همین مناسبت مجلهی نیویورکر یک نمایهی ۸۰۰۰ کلمهای برای او منتشر کرد که در آن میتوانیم با ایدههای شریل برای موفقیت بهعنوان یک زن برجسته در دنیای کسب و کار آشنا شویم. به نقل از اینجا رازهای موفقیت شریل سندبرگ را مرور میکنیم:
۱- نگران تعادل زندگی و کار نباشید. به جای آن کاری را پیدا کنید که عاشقاش هستید و بعد سخت کار کنید!
۲- از داشتن یک حامی (بهویژه یک حامی مرد اگر زن هستید) نترسید. سندبرگ در هاروارد زیر نظر پروفسور لاری سامرز اقتصاد خواند و بعد از آن با او به بانک جهانی و وزارت خزانهداری رفت. در سن ۲۹ سالگی سندبرگ توسط سامرز بهعنوان سرپرست نیروی انسانی تعیین شد. وقتی از او سؤال شد که آیا نگران نیست که اعتبارش را که به سختی بهدست آورده بهواسطهی شایعههایی که همیشه دور و بر زنان جوانی که از حمایت یک مقام بلند پایهی مرد برخوردارند زیر سؤال برود، جواب داد: “من از کسانی که به من شجاعت بخشیدند و کمکام کردند تا پیشرفت کنم، تشکر میکنم. هیچ کس نمیتواند بهتنهایی موفق شود.”
۳- برنامهریزی برای مسیر شغلی را فراموش کنید. سندبرگ معتقد است برنامهها بهدرد خندیدن میخورند! “من همیشه به آدمها میگویم که اگر تلاش کنند تا نقطههای منفرد و جدای مسیر شغلیشان را به هم وصل کنند و آن خطها را دنبال کنند، مسیر محدودی را پی میگیرند. اگر من تصمیم میگرفتم مسیر شغلی را که در کالج برایام متصور بود ادامه بدهم ـ زمانی که اینترنت، گوگل یا فیسبوکی وجود نداشتند ـ … من نمیخواستم چنین اشتباهی را مرتکب شوم. دلیل من برای نداشتن برنامه همین است: اگر برنامه داشتم، گزینههای امروزم محدود بودند.”
۴- هرگز نترسید. بخش پایانی صحبتهای سندبرگ در مراسم فارغالتحصیلی کالج بارنارد اینگونه بود: “اجازه ندهید تا ترسهایتان آرزوهایتان را نابود کنند. موانع پیش رویتان را همان بیرون نگه دارید و بهدرونتان راهشان ندهید. آینده دوستدار بیباکی است. من به شما قول میدهم که شما هیچ وقت نخواهید دانست که آیا قابلیت انجام کاری را دارید یا نه، مگر اینکه امتحاناش کنید. شما امروز از این پله نیز میگذرید و زندگیتان را بهعنوان یک بزرگسال آغاز خواهید کرد. با آرزوهای بزرگ شروع کنید … امشب به خانه بروید و از خودتان بپرسید: اگر نترسم چی کار خواهم کرد!؟ و بعد همان کار را بکنید. تبریک میگویم!”
۵- هیچ تصمیمی را قربانی تصمیمی دیگر نکنید. تردید در گرفتن یک تصمیم، نباید باعث شود زندگیتان تعطیل شود!
۶- خودِ محل کار با خودِ واقعی هیچ فرقی ندارند. همه جا ـ چه منزل و چه محل کار ـ همیشه خودتان باشید. هیچ فاصلهای میان زندگی شخصی و کاریتان ایجاد نکنید.
۷- از دیگران بپرسید دقیقا منظورشان چیست. خیلی وقتها آدمها منظوری که از حرفشان دارند آنی نیست که شما متوجه میشوید.
۸- نپرسید که چه کاری میتوانید برای رئیستان انجام دهید. خیلی ساده به او بگویید چه کارهایی میتوانید انجام دهید!
۹- خودتان را به غریبهها معرفی کنید. وقتی شریل به فیسبوک پیوست، سریع خود را به سالن کاری شرکت رساند، کار همه را قطع کرد و خودش را معرفی کرد: “سلام دوستان. من شریل سندبرگ هستم. نه. حدستون درست نیست. لطفا گارد نگیرید. من قرار نیست اون بالا پهلوی مارک بشینم. من میخوام تلاش بکنم تا با شما رابطه برقرار کنم.”
۱۰- ادعاهایتان را برای خودتان نگاه دارید! چیزی که بیماری معمول آدمهای بسیار باکیفیت و البته بسیار بیکیفیت است!
و اصل یازدهم که خاص خانمهای متأهل است:
۱۱- هرگز کمتر از همسرتان در خانه کار نکنید! (یا بهعبارت بهتر: نگذارید او کمتر از شما کار کند!)