زندگی هم‌چون یک پل است: از آن عبورکنید ولی روی آن چیزی بنا نکنید!

بودا

دوست داشتم!
۰

زندگی هم‌چون یک پل است: از آن عبورکنید ولی روی آن چیزی بنا نکنید! بودا دوست داشتم!۰

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینک‌های هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

افسار نقاط ضعف خود را در دست بگیرید! و انتخاب رشته پیشرفته (امیر مهرانی)

طرح یک پرسش:آیا می شود وضعیت IT را در ایران پیش بینی کرد؟ (آقای علی واحد در وبلاگ رادمان؛ در رابطه با پست چند پیش‌بینی در مورد وضعیت IT در سال ۲۰۱۱ گزاره‌ها)

مطلبی درباره رزومه نویسی (نادر خرمی‌راد)

جلسات ارائه سیستم (آقای مجید آواژ؛ ما هم در کار مشاوره از این مشکلات کم نداریم …)

هفت راز تحول سازمانی در عصر نوین و چرا برای موفقیت در فروش، فقط داشتن مهارت کافی نیست. (استاد پرویز درگی)

آیا می‌توان از درگیری در محیط کار سود برد؟ مزایا و معایب درگیری کارکنان (دو نوع درگیری داریم: ۱- درگیری ساختاری که قابل حل است؛ ۲- درگیری شخصی که باید به نوع اول تبدیل شود تا حل شود.)

تاثیر هیجان‌ها بر موفقیت‌های تجاری (بسیار جالب!)

سه راهکار برای ایجاد تیم‌های رده بالای بهتر

مشتری‌مداری رضایت مشتری = صرف زمان یا پول‌؟ (در بازاریابی تأکید بر زمان مهم‌تر از پول است!)

آیا واقعا می‌توان در هنگام خواب درآمد کسب کرد؟ (درباره‌ی راه‌اندازی و کسب درآمد از یک وب‌سایت)

پولدارترین مردان جهان در سال ۲۰۱۱ (بیل گیتس بالاخره دوم شد!)

فهرست ۱۰۰ شرکت برتر جهان در سال ۲۰۱۰ (به انتخاب فوربس)

آموزش دروس رشته مدیریت (معرفی منابعی برای طراحی دوره‌های آموزشی مدیریت)

Social Media for Your Job Search: 12 Key Takeaways (خیلی از کارفرماهای احتمالی، اول به صفحات ما در شبکه‌های اجتماعی مراجعه می‌کنند و بعد به خودمان!)

۵ طرح راهبردی در حوزه انرژی تدوین می‌شود (پروژه‌ی عظیمی است. کی داره انجامش می‌ده!؟ چرا فراخوان مناقصه نداشته؟)

فناوری اطلاعات:

اچ تی سی هم وارد دنیای تبلت‌ها شد! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

آیا استیو جابز فقط شش هفته تا مرگ فاصله دارد؟ (امیدوارم جواب‌اش خیر باشد …)

پنجره‌های مایکروسافت به سوی نوکیا باز شدند (جزییات اتحاد استراتژیک نوکیا و مایکروسافت که احتمال شکست‌اش به نظرم بالاست و نوکیا ریسک بزرگی کرد؛ آن هم فقط به این دلیل که استفان الاپ مدیرعامل جدید نوکیا قبلا کارمند استیو بالمر بوده است!)

نوکیا پایان عمر سیستم عامل سیمبین را رقم زد (مرتبط با خبر بالایی)

گزارش تصویری/ ۷ سالی که بر فیس‌بوک گذشت! (تاریخ‌چه‌ی مخصر فیس‌بوک)

تحلیل‌های IDC از عملکرد سال ۲۰۱۰ اوج سرمایه گذاری در صنعت IT

تغییر رفتار هکرها حمله به افراد به جای شبکه (پس مواظب باشید!)

دیتا سنتر چیست؟

روند تصدیق دو مرحله ای گوگل برای همه حسابها فعال شد

بزرگان سرعت در اینترنت (استونی پنجمین سرعت بالای اینترنت را در دنیا دارد!!!)

آمار کاربران اینترنت در ایران/ اینترنت پرسرعت تنها برای ۷۰۰ هزار نفر! (فاجعه هم بالاتر …)

نیم‌نگاه اپل به خرید سامسونگ!!! (اعلام مخالفت می‌کنم با هر گونه انحصار! نکنید آقا جان!)

پیش بینی غلبه گوشی های آندروئیدی بر آیفون (إن‌شاءالله :))

سهم مشارکت زنان در نوشتن مطالب ویکی پدیا ۱۳ درصد است

“آی- فن ۴” بهترین تلفن همراه هوشمند سال شد

رقابت انسان و هوش مصنوعی/ مسابقه اطلاعات عمومی میان رایانه و انسان (رقابت واتسون ابررایانه‌ی IBM با دو شرکت‌کننده‌ی برتر یک مسابقه‌ی معلومات عمومی تلویزیونی)

تبیین استراتژی دراز مدت توییتردر سال ۲۰۱۱

فروش اینترنتی در ایران، به لوازم آرایشی و بدلیجات محدود شده است

با راه‌اندازی یک سامانه خرید الکترونیکی خرید تجهیزات نفتی کنترل می‌شود

درآمد ۵۰۰ میلیارد دلاری از موبایل تا ۲۰۱۵

راه اندازی فاز اول شبکه ملی دیتا/ افزایش پهنای باند اینترنت

در کشور ۲۰هزار کیلومتر توسعه فیبر نوری خواهیم داشت

۵۰ گیگا بایت پهنای باند اینترنت کشور

۴۰ درصد مردم سر رایانه خود داد می زنند! (D:)

وقتی در اینترنت زلزله می آید/ پخش اخبار وبلاگی مانند امواج زمین لرزه (الگوی پخش امواج وبلاگی با زمین‌لرزه یکسان است!!!)

سهم ۲۳ درصدی شبکه‌های اجتماعی از وقت‌گذرانی‌های اینترنتی

اقتصاد:

۳۰۰ شرکت برتر سال ۱۳۸۸ معرفی شد غول‌های اقتصاد ایران

باورهای نادرست اقتصادی:کاهش ارزش پول (نرخ مبادله ارز) باعث تورم می‌شود (دولت ایران به این بهانه با افزایش نرخ ارز مخالفت می‌کند و صادرکنندگان کشور را بدبخت کرده!)

معرفی کتاب «قیمت‌ها همه جا حضور دارند» (هر چیزی قیمتی دارد و قیمت، نشان‌گر حرکت بازار است. ادوارد پورتر نویسنده‌ی این کتاب به خوبی این را نشان داده. به شدت توصیه می‌کنم خواندن‌اش را.)

چرا مردم از تورم بدشان می‌آید؟ (جالب)

پیش‌بینی رییس‌کل از نرخ تورم امسال و سال ۹۰ (نکته‌ی جالب این‌که در همین یک هفته سه خبر مختلف در مورد نرخ بهره‌ی سال آینده اعلام شده است! علما می‌دانند که نرخ بهره مهم‌ترین شاخص تصمیم‌گیری اقتصادی برای کسب و کارداران است.)

فرمول جدید تعیین اجاره‌بها (قانون معروف صدی سه در اجاره شد صدی دو)

قیمتی سنگین برای ورود به داووس (هزینه‌های شرکت در اجلاس داووس! خوب شد میلیاردر نشدیما!)

چند حقیقت در مورد رشد اقتصادی

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

به نظر خودت تو می‌تونی موفق بشی؟ (محمد نصیری عزیز)

چگونه از چشم‌ها در مقابل رایانه محافظت کنیم؟

منطقه اصلی اضطراب در مغز شناسایی شد

ایجاد کلاه متفکری که صاحب خود را خلاق می کند! (استرالیائه دارند؟)

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

مورینیو: امیدوار بودم که در فینال به بارسا بخوریم!

این همه از پپ درس مدیریتی گرفتیم؛ یک بار هم از خوزه مورینیو بگیریم! مختصر و مفید: وقتی می‌خواهید برای خودتان و سازمان‌تان چشم‌انداز تعیین کنید و هدف بگذارید، اصلا به مسیری که باید طی کنید فکر نکنید. چشم‌انداز به سادگی جایی است که قرار است در پایان مسیر آن‌جا باشید؛ مسیر رسیدن به چشم‌انداز را بعدا باید خودتان بسازید! فقط یادتان نرود که دستورالعمل پپ گواردیولا را برای هدف‌گذاری یادتان نرود: چشم‌انداز و هدف‌تان باید قابل دست‌یابی باشند.

 

دوست داشتم!
۰

مورینیو: امیدوار بودم که در فینال به بارسا بخوریم! این همه از پپ درس مدیریتی گرفتیم؛ یک بار هم از خوزه مورینیو بگیریم! مختصر و مفید: وقتی می‌خواهید برای خودتان و سازمان‌تان چشم‌انداز تعیین کنید و هدف بگذارید، اصلا به مسیری که باید طی کنید فکر نکنید. چشم‌انداز به سادگی جایی است که قرار است در پایان مسیر آن‌جا باشید؛

یک کشیش، یک پزشک و یک مشاور مدیریت هر از گاهی با هم گلف بازی می‌کردند. یک روز آن‌ها منتظر تمام شدن بازی گروهی بودند که سرعت بازی‌شان بسیار پایین بود. مشاور مدیریت با بی‌حوصلگی گفت: «اینا چی کار می‌کنند؟ ما یک ساعت و نیمه منتظر موندیم! این واقعا شرم‌آوره.» پزشک با او موافق بود: «اونا ناامید به نظر می‌رسن. من که تا حالا یک مشت آدم درپیت را توی زمین گلف ندیده بودم.» کشیش که حوصله‌اش سر رفته بود پیش مسئول زمین رفت و از او پرسید چه خبر است: «این گروهی که از ما جلوترن چی کار دارن می‌کنند؟ اینا خیلی کُندند و به نظر به درد نخور میان.» مسئول زمین با چهره‌ای غمگین پاسخ داد: «آره. راس می‌گی. اونا یک گروه آتش‌نشان هستن که پارسال بینایی‌شون رو موقع خاموش کردن آتش ساختمون باشگاه ما از دست دادن. به همین دلیل ما معمولا بهشون اجازه می‌دیم به صورت آزاد هر چقدر دوست دارن بازی کنن.» سه گلف‌باز لحظه‌ای سکوت کردند. بعد کشیش گفت: «اوه خدای من! چقدر بد. من امشب حتما به چند تا از کشیشای مستجاب‌الدعوه‌مون می‌سپرم که براشون دعا کنن.» پزشک هم گفت: «فکر خوبیه. من هم به یک دوست چشم‌پزشک جراح‌ام زنگ می‌زنم تا ببینم براشون چی کار می‌تونیم بکنیم.» مشاور مدیریت چند ثانیه‌ای اوضاع را سنجید و بعد به مسئول زمین گفت: «ببینم چرا اینا شب‌ها بازی نمی‌کنند؟»

این حکایت یک سؤال اساسی را درباره‌ی ما مشاوران مطرح می‌کند: تا چه حد راه‌حل‌های ما به‌عنوان مشاور برای حل مسائل کارفرما به مسئله‌ی واقعی ربط دارد؟

دوست داشتم!
۱

یک کشیش، یک پزشک و یک مشاور مدیریت هر از گاهی با هم گلف بازی می‌کردند. یک روز آن‌ها منتظر تمام شدن بازی گروهی بودند که سرعت بازی‌شان بسیار پایین بود. مشاور مدیریت با بی‌حوصلگی گفت: «اینا چی کار می‌کنند؟ ما یک ساعت و نیمه منتظر موندیم! این واقعا شرم‌آوره.» پزشک با او موافق بود: «اونا ناامید به نظر می‌رسن.

اگر فرصت دوباره‌ای برای زندگی به من بدهند، همان اشتباهات قبلی‌ام را مرتکب خواهم شد؛ البته این بار زودتر!

بانک‌هد

دوست داشتم!
۱

اگر فرصت دوباره‌ای برای زندگی به من بدهند، همان اشتباهات قبلی‌ام را مرتکب خواهم شد؛ البته این بار زودتر! بانک‌هد دوست داشتم!۱

وقتی که صبح، پنجره را باز می‌کنم

و رو به آفتاب

ـ با همه‌ی خستگی ـ

می‌ایستم

و مثل خاک

و مثل یک درخت

گرمای زندگی را می‌بلعم

و سستی رطوبت شب را

از پیکر درختی خود

آرام می‌تکانم

و آن‌گاه

با اولین پرنده که از نخل پرگشاید می‌خوانم …

زنده‌یاد منوچهر آتشی

دوست داشتم!
۰

وقتی که صبح، پنجره را باز می‌کنم و رو به آفتاب ـ با همه‌ی خستگی ـ می‌ایستم و مثل خاک و مثل یک درخت گرمای زندگی را می‌بلعم و سستی رطوبت شب را از پیکر درختی خود آرام می‌تکانم و آن‌گاه با اولین پرنده که از نخل پرگشاید می‌خوانم … زنده‌یاد منوچهر آتشی دوست داشتم!۰

این روزها در عصری زندگی می‌کنیم که “کار دانشی” یا “کار مبتنی بر اطلاعات” دارد به شکل غالب کار برای آدم‌ها تبدیل می‌شود. کار بسیاری از ما بدون دسترسی به اطلاعات لازم یا گردش اطلاعات درون سازمان عملا اثربخشی و حتی بهره‌وری لازم را نخواهد داشت. از آن طرف یک اشکال عمده هم در این عصر حجم عظیم اطلاعاتی است که باید توسط هر یک از ما مدیریت شوند و مدیریت آن‌ها چندان آسان نیست. در هر حال وجود ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات هم خبر خوشی است تا بتوانیم هم به “مزیت اطلاعات” دست یابیم و هم مشکل “بمباران اطلاعاتی” را حل کنیم! چگونه؟ این، یکی از پاسخ‌ها به این سؤال است:

سه پژوهش‌گر مدرسه‌ی مدیریت اسلوان دانشگاه MIT، که چند سالی است در زمینه‌ی راه‌های افزایش بهره‌وری با کمک IT کار می‌کنند، براساس تحقیقات‌شان ۴ راه برای افزایش کارهای مبتنی بر اطلاعات ارایه کرده‌اند:

  1. در شبکه‌ی کاری خود یک “مرکز جمع‌آوری و انتشار اطلاعات” باشید و فهرست ارتباطی خود را متنوع سازید: زیاد ای‌میل زدن به دوستان و همکاران‌ و دریافت ای‌میل از آ‌ن‌ها یکی از نشانه‌های بهره‌وری بالاست. اما در این‌جا ارتباط با دیگران و داد و ستد اطلاعات با آن‌ها است که بهره‌وری را بالا می‌برد؛ نه ارتباط داشتن صرف!
  2. ای‌میل‌های‌تان را مختصر و مفید بنویسید: ای‌میل‌های ساده و کوتاه و متمرکز بر موضوع اصلی جواب‌های سریع‌تری نسبت به ای‌میل‌های طولانی و پرحاشیه دریافت می‌کنند و این سرعت بالاتر در دریافت جواب، رمزی دیگر برای افزایش بهره‌وری است. (قبل‌تر هم نوشته بودم: رزومه‌ نوشتن مهم است؛ به شرط شبکه‌سازی!)
  3. از فناوری برای انجام چند کار به صورت هم‌زمان (Multitasking) استفاده کنید: البته باید حواس‌تان باشد که چند کاره بودن حتی با کمک فناوری هم یک سطح بهینه دارد که از آن بالاتر، بهره‌وری پایین می‌آید.
  4. کارهای ساده‌ی اطلاعاتی را به زیردستان واگذار کنید و از سیستم‌های پشتیبان تصمیم استفاده کنید: بگذارید کارهایی که وقت ارزش‌مند شما را تلف می‌کنند زیردستان‌تان یا ابزارهای IT انجام دهند. به جای این کارها دنبال منابع جدید اطلاعات تخصصی بگردید؛ چیزی که مزیت رقابتی اصلی یک دانش‌کار (Knowledge Worker) است.

پ.ن. ناگفته پیداست که یک تا سه در زندگی شخصی‌مان هم کاربرد دارند.

منبع

دوست داشتم!
۰

این روزها در عصری زندگی می‌کنیم که “کار دانشی” یا “کار مبتنی بر اطلاعات” دارد به شکل غالب کار برای آدم‌ها تبدیل می‌شود. کار بسیاری از ما بدون دسترسی به اطلاعات لازم یا گردش اطلاعات درون سازمان عملا اثربخشی و حتی بهره‌وری لازم را نخواهد داشت. از آن طرف یک اشکال عمده هم در این عصر حجم عظیم اطلاعاتی است

با آغاز هر سال جدید، فعالان هر صنعت باید دو کار عمده را انجام بدهند؛ نگاه به گذشته و پیش‌بینی آینده. نگاه به گذشته به آن‌ها نشان می‌دهد که چه کرده‌اند و چه باید می‌کرده‌اند و اشتباهات و کارهای درست و نقاط ضعف و قوت‌شان چه بوده‌اند. نگاه به آینده هم به آن‌ها نشان می‌دهد که چه تغییرات کلانی در سطح صنعت رخ خواهد داد و بنابراین، در سال جدید باید روی چه حوزه‌هایی تمرکز بکنند و چه کارهایی انجام بدهند. این پست تلاش دارد تا با بهره‌گیری از چند منبع اطلاعاتی معتبر در زمینه‌ی اخبار صنعت IT، تصویری را وضعیت این صنعت در سال ۲۰۱۱ ترسیم کند:

۱٫ اعتماد به صنعت آی‌تی نسبت به سال ۲۰۱۰ افزایش خواهد یافت و در سطح جهانی و در یک مقیاس ۱۰۰ امتیازی از ۵۶ به ۶۴ ارتقا می‌یابد. پیش‌بینی می‌شود مخارج صنعت آی‌تی حدود ۴ درصد افزایش یابند. ۵۲ درصد سازمان‌های صنعت آی‌تی قصد دارند روی محصولات و حوزه‌های کسب و کار جدید سرمایه‌گذاری کنند و از این میان ۵۱ درصد روی محصولات مرتبط با تکنولوژی سرمایه‌گذاری خواهند کرد. پیش‌بینی می‌شود از نظر تعداد محصولات به فروش رفته نسبت به سال ۲۰۱۰ افزایش وجود داشته باشد؛ اما افزایش درآمدها به همین میزان نخواهد بود. (این‌جا. گفتنی است این اطلاعات براساس شاخص اعتماد به کسب و کار صنعت IT که توسط مؤسسه‌ی CompTIA توسعه داده شده است، استخراج شده‌اند.)

۲٫ دست‌مزدها در صنعت آی‌تی رشد چندانی نخواهند داشت و متوسط رشد دست‌مزد ۰٫۷ درصد خواهد بود. هر چند اوضاع نسبت به سال ۲۰۱۰ کمی به‌تر خواهد بود. روندهای بازار این را نشان می‌دهند: ۴۹ درصد پاسخ‌گویان به پیمایش انجام شده گفته‌اند که در سال ۲۰۱۰ افزایش حقوق داشته‌اند (در برابر ۳۶ درصد سال ۲۰۰۹) و ۲۹ درصد هم مزایا دریافت کرده‌اند (در برابر ۲۴ درصد سال ۲۰۰۹٫) اما اوضاع برای تازه‌واردان بازار کار آی‌تی (یعنی افراد با سابقه‌ی کار زیر دو سال) چندان روبه‌راه نخواهد بود و به صورت متوسط حقوق‌شان ۶ درصد کاهش خواهد یافت. در پیمایش انجام شده ۵۰ درصد از افراد از حقوق‌شان خیلی یا نسبتا راضی بوده‌اند (در برابر ۴۶ درصد سال ۲۰۰۹)؛ در حالی که تعداد قابل توجهی از متخصصان (یعنی ۴۰ درصد) هم گفته‌اند که احتمالا برای افزایش دست‌مزدشان تغییر شغل خواهند داد. (این‌جا)

۳٫ عناوین شغلی جذاب: تحلیل‌گری سیستم (مخصوصا با تمرکز بر محصولات اوراکل) و در رده‌ی بعد برنامه‌نویسی (با تمرکز بر جاوا و C/C شارپ و ++C) جذاب‌ترین مشاغل حوزه‌ی آی‌تی خواهند بود. هر چند تقاضا برای مشاغل مربوط به امنیت و رایانش ابری هم دو برابر خواهد شد. (این‌جا)

۴- افزایش شدید کاربردهای سازمانی موبایل: ۹ تا از هر ۱۰ سازمان قصد دارند اپلیکیشن‌های موبایل بسیار بیش‌تری را در سازمان‌شان به‌کار بگیرند. ۴۴ درصد از سازمان‌ها هم‌اینک بین ۵ تا ۱۹ اپلیکیشن‌ را توسعه داده‌اند. ۲۱ درصد روی ۲۰ اپلیکیشن یا بیش‌تر هدف‌گذاری کرده‌اند. مهم‌ترین دلیل این رخ‌داد کاهش هزینه‌ها است (۶۳ درصد) و در رده‌های بعد بهره‌وری (۵۱ درصد)، تقاضاها یا نیازهای کارکنان (۵۰ درصد) و رقابت (۴۳ درصد) قرار گرفته‌اند. ۸۲ درصد شرکت‌کنندگان این پیمایش موافق استفاده از ابرها برای میزبانی اپلیکیشن‌های موبایل بوده‌اند. ۵۸ درصد آن‌ها انتظار دارند با یک تا ۴ پلت فورم یا سیستم عامل موبایل کار کنند و ۳۰ درصد بین ۵ تا ۱۹ سیستم عامل را پشتیبانی خواهند کرد. البته مشکلاتی هم هست: ۴۶ درصد سازمان‌هایی که استراتژی خاصی برای حوزه‌ی موبایل ندارند، قصد هم ندارند کسی را برای سامان‌دهی این حوزه استخدام کنند. ۴۵ درصد هم گفته‌اند هیچ برنامه‌ی مشخصی برای حوزه‌ی موبایل ندارند! با این حال در مجموع ۵۶ درصد کل شرکت‌کنندگان حوزه‌ی موبایل را برای سازمان‌ها یک حوزه‌ی کسب و کار حیاتی دانسته‌اند. (این‌جا)

۵٫ افزایش تمایل به خدمات مبتنی بر رایانش ابری: به دلیل بحران اقتصادی و رکود موجود کسب و کار مربوط به ERPهای مبتنی بر ابر (Cloud ERP) رونق بیش‌تری خواهد یافت؛ چرا که سازمان‌ها با خودشان فکر می‌کنند: “دارایی جدیدی نمی‌خریم؛ فقط داریم خدمت جدیدی می‌خریم!” که هزینه‌های‌اش پایین‌تر است. ضمن این‌که هزینه‌های نگهداری و به‌روزرسانی و هزینه‌های نیروی انسانی سیستم هم حذف می‌شود. البته با توجه به این‌که ریسک تغییر ناگهانی از وضعیت موجود به سیستم مبتنی بر ابر زیاد است؛ سازمان‌ها ابتدا تا مدتی هر دو سیستم سنتی و ابر را در کنار هم به کار می‌گیرند تا از کارایی سیستم جدید مطمئن شوند. یک علت دیگر این موضوع هم علاقه‌ی بسیار زیاد کارکنان بخش IT به تحت کنترل داشتن همه چیز است: بعضی از مهندسان IT اگر شب‌ها قبل از رفتن به خانه سرورهای‌شان را در آغوش نکشند، از نگرانی خواب‌شان نمی‌برد! (این‌جا)

دوست داشتم!
۰

با آغاز هر سال جدید، فعالان هر صنعت باید دو کار عمده را انجام بدهند؛ نگاه به گذشته و پیش‌بینی آینده. نگاه به گذشته به آن‌ها نشان می‌دهد که چه کرده‌اند و چه باید می‌کرده‌اند و اشتباهات و کارهای درست و نقاط ضعف و قوت‌شان چه بوده‌اند. نگاه به آینده هم به آن‌ها نشان می‌دهد که چه تغییرات کلانی در

آخر هفته‌ی بسیار بسیار شلوغی از نظر کاری داشتم؛ بنابراین پست لینک‌های هفته متأسفانه به شنبه شب منتقل شد!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینک‌های هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

گردشگری (منظور صنعت‌اش است البته!) و پاداش بهره وری (احسان اردستانی)

اعتبار استاد بودن (حامد قدوسی عزیز که بالاخره از آپلود کردن نوشته‌های قدیمی‌اش فارغ شد و پست جدید نوشت!)

معرفی کتاب:‌رمز موفقیت ایرانیان در آمریکا و ۵۰ سال تا اولین نقاشی (امیر مهرانی)

بازیگر، چگونه با تحریم ها بر ایران از گوگل کسب درآمد کنم؟، زندگی یک بوم نقاشی سفید است،بخش اول و زندگی یک بوم نقاشی سفید است، داستان دو مرید (مایا؛ کسب و کار اینترنتی)

شکست بخورید، اما دست از مبارزه نکشید! (وبلاگ همینا)

مسیر حرفه‌ای شانسی (آیدین کسائی)

صحبت خودمونی، درباره رزومه فرستادن… (نادر خرمی‌راد)

کنترل وسوسه‌های فردی در راستای ایجاد تیم قوی برای داشتن سازمان تندآموز و امنیت شغلی در سازمان‌های پیشرو وجود ندارد! (خواندن دومی واجب عینی است!) (استاد پرویز درگی)

مقاله به مثابه کامنت (نوید غفارزادگان)

تحقیق و توسعه و مسئولیت اجتماعی و این عطش لعنتی دانلود (رضا قربانی)

مشکل کجاست؟ و مشکل کجاست ؟ ۲ (دومی جالب‌تره؛ مخصوصا مثالی که از اپل می‌زنه در مورد این‌که آدم‌ها را به این باور می‌رساند که مشکلی وجود داشته که با محصولات اپل حل شده!!!) (علی مرجائی)

سحرخیز واقعا کامرواست (البته در تحقیقی که در این مطلب در موردش توضیح داده شده به این نتیجه رسیدند که بعضی‌ها ذاتا مغزشون شب‌کاره!!!)

به مدیران توصیه می‌شود مانند مهندسان بیاندیشید

۷ راه براى کسب پول در سال ۲۰۱۱

چرا مدیران عامل به ندرت اخراج می‌شوند؟ (نکات جالبی داره این مقاله)

Trustworthy Brands: Technology Companies Gain Ground; Banks Hit Rock Bottom on Vault’s CSR Blog (برند مورد اعتماد یعنی چی؟ چطور ایجاد می‌شه؟ چه نتایجی خواهد داشت؟ گزارشی بسیار جذاب و خواندنی. شدیدا توصیه می‌کنم خواندن‌اش را.)

How Much Does an MBA Impact Earning Power? (جالبه!)

Future of the MBA: Will Harvard Business School’s New Curriculum Lead Change on Wall Street?

فناوری اطلاعات:

«زوم»:‌ تبلتی که به ۱۹۸۴ اپل پایان خواهد داد! و با کمک مایکروسافت دنیا را پر از برچسب‌های رنگی اطلاعاتی کنید! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

بهترین ایده‌های الهام بخش اپل (مهرداد نایب)

۴ امکان جدید در جی میل

انسان در هر روز به اندازه ۱۷۴ روزنامه اطلاعات کسب می‌کند

رشد چشمگیر بازار نرم‌افزارهای مدیریت رایانش ابری تا سال ۲۰۱۵

شرکت‌ها از نرم افزارهای متن باز استقبال می‌کنند

آی پی‌های نسخه ۴ تمام شد

دامنه‌های جدید به زودی می‌آیند

۵۰ درصد از کاربران از طریق وای فای به شبکه متصل می شوند

با رشد بازار موبایل‌های هوشمند معرفی شدند برترین تولیدکنندگان موبایل

امپراتوری کامپیوترهای شخصی به پایان رسید

یک چهارم درآمدهای مایکروسافت از فروش آفیس ۲۰۱۰ تامین می‌شود (گاو شیرده BCG یعنی این!!!)

فوربس معرفی کرد ماندنی‌ترین شرکت‌­های تکنولوژی دنیا

با پیشنهاد ۱۰ بیلیون دلار سرویس میکروبلاگ تویتر هم فروشنده شد!

احتمال رویگردانی نوکیا از سیمبیان (مدیرعامل جدیدشون را از مایکروسافت آوردند؛ چرا نروند سراغ ویندوز فون!؟)

ارسال ۷۵ هزار تقاضای شغل به گوگل ظرف مدت یک هفته

بزرگ‌ترین اپراتورهای دنیا را بشناسید

هر روز ۳۰۰هزار گوشی با سیستم‌عامل آندروید فعال می‌شوند

چطور می‌شود اینترنت را خاموش کرد؟

ابلاغ سند جامع دولت الکترونیک به همه دستگاهها/ اجرای سند تا پایان سال

صدور بیش از ۱۴ میلیون کارت برای مشتریان بانک ها در یک سال

لایحه تشکیل سازمان پست ازسوی رییس‌جمهور تقدیم مجلس شد (رگولاتور پست)

اقتصاد:

تحلیلی جالب از مشارکت زنان در بازار کار در خاورمیانه (عالی!!!) (علی سرزعیم)

تبعات مثبت آزادسازی سود بانکی (پویان مشایخ)

کتاب یوبل چه می‌گوید؟ زیاد آزاد بودن به صلاح ما نیست (در دفاع از محدودیت در آزادی! البته حرف‌اش معقوله و من می‌پذیرم.)

واردات کشور در ۵ سال گذشته ۵۳ درصد افزایش یافته است

دستورالعمل ضد دامپینگ اجرایی می‌شود (در ایران!!!)

۱۰۰ شرکت برتر ایران به انتخاب سازمان مدیریت صنعتی روز ۲۴ بهمن معرفی می‌شوند

اقتصاد مصر: بدون تحلیل و اهمیت ماشین در سبد مصرفی خانوار (محمد رضا فرهادی‌پور)

کتاب نظریه‌ اقتصاد کلان به بازار می‌آید (ترجمه‌ی کتاب معروف اقتصاد کلان گریگوری منکیو)

نسل جدید قراردادهای نفتی؛ به زودی (EPCF!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

“کارمندان بوفالویی” – “کارمندان غازی”

چرا شمردن بیشتر از ۴ سخت است؟

طول واژگان به بار اطلاعاتی آنها وابسته است

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

آخر هفته‌ی بسیار بسیار شلوغی از نظر کاری داشتم؛ بنابراین پست لینک‌های هفته متأسفانه به شنبه شب منتقل شد! پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک

می‌دانم که [مرگ] دارد سر می‌رسد و ترسی هم از آن ندارم. چون معتقدم در آن سوی مرگ، چیزی که بخواهیم از آن بترسیم وجود ندارد. فقط امیدوارم در مسیر سر رسیدن‌اش، تا حد امکان از درد و رنج بیش‌تر معاف شوم. پیش از آن‌که زاده شوم کاملا راضی بودم، و مرگ را هم حالتی مثل آن تلقی می‌کنم. آن‌چه به خاطرش قدردان هستم موهبت شعور است و زندگی، عشق، شگفتی و خنده. نمی‌توانید بگویید که جالب نبوده، آن‌چه از این سفر با خودم به خانه آورده‌ام، خاطرات عمرم است. نیاز من به آن‌ها تا به ابدیت، بیش از نیاز به آن مدل کوچک برج ایفل است که به رسم یادگار از پاریس به خانه آورده‌ام، نیست.

باور دارم که اگر در پایان همه‌ی این‌ها، به فراخور قابلیت‌های‌مان، کاری کرده باشیم که دیگران را کمی شادتر کرده باشد و کاری که خودمان را کمی شادتر کرده باشد، این کمابیش نهایت چیزی است که از ما برمی‌آید. کاستن از شادی دیگران، جنایت است، و ناشاد کردن خودمان، نقطه‌‌ی آغاز همه‌ی جنایت‌ها است. باید بکوشیم تا خوشی را به جهان ببخشیم. این نکته، فارغ از هر مشکلی که ممکن است داشته باشیم و هر وضعیتی که سلامتی و شرایط‌مان ممکن است داشته باشند، صدق می‌کند. باید بکوشیم. من همیشه این را نمی‌دانستم و خوش‌حالم از این بابت که آن قدر عمر کردم تا این حقیقت را کشف کنم …

مجله‌ی فیلم؛ شماره‌ی ۴۲۱؛ بهمن ۱۳۸۹؛ ص ۶۵

پ.ن.۱٫ مدت‌ها بود جملاتی با این‌قدر قدرت در توصیف ماهیت زندگی برخورد نکرده بودم. راجر ایبرت منتقد بزرگ سینما، این روزها به دلیل ابتلا به سرطان تیروئید، روزهای آخر عمر را می‌گذراند.

پ.ن.۲٫ آخر هفته‌ی به شدت شلوغی از نظر کاری داشته‌ام. لینک‌های هفته امیدوارم فردا منتشر شوند.

دوست داشتم!
۱

می‌دانم که [مرگ] دارد سر می‌رسد و ترسی هم از آن ندارم. چون معتقدم در آن سوی مرگ، چیزی که بخواهیم از آن بترسیم وجود ندارد. فقط امیدوارم در مسیر سر رسیدن‌اش، تا حد امکان از درد و رنج بیش‌تر معاف شوم. پیش از آن‌که زاده شوم کاملا راضی بودم، و مرگ را هم حالتی مثل آن تلقی می‌کنم. آن‌چه