تأسف نخوردن و نگاه نکردن به گذشته را یک اصل اساسی زندگی خود قرار دهید. تأسف یک راه وحشت‌ناک هدر دادن انرژی است؛ شما نمی‌توانید بر روی آن چیزی بنا کنید. تأسف تنها به‌درد توقف کردن می‌خورد.

کاترین منسفیلد

 

دوست داشتم!
۰

تأسف نخوردن و نگاه نکردن به گذشته را یک اصل اساسی زندگی خود قرار دهید. تأسف یک راه وحشت‌ناک هدر دادن انرژی است؛ شما نمی‌توانید بر روی آن چیزی بنا کنید. تأسف تنها به‌درد توقف کردن می‌خورد. کاترین منسفیلد   دوست داشتم!۰

“فکر می‌کنم که راز موفقیت ما در سادگی‌ای است که بازیکنان در درک شیوه‌ی بازی دارند. هر چقدر کارها آسان‌تر باشد، اوضاع به‌تر است. این همان چیزی است که گواردیولا به ما آموخته و در نهایت همه‌ی دنیا سبک کاری بارسلونا را تحسین می‌کنند.” (دنی آلوز؛ این‌جا)

دنی آلوز می‌گوید: راز موفقیت = ساده انجام دادن کارها! و بارسا همین‌طوری رئال را شنبه در ال‌کلاسیکو شکست داد … اما همه‌ش هم این نیست! پیروزی بارسا از زاویه‌ی دید ره‌بری سازمانی، دلیل مهم‌تری هم داشت. دلیلی که باعث شد متوجه شوم ایده‌های ره‌بری پپ عزیز را با استیو جابز بزرگ چقدر نزدیک‌اند. شنبه برای‌تان می‌نویسم‌ش.

پ.ن. این هفته از نظر کاری به‌شکل غیرقابل باوری شلوغ بودم. این شد که گزاره‌ها چند روزی به‌روزرسانی نشد. امیدوارم دیگر از این مشکلات پیش نیاید.

دوست داشتم!
۰

“فکر می‌کنم که راز موفقیت ما در سادگی‌ای است که بازیکنان در درک شیوه‌ی بازی دارند. هر چقدر کارها آسان‌تر باشد، اوضاع به‌تر است. این همان چیزی است که گواردیولا به ما آموخته و در نهایت همه‌ی دنیا سبک کاری بارسلونا را تحسین می‌کنند.” (دنی آلوز؛ این‌جا) دنی آلوز می‌گوید: راز موفقیت = ساده انجام دادن کارها! و بارسا همین‌طوری رئال

هر هفته برای تدوین پست لینک‌های هفته، فیدهای زیادی را در گودر بی‌خاصیت این روزها مرور می‌کنم. یکی از حوزه‌های اصلی مورد علاقه‌م هم مرور اخبار صنعت فاوا در ایران است. هم به این حوزه علاقه‌ شخصی‌ دارم و هم به‌واسطه‌ی شغل‌م ـ مشاور مدیریت فاوا ـ باید اخبار را مرور کنم. اما نکته‌ی جالبی در این میان وجود دارد که این هفته به‌خوبی جلوه‌ش را در اخبار هفته دیدم.

یکی از قدیمی‌‌ترین، ساده‌ترین و پایه‌ای‌ترین اصول مدیریت، اصل وحدت فرماندهی است. این اصل به زبان ساده یعنی این‌که حرف آخر را که می‌زند! این مسئله به‌ویژه در حوزه‌ی سیاست‌گذاری حساس‌تر می‌شود؛ چرا که کوچک‌ترین حرکت نهادهای سیاست‌گذار حاکمیتی باعث می‌شود تا محدودیت‌ها یا مشکلاتی چه در سطح یک صنعت خاص و چه در سطح کسب و کارهای آن صنعت به‌وجود آید. بدتر از آن، حمایت‌های مقطعی و موازی‌کاری‌ است که به‌شدت باعث می‌شود تا اثربخشی برنامه‌های تدوین شده پایین بیاید؛ چرا که مشخص نیست در واقع چه کسی باید از چه کسی و چگونه حمایت کند!

اگر به صنعت فاوا در کشور نگاه کنیم، نکته‌ی جالب و طنزآمیز این صنعت در تمامی این سال‌ها همین عدم وجود وحدت فرماندهی در سطح هدایت و نظارت این صنعت از دیدگاه حاکمیتی است. من فقط در این‌جا به ساختار حاکمیتی این صنعت و نهادهای درگیر در آن، از دیدگاه کسب و کارهای فعال در آن می‌پردازم. فهرست بخشی از این نهادها را ببینید:

ـ در سطح کلان: شورای عالی اطلاع‌رسانی، شورای عالی انفورماتیک، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و به‌ویژه سازمان / شرکت فناوری اطلاعات (که هنوز مشخص نیست ماهیت حقوقی آن دقیقا کدام‌ یک است)، معاونت فناوری‌های نوین نهاد ریاست‌جمهورری، وزارت علوم (در حوزه‌ی پارک‌های فناوری)، وزارت صنعت، معدن و تجارت (و حالا قبلا که این وزارت‌خانه دو تا وزارت بود اوضاع جالب‌تر هم بود: بخش تجارت الکترونیکی در وزارت بازرگانی و بخش صنعت فاوا در وزارت صنایع و معادن)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و و از همه بانمک‌تر سازمان صدا و سیما!!!

ـ در سطح رگولاتوری و مدیریت نهادی: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و به‌صورت مشخص سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و اخیرا شورای رقابت!

ـ در سطح خود کسب و کارها: تقریبا مرکز فناوری اطلاعات هر وزارت‌خانه یا شرکت بزرگ دولتی (به‌ویژه در صنایع پول‌داری مثل نفت و نیرو)، شورای عالی انفورماتیک، نهادهای قانونی که طبق قانون تجارت و قانون کار باید با آن‌ها در ارتباط بود (سازمان ثبت اسناد رسمی کشور، سازمان امور مالیاتی، سازمان تأمین اجتماعی، بیمه‌ها و …)، پارک‌های فناوری و مراکز رشد و البته سازمان نظام صنفی رایانه‌ای.

و خوب بسیاری نهادهای دیگر که بگذریم. جالب این‌جاست که در تمامی پروژه‌های متمرکز بر سیاست‌گذاری در سطح صنعت فاوا ـ از جمله: تکفا یک و تکفا دو یا پروژه‌ی امکان‌سنجی تجارت الکترونیکی (متا) ـ یکی از نقاط ضعف صنعت فاوا در ایران، همین مسئله یعنی عدم وحدت فرماندهی ذکر شده است. اما خوب، چرا کسی باید از موضعِ قدرت‌ش در سامان‌دهی به این صنعت و البته کمک به رشد و توسعه‌ی این صنعت چشم‌پوشی کند؟ و این‌گونه است که هم‌چنان روزبه‌روز تعداد خیرخواهان صنعت فاوا در سطح حاکمیت افزایش می‌یابد.

پروژه‌ای که در حال حاضر مدیرش هستم، عنوان‌ش “تدوین استراتژی حمایت دولت از کسب و کارهای کوچک و متوسط فاوا (ICT SME)” است. قرار است موانع پیش روی رشد این بنگاه‌ها و نقاط ضعف‌شان شناسایی شوند، ببینیم دیگران چه کرده‌اند که سیلیکون‌ولی و دره‌ی بنگلور و مانند آن‌ها را راه انداخته‌اند و در نهایت سیاست‌های حمایتی وزارت آی‌سی‌تی از این بنگاه‌ها را مشخص کنیم. در تمام مطالعات این پروژه، دقیقا همین نکته بر کار ما ابهام افکنده که حالا فرض کنید این راه‌بردها را هم تدوین کردیم؛ چه کسی باید آن‌ها را اجرا کند؟ آیا اصلا وزارت آی‌سی‌تی زورش می‌رسد که این راه‌بردها را اجرا کند؟

در همین برش خاص از صنعت فاوا در ایران، ماجرا وقتی جالب می‌شود که پای چند وزارت دیگر و اقدامات اجرایی قبلی‌شان به ماجرا باز می‌شود:

۱- وزارت تازه تأسیس صنعت، معدن و تجارت: این‌جا از یک سو مرکز تأسیس فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی وزارت را داریم که رئیس‌ش هم علاقه‌ی خاصی به برنامه‌ریزی و توسعه‌ی صنعت فاوا در کشور دارد! از سوی دیگر هم سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی را داریم که متولی رسمی حمایت از توسعه‌ی SMEها در کشور است و با توجه به این‌که در حد حرف زدن، یکی از اولویت‌های کلی توسعه‌ی کشور صنعت فاوا است وظیفه‌ی مهمی بر دوش دارد.

۲- وزارت علوم: در بسیاری نقاط جهان SMEهای فاوا از دل پارک‌های فناوری و مراکز رشد دانشگاهی بیرون می‌آیند. همین الان در ایران هم چندین پارک فناوری مرکز رشد متمرکز بر آی‌سی‌تی داریم.

۳-معاونت فناوری‌های نوین و بنیاد نخبگان نهاد ریاست‌جمهوری: فاوا یک صنعت های‌تک است و عموما محل فعالیت نوابغ جامعه. 🙂 بنابراین این دو نهاد هم حق دارند و هم وظیفه که از این بنگاه‌ها حمایت کنند!

۴- سازمان نظام صنفی رایانه‌ای: اگر پارلمان بخش خصوصی فاوا در این زمینه دخالت نکند، چه کسی دخالت بکند؟

حالا این توصیفات را بگذارید کنار این عناوین خبری:

مفتح وعده داد: تحقق صادرات ۶۰۰ میلیونی نرم‌افزار تا دو سال آینده

فقدان شاخص‌های ارزیابی توسعه‌ی حوزه‌ی فن‌آوری اطلاعات در کشور

تشکیل کارگروه ویژه برای مرزبندی وظایف صدا وسیما و وزارت ارتباطات!

دکتر شهریاری: امروزه باید هوشمندانه‌تر با فناوری اطلاعات برخورد کنیم

الکامپ ۱۷ در روز دوم و در غیاب وزیر صنعت افتتاح شد!

تمرکز وزارت صنعت، معدن و تجارت بر صادرات نرم‌افزار

و این رشته سر دراز دارد …

در هنگام دیدن تمامی این ماجراها، به یاد تک‌تک جملات استاد عزیز و بزرگ‌وارم آقای دکتر خلیلی شورینی سر کلاس مدیریت استراتژیک دوره‌ی MBA و البته کتاب ارزنده‌ی ایشان پریشانی تفکر برنامه‌ریزی در ایران (که نقد استراتژی توسعه‌ی صنعتی کشور تدوین شده توسط آقای دکتر نیلی و همکاران است) می‌افتم … عنوان کتاب به‌خوبی گویای تمام ماجرا است.

باز هم در این زمینه خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۰

هر هفته برای تدوین پست لینک‌های هفته، فیدهای زیادی را در گودر بی‌خاصیت این روزها مرور می‌کنم. یکی از حوزه‌های اصلی مورد علاقه‌م هم مرور اخبار صنعت فاوا در ایران است. هم به این حوزه علاقه‌ شخصی‌ دارم و هم به‌واسطه‌ی شغل‌م ـ مشاور مدیریت فاوا ـ باید اخبار را مرور کنم. اما نکته‌ی جالبی در این میان وجود دارد

چند روزی گزاره‌ها به‌ دلایل شخصی و البته مشکلی که در هاست‌ش پیدا شده بود، به‌روز نشد. بنابراین با تأخیر پست لینک‌های هفته‌ی قبل. 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

ایماژ پیرزن خیابان‌نشین (نوشته‌ی عااالی دکتر کاظمی عزیز. حتمن بخونید. به‌ترین مطلب هفته برای من!)

چرا همه ما نمی‌توانیم جابز و گیتس و زاکربرگ شویم؟ (حرف حساب رضا قربانی در مدیر رسانه)

تک مضراب ۳۱: ترس از مرگ یا ترس از زندگی (ابدیت؛ بهرام شاکرین)

نکته ۲۰۹: طوفان ذهنی معکوس (واقعا عااالی و خواندنی) (سیصد و شصت نکته‌ی (کاربردی) در تفکر)

مجازی یا واقعی شدن تفکرات! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

چرا افزایش هوش انسان محدود است؟

ارتباط شخصیت با بوی انسان!

مدیریت:

تلاشی برای قیمت‌گذاری محصول نرم‌افزاری (۱) (نوشته‌ی بسیار خواندنی امیر نام‌آور در وبلاگ ایده)

مثالی از بازخوردی ساندویچی (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) و این مطلب مرتبط امیر مهرانی (The Coach): چیزی به اسم نقد سازنده وجود ندارد

نقش تیمی خود و هم‌تیمی‌های‌مان را بشناسیم (پریا فرهادی؛ وبلاگ همینا)

یکی از مقاله‌های تز (نوید غفارزادگان) (مدیریتی‌ها بخونند. جالبه.)

انتقاد از خود (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

مالیات پول زوره (جادی میرمیرانی؛ کی‌برد آزاد)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

تعداد برنامه‌های دانلود شده از بازار اندروید از ۱۰ میلیارد گذشت! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چرا iOS از اندروید و ویندوز موبایل موفق‌تر است؟ (وب‌شهر)

ساختار مرورگر کروم مانند یک سیستم‌عامل است! (وب‌شهر)

مایکروسافت پیش‌نمایش اپ استور ویندوز ۸ را به نمایش گذاشت (زومیت)

SMS نوزده ساله شد (وبلاگینا)

اپلیکیشن Instagram برای اندروید عرضه می‌شود (وبلاگینا)

نتایج یک تحقیق: بسیاری از مردم بدون هیچ دلیلی آنلاین می‌شوند (نارنجی)

بیوگرافی استیو جابز پرفروش‌ترین کتاب سال آمازون (فارنت) (دقت کنید که این کتاب فقط یک ماهه که به بازار اومده!)

کروم با عبور از فایرفاکس، دومین مرورگر محبوب دنیا شد

کیندل فایر آمازون رقیب آی‌پد شد (خیلی خوب به‌نظر میاد این کیندل فایر. شاید بخرم‌ش. :))

یکه‌تازی گوگل در بازار تبلیغات آنلاین

حکیم جوادی دبیر شورای عالی فناوری اطلاعات شد

اقتصاد:

گپ‌ و چای: مصاحبه با جواد صالحی اصفهانی، بخش اول و گپ‌ و چای: مصاحبه با جواد صالحی اصفهانی، بخش دوم (کار عااالی که حامد قدوسی در یک لیوان چای داغ شروع کرده: گپ و گفت با اقتصاددانان دور و بر بوستون :))

بازار اثر تحریم را چه‌قدر جدی می‌گیرد؟ (نوشته‌ی دیگری از حامد قدوسی در یک لیوان چای داغ)

مالیات بر گناه (کافه‌ی اقتصاد)

تحریم‌ها و سیاست‌ها (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

شکست رهبران اتحادیه اروپا در توافق بر سر تغییرات ساختار مالی

دوست داشتم!
۰

چند روزی گزاره‌ها به‌ دلایل شخصی و البته مشکلی که در هاست‌ش پیدا شده بود، به‌روز نشد. بنابراین با تأخیر پست لینک‌های هفته‌ی قبل. 🙂 پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در گودرتان دنبال کنید. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: ایماژ

“آیا من در فکر تغییرات تاکتیکی در تیم هستم؟ بله. ولی در مورد مدل بازی بارسلونا و مقایسه بین تیم ما و بارسلونا اغراق شده است و من هیچ وقت چنین مقایسه‌ای نکرده‌ام. بعضی بازی‌ها به تو کمک می‌کند تا حد و مرزها را بشناسی و در نهایت این شما خبرنگاران هستید که درک می‌کنید که ما مثل بارسلونا نیستیم.” (چزاره پراندلی سرمربی تیم ملی ایتالیا؛ این‌جا)

خودتان را گول نزنید و گول حرف دیگران را هم نخورید. حتا اگر بقیه هم نمی‌دانند، خودتان می‌دانید در چه سطحی از پیش‌رفت حرفه‌ای و علمی قرار دارید. بعضی وقت‌ها شکست‌ها برای این در زندگی ما رخ می‌دهند که بفهمیم حد و مرز واقعی‌مان کجاست؛ مخصوصا زمانی که خودمان این را فراموش کرده‌ایم … شاید از این نگاه، شکست هم موهبتی باشد!

وقتی این‌طوری به ماجرای پیش‌رفت در کارراهه (و حتا زندگی) نگاه کنیم، همیشه انگیزه برای جلو رفتن و دلیلی برای یاد گرفتن داریم.

دوست داشتم!
۰

“آیا من در فکر تغییرات تاکتیکی در تیم هستم؟ بله. ولی در مورد مدل بازی بارسلونا و مقایسه بین تیم ما و بارسلونا اغراق شده است و من هیچ وقت چنین مقایسه‌ای نکرده‌ام. بعضی بازی‌ها به تو کمک می‌کند تا حد و مرزها را بشناسی و در نهایت این شما خبرنگاران هستید که درک می‌کنید که ما مثل بارسلونا نیستیم.”

دنبال کاری می‌گردید که با زندگی‌تان سازگار باشد؟ مشکلات شخصی دارید؟ حتا وجه خوب‌ش: عادت دارید هر ماه با همسرتان یک سفر بروید؟ این‌ها هر چند خاص شما نیستند و همه‌ی مردم کمابیش چنین مسائلی را در ارتباط زندگی شخصی با شغل‌شان دارند؛ اما ممکن است گفتن این چیزها باعث شود استخدام نشوید! بنابراین در هنگام جستجوی شغل یا مصاحبه‌ی استخدامی در مورد این چیزها حرف نزنید:

۱- مسائل و مشکلات شخصی‌تان.

۲- تفریحات زندگی شخصی‌تان!

۳- عادت‌های‌تان.

۴- کارهای داوطلبانه‌ و عام‌المنفعه‌تان (مگر مطمئن باشید برای سازمان مهم است.)

۵- مجرد یا متأهل بودن‌تان.

۶- وضعیت سلامت‌تان (مگر در مورد مسائلی که روی توانایی کار کردن‌تان تأثیر می‌گذارند و تازه آن هم در صورت سؤال مستقیم از سوی کارفرما.)

دقت کنید که نه خودتان در مورد این چیزها صحبت کنید و نه کارفرمای احتمالی حق دارد در مورد آن‌ها از شما بپرسد. بنابراین اگر هم پرسید محترمانه جواب ندهید.

منبع

دوست داشتم!
۰

دنبال کاری می‌گردید که با زندگی‌تان سازگار باشد؟ مشکلات شخصی دارید؟ حتا وجه خوب‌ش: عادت دارید هر ماه با همسرتان یک سفر بروید؟ این‌ها هر چند خاص شما نیستند و همه‌ی مردم کمابیش چنین مسائلی را در ارتباط زندگی شخصی با شغل‌شان دارند؛ اما ممکن است گفتن این چیزها باعث شود استخدام نشوید! بنابراین در هنگام جستجوی شغل یا مصاحبه‌ی

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید خوش‌مزه‌ی گزاره‌ها را دنبال کنید (اینم فیدش برای گودر)
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

چطور یک دیس برنج بخوریم؟ (این به‌ترین مطلب هفته برای من بود! در مورد این‌که چطور یاد بگیریم.) (امیر مهرانی؛ The Coach)

می‌خواهم مثل استیو جابز باشم، اما… ! (مایا در کسب و کار اینترنتی روی موضوع بسیار مهمی دست گذاشته! این هم یکی از به‌ترین مطالب هفته بود.)

آدم صبح هستید یا عصر؟ (جالب!) (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ارسال ایمیل با چه هویتی!؟ (نکته‌ای که امیر مهرانی در The Coach در مورد ای‌میل‌های دریافتی از سایت‌‌های شرکت‌ها نوشته کاملا درسته.)

مدیریت:

نقد درد دارد (روشِ درستِ نقد کردن) (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

تصمیم‌گیری مدیران و روش های تصمیم‌گیری (معرفی مدل تصمیم‌گیری وروم و یتون) (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

کارکنان اثربخش یا به‌دردبخور (این پست بررسی پاسخ تحقیقات شرکت هی‌گروپ به این سؤال است که آیا لازم است رضایت همه‌ی کارکنان سازمان تأمین شود؟) (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

 انواع قرارداد (معمولا تعاریفی که از انواع قراردادهای پروژه‌ها در ادبیات موضوع وجود داره بسیار پیچیده و غیرقابل فهمه. نادر خرمی‌راد عزیز به زبان کاملا ساده این موضوع را شکافته. لازمه این نوشته را حتما بخوانید.)

شخصیت‌های بی‌شخصیت (یادداشت خواندنی مجید آواژ عزیز در روزنوشت‌های بهساد در مورد برخی آدم‌ها که فراموش کرده‌اند دیگران هم انسان‌ هستند. این، درد بزرگی است در سازمان‌ها که همیشه من را آزار داده …)

از مربی والیبال بیاموزیم (در توصیف بزرگی خولیو ولاسکو سرمربی تیم ملی والیبال به‌عنوان یک مدیر بزرگ!) (افشین دبیری؛ مدیریت منابع انسانی)

کاتلر در ارمنستان چه گفت؟ (چقدر این پیرمرد دوست‌داشتنیه!) (به روایت استاد پرویز درگی)

اظهارنظر پروفسور کاتلر در مورد ارتباط بازاریابی حسی و عصر سوم بازاریابی (تعریف ساده و استثنایی بازاریابی حسی توسط پروفسور کاتلر)
کلاس هوش مصنوعی استنفورد،کلاسی با ۳۵ هزار دانشجو (استنفورد کلاس کارآفرینی آن‌لاین گذاشته! بریم!؟) (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

تایم‌لاین فیس‌بوک، آیینه‌ی تمام‌نمای دیروز و امروز شما (معرفی شکل جدید پروفایل در فیس‌بوک) (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

تأیید اعتبار ۲ مرحله‌ای: با ۴۰ زبان، به راحتی در هرکجای دنیا ایمن بمانید (تأییدیه‌ی دو مرحله‌ای گوگل در ایران هم فعال شد!)

عرضه نسخه تحت وب اولین نرم‌افزار خطایاب فارسی (نسخه‌ی لایو ویراستیار)

ویندوزفون بهترین سیستم‌عامل موبایل ۲۰۱۱ شد (استفان الاپ مدیرعامل نوکیا هم شده شخصیت سال صنعت موبایل! کلا داورها فکر کنم خود بالمر و الاپ و بیل گیتس بودند!)

خرید موتور جستجوی ویدیویی از سوی مایکروسافت (امیدوارم این بالمر چلمنگ دوباره یک فناوری عالی را نابود نکنه!)

افتتاح بزرگ‌ترین فروشگاه اپل در جهان در ۱۸ آذرماه (باورتون می‌شه روزی یک میلیون مشتری می‌تونند ازش خرید کنند!) (فارنت)

گوگل برای خرید موتورولا منتظر مجوز اتحادیه اروپاست

منتظر رونمایی جدیدترین محصول مایکروسافت باشید؛ آفیس ۱۵ همزمان با ویندوز ۸ (دنیای فناوری اطلاعات)

پردازش ابری سالانه ۴٫۸ تریلیون گیگابایت بر حجم اطلاعات در سراسر جهان خواهد افزود

درآمد ۱۲٫۷ میلیارد دلاری در انتظار بازار ابزارهای هوشمندی تجاری در سال ۲۰۱۲

از آجر تا یک صفحه صاف: ۳۸ سال با تلفن همراه (اینفوگرافیک) (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

رشد ۶٫۷ میلیارد دلاری تجارت موبایل آمریکا در سال ۲۰۱۱ (دقت کنید که منظورش خرید با موبایله!)

درآمد هفت میلیارد دلاری از خدمات بهداشتی موبایلی (دولت اوباما در این زمینه سرمایه‌گذاری سنگینی کرده.)

جشنواره و نمایشگاه دستاوردهای صنعت فناوری اطلاعات برگزار می‌شود (ما نفهمیدیم بالاخره متولی صنعت فاوا در این مملکت وزارت ICT یا وزارت صنعت، معدن و تجارت!)

اقتصاد:

دختری که آخرین زندانی سیاسی استالین بود (بسیار و بسیار و بسیار خواندنی!) (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

تحلیل سخنرانی اخیر دکتر غنی نژاد (در مورد جنبش تسخیر وال‌استریت) (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)

رنانی: بیماری فساد اقتصادی به مرحله حاد خود رسیده است (گزارش سخنرانی دکتر محسن رنانی در مورد فساد در اقتصاد ایران)

ایران ۱۵۵ میلیارد بشکه نفت قابل استحصال دارد (این یعنی تا حدود ۱۸۰ سال دیگه نفت داریم!؟)

گزارش میزان فساد در کشورهای جهان

نرخ بی‌کاری در بین زنان فارغ التحصیل حداقل ۲ برابر مردان است (متأسفم …)

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید خوش‌مزه‌ی گزاره‌ها را دنبال کنید (اینم فیدش برای گودر) لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: چطور یک دیس برنج بخوریم؟ (این به‌ترین مطلب هفته برای من بود! در مورد این‌که چطور یاد بگیریم.) (امیر مهرانی؛ The Coach) می‌خواهم مثل استیو جابز باشم، اما… ! (مایا

حالا سال‌هاست که مرا

به جای خالی تو عادت داده‌اند … لیالی!

باز هم بگویم میان من و این بغضِ بی‌قرار

جای تو خالی؟

سید علی صالحی

دوست داشتم!
۳

حالا سال‌هاست که مرا به جای خالی تو عادت داده‌اند … لیالی! باز هم بگویم میان من و این بغضِ بی‌قرار جای تو خالی؟ سید علی صالحی دوست داشتم!۳