گزارهها (۵۵)
هر در خروجی، در ورودی جایی دیگر است!
تام استاپارد
هر در خروجی، در ورودی جایی دیگر است!
تام استاپارد
در این سالهای اخیر با اهمیت روزافزون آیتی در سازمانها، نقش و جایگاه واحد فناوری اطلاعات نیز در سازمانها تغییر کرده است. مدیر آیتی که قبلا یکی از مدیران زیرمجموعهی معاونت پشتیبانی سازمان محسوب میشد (مثالی از ساختار نهادهای دولتی ایران)، امروز تا جایگاه معاونت در سازمانها بالا آمده است و به این ترتیب جایگاه مدیر ارشد اطلاعاتی سازمان (CIO) دارد کمکم به نقش استاندارد مدیران آیتی سازمانها تبدیل میشود.
چند روز پیش خیلی اتفاقی کشف کردم که شرکت معظم IBM در این زمینه تحقیقات مفصلی کرده و گزارش بسیار جالبی را هم منتشر نموده است که میتوانید آن را از سایت IBM CIO دانلود کنید (از اینجا.) دیدن سایت IBM CIO تجربهی بسیار جالبی است؛ بهویژه اگر مدیر آیتی سازمانتان باشید! به صورت جدی پیشنهاد میکنم که اگر مدیر آیتی سازمانتان هستید، حتما در آزمونی که IBM برای CIOها تدارک دیده شرکت کنید تا ببینید تفکر شما و وضعیت سازمانتان در زمینهی ICT، از شما چه نوع CIO ساخته و شما با توجه به این نکته، باید برای سازمانتان چه کنید. من CIO نیستم؛ ولی از روی کنجکاوی با فرض اینکه اگر مدیر آیتی شرکتمان بودم جواب سؤالات را چطور میدادم، در این آزمون شرکت کردم. نتیجهی جالبی هم به دست آوردم! در آخر این آزمون، گزارش تحلیلی جمع و جور اما بسیار جالب IBM در مورد خودتان را هم میتوانید در قالب فایل PDF دانلود کنید.
زندگی همچون یک پل است: از آن عبورکنید ولی روی آن چیزی بنا نکنید!
بودا
پیش از شروع سه نکته:
با این توضیحات لینکهای هفته را مرور میکنیم:
مدیریت:
افسار نقاط ضعف خود را در دست بگیرید! و انتخاب رشته پیشرفته (امیر مهرانی)
طرح یک پرسش:آیا می شود وضعیت IT را در ایران پیش بینی کرد؟ (آقای علی واحد در وبلاگ رادمان؛ در رابطه با پست چند پیشبینی در مورد وضعیت IT در سال ۲۰۱۱ گزارهها)
مطلبی درباره رزومه نویسی (نادر خرمیراد)
جلسات ارائه سیستم (آقای مجید آواژ؛ ما هم در کار مشاوره از این مشکلات کم نداریم …)
هفت راز تحول سازمانی در عصر نوین و چرا برای موفقیت در فروش، فقط داشتن مهارت کافی نیست. (استاد پرویز درگی)
آیا میتوان از درگیری در محیط کار سود برد؟ مزایا و معایب درگیری کارکنان (دو نوع درگیری داریم: ۱- درگیری ساختاری که قابل حل است؛ ۲- درگیری شخصی که باید به نوع اول تبدیل شود تا حل شود.)
تاثیر هیجانها بر موفقیتهای تجاری (بسیار جالب!)
سه راهکار برای ایجاد تیمهای رده بالای بهتر
مشتریمداری رضایت مشتری = صرف زمان یا پول؟ (در بازاریابی تأکید بر زمان مهمتر از پول است!)
آیا واقعا میتوان در هنگام خواب درآمد کسب کرد؟ (دربارهی راهاندازی و کسب درآمد از یک وبسایت)
پولدارترین مردان جهان در سال ۲۰۱۱ (بیل گیتس بالاخره دوم شد!)
فهرست ۱۰۰ شرکت برتر جهان در سال ۲۰۱۰ (به انتخاب فوربس)
آموزش دروس رشته مدیریت (معرفی منابعی برای طراحی دورههای آموزشی مدیریت)
Social Media for Your Job Search: 12 Key Takeaways (خیلی از کارفرماهای احتمالی، اول به صفحات ما در شبکههای اجتماعی مراجعه میکنند و بعد به خودمان!)
۵ طرح راهبردی در حوزه انرژی تدوین میشود (پروژهی عظیمی است. کی داره انجامش میده!؟ چرا فراخوان مناقصه نداشته؟)
فناوری اطلاعات:
اچ تی سی هم وارد دنیای تبلتها شد! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
آیا استیو جابز فقط شش هفته تا مرگ فاصله دارد؟ (امیدوارم جواباش خیر باشد …)
پنجرههای مایکروسافت به سوی نوکیا باز شدند (جزییات اتحاد استراتژیک نوکیا و مایکروسافت که احتمال شکستاش به نظرم بالاست و نوکیا ریسک بزرگی کرد؛ آن هم فقط به این دلیل که استفان الاپ مدیرعامل جدید نوکیا قبلا کارمند استیو بالمر بوده است!)
نوکیا پایان عمر سیستم عامل سیمبین را رقم زد (مرتبط با خبر بالایی)
گزارش تصویری/ ۷ سالی که بر فیسبوک گذشت! (تاریخچهی مخصر فیسبوک)
تحلیلهای IDC از عملکرد سال ۲۰۱۰ اوج سرمایه گذاری در صنعت IT
تغییر رفتار هکرها حمله به افراد به جای شبکه (پس مواظب باشید!)
بزرگان سرعت در اینترنت (استونی پنجمین سرعت بالای اینترنت را در دنیا دارد!!!)
آمار کاربران اینترنت در ایران/ اینترنت پرسرعت تنها برای ۷۰۰ هزار نفر! (فاجعه هم بالاتر …)
نیمنگاه اپل به خرید سامسونگ!!! (اعلام مخالفت میکنم با هر گونه انحصار! نکنید آقا جان!)
پیش بینی غلبه گوشی های آندروئیدی بر آیفون (إنشاءالله :))
سهم مشارکت زنان در نوشتن مطالب ویکی پدیا ۱۳ درصد است
“آی- فن ۴” بهترین تلفن همراه هوشمند سال شد
رقابت انسان و هوش مصنوعی/ مسابقه اطلاعات عمومی میان رایانه و انسان (رقابت واتسون ابررایانهی IBM با دو شرکتکنندهی برتر یک مسابقهی معلومات عمومی تلویزیونی)
تبیین استراتژی دراز مدت توییتردر سال ۲۰۱۱
فروش اینترنتی در ایران، به لوازم آرایشی و بدلیجات محدود شده است
با راهاندازی یک سامانه خرید الکترونیکی خرید تجهیزات نفتی کنترل میشود
درآمد ۵۰۰ میلیارد دلاری از موبایل تا ۲۰۱۵
راه اندازی فاز اول شبکه ملی دیتا/ افزایش پهنای باند اینترنت
در کشور ۲۰هزار کیلومتر توسعه فیبر نوری خواهیم داشت
۵۰ گیگا بایت پهنای باند اینترنت کشور
۴۰ درصد مردم سر رایانه خود داد می زنند! (D:)
وقتی در اینترنت زلزله می آید/ پخش اخبار وبلاگی مانند امواج زمین لرزه (الگوی پخش امواج وبلاگی با زمینلرزه یکسان است!!!)
سهم ۲۳ درصدی شبکههای اجتماعی از وقتگذرانیهای اینترنتی
اقتصاد:
۳۰۰ شرکت برتر سال ۱۳۸۸ معرفی شد غولهای اقتصاد ایران
باورهای نادرست اقتصادی:کاهش ارزش پول (نرخ مبادله ارز) باعث تورم میشود (دولت ایران به این بهانه با افزایش نرخ ارز مخالفت میکند و صادرکنندگان کشور را بدبخت کرده!)
معرفی کتاب «قیمتها همه جا حضور دارند» (هر چیزی قیمتی دارد و قیمت، نشانگر حرکت بازار است. ادوارد پورتر نویسندهی این کتاب به خوبی این را نشان داده. به شدت توصیه میکنم خواندناش را.)
چرا مردم از تورم بدشان میآید؟ (جالب)
پیشبینی رییسکل از نرخ تورم امسال و سال ۹۰ (نکتهی جالب اینکه در همین یک هفته سه خبر مختلف در مورد نرخ بهرهی سال آینده اعلام شده است! علما میدانند که نرخ بهره مهمترین شاخص تصمیمگیری اقتصادی برای کسب و کارداران است.)
فرمول جدید تعیین اجارهبها (قانون معروف صدی سه در اجاره شد صدی دو)
قیمتی سنگین برای ورود به داووس (هزینههای شرکت در اجلاس داووس! خوب شد میلیاردر نشدیما!)
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
به نظر خودت تو میتونی موفق بشی؟ (محمد نصیری عزیز)
چگونه از چشمها در مقابل رایانه محافظت کنیم؟
منطقه اصلی اضطراب در مغز شناسایی شد
ایجاد کلاه متفکری که صاحب خود را خلاق می کند! (استرالیائه دارند؟)
مورینیو: امیدوار بودم که در فینال به بارسا بخوریم!
این همه از پپ درس مدیریتی گرفتیم؛ یک بار هم از خوزه مورینیو بگیریم! مختصر و مفید: وقتی میخواهید برای خودتان و سازمانتان چشمانداز تعیین کنید و هدف بگذارید، اصلا به مسیری که باید طی کنید فکر نکنید. چشمانداز به سادگی جایی است که قرار است در پایان مسیر آنجا باشید؛ مسیر رسیدن به چشمانداز را بعدا باید خودتان بسازید! فقط یادتان نرود که دستورالعمل پپ گواردیولا را برای هدفگذاری یادتان نرود: چشمانداز و هدفتان باید قابل دستیابی باشند.
یک کشیش، یک پزشک و یک مشاور مدیریت هر از گاهی با هم گلف بازی میکردند. یک روز آنها منتظر تمام شدن بازی گروهی بودند که سرعت بازیشان بسیار پایین بود. مشاور مدیریت با بیحوصلگی گفت: «اینا چی کار میکنند؟ ما یک ساعت و نیمه منتظر موندیم! این واقعا شرمآوره.» پزشک با او موافق بود: «اونا ناامید به نظر میرسن. من که تا حالا یک مشت آدم درپیت را توی زمین گلف ندیده بودم.» کشیش که حوصلهاش سر رفته بود پیش مسئول زمین رفت و از او پرسید چه خبر است: «این گروهی که از ما جلوترن چی کار دارن میکنند؟ اینا خیلی کُندند و به نظر به درد نخور میان.» مسئول زمین با چهرهای غمگین پاسخ داد: «آره. راس میگی. اونا یک گروه آتشنشان هستن که پارسال بیناییشون رو موقع خاموش کردن آتش ساختمون باشگاه ما از دست دادن. به همین دلیل ما معمولا بهشون اجازه میدیم به صورت آزاد هر چقدر دوست دارن بازی کنن.» سه گلفباز لحظهای سکوت کردند. بعد کشیش گفت: «اوه خدای من! چقدر بد. من امشب حتما به چند تا از کشیشای مستجابالدعوهمون میسپرم که براشون دعا کنن.» پزشک هم گفت: «فکر خوبیه. من هم به یک دوست چشمپزشک جراحام زنگ میزنم تا ببینم براشون چی کار میتونیم بکنیم.» مشاور مدیریت چند ثانیهای اوضاع را سنجید و بعد به مسئول زمین گفت: «ببینم چرا اینا شبها بازی نمیکنند؟»
این حکایت یک سؤال اساسی را دربارهی ما مشاوران مطرح میکند: تا چه حد راهحلهای ما بهعنوان مشاور برای حل مسائل کارفرما به مسئلهی واقعی ربط دارد؟
اگر فرصت دوبارهای برای زندگی به من بدهند، همان اشتباهات قبلیام را مرتکب خواهم شد؛ البته این بار زودتر!
بانکهد
وقتی که صبح، پنجره را باز میکنم
و رو به آفتاب
ـ با همهی خستگی ـ
میایستم
و مثل خاک
و مثل یک درخت
گرمای زندگی را میبلعم
و سستی رطوبت شب را
از پیکر درختی خود
آرام میتکانم
و آنگاه
با اولین پرنده که از نخل پرگشاید میخوانم …
زندهیاد منوچهر آتشی
این روزها در عصری زندگی میکنیم که “کار دانشی” یا “کار مبتنی بر اطلاعات” دارد به شکل غالب کار برای آدمها تبدیل میشود. کار بسیاری از ما بدون دسترسی به اطلاعات لازم یا گردش اطلاعات درون سازمان عملا اثربخشی و حتی بهرهوری لازم را نخواهد داشت. از آن طرف یک اشکال عمده هم در این عصر حجم عظیم اطلاعاتی است که باید توسط هر یک از ما مدیریت شوند و مدیریت آنها چندان آسان نیست. در هر حال وجود ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات هم خبر خوشی است تا بتوانیم هم به “مزیت اطلاعات” دست یابیم و هم مشکل “بمباران اطلاعاتی” را حل کنیم! چگونه؟ این، یکی از پاسخها به این سؤال است:
سه پژوهشگر مدرسهی مدیریت اسلوان دانشگاه MIT، که چند سالی است در زمینهی راههای افزایش بهرهوری با کمک IT کار میکنند، براساس تحقیقاتشان ۴ راه برای افزایش کارهای مبتنی بر اطلاعات ارایه کردهاند:
پ.ن. ناگفته پیداست که یک تا سه در زندگی شخصیمان هم کاربرد دارند.
با آغاز هر سال جدید، فعالان هر صنعت باید دو کار عمده را انجام بدهند؛ نگاه به گذشته و پیشبینی آینده. نگاه به گذشته به آنها نشان میدهد که چه کردهاند و چه باید میکردهاند و اشتباهات و کارهای درست و نقاط ضعف و قوتشان چه بودهاند. نگاه به آینده هم به آنها نشان میدهد که چه تغییرات کلانی در سطح صنعت رخ خواهد داد و بنابراین، در سال جدید باید روی چه حوزههایی تمرکز بکنند و چه کارهایی انجام بدهند. این پست تلاش دارد تا با بهرهگیری از چند منبع اطلاعاتی معتبر در زمینهی اخبار صنعت IT، تصویری را وضعیت این صنعت در سال ۲۰۱۱ ترسیم کند:
۱. اعتماد به صنعت آیتی نسبت به سال ۲۰۱۰ افزایش خواهد یافت و در سطح جهانی و در یک مقیاس ۱۰۰ امتیازی از ۵۶ به ۶۴ ارتقا مییابد. پیشبینی میشود مخارج صنعت آیتی حدود ۴ درصد افزایش یابند. ۵۲ درصد سازمانهای صنعت آیتی قصد دارند روی محصولات و حوزههای کسب و کار جدید سرمایهگذاری کنند و از این میان ۵۱ درصد روی محصولات مرتبط با تکنولوژی سرمایهگذاری خواهند کرد. پیشبینی میشود از نظر تعداد محصولات به فروش رفته نسبت به سال ۲۰۱۰ افزایش وجود داشته باشد؛ اما افزایش درآمدها به همین میزان نخواهد بود. (اینجا. گفتنی است این اطلاعات براساس شاخص اعتماد به کسب و کار صنعت IT که توسط مؤسسهی CompTIA توسعه داده شده است، استخراج شدهاند.)
۲. دستمزدها در صنعت آیتی رشد چندانی نخواهند داشت و متوسط رشد دستمزد ۰.۷ درصد خواهد بود. هر چند اوضاع نسبت به سال ۲۰۱۰ کمی بهتر خواهد بود. روندهای بازار این را نشان میدهند: ۴۹ درصد پاسخگویان به پیمایش انجام شده گفتهاند که در سال ۲۰۱۰ افزایش حقوق داشتهاند (در برابر ۳۶ درصد سال ۲۰۰۹) و ۲۹ درصد هم مزایا دریافت کردهاند (در برابر ۲۴ درصد سال ۲۰۰۹.) اما اوضاع برای تازهواردان بازار کار آیتی (یعنی افراد با سابقهی کار زیر دو سال) چندان روبهراه نخواهد بود و به صورت متوسط حقوقشان ۶ درصد کاهش خواهد یافت. در پیمایش انجام شده ۵۰ درصد از افراد از حقوقشان خیلی یا نسبتا راضی بودهاند (در برابر ۴۶ درصد سال ۲۰۰۹)؛ در حالی که تعداد قابل توجهی از متخصصان (یعنی ۴۰ درصد) هم گفتهاند که احتمالا برای افزایش دستمزدشان تغییر شغل خواهند داد. (اینجا)
۳. عناوین شغلی جذاب: تحلیلگری سیستم (مخصوصا با تمرکز بر محصولات اوراکل) و در ردهی بعد برنامهنویسی (با تمرکز بر جاوا و C/C شارپ و ++C) جذابترین مشاغل حوزهی آیتی خواهند بود. هر چند تقاضا برای مشاغل مربوط به امنیت و رایانش ابری هم دو برابر خواهد شد. (اینجا)
۴- افزایش شدید کاربردهای سازمانی موبایل: 9 تا از هر ۱۰ سازمان قصد دارند اپلیکیشنهای موبایل بسیار بیشتری را در سازمانشان بهکار بگیرند. ۴۴ درصد از سازمانها هماینک بین ۵ تا ۱۹ اپلیکیشن را توسعه دادهاند. ۲۱ درصد روی ۲۰ اپلیکیشن یا بیشتر هدفگذاری کردهاند. مهمترین دلیل این رخداد کاهش هزینهها است (۶۳ درصد) و در ردههای بعد بهرهوری (۵۱ درصد)، تقاضاها یا نیازهای کارکنان (۵۰ درصد) و رقابت (۴۳ درصد) قرار گرفتهاند. ۸۲ درصد شرکتکنندگان این پیمایش موافق استفاده از ابرها برای میزبانی اپلیکیشنهای موبایل بودهاند. ۵۸ درصد آنها انتظار دارند با یک تا ۴ پلت فورم یا سیستم عامل موبایل کار کنند و ۳۰ درصد بین ۵ تا ۱۹ سیستم عامل را پشتیبانی خواهند کرد. البته مشکلاتی هم هست: ۴۶ درصد سازمانهایی که استراتژی خاصی برای حوزهی موبایل ندارند، قصد هم ندارند کسی را برای ساماندهی این حوزه استخدام کنند. ۴۵ درصد هم گفتهاند هیچ برنامهی مشخصی برای حوزهی موبایل ندارند! با این حال در مجموع ۵۶ درصد کل شرکتکنندگان حوزهی موبایل را برای سازمانها یک حوزهی کسب و کار حیاتی دانستهاند. (اینجا)
۵. افزایش تمایل به خدمات مبتنی بر رایانش ابری: به دلیل بحران اقتصادی و رکود موجود کسب و کار مربوط به ERPهای مبتنی بر ابر (Cloud ERP) رونق بیشتری خواهد یافت؛ چرا که سازمانها با خودشان فکر میکنند: “دارایی جدیدی نمیخریم؛ فقط داریم خدمت جدیدی میخریم!” که هزینههایاش پایینتر است. ضمن اینکه هزینههای نگهداری و بهروزرسانی و هزینههای نیروی انسانی سیستم هم حذف میشود. البته با توجه به اینکه ریسک تغییر ناگهانی از وضعیت موجود به سیستم مبتنی بر ابر زیاد است؛ سازمانها ابتدا تا مدتی هر دو سیستم سنتی و ابر را در کنار هم به کار میگیرند تا از کارایی سیستم جدید مطمئن شوند. یک علت دیگر این موضوع هم علاقهی بسیار زیاد کارکنان بخش IT به تحت کنترل داشتن همه چیز است: بعضی از مهندسان IT اگر شبها قبل از رفتن به خانه سرورهایشان را در آغوش نکشند، از نگرانی خوابشان نمیبرد! (اینجا)