در این روزهای سخت که حال خودمان، حال کشورمان و حال اینترنت خوب نیست، هوای یکدیگر را بیشتر داشته باشیم … فعلا پست لینکهای هفته با روال نامنظم منتشر خواهد شد. پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این پست از میان آنها انتخاب میشوند) را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال […]
لینکهای هفته (۵۴۴)
قرار گذاشتیم که لینکهای هفته در شنبه شب منتشر شوند. این بار موفق شدم! امروز بعد از ظهر متأسفانه خبر درگذشت کاریکاتوریست بزرگ همروزگار ما استاد «کامبیز درمبخش» از راه رسید. نگاه ساده و موشکافانه و بسیار عمیق و متفاوت استاد در «داستانهای دیدنی»شان، همیشه یکی از لذتهای بزرگ بصری من در این سالها بود. […]
حرفهایها (۱۷): کامبیز درمبخش
کامبیز درمبخش یکی از جذابترین هنرمندان این سرزمین است. “داستانهای دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیدهاید. تعریف کردن یک قصهی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمیآید! ایدههای استاد در زمینهی کار حرفهای در مصاحبه با روزنامهی شرق مثل آثار هنریاش جذاباند: “ریشه اصلی تمام […]
۴ اشتباه در طراحی محصولی بهنام کلاهقرمزی ۹۱
کلاهقرمزی نوستالژی مشترک نسل ما است. این مایی که میگویم منظورم بچههای دههی ۵۰ و دههی ۶۰ است. خاطرات روزهای شیرین کودکی و شیطنتهای کلاهقرمزی دوستداشتنی که خیلی وقتها دوست داشتیم ما هم آنها را مرتکب شویم اما از ترس تنبیه بزرگترها یا برای حفظ کلاس مؤدب بودن بیخیالشان میشدیم. 😉 پسرخاله را هم که دیگر […]
کتابخانه (۲): قصهی سرزمین آرزوهای دروغین
در راستای پست قبل یعنی طول و عرض شادی، بد ندیدم یک کتاب طنز را برای افزایش بسامد شیرینکامیتان معرفی کنم! “یکی بود یکی نبود” ترجیعبند قصهها و افسانههای قدیمی است. داستانهایی که با تمام سختیها و نامرادیها سرانجام به خوشبختی و خوشی میانجامیدند. داستانهای جنها و پریها و آدمیزادهایی که در جدال در ظاهر، […]
طول و عرض شادی
شادی از آن احساسات خوب انسانی است که بودناش آرزوی همیشگی بشر است. همهی ما شادی را دوست داریم و از نبودناش رنج میکشیم. اما خوب اصولا شادی در زندگیهای ما محبوبی نایاب است! برای همین است که “تجارت شادی” همیشه یکی از پرسودترین و تضمینیترین راههای کسب درآمد بوده است. طنز هم یک واکنش ادبی […]
۷۰ سالگی گلآقای ملت ایران
«… من از کیومرث صابری (گلآقا) سپاسگزارم که دو بار باعث شد جماعت مرا تشویق کنند. افسوس که دیگر نمیتوانم بهجای او تشویق بشوم. اما باید راهاش را پیدا کنم و ببینم او در طنز چه کار کرده که بین مخاطبان این همه هوادار داشت.» (عمران صلاحی) «من در هر کاری، متوسط بودن را دوست […]
گزارهها (۹۳)
یک طنزنویس کسی است که چیزهای ناخوشایندی را که در خودش کشف میکند، در وصف دیگران تعریف میکند! پیتر مکآرتور
بابا کاشف میشود!
به هر ماجرای بدی میتوان از دو زاویهی دید نگاه کرد: زاویهی دید چراها و زاویهی دید چیها! چراها سویهی منفی قضیه هستند: چرا این طوری شد؟ چرا اینقدر من بدبختم؟ چرا اونی که من میخوام نمیشه؟ و … در مقابل چیها سویهی مثبت ماجرا را به ما مینمایانند: نشد؛ خوب حالا چی کار کنم؟ حالا […]
یک عصر گلآقایی گودری!
بعد از ظهر پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت را بنا به قرار قبلی در محل آبدارخانهی همایونی گلآقا گذراندم. خلاصهی ماجرا اینکه امسال مؤسسهی گلآقا به دلایلی موفق به حضور در نمایشگاه کتاب نشد؛ بنابراین توفیق الهی نصیب ما شد برای یک قرار گودری جهت زیارت مجدد اصحاب آبدارخانه. و این طوری شد که یک عصر گرم را […]
