این خود شما هستید که مشخص میکنید چه چیزی تجربه است؛ نه شرایط زندگیتان.
گیتا بلین
این خود شما هستید که مشخص میکنید چه چیزی تجربه است؛ نه شرایط زندگیتان.
گیتا بلین
این خود شما هستید که مشخص میکنید چه چیزی تجربه است؛ نه شرایط زندگیتان. گیتا بلین دوست داشتم!۱
بازاریابی مستقیم عبارت است از: “هر گونه فعالیت تبلیغی که باعث ایجاد یا توسعهی روابط مستقیم شخصی میان مشتری و بنگاه فروشنده شود.” هدف اصلی بازاریابی مستقیم، کنار گذاشتن نظرات شخصی بنگاه اقتصادی و مشتری و ایجاد یک رابطهی مستقیم و برد ـ برد میان آنها است.
پیش از هر چیز کسبوکارها باید به این نکته توجه کنند که لزومی ندارد همهی مردم جامعه از وجودشان و محصولات و خدماتشان باخبر باشند. تنها لازم است مشتریانی که به محصولات و خدمات آنها نیاز دارند یا نیاز خواهند داشت از وجود یک کسبوکار باخبر باشند. در عین حال نیازهای هر مشتری خاص خود آن مشتری است و وظیفهی اصلی هر کسبوکاری حل مسائل خاص هر مشتری و پاسخگویی به نیازهای وی است. کسبوکارها در دنیای رقابتی امروز مجبورند مشتریانشان را پیدا کنند، با آنها رابطه برقرار کنند، آنها را نگهداری کنند و البته آنها را رشد دهند و بههمین دلیل است که بازاریابی مستقیم اهمیت خاصی پیدا کرده است.
برخی روشهای بازاریابی مستقیم عبارتند از:
هر یک از این روشها دارای نقاط قوت و ضعف و کاربردهای خاص خود هستند.
همچنین در بازاریابی مستقیم ۵ عامل کلیدی موفقیت وجود دارند که باید کسبوکارها به آنها توجه کنند:
همانطور که مشخص است بازاریابی مستقیم بیشتر مناسب شرکتهایی است که نوع کسبوکار آنها فروش به بنگاه (B2B) است.
بازاریابی مستقیم عبارت است از: “هر گونه فعالیت تبلیغی که باعث ایجاد یا توسعهی روابط مستقیم شخصی میان مشتری و بنگاه فروشنده شود.” هدف اصلی بازاریابی مستقیم، کنار گذاشتن نظرات شخصی بنگاه اقتصادی و مشتری و ایجاد یک رابطهی مستقیم و برد ـ برد میان آنها است. پیش از هر چیز کسبوکارها باید به این نکته توجه کنند که لزومی
رسیدن به رؤیاهای بزرگ زندگی میتواند بزرگترین و دلانگیزترین داستان زندگی هر کدام از ما باشد. اما مسیر رسیدن به آرزوها مسیری دشوار و سنگلاخ است و فشارهای محیط بیرونی آنقدر زیادند که برای دوام آوردن و بهسرانجام رساندن کار، خیلی بیشتر از آنی که فکرش را میکنیم باید “مجنونِ لیلی” باشیم. رسیدن به ساحل آرامش دریای پرتلاطم زندگی نیازمند خودشناسی و از آن بیشتر “خوداتکایی” است. فردی که خود را نمیشناسد، از توانمندیها و نقاط ضعفاش باخبر نیست و نمیداند که چرا و چگونه میخواهد در مسیر تحقق رؤیاهایاش گام بردارد، در مواجهه با اولین مانع مسیر از ادامهی حرکت باز خواهد ماند. اما کسی که با خودشناسی و تکیه بر گوهر وجودی و شور درونی خود، بهدنبال رسیدن به آرزوها و رؤیاهای خود با تکیه بر اندیشه و ایدههای نوآورانهی خود است، از مواجه شدن با کوهی از مشکلات نیز باکی نخواهد داشت.
اما همیشه هم اوضاع آنطور که باید پیش نمیرود. اجازه بدهید بگویم که برخی اوقات مسئلهی اصلی پیش رویِ ما اصلا “آغاز کردن” نیست؛ بلکه درک این است که چه زمانی باید دست از کار کشید و ایستاد! ما کاری را شروع میکنیم و با انگیزه برای تحقق هدفهایمان پیش میرویم. اما هر چه پیش میرویم، نهتنها اتفاق مثبتی نمیافتد، بلکه اتفاقات بسیار بدی میافتند. اما ما با باور اینکه “موقتی است، میگذرد” یا “بالاخره این بدبیاریها تمام میشود”، همچنان پیش میرویم. غافل از اینکه شاید مسیر اشتباهی را برای حرکت انتخاب کردهایم. پس همچنان هزینه میدهیم، بهامید اینکه روزی این هزینهها جبران شوند. “هزینههای سوخته” به تلاش یا پولی اشاره دارند که در راه دستیابی به هدفمان پرداختهایم.
روانشناسان دریافتهاند که هزینههای سوخته میتوانند باعث شوند تا ما کارهای عجیبی انجام دهیم و از همه بدتر اینکه حتی زمانی که طرحمان کاملا شکست خورده است، به حرکت براساس آن ادامه میدهیم. تحقیقات نشان دادهاند که هر چه انسانها روی هدفی سرمایهگذاری کنند، احتمال بیشتری میدهند که موفق شوند ـ بدون اینکه این خیالپردازی ربطی به موفقیت واقعی داشته باشد. خوب است بدانید چه زمانی باید سکان قایق را بچرخانید که در غیر این صورت، افسار اسب مردهای را در دست خواهید داشت.
رسیدن به آرزوها نیازمند دادن هزینه، صبر و کوشش بسیار است. اما هیچوقت نباید از تناسب میان “ارزش تحقق اهداف” با “ارزش از دست رفته بابت هزینهها”ی تحقق رؤیاها غافل شویم. خوب است که در “مسیرِ رفتن تا رسیدن” هر از گاهی لحظهای توقف کنیم، نگاهی به خودمان و دور و اطراف و مسیر طی شده و فاصلهی مانده تا مقصد بیاندازیم. شاید نیاز باشد مسیر حرکتمان را عوض کنیم. شاید لازم باشد اسباب و ابزار سفرمان را عوض کنیم. و شاید … این شاید آخری تلخ است و برای همین پذیرش آن همیشه سختترین کار دنیا: پذیرش اینکه شاید مقصدمان اشتباه است یا دور از دسترس، و در نتیجه بهتر است مقصد دیگری را برگزینیم.
البته خبر خوب این است که پذیرش اینکه هدفمان دستنیافتنی است لزوما بهمعنی شکست خوردن نیست! خیلی وقتها تمرکز بیش از اندازهی یک هدفِ نشدنی، ما را از دیدن اهدافی جذابتر باز میدارد! فراموش نکنیم که خلاصهی داستان زندگیِ ما تجربهی زندگی است که از آن برمیگیریم؛ پس بهتر است با حساسیت بیشتری به عمرِ بازنیافتهای که در مسیر رسیدن به آرزوها صرف میکنیم، بنگریم. چنان که خواجهی شیراز “حافظ” گفت:
در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی است / بهتر کزین گریوه سبکبار بگذری …
پ.ن. عنوان این نوشته، مصرعی است از زندهیاد استاد شهریار.
رسیدن به رؤیاهای بزرگ زندگی میتواند بزرگترین و دلانگیزترین داستان زندگی هر کدام از ما باشد. اما مسیر رسیدن به آرزوها مسیری دشوار و سنگلاخ است و فشارهای محیط بیرونی آنقدر زیادند که برای دوام آوردن و بهسرانجام رساندن کار، خیلی بیشتر از آنی که فکرش را میکنیم باید “مجنونِ لیلی” باشیم. رسیدن به ساحل آرامش دریای پرتلاطم زندگی نیازمند
“«بعد از گذشت سه چهار سال دیگر هر چه لازم بوده تجربه کردهام. از بارسلونا هم بعد از چهار سال که با موفقیتهای متعددی هم همراه بود جدا شدم. من عقیده دارم برای بهتر شدن نیاز است دشمن داشته باشی! این دشمن میتواند چالشهای جدید تو باشد. باید همواره به جدال با چالشهای تازه رفت.» او با اشاره به اینکه هر چه چالش در بایرن وجود داشته را تجربه کرده و تغییر سیستم در این تیم ـ یعنی رویکرد استفاده از سه مدافع و بردن فیلیپ لام به پست هافبک دفاعی ـ هم برایش تکراری شده است، افزود: «بهعنوان مربی باید همواره واکنشهای جدید و متفاوتی داشته باشی تا میزان هیجان را بالا نگه داری، حتی برای بازیکنان. در غیر این صورت همه چیز تکراری، یکنواخت و خستهکننده میشود.»” (پپ گواردیولا؛ اینجا)
راستش شرح خاصی بر جملات مثل همیشه درخشان پپ ندارم؛ جز اینکه برای پایدار ساختن موفقیت و غنیسازی کیفیت زندگی شغلی و شخصی حرفهای او را بهخاطر بسپارید!
“«بعد از گذشت سه چهار سال دیگر هر چه لازم بوده تجربه کردهام. از بارسلونا هم بعد از چهار سال که با موفقیتهای متعددی هم همراه بود جدا شدم. من عقیده دارم برای بهتر شدن نیاز است دشمن داشته باشی! این دشمن میتواند چالشهای جدید تو باشد. باید همواره به جدال با چالشهای تازه رفت.» او با اشاره به اینکه
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
چرا نگرش شما از بهرهی هوشیتان مهمتر است؟ – دیجیاتو
چگونگی برخورد با افراد مشکلدار در سازمان
مهارتهایی که برای موفقیت لازم است و بلد نیستید!
«کار عمیق» چیست و چگونه بیل گیتس را در سنین جوانی به موفقیت رساند؟ ـ دیجیاتو
۱۷ نشانه که همکارانتان از شما متنفرند
مدیریت کسبوکار:
چگونه مدیران جهان از فناوریهای در حال ظهور بهره میبرند
بایدها و نبایدها در انتخاب شریک تجاری
جریان نقدی کسبوکارتان را چگونه مدیریت کنید؟
تأثیر نفوذ تکنولوژی دیجیتال در نیروی کار
تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
گرهگشایی مشکلات عمده و پیشتازی در میدان رقابت
۳ استراتژی مشترک فورد و آمازون که می توان از آنها درس گرفت
کاربردی کردن الگوهای مدل کسبوکار
چارچوبهای بازاریابی خلاق و مشتریمحور
مدیران ماندگار استوارت باترفیلد، کارآفرین بااراده کانادایی
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
پیشبینی مشاور اقتصادی رئیسجمهور برای سال ۹۵ / انتشار اوراق بدهی برای بازپرداخت بدهی دولت
رتبهبندی نهادهای موثر بر رقابتپذیری اقتصاد
جهان بدون شغل چیست و به چه شکلی خواهد بود؟
فناوری، رسانههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:
مرگ وب نزدیک است (مطالعهی این مقاله شدیدا توصیه میشود)
یک پزشک تقدیم میکند: تازهترین و برترین خبرها و مقالههای برگزیده وب را با سایت و کانال تلگرام راپورتچی دنبال کنید! – یک پزشک (پروژهی جدید و قابل تقدیر آقای دکتر مجیدی عزیز)
نیمی از فرآیندهای سازمانی سال ۲۰۲۰ مرتبط با اینترنت اشیا – ایستنا
افزایش ۲۲ درصدی درآمد بخش نرمافزاری دنیای گیم تا سال ۲۰۲۰ ـ زومج
کسبوکارها سیبل میشوند (کسبوکارها و دنیای دیجیتال)
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی
وقتی پاسخ مناسبی برای پرسش طرف مقابل پیدا نمیکنید، طلاییترین پاسخ «نمیدانم» یا سکوت است.
محمد علی کلی
وقتی پاسخ مناسبی برای پرسش طرف مقابل پیدا نمیکنید، طلاییترین پاسخ «نمیدانم» یا سکوت است. محمد علی کلی دوست داشتم!۶
در ادبیات مدیریت کسبوکار و کارآفرینی معمولا گفته میشود که نباید هدف از ایجاد یک شرکت “پول درآوردن” باشد. البته کسب درآمد کار بدی نیست و اتفاقا خیلی هم خوب است؛ اما متمرکز شدن روی کسب درآمد، شما را از تمرکز بر کارهای اصلی که باید برای پول درآوردن انجام دهید، باز میدارد (البته فکر کنید که واکنش خودتان بهعنوان مشتری به کسبوکاری که فقط بهدنبال پول درآوردن است چیست!) طبیعتا نمیشود انتظار داشته باشیم که همه هم بهدنبال ساختن “یادگاری که در این گنبد دوار بماند!” باشند. با این حال اگر کمی افق دیدمان را بالاتر ببریم، شاید به فکر “ساختن برای ماندن” بیفتیم و شرکتمان و دنیا را از چشمی دوربین و تیزبین هم ببینیم. 🙂
البته داستان لزوما تنها از زاویهی دید فلسفهی کسبوکار بیان نمیشود. شما حتی اگر تنها هدفتان کسب درآمد باشد هم چارهای ندارید جز اینکه متمایز باشید. مشتری بابت پولی که میپردازد باید دلیلی داشته باشد و این دلیل، تمایز شما نسبت به دیگران است. این تمایز میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد؛ از کیفیت محصول گرفته تا برند و تبلیغات و از قیمت مناسب گرفته تا تجربهی مشتری جذاب. اما فارغ از اینکه این “تمایز” (یا همان مزیت رقابتی) شما چیست، روش ساختن یک شرکت متمایز میتواند موضوع جذابی باشد.
مارتین زوئیلینگ در مقالهای روی سایت مجلهی فوربس هشت راهکار استراتژیک در این زمینه پیشنهاد داده که در ادامه با هم آنها را مرور میکنیم:
۱- کشف ارزش متمایز کسبوکار: مشخص کنید دقیقا چه ارزش مشتری بیهمتا و خاص خودتان وجود دارد که میتوانید آن را به مشتری ارائه کنید.
۲- تیمسازی: بهترین تیم ممکن را برای تلفیق و یکدستسازی ایدهها و طراحی همهی اجزای کسبوکار (از محصول تا تجربهی مشتری) بسازید.
۳- برندسازی: به همه تخصصتان را در کاری که میخواهید انجام دهید ثابت کنید (الون ماسک به چه شناخته میشود؟)
۴- کشف و برقراری ارتباط با تأثیرگذاران: بهدنبال شناسایی بهترین شرکای تجاری ممکن و تأثیرگذارترین مخاطبان / مشتریان باشید (همانهایی که دیگران را قانع میکنند چرا باید از شما خرید کنند!)
۵- توسعهی ارتباطات تجاری: روابط تجاری مبتنی بر اعتماد، انعطافپذیر و همراه با ارزشهای تجاری و غیرتجاری برای طرفین را ایجاد کنید و توسعه دهید؛
۶- جایگاهسازی: بهدنبال گذاشتن یک اثر بزرگ روی جامعه و دنیا باشید و نه صرفا فروختن محصول و خدمتتان (بهقول استیو جابز بهدنبال زدن تلنگری به کهکشان باشید!)
۷- تحولسازی: رهبر نوآوری باشید و نه دنبالهروی رقبا (و حتی غیررقبا!) و خالق تحول باشید نه کسبوکاری که به مقاومت در برابر تغییرات معروف است! (بلاکباستر امروز کجاست؟ نتفلیکس چطور؟)
۸- الگوسازی: در بستر فعالیت خود شرکتی باشید که به تمرکز روی چیزهایی که باید و البته الهامبخش بودن مشهور است!
شما میتوانید این هشت راه را در قالب یک استراتژی یکپارچهی گام بهگام بهکار بگیرید. در این حالت این هشت گام نقشهی راه تحول شرکت شما را نشان میدهند. اما خبر خوب این است که هر یک از این هشت گام را میتوان بهعنوان استراتژیهای جداگانهای نیز بهکار گرفت؛ بهویژه اینکه گاهی ممکن است استفاده از برخی از آنها به دلیلی در عمل امکانپذیر نباشد. تردید نکنید؛ برای ماندن از همین حالا باید تحول برای متمایز شدن را کلید بزنید!
در ادبیات مدیریت کسبوکار و کارآفرینی معمولا گفته میشود که نباید هدف از ایجاد یک شرکت “پول درآوردن” باشد. البته کسب درآمد کار بدی نیست و اتفاقا خیلی هم خوب است؛ اما متمرکز شدن روی کسب درآمد، شما را از تمرکز بر کارهای اصلی که باید برای پول درآوردن انجام دهید، باز میدارد (البته فکر کنید که واکنش خودتان بهعنوان
“… این موضوعی است که من خیلی با آن درگیرم. مثلا تو میروی سرکار و در محیط کار خیلی آدم محترم و معقولی هستی بعد توی تاکسی یک اتفاقی میافتد که اصلا فراموش میکنی کی هستی. درواقع آدمها در موقعیتهایی خاص که برایشان پیش میآید جوهرهشان را نشان میدهند، چون آن موقعیت خاص و نامتعارف عادتهای تو را میشکند. تو طبق عادت آدم خوبی هستی اما به محض اینکه یک موقعیتی پیش میآید و این عادت را میشکند آنوقت معلوم میشود واقعا چهکارهای. آن عادت به نظر من رمز ماشینشدن ماست. عادت، زندگی ما را تبدیل به ماشین کرده و باعث شده قابل پیشبینی بشویم و این قابل پیشبینیبودن خیلی بد است. بدترین اتفاق هستی به نظر من همین است که عادتهای تو، تو را قابل پیشبینی کنند. این فاجعه است و تا جایی که من میبینم ما همه دچار این مسئله عادت هستیم و چقدر خوب است که یکی به هر وسیلهای که شد این عادتها را بشکند.” (از گفتگوی شرق با منیرالدین بیروتی؛ اینجا)
“… این موضوعی است که من خیلی با آن درگیرم. مثلا تو میروی سرکار و در محیط کار خیلی آدم محترم و معقولی هستی بعد توی تاکسی یک اتفاقی میافتد که اصلا فراموش میکنی کی هستی. درواقع آدمها در موقعیتهایی خاص که برایشان پیش میآید جوهرهشان را نشان میدهند، چون آن موقعیت خاص و نامتعارف عادتهای تو را میشکند. تو
“در فوتبال، آینده همیشه نامشخص است و هرچه میگذرد کار سخت و سختتر میشود. ما پنجمین قهرمانیمان را در سال جاری کسب کردیم که این یکی از اهدافمان بود. حالا میخواهیم چند روزی را در کنار خانوادههایمان خوش بگذرانیم و بعد دوباره به مأموریتمان که کسب پیروزی است ادامه دهیم. هرچند بازیکنانمان میدانند که کسب جامهای قهرمانی چقدر سخت است.
انگیزهی بازیکنان ما برای کسب عناوین قهرمانی و ارائهی فوتبال زیبا زیاد است و در واقع فلسفه باشگاه بارسلونا همین است. با داشتن چنین فلسفه و چنین بازیکنانی شما همیشه میتوانید برنده باشید. همه بازیکنان ما بینظیر هستند و با اینکه مهرههای مهمی همچون پویول و ژاوی از جمع ما جدا شدهاند، تیم همچنان توانسته است به فلسفه باشگاه پایبند بماند و این یکی از امتیازات باشگاه است. دو روز پیش ما نه مسی را داشتیم و نه نیمار را، اما امروز هر دوی آنها بازی کردند.” (لوئیس انریکه؛ اینجا)
من همیشه در کلاسها و مشاورههایم با زدن مثالهای مختلف سعی میکنم تا مفاهیم مدیریتی را سادهتر کنم. گزارهها تمرینی است در همین زمینه. و هر از گاهی با خواندن یک متن غیرمدیریتی و بهخصوص فوتبالی از نزدیکی الگوهای فکری مورد نیاز برای موفقیت در حوزههای مختلف کاری و کسبوکاری شگفتزده میشوم. لوئیس انریکه شاید بهاندازهی پپ در فوتبال انقلابی نباشد؛ اما مدیر بسیار قابلی است. 🙂 تعریفی که او از فلسفهی وجودی سازمان ارائه کرده نکتهی جالبی دارد که تا امروز کمتر به آن توجه کرده بودم. ابتدا بیایید تعریف کلاسیک و آکادمیک فلسفهی وجودی را با هم بخوانیم:
“مأموریت، فلسفه وجودی و علت بقای یک سازمان و عامل مشروعیتبخش آن را بیان میکند. علاوه بر آن مأموریتها هدف، عملکرد و وظیفهی اصلی سازمان یا هر یک از بخشهای آن را مشخص میکنند (مثلا: تولید خودرو در یک شرکت خودروساز). مأموریت سازمان نشاندهنده طیف فعالیت، از نظر محصول و بازار میشود. در واقع مأموریت یعنی “ما به چه کاری مشغول هستیم؟” این مفهوم ارزشها و اولویتهای یک سازمان و در یک کلام دامنه فعالیتهای کنونی سازمان را نشان میدهد.”
اما چه چیزی در جملات لوئیس انریکه جذاب بود؟ لوئیس انریکه گفته که جدایی ژاوی و پویول و نبودن مسی و نیمار روی جهتگیری حرکتی باشگاه بارسلونا هیچ تأثیری ندارد: باشگاه بارسلونا همیشه دنبال بردن جامهای بیشتر است! این جمله یک نکتهی ظریف در دل خود دارد که مدیران سازمان ها باید به آن توجه داشته باشند: وقتی فلسفهی وجودی سازمان خود را تعریف کردید، بدون توجه به تغییرات درونی و محیطی همواره باید سازمان شما متعهد به اجرای فلسفهی وجودی خود در عمل باشد. بهعبارت دیگر هر کاری که سازمان بدون توجه به شرایط حاکم بر کسبوکار و منابع در دسترس خود همیشه آن را انجام میدهد، همان فلسفهی وجودی سازمان است!
این همان دیانای سازمان است که متأسفانه در اغلب موارد با آن چیزی که مدیران سازمان فکر میکنند، فاصلهی زیادی دارد. کیفیت و کمیت تحقق فلسفهی وجودی ـ همان اثربخشی و کارایی سازمان ـ بحث دیگری است؛ اما نکتهی بالا آزمونی برای تحلیل شکاف میان تئوریِ تفکرِ استراتژیکِ مدیران سازمان و آن چیزی است که در عمل اجرا میشود و اتفاق میافتد.
“در فوتبال، آینده همیشه نامشخص است و هرچه میگذرد کار سخت و سختتر میشود. ما پنجمین قهرمانیمان را در سال جاری کسب کردیم که این یکی از اهدافمان بود. حالا میخواهیم چند روزی را در کنار خانوادههایمان خوش بگذرانیم و بعد دوباره به مأموریتمان که کسب پیروزی است ادامه دهیم. هرچند بازیکنانمان میدانند که کسب جامهای قهرمانی چقدر سخت است.
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
آزاردهندهترین آدمهای محل کارتان را چطور آرام کنید؟
مسیر افراد موفق برای غلبه بر نااطمینانیها
۲۰ راز بهرهوری فوقالعاده افراد بسیار موفق ـ شبکه
چگونه بر تمایل مغز خود به عقب انداختن کارها غلبه کنیم؟ ـ دیجیاتو
مدیریت کسبوکار:
مدیرعامل لینکدین از بزرگترین درسی که در زمینهی رهبری فرا گرفته است میگوید ـ دیجیاتو
پست مهمان: چرا مدیرانی که متدولوژی تولید ندارند فکر می کنند که Agile هستند؟ ـ دنیای چابک
انتخاب فردی مناسب برای پست مناسب در شرکت ـ محمد سالاری
شرکت را به مکانی آرمانی برای فعالیت مهندسان تبدیل کنید
آیا میخواهید بدانید مهمترین عامل برای نگهداشتن کارمندان چیست؟
تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
واکاوی معیارهای کالاهای لوکس در عصر جدید
۶ درس از ماجرای رسوایی فولکس واگن برای سایر برندها ـ دیجیاتو
زبانی ساده برای بازاریابی محصولات پیچیده ـ فرصت امروز
راههای گریز از مرگ برند شخصی (بهنظرم مقالهی آموزشی بهتری در حوزهی کسبوکار است تا برند شخصی!)
کتاب راهنمای ارزیابی زمانبندی (نادر خرمی راد)
اقتصاد، تأمین مالی و سرمایهگذاری:
۱۴ فرصت جدید برای اقتصاد ایران
فناوری، رسانههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:
انقلاب دیجیتالی بعدی چیست؟ ـ دیجیاتو
چگونه با استفاده از بازاریابی محتوا، نام تجاری بسازید؟
دیجیتال برندینگ (قسمت چهارم) مشتری چطور خرید میکند؟ ـ وب برندینگ
بررسی وضعیت درآمدزایی و دانلود اپلیکیشنها در پلتفرمهای اندروید و iOS
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی