چیزی که یک صحرا را زیبا می‌کند این است که جایی در دل آن، چاه آبی نهفته است …

آنتوان دوسنت اگزوپری

دوست داشتم!
۳

چیزی که یک صحرا را زیبا می‌کند این است که جایی در دل آن، چاه آبی نهفته است … آنتوان دوسنت اگزوپری دوست داشتم!۳

“من و سایر بازیکنان، فاصله‌ معقولی با فان‌خال داریم. او شخصیت خاصی دارد که از همان روز اول جذب‌ش می‌شوید. او به‌شدت به نظم و انضباط اهمیت می‌دهد؛ اما فضای تمرینات و رختکن یونایتد با فان‌خال، خشک و بی‌روح نیست. در ایده‌های او هر بازیکنی جایگاه خاص خود را دارد. او بارها با من در مورد آن‌چه که انتظار دارد صحبت کرده است. فان‌خال بسیار دوست دارد تا تیم‌ش حفظ توپ کند و مالکیت میدان را در اختیار داشته باشد. او از ما می‌خواهد که تا حد امکان توپ را از دست ندهیم؛ چرا که اعتقاد دارد فرصت‌های گل‌زنی این‌گونه راحت‌تر به‌دست می‌آیند.” (آندر هررا؛ این‌جا)

پیش از این درباره‌ی اهمیت داشتن یک فلسفه‌ی مدیریتی مشخص با بررسی موفقیت‌های کارلو آنچلوتی این‌جا نوشته بودم. چیزی که بسیار مهم است و به‌نظرم باعث شکست پروژه‌ی کارلتو در رئال (و قبل‌تر از آن در چلسی و پی‌اس‌جی) شد را در حرف‌های آندر هررا جوان اسپانیایی منچستر یونایتد می‌توانیم ببینیم.

فان‌خال یک ویژگی عجیب دارد که او را میان تمامی مربیان بزرگ دنیا بی‌همتا می‌سازد: همیشه با حضور در یک تیم، باعث اوج‌گیری مجدد یک تیم به افول رفته و پایه‌گذاری یک تحول باورنکردنی می‌شود؛ هر چند در اغلب اوقات میوه‌ی این تحول را دیگری می‌چیند! به سابقه‌ی او نگاه کنید و به‌یاد بیاورید که بارسا و بایرن او در دهه‌های ۹۰ و ۲۰۰۰ چگونه پایه‌گذار تیم‌های رؤیایی این باشگاه‌ها در روزهای بعد از حضور او شدند. به‌همین دلیل است که عمیقا معتقدم فان‌خال، به‌ترین انتخاب برای دوران گذار بعد از فرگی افسانه‌ای در تیم منچستر یونایتد بوده است و میراث‌دار او در یونایتد ـ که امیدوارم گیگزی دوست‌داشتنی‌مان دستیار فان‌خال باشد ـ تیمی ترسناک‌تر از تیم فرگی را خواهد ساخت.

اما فان‌خال چرا تأثیر کوتاه‌مدت قابل‌ توجهی می‌گذارد و چرا پایه‌گذار تحولی عظیم می‌شود؟ در مورد دومی هنوز به ایده‌ی مشخصی نرسیده‌ام؛ اما در مورد اولی براساس حرف‌های آندر هررا می‌توان به نکته‌ای رسید که فان‌خال را از امثال کارلتو ـ به‌رغم فاصله‌ی قابل توجه جام‌های فان‌خال با آن‌ها ـ متمایز می‌کند: هنر فان‌خال این است که فلسفه‌ی مدیریتی ساده‌ی خود را به‌سرعت به بازیکنان‌ش می‌آموزد. این‌که جوانی مثل هررا در اولین فصل همکاری با فان‌خال می‌تواند در چند جمله‌ی کوتاه خلاصه‌ی فلسفه‌ی مدیریتی مربی بزرگ‌ش را شرح دهد، نشان از آن دارد که لوئیس فان‌خال در هر تیمی ـ از بایرن و بارسا بزرگ گرفته تا آلکمار کوچک ـ توانسته در زمانی کوتاه انگیزه‌ها و توان‌مندی‌های تیم‌های خود را احیا و تقویت کند. این در حالی است که در طول فصل دوم حضور کارلتو در تیم‌های چلسی، پی‌اس‌جی و رئال، بارها و بارها در مورد نارضایتی یا عدم درک بازیکنان از نقش خود در تیم یا تاکتیک‌های تیمی به‌صورت آشکار و پنهان، اخباری خواند‌ه‌ایم (البته فراموش نکنیم که کارلتو مربی بسیار دوست‌داشتنی و بزرگی است و این نکته، از این زاویه‌ی دید است که به‌نظر می‌رسد سال‌های طولانی حضور موفق کارلتو در میلان، به‌دلیل آشنایی و راحتی بازیکنان با فلسفه‌ی مدیریتی او بود! کارلتو در هیچ تیم دیگری جز میلان بیش از دو سال دوام نیاورد.)

بنابراین تنها داشتن یک فلسفه‌ی مدیریتی قدرتمند نیست که موفقیت را رقم می‌زند. نباید فراموش کنیم که همه جا سادگی، کمال زیبایی است و در نتیجه توان ایجاد تعادل میان قدرتمندی و سادگی فلسفه‌ی مدیریتی شما و پس از آن توان مدیر در انتقال آن به اعضای تیم‌‌اش است که بنیان یک تیم و کسب‌وکار و سازمان موفق را می‌گذارد.

دوست داشتم!
۶

“من و سایر بازیکنان، فاصله‌ معقولی با فان‌خال داریم. او شخصیت خاصی دارد که از همان روز اول جذب‌ش می‌شوید. او به‌شدت به نظم و انضباط اهمیت می‌دهد؛ اما فضای تمرینات و رختکن یونایتد با فان‌خال، خشک و بی‌روح نیست. در ایده‌های او هر بازیکنی جایگاه خاص خود را دارد. او بارها با من در مورد آن‌چه که انتظار دارد

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

رمز خوش‌بختی در یک فرمول ریاضی

پنج راه برای کشتن آرزوها!

نردبان یادگیری ـ پله‌ی سوم و پله‌ی چهارم (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

شادی پول خرج‌‌ کردن و نترسیدن

۱۰ نکته ساده برای مدیریت کردن رؤسا ـ دیجیاتو

مدیریت کسب‌وکار:

آیفون چگونه بلک‌بری را زمین‌گیر کرد؛ نگاهی به علل سقوط غول کانادایی(دیجیاتو)

رمزگشایی از راهبری در سازمان‌ها

چگونه از تحولات تکنولوژی جلوتر باشیم

اپل عنوان اول جدول باارزش‌ترین برندهای جهان را از گوگل پس گرفت

مراقب باشید؛ شاید شرکت شما منحل شده باشد!

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

مراکز رشد چگونه بنگاه تجاری می‌سازند؟

پک‌من ۳۵ ساله شد؛ ۲۴ کیلوبایتی که دنیا را تکان داد ـ دیجیاتو

فاصله فاحش با هدف‌گذاری سند چشم‌انداز در زمینه‌ی ثبت اختراع: اتثبت کمتر از ۴۰ پتنت طی ۱۰ سال!

صندوق حمایت از پژوهش‌گران و فناوران، هزینه ثبت اختراعات را پرداخت می‌کند

طرح‌های مصوب صندوق نوآوری و شکوفایی از مرز ۱۲۰ میلیارد تومان گذشت

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

حلقه مفقوده جریان پول

انقلابی در تحلیل رفتار بنگاه‌های رقیب و از بلوفیلد تا استکهلم (آشنایی با تعادل نش و زندگی‌نامه‌ی خودنوشت جان نش به‌مناسب مرگ او)

برنامه دولت برای بنگاه‌های کوچک

راه‌های پولدار شدن به روش ایرانی

انتقادات عبده تبریزی از نظام بانکی

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

تازه‌ترین گزارش بانک مرکزی از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی: نرخ تورم در پایان اردیبهشت چقدر شد؟

بانک‌ها چقدر وام زیر ۲۰ میلیون تومان می‌دهند؟ سهم ۱۴ درصدی تسهیلات خرد از کل تسهیلات

بررسی ۸ساله هزینه‌‌ی خانوار شهری‌ و روستایی

سهم ۸۹ درصدی بانک‌ها در تأمین مالی اقتصاد ایران

حجم سپرده نزد بانک‌های ایرانی ۲۲ درصد افزایش می‌یابد

فاوا در جهان:

آیا می‌دانستید که دیروز، روز گیک‌ها بود؟ دشواری‌های گیک بودن در ایران (علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چرا برخی از زبان‌‌های برنامه‌نویسی قدیمی هم‌چنان محبوب و پراستفاده هستند؟

دانشمندان عصب‌شناسی در حال ساختن مغز مصنوعی برای همه مردم هستند (یک پزشک)

فناوری بینایی ماشین مایکروسافت قادر است تصاویر را با توضیحات همراه کند (زومیت)

ارتقا شغلی یا خروج از اپل؛ تغییرات در جایگاه جانی آیو به چه معنا است؟

بخش ویژه ـ کنفرانس I/O گوگل:

جمع‌بندی کنفرانس Google IO 2015: پانزده مورد از مهم ترین خبرهای مراسم شب گذشته (دیجیاتو)

بزرگ‌ترین پروژه‌های غافل‌گیرکننده گوگل در IO 2015 که هنوز معرفی نشده‌اند! (فارنت)

با ۵۵ قابلیت جدید سیستم عامل اندروید M آشنا شوید (زومیت)

ورود گوگل به دنیای اینترنت اشیاء

فاوا در ایران:

با حکم رییس‌جمهوری، ناصرعلی سعادت رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور شد

معاون وزیر ارتباطات توسعه ظرفیت پهنای باند بین‌الملل معادل ۲۰ درصد داخلی

سازمان رگولاتوری باید تابع شورای فضای مجازی باشد

وزارت ارتباطات به تکلیف خود عمل کرده است

گزارش پیشرفت‌های ایران در جامعه اطلاعاتی با حضور واعظی در ژنو ارائه شد

فناوری همراه:

توئیتر بالاخره اپلیکیشن پریسکوپ را به اندروید آورد (دیجیاتو)

رسانه‌های اجتماعی:

اپ‌های پیام‌رسان چگونه درآمدزایی می‌کنند؟

اعتراض اپراتورهای دنیا به پیام‌رسان‌های موبایلی

ایرانی‌ها در صدر کاربران تلگرام هستند و جابه‌جایی کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی ادامه دارد (تحلیل‌هایی درباره‌ی وضعیت شبکه‌های اجتماعی موبایلی در ایران)

گوگل Photos به‌عنوان سرویس مستقلی از گوگل پلاس معرفی شد (دیجیاتو)

اینستاگرام از این هفته بهترین تصاویر کسانی که دنبال می‌کنید را به ایمیل شما خواهد فرستاد! (فارنت)

آمار و اطلاعات فاوا:

درآمد اپراتورها امسال افت می‌کند (با گسترش نرم‌افزارهای OTT)

مایکروسافت و سونی غایبین بزرگ فهرست ۱۰ تولید کننده برتر موبایل در جهان (دیجیاتو)

خلاء ظرفیتی ۵ میلیارد مرسوله در کشور در سال

تعداد کاربران اینترنت جهان چند میلیارد نفر شد؟

۳۳۲ میلیون کارت بانکی در جیب ایرانیان

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

بگذارید امیدهای‌تان ـ و نه زخم‌های‌تان ـ آینده‌ی شما را بسازند.

رابرت اچ. شولر

دوست داشتم!
۱۴

بگذارید امیدهای‌تان ـ و نه زخم‌های‌تان ـ آینده‌ی شما را بسازند. رابرت اچ. شولر دوست داشتم!۱۴

بارها و بارها گفته شده که اولین و آخرین اصل در دنیای کسب‌وکار “اعتماد” است. بدون اعتماد، هیچ ارتباط پایداری ایجاد نمی‌شود. بدون اعتماد، هیچ همکاری آغاز نخواهد شد. و مهم‌تر از همه این‌که بدون اعتماد، هیچ فردی دست به‌جیب نمی‌شود! می‌دانیم که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اغلب کسب‌وکارها در شرایط امروز کشور فروش است. شاید بد نباشد در جستجوی راه‌حلی برای فروش به‌تر، به موضوع کلیدی “اعتماد” در کسب‌وکار، نگاه مجددی داشته باشیم.

برای این منظور ابتدا باید به این سؤال پاسخ بدهیم که اعتماد چگونه ایجاد می‌شود؟ اعتماد با “شناخت” پیوند عمیقی دارد. ما به افراد و کسب‌وکارهایی که می‌شناسیم و از ارتباط با آن‌ها تجربه‌ی خوبی داشته‌ایم، اعتماد داریم. کلید اصلی در ایجاد اعتماد “شناخت” و “تجربه” است. اولی با برندسازی و بازاریابی در ارتباط است و دومی با موضوع کلیدی با نام تجربه‌ی مشتری.

در مباحث برندسازی و بازاریابی همیشه از “هویت واحد برند” یا “تصویر یگانه”‌ای سخن گفته می‌شود که باید از کسب‌وکار در ذهن مشتریان آن باشد. این تصویر باید “ارزش پیشنهادی برند / کسب‌وکار” را برای مشتری شفاف و روشن سازد. مردم با دیدن / شنیدن نام برند به یاد چه می‌افتند و چه حسی پیدا می‌کنند؟ وقتی برای بازاریابی و فروش به آن‌ها مراجعه می‌کنید (یا آن‌ها به‌سراغ شما می‌آیند) باید چگونه با کسب‌وکار شما آشنا شوند و “اعتماد” پیدا کنند؟ چه “اطلاعاتی” باید در اختیار آن‌ها قرار بگیرد؟ آیا ترتیب ارائه‌ی اطلاعات به مشتری مهم است؟ ران فینکلشتاین در مقاله‌ی این هفته به این سؤالات پاسخ می‌دهد.

نویسنده‌ی مقاله‌ی این هفته معتقد است که براساس تجربه‌ی وی برای فروش باید به‌ترتیب پاسخ شش سؤال زیر را پیدا کرد و به مشتری ارائه داد (سؤالات از زبان مشتری مطرح شده است):

۱- “چی کار می‌کنی؟” معمولا وقتی این سؤال را از ما می‌پرسند پاسخ‌مان همان محصولات و خدمات‌مان است. مثلا “من مشاور مدیریت هستم.” اما برای مشتری این موضوع چه اهمیتی دارد؟ برای مشتری مهم است که من “چه کمکی می‌توانم به او بکنم؟” بنابراین همان‌طور که برای طراحی کسب‌وکار از سؤال “مشکل / نیاز مشتری چیست؟” شروع می‌کنیم، در فروش هم باید همین کار را کرد: یعنی باید ابتدا به مشتری مسئله / مشکل / نیازش را نشان داد و سپس برای او شرح داد که “من چه کمکی می‌توانم به شما بکنم؟” بنابراین من باید به مشتریان‌م نشان بدهم که مشکلات آن‌ها مثل رقابت و ناپایداری کسب‌وکار از جنس مسائل استراتژیک سازمان‌هاست و من با ابزارهای تحلیل‌ کسب‌وکار به حل این مشکلات کمک می‌کنم.

۲- “خب که چی؟ چرا این کمک تو باید برای من مهم باشد؟” مشتری در اغلب مواقع مشکل / نیازش را خودش می‌داند و با افراد / کسب‌وکارهای بسیاری برخورد کرده است که مدعی پاسخ به آن هستند. راه‌حل پیشنهادی ما به چگونه به مشکل / نیاز مشتری ارتباط پیدا می‌کند؟ چه چیزی در این راه‌حل هست که برای مشتری ارزش خلق می‌کند؟ پاسخ به این سؤال فارغ از این است که در صورت تصمیم مشتری، من این راه‌حل را به مشتری بفروشم یا دیگری. در ابتدا باید مشتری درک کند چرا این راه‌حل، به‌ترین است.

۳- “چرا تو به‌ترین و مطمئن‌ترین گزینه هستی؟” فرایند اعتمادسازی از این‌جا شروع می‌شود. در این‌جا خودمان را به مشتری معرفی می‌کنیم، رزومه و سوابق‌مان را شرح می‌دهیم، از موفقیت‌ها و افتخارات‌مان می‌گوییم و نهایتا محصول / خدمت‌مان را معرفی می‌کنیم. در این‌جا هدف این است که مشتری به هماهنگی حرف و عمل ما اعتماد پیدا کند و از این‌که هدف‌ اصلی‌مان کمک به وی ـ و نه صرفا فروختن!” است، مطمئن شود.

۴- “فکر می‌کنی چرا از دیگران به‌تری؟ چه کارهایی را می‌توانی به‌تر از رقبای‌ات انجام دهی؟” سؤال آشنایی است. بارها درباره‌ی اهمیت داشتن “مزیت رقابتی” در گزاره‌ها نوشته‌ام.

۵- “چرا مزیت رقابتی شما باید در فرایند تصمیم‌گیری من مهم باشد؟” اعتراف می‌کنم برای من این سؤال جدید و بسیار جذاب بود! 🙂 معمولا ما فکر می‌کنیم که مزیت رقابتی برای تمامی مشتریان و تمامی بازارها مهم است. اما اصل بازار گوشه‌ای به ما می‌گوید که حواس‌مان باشد در کجا مزیت رقابتی ما مهم‌ترین عامل تصمیم‌گیری مشتریان است.

۶- “آخرین / مهم‌ترین دلیل‌ت را برای این‌که باید ازت بخرم را بگو!” در برابر این سؤال چه جوابی می‌توان داشت؟ شاید تأکید بر موفقیت‌های قبلی، مزیت‌های رقابتی یا قیمت. شاید هم هیچ‌کدام. در هر حال نباید فراموش کنیم که همه‌ی دلایل را در زمان توجیه مشتری به او نگوییم و یک “فوت کوزه‌گری” و “فن آخر” را برای قانع کردن مشتری در لحظه‌ی آخر نگه داریم.

 تصور می‌کنم این شش سؤال برای طراحی استراتژی رقابتی و بازاریابی و هم‌چنین کشف مزیت‌های رقابتی نیز کاربرد داشته باشند.

دوست داشتم!
۶

بارها و بارها گفته شده که اولین و آخرین اصل در دنیای کسب‌وکار “اعتماد” است. بدون اعتماد، هیچ ارتباط پایداری ایجاد نمی‌شود. بدون اعتماد، هیچ همکاری آغاز نخواهد شد. و مهم‌تر از همه این‌که بدون اعتماد، هیچ فردی دست به‌جیب نمی‌شود! می‌دانیم که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اغلب کسب‌وکارها در شرایط امروز کشور فروش است. شاید بد نباشد در جستجوی

“هرگز اشتیاق رسیدن به جام‌های بیشتر را از دست نمی‌دهید. فکر می‌کنم اگر اکنون بیش از زمانی که فوتبال را شروع کرده بودم، هیجان دارم به این خاطر است که کسب جام دشوارتر شده و هر سال هم سخت‌تر می‌شود. در تیم هم رقابت خیلی زیاد شده زیرا همه می‌خواهند نشان بدهند که شایستگی حضور در ترکیب اصلی را دارند. از این‌که در همه‌ی این سال‌ها در بارسا بودم، خوشحالم و احساس غرور می‌کنم. بارسا تنها باشگاه زندگی من و بهترین باشگاه دنیاست. من در اینجا به موفقیت ‌های زیادی رسیدم … من همیشه از بودن در این‌جا راضی بوده و هنوز هم هستم.” (ژاوی هرناندز؛ این‌جا)

روزهای آخر فصل ۰۶-۲۰۰۵ بود. بارسای رایکارد در مسیر اتمام موفق فصل قرار داشت و همه آماده‌ی جام‌جهانی ۲۰۰۶ می‌شدند. در یکی از بازی‌های آخر لالیگا وقتی در دقایق پایانی بازیکنی بعد از مصدومیتی طولانی به‌طول یک فصل به میدان آمد، ورزشگاه نیوکمپ منفجر شد! شاید برای بازیکنی که نه گل‌زن اعجوبه‌ای بود و نه دریبل‌های افسانه‌ای رونالدینیو از او برمی‌آمد، چنین استقبالی عجیب بود. اما هواداران بارسا می‌دانستند که چه جواهری را در تیم‌شان دارند: ژاوی هرناندز، به‌ترین بازی‌ساز قرن (و شاید تاریخ!)

در طول سال‌های بعد از آن نقش ژاوی در موفقیت‌های بارسا و تیم ملی اسپانیا غیرقابل انکار بوده است. بازیکنی با آمار عجیب پاس درست بالای ۹۰ درصد در هر بازی که حتی در یکی از بازی‌های بارسا رکورد عجیب بالای یک پاس صجیح در دقیقه را به‌جا گذاشت. اوج‌گیری و پختگی ژاوی در سال ۲۰۰۸ باعث قهرمانی اسپانیا در یورو شد و پس از آن با بازگشت پپ گواردیولا ـ که ژاوی جانشین او در خط میانی بارسا شده بود ـ به بارسا به‌عنوان مربی، دورانی عجیب و به‌یادماندنی در تاریخ فوتبال جهان آغاز شد.

درباره‌ی ژاوی و هنر درخشان‌اش پیش از این بارها و بارها نوشته‌ام. ویژگی کلیدی ژاوی، بازی با ذهن بود. در این پست خلاصه‌ای از تفکری را نوشته‌ام که باعث شد ژاوی بدون داشتن ویژگی‌های فیزیکی آن‌چنانی تبدیل به پرافتخارترین بازیکنان تاریخ شود. در این‌جا نوشته بودم که هنر اصلی ژاوی، “عادت کردن مهارت‌ها” بود. در این‌جا هم از نگاه ژاوی به مدیریت کیفیت زندگی کاری نوشتم.

هنر ژاوی نبوغ او در اثرگذاری تام و تمام روی کیفیت بازی تیم‌اش بود. هیچ کس ژاوی را نمی‌دید و اگر دقت کنید، با وجود نمایش‌های درخشان‌اش هیچ‌گاه جز “به‌ترین بازیکن یورو ۲۰۰۸” به‌عنوان فردی قابل توجهی هم نرسید. ژاوی یک “نابغه‌ی نادیدنی” بود؛ نابغه‌ای که کسی او را در زمین نمی‌دید؛ اما امان از زمانی که نبود …

و امشب باز هم با این واقعیت تلخ روبرو می‌شویم که هر شروعی را پایانی است … ژاوی هم به‌پایان مسیرش در بارسا رسید. حرف‌ها و اشک‌های ژاوی در پایان این مسیر شنیدنی و دیدنی است:

“خوشحالم که برای یک سال دیگر در بارسا باقی ماندم. احساس مفید بودن کردم؛ اگر چه که عضو ترکیب ثابت نبودن عجیب بود. تابستان گذشته در آستانه‌ی ترک بارسا بودم، ولی تصمیم عجولانه‌ای بود. به‌خاطر ناامیدی از نتایج بارسا و اسپانیا به فکر رفتن افتاده بودم. می خواهم به بازی کردن ادامه بدهم چون هنوز بیشتر از هر چیز دیگری از آن لذت می‌برم. الان ۳۵ ساله هستم و نزدیک به ۲۵ سال است که در این باشگاه حضور داشتم. زمان رفتن فرا رسیده است. امیدوارم روز شنبه جشن بزرگی بگیریم. لالیگا را فتح کردیم و دو فینال دیگر در پیش داریم. همه چیز برای یک خداحافظی خوب آماده است.” (ژاوی در کنفرانس خبری اعلام خداحافظی‌اش؛ این‌جا)

ژاوی عزیز! ممنونیم به‌خاطر تمام خاطرات زیبای این سال‌ها. منتظر بازگشت‌ات به بارسا به‌عنوان سرمربی می‌مانیم! تردیدی ندارم که عصر جدید بارسا با تو آغاز خواهد شد. خداحافظ کاپیتان!

دوست داشتم!
۶

“هرگز اشتیاق رسیدن به جام‌های بیشتر را از دست نمی‌دهید. فکر می‌کنم اگر اکنون بیش از زمانی که فوتبال را شروع کرده بودم، هیجان دارم به این خاطر است که کسب جام دشوارتر شده و هر سال هم سخت‌تر می‌شود. در تیم هم رقابت خیلی زیاد شده زیرا همه می‌خواهند نشان بدهند که شایستگی حضور در ترکیب اصلی را دارند.

تأخیری چند ساعته! 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آن‌چه دلبستگی کاری را به اوج می‌رساند (ایوب اسماعیلی؛ منابع انسانی)

برداشت نادرست از LinkedIn (نادر خرمی راد)

۷ عادت افرادی که در محیط کار خوشحال‌ترند ـ دیجیاتو

اشتباه‌هایی که هنگام خرید باید از آن‌ها پرهیز کنید

فرصت تاریخی اشتغال کارشناسان ارشد مدیریت کسب‌و‌کار (همون ام‌بی‌ای!)

مدیریت کسب‌وکار:

حال و روز کهکشانی‌ها بهتر است؛ مروری بر تغییر استراتژی‌هایی که سامسونگ را نجات دادند (دیجیاتو)

تعیین گستره و داستان تحول آسانسور (نادر خرمی راد)

۶ قانون فوربس برای این که به یک مدیر «نخبه» تبدیل شوید

اخلاق کسب‌و‌کار چه جایگاهی در دانشگاه‌های جهان و ایران دارد؟

تاریخچه‌ای کوتاه از تکامل سازمان‌ها

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

۷ صنعت برتر برای شروع کسب و کار در حال حاضر

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

تغییر گرایش سهام‌داران

ساختار تأمین مالی در ایران چگونه است؟ و تنزل سالانه توسعه بازارهای مالی در ایران

کدام حوزه‌ها با برداشته شدن تحریم سرمایه‌گذاری بیشتری جذب می‌کند؟

کاهش رشد اقتصادی ایران

طراحی ۳ نوع‌ اوراق با قابلیت مصون‌بودن ازتورم

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

جزئیات عملکرد پولی و مالی کشور تا انتهای بهمن ۹۳

درآمد ۷۵ هزار میلیارد تومانی مالیات برای سال جاری

تورم بخش صنعت ۱۶٫۱ درصد اعلام شد

کالای واسطه‌ای ۶۵ درصد واردات است (آماری از وضعیت گمرک)

افت ۶۶ درصدی درخواست مجوز ساخت مسکن

فاوا در جهان:

سایت جدید «استفان ولفرام»، با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، می‌تواند ماهیت عکس‌ها را تشخیص بدهد (علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

نسخه‌های مختلفی از ویندوز ۱۰ در تابستان عرضه خواهند شد و ویندوز ۱۰ برای نسخه‌های غیرقانونی ویندوز رایگان نخواهد بود ـ فارنت

کلید موفقیت ویندوز ۱۰ در دست استور یکپارچه جدید و توسعه‌دهندگان است (دیجیاتو)

آواتارهای مجازی آکیلس قادر به نشان دادن احساسات واقعی هستند (دیجیاتو)

آیا ۲۰۱۶ سال هدست‌‌های واقعیت مجازی خواهد بود؟ (زومیت)

فاوا در سازمان:

وقتی که تکنولوژی به کمک واحد منابع انسانی شرکت ها می‌آید: تحلیل ابر داده‌ها برای افزایش کارایی (دیجیاتو)

پیش‏‌بینی گارتنر از وضعیت بازار زیرساخت‏‌های آی‌تی در خاورمیانه و آفریقا

۷۳ درصد سازمان‌ها از ابزارهای موبایلی استفاده می‌کنند

همکاری Salesforce و Sage برای عرضه راهکارهای ویژه شرکت‏‌های کوچک

فاوا در ایران:

گزارش دیجیاتو از پنجمین جشنواره فاوا (دیجیاتو)

برنامه ملی بازی‌های رایانه‌ای تصویب شد

طراحی ۵۰۰ هزار ایمیل دانش‌آموزی در کشور

فناوری همراه:

گوگل امکان خرید محصولات را از طریق جستجوی موبایل فراهم می‌کند (زومیت)

مایکروسافت Outlook.com را با ظاهر و امکاناتی جدید متحول می‌کند (دیجیاتو)

ده چیز که لازم است در مورد سیستم عامل سایانوژن بدانید! (فارنت)

گوگل پلتفرم جدیدی برای اینترنت اشیاء در IO 2015 رونمایی می‌کند (فارنت) و هواوی پلتفرم LiteOS را برای اینترنت اشیا معرفی کرد (زومیت)

مایکروسافت فرایند به‌روزرسانی مداوم را برای نسخه موبایل ویندوز ۱۰ ارائه می‌کند (زومیت)

رسانه‌های اجتماعی:

بازی به مسنجر فیسبوک اضافه می‌شود (زومیت)

تماس ویدیویی رسما به مسنجر فیس بوک اضافه شد (زومیت)

اپلیکیشن Layout اینستاگرام برای اندروید هم منتشر شد (دیجیاتو)

آمار و اطلاعات فاوا:

حجم داده‌ها تا ۲۰۲۰ حدود ۵۰ برابر می‌شود

تنها ۵۴ صدم درصد از تولید ناخالص داخلی به فناوری اطلاعات اختصاص دارد

وزیر ارتباطات خبر داد: وجود ۷۱ میلیون مشترک تلفن همراه در کشور بیش از ۲۷ میلیون ایرانی گوشی هوشمند دارند

واردات سالانه ۱۴۵ میلیون گوشی تلفن همراه

دوست داشتم!
۴

تأخیری چند ساعته! 🙂 پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در

توان‌مندی، کاری است که قابلیت انجام آن را دارید. انگیزش، مشخص‌کننده‌ی کاری است که انجام می‌دهید. نگرش، تعیین‌کننده‌ی این است که آن کار را چقدر خوب انجام می‌دهید.

لو هولتز

دوست داشتم!
۷

توان‌مندی، کاری است که قابلیت انجام آن را دارید. انگیزش، مشخص‌کننده‌ی کاری است که انجام می‌دهید. نگرش، تعیین‌کننده‌ی این است که آن کار را چقدر خوب انجام می‌دهید. لو هولتز دوست داشتم!۷

در ماه‌های اخیر اخبار جالبی از ورود کسب‌وکارها به حوزه‌های مختلف می‌شنویم، از ورود گوگل و فیس‌بوک به بازار تأمین دسترسی به اینترنت گرفته تا ورود اپل به بازار خودرو. این البته استراتژی جدیدی نیست: این استراتژی همان استراتژی کلاسیک ادغام عمودی رو به بالا / رو به پایین است که در آن کسب‌وکار به‌دلایل مختلف تصمیم می‌گیرد روی زنجیره‌ی ارزش کسب‌وکار خود به‌سراغ کسب‌وکارهای بالادستی (تأمین‌کنندگان) یا پایین‌دستی (مشتریان) خود برود. به‌صورت عمده دلیل این کار افزایش کنترل کسب‌وکار روی حلقه‌های قبلی و بعدی کسب‌وکار خود بوده است. این استراتژی یکی از قدیمی‌ترین استراتژی‌های دنیای مدرن کسب‌وکار است و شاید به‌ترین مثال آن فورد باشد که همه‌ی مواد اولیه‌ی مورد نیاز خود از لاستیک گرفته تا زغال سنگ را خودش تولید می‌کرد و حتی خطوط راه‌آهن اختصاصی خود را داشت. به‌کارگیری استراتژی ادغام عمودی در دهه‌‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با پدید آمدن نگاه جدیدی در ساختار شرکتی با عنوان ساختار مختلط (Conglomerate) گسترش بیش‌تری یافت. شرکت مختلط شرکتی است که در کسب‌وکارهای مختلفی فعالیت دارد که می‌توانند در راستای زنجیره‌ی ارزش یکدیگر باشند یا نباشند؛ اما معمولا کسب‌وکارهای زیرمجموعه‌ی شرکت‌های مختلف در طول زنجیره‌ی ارزش یکدیگر قرار می‌گیرند.

با این حال نیاز به ماندن در لبه‌ی فناوری و کاهش هزینه‌های تولید باعث شده‌اند تا در دو دهه‌ی اخیر از شمار شرکت‌های دارای کسب‌وکارهای متنوع کاسته شود و اغلب کسب‌وکارها ترجیح دهند تا در یک یا چند حوزه‌ی کاری مشخص به فعالیت مشغول شوند. تولید گجت‌های رایانه‌ای، خودرو و هواپیما همگی مثال‌های جالبی از این تغییر رویکرد هستند که در آن یک یا چند شرکت اصلی، طراحی، تولید و بازاریابی و فروش محصول نهایی را برعهده دارند و در طول زنجیره‌ی ارزش آن‌ها شرکای طراحی و تولیدی به آن‌ها اضافه می‌شوند. حتی شرکت اپل هم که معتقد به یکپارچه بودن کامل سخت‌افزار و نرم‌افزار است در هر دو بخش‌ دارای شرکایی است که بعضی از آن‌ها رقبای اصلی‌ش نظیر سامسونگ و گوگل هستند.

اگر تخصص‌گرایی کار درستی است، چرا امثال گوگل و فیس‌بوک و اپل ـ و بسیاری دیگر از استارت‌آپ‌های فعال در حوزه‌ی فناوری ـ وارد حوزه‌های جدید و ناهمگون با کسب‌وکار خودشان شده‌اند؟ (مثلا پروژه‌‌های لون یا پراجکت فای گوگل را ببینید!) کن فاوارو در مقاله‌ی این هفته که بخشی از آن را خواندیم، به بررسی همین موضوع پرداخته است. فاوارو در ادامه‌ی مقاله‌ی خود از ما می‌خواهد تا برای درک به‌تر ماجرا به دو مثال از حوزه‌ی غیرفناوری توجه کنیم. استارباکس در ابتدا یک شرکت تولیدکننده‌ی قهوه‌ بوده؛ اما در ادامه با خرید و مدیریت این شرکت به‌دست هاوارد شولتز وارد بازار عرضه شد. چرا؟ شولتز معتقد بود که قهوه‌ی عالی استارباکس در فرایند آماده‌سازی قهوه از دست می‌رود، بنابراین لازم است خود استارباکس قهوه‌ی باکیفیت خودش را به‌‌دست مشتری نهایی برساند! یک مثال دیگر خرید یک پالایشگاه نفت توسط خطوط هوایی دلتا در سال ۲۰۱۲ برای اطمینان از تأمین سوخت ارزان برای جت‌های این شرکت است.

چه چیزی بین این دو مثال مشترک است؟ ریسک یا ترس از شکست بازار. ریسک بازار شامل سه نوع ریسک است: ریسک تأمین، ریسک تقاضا و ریسک سود. به‌عنوان مثال: در مورد استارباکس ترس از افت تقاضای قهوه با دم کردن نادرست قهوه و در مورد دلتا ایرلاین، ترس از تأمین مستمر و با هزینه‌ی قابل تحمل یکی از کلیدی‌ترین عوامل تأثیرگذار روی هزینه‌های کسب‌وکار یعنی سوخت. در هر دو کسب‌وکار، شکست بازار روی کسب‌وکار تأثیرات سوء بسیاری می‌گذارد و در نتیجه شرکت مجبور است که تا برای تأثیرگذاری روی بازار تلاش کند.  اما لازم است توجه کنیم که هر دو شرکت فقط با ریسک بازار مواجه نیستند، بلکه توان‌مندی تأثیرگذاری روی بازار را هم دارند. بدون شکست بازار، ادغام عمودی تنها یک استراتژی منسوخ ظاهرا جذاب است و بدون داشتن قابلیت تأثیرگذاری، استراتژی بسیار پرریسکی است.

حال با این نگاه می‌شود درک کرد که چرا گوگل به‌سراغ افزایش دسترسی مردم به اینترنت و ارزان‌سازی آن رفته است. گوگل با این کار استفاده‌ی دائمی مردم از محصولات خودش را تضمین می‌کند و این در جای خودش به‌معنی افزایش درآمدهای تبلیغاتی و درآمدهای جانبی گوگل خواهد بود. علت ورود اپل به خرده‌فروشی هم چیزی مشابه همین است: اپل می‌خواهد مطمئن باشد محصول عالی‌اش به‌ روشی سازگار با ارزش‌های برند خود به‌دست مشتری نهایی می‌رسد. اما نباید فراموش کنید که گوگل و اپل در کسب‌وکار اصلی خود یک قدرت تعیین‌کننده و تأثیرگذار هستند و در نتیجه بازیگران کسب‌وکارهای مکمل قرار گرفته روی زنجیره‌ی ارزش آن‌ها مجبورند خود را با تصمیمات آن‌ها سازگار کنند.

بنابراین برای استفاده از استراتژی ادغام عمودی قبل از هر چیز باید پرسید که:

۱- آیا در صورت عدم ورود ما ریسک شکست قابل توجهی در بازار وجود دارد که روی کسب‌وکار ما تأثیر منفی بسیاری داشته باشد؟

۲- آیا قدرت تأثیرگذاری روی بازار را داریم؟

دوست داشتم!
۶

در ماه‌های اخیر اخبار جالبی از ورود کسب‌وکارها به حوزه‌های مختلف می‌شنویم، از ورود گوگل و فیس‌بوک به بازار تأمین دسترسی به اینترنت گرفته تا ورود اپل به بازار خودرو. این البته استراتژی جدیدی نیست: این استراتژی همان استراتژی کلاسیک ادغام عمودی رو به بالا / رو به پایین است که در آن کسب‌وکار به‌دلایل مختلف تصمیم می‌گیرد روی زنجیره‌ی

“من تلاش کردم او را به چلسی، اینتر و رئال ببرم؛ اما او دشمن عزیز باقی ماند. ‏متوقف کردن او یا تلاش برای متوقف کردن‌ش بسیار دشوار است … به ‌خاطر رقبایی مانند اوست که من مربی هستم که حالا هستم. من از طریق بازیکنان و از بهترین ‏حریفان‌م چیزهای زیادی یاد گرفتم. مشکلاتی که آن‌ها برای من ایجاد کردند، باعث شد تا یاد بگیرم و آن‌ها را ‏آنالیز کنم. ‏

استیون جرارد بی‌تردید یکی از دشمنان مورد علاقه من است؛ یک دشمن با بهترین احساسی که می‌توانم ‏به او داشته باشم. من مقابل او پیروز شدم، به تساوی رسیدم و شکست خوردم. او مقابل ما به عنوان هافبک دفاعی، شماره ‏‏۸، شماره ۱۰ یا بال در دفاع سه نفره، بازی کرد و من واقعا ناراحتم که این آخرین بازی او مقابل ماست، ‏زیرا من به حریفانی مانند او نیاز دارم تا به مربی بهتری تبدیل شوم.” (خوزه مورینیو؛ این‌جا)

رقابت، همیشه ترس‌ناک‌ است. رقبا باعث افزایش هزینه‌های ما و کاهش فروش ما می‌شوند. رقبا باعث موفق نشدن و شکست ما می‌شوند. رقبا کارهایی را می‌کنند که ما هم داریم انجام می‌دهیم و فکر می‌کردیم برای رسیدن به نوک قله‌ی افتخار و پیروزی، همان‌ها کافی هستند. اما … خوزه مورینیو حرف‌های قابل تأملی زده است. این‌که می‌شود از رقبای‌ات یاد بگیری چطور به‌تر باشی، چگونه شکست بخوری یا از آن به‌تر برنده شوی، چه کارهایی را انجام بدهی و چه کارهایی را نه و کدام راه‌ها را را در پیش بگیری و از کدام مسیرها نگذری. رقابت با چنین نگاهی ترس‌ناک است؛ اما خطرناک نه! البته به شرط آن‌که “هنر آموختن از رقبا” را بیاموزی.

پ.ن. یک بازیکن بزرگ و دوست‌داشتنی دیگر ـ شاید یکی از آخرین‌های نسلی که با وفادار ماندن به باشگاه‌اش به‌قیمت از دست دادن افتخارات بسیار جاودانه شد ـ به‌پایان مسیرش رسید. به‌عنوان یک طرفدار قدیمی منچستر یونایتد، همواره استیون جرارد کاپیتان و اسطوره‌ی لیورپول ـ رقیب قدیمی و سنتی تیم ما ـ برای‌م بازیکنی بسیار قابل احترام و مورد علاقه بوده است. بدرود کاپیتان!

دوست داشتم!
۴

“من تلاش کردم او را به چلسی، اینتر و رئال ببرم؛ اما او دشمن عزیز باقی ماند. ‏متوقف کردن او یا تلاش برای متوقف کردن‌ش بسیار دشوار است … به ‌خاطر رقبایی مانند اوست که من مربی هستم که حالا هستم. من از طریق بازیکنان و از بهترین ‏حریفان‌م چیزهای زیادی یاد گرفتم. مشکلاتی که آن‌ها برای من ایجاد کردند،