دیریست از خود، از خدا، از خلق دورم
با این همه در عین بیتابی صبورم
پیچیده در شاخ درختان، چون گوزنی
سرشاخههای پیچ در پیچِ غرورم
هر سوی، سرگردان و حیران در هوایت
نیلوفرانه پیچکی بیتاب نورم
بادا بیفتد سایهی برگی به پایت
باری، به روزی روزگاری در عبورم
از روی یکرنگی شب و روزم یکی شد
همرنگ بختم تیرهرخت سوگ و سورم
خط میخورد در دفتر ایام، نامم
فرقی ندارد بیتو غیبت یا حضورم
در حسرت پرواز، با مرغابیانم
چون سنگپشتی پیر، در لاکم صبورم
آخر دلم با سربلندی میگذارد
سنگ تمام عشق را بر خاک گورم …
قیصر امینپور
در ابتدا عید سعید فطر را به تمام مسلمانان و روزهداران عزیز تبریک عرض میکنم و امیدوارم طاعات و عبادات همهی دوستان، مقبول درگاه حضرت حق بوده باشد.
اما بعد: این نوشته ادای احترامی است به امروز ۲ اردبیهشت، ۶۴ سالگی قیصر امینپور، شاعری که «دغدغهی درد انسان» خلاصهی زندگی و شعر او بود … در این روز مبارک، روح پاک و بلندش، غریق دریای رحمت الهی باد. انشالله.