روز پنجشنبه اولین همایش تجربهی کاربری تهران بههمت شرکت نوینافزار در تهران برگزار شد و من هم با کمال افتخار، ضمن حضور در این همایش سخنرانی هم داشتم. موضوع سخنرانی من در همایش، “تجربهی کاربری در دنیای واقعی” بود. یک خسته نباشید جدی به همهی دستاندرکاران همایش بهویژه میلاد و خانم کروبی عزیز.
توضیحاتی مختصر دربارهی مقالهی من: وقتی از تجربه کاربری (User Experience) صحبت میکنیم، بیشتر کاربردهای آن در دنیای مجازی و محیط اینترنت و در تعامل میان کاربر و محصولات آنلاین به ذهن ما میرسد. این در حالی است که هر محصول و خدمتی در هر محیط و هر بستری که در اختیار مشتریان قرار میگیرد، باید بتواند تجربهی لذتبخشی را از مصرف یا استفادهی خود برای کاربران رقم بزند. فرقی هم ندارد که محصول مورد نظر، یک ساختمان باشد یا یک وسیلهی ورزشی، یک فیلم، یک غذای دوستداشتنی یا چیز دیگر. “تجربهی کاربری” میتواند حتی در یک کافه، هنگام خرید یک لباس و یا حتی در روابط ما با اعضای خانواده یا دوستانمان هم معنادار باشد.
در این ارائه تلاش کردم تا دربارهی عناصر مشترک تجربهی کاربری در زندگی روزمره و دنیای واقعی توضیحاتی بدهم. برای این منظور ابتدا مفهو تجربهی کاربری بهصورت مختصر تعریف شد و سپس با بهکار گرفتن مثالهایی از تجربیات ما در زندگی روزمره، تلاش کردم تا به طراحان محصول نشان بدهم که چگونه تمرکز روی ایجاد یک تجربهی کاربری لذتبخش، میتواند باعث خلاقیت و نوآوری در طراحی محصول و ارائهی آن به مشتریان و کاربران مورد نظر شود. در قسمت پایانی ارائه هم روش “تفکر طراحی (Design Thinking)” بهعنوان یک ابزار مهم برای طراحی یک تجربهی کاربری دوستداشتنی معرفی شد.
میتوانید فایل پرزنت من را اینجا در صفحهی اسلایدشر من مشاهده کنید.
پ.ن. اگر در زمینهی کاربردهای تجربهی کاربری در دنیای واقعی ـ بهویژه در طراحی استراتژی و مدل کسب و کارـ سؤالی داشتید یا کمکی خواستید، با من تماس بگیرید.
@مزینانی
آقا یا خانم مزینانی عزیز
درد شما را درک میکنم، اما امیدوارم شما هم درد من و امثال من را درک کنید. حوصله دارید کمی بخوانید؟
فرمایشات شما، درد جامعه ماست، من آن را میخواهم اینطور برداشت کنم: چرا حرفهای متخصصان به درد صنعت ما نمیخورد؟ چرا حرفهای سخنرانان مشکلی از ما حل نمیکند؟ نمیدانم با این برداشت موافقید؟
اما سوال بنده، که نه درحلقه سخنرانان ثابت (به قول شما) هستم ، نه ادعائی دارم این است، که نقش من و شما در شکستن این حلقه، که اگر باشد خیلی بد است، چیست؟
تحقیقی کرده ایم؟ حرفی داشته ایم که نگذاشته باشند بزنیم؟ دستی بر قلمی برده ایم؟ تجربه ای را به اشتراک گذاشته ایم؟ اگر آری، کو؟ بیائیم آنها را رو کنیم و گله کنیم. اگر نکرده ایم، چرا آنها که چیزی تولید میکنند، شاید نه چندان خوب، اما چیزی است که به من و شما فرصت میدهند، آن را بخوانیم و نقد کنیم و گاهی هم تندی کنیم، چرا آنها را، همه به یک چوب میرانیم؟
مشخصات نویسنده این وبلاگ را خوانده اید؟ میدانید چند سال دارد و چند سال است کارهایش را، چه خام و چه پخته، چه خوب و چه بد، برای همه به اشتراک میگذارد؟
جوابش به خودتان را بخوانید و عمق آزردگی اش را، که با کمال احترام به ایشان باید بگویم که آلوده به خشم هم شده است، ببینید، نمیشد منطقی تر نقدش کرد؟ نمیشد ایرادهایش را، که حتما هم دارد، مشفقانه گفت؟ حتما باید قضاوت کنیم؟ حتما باید یکی را به گروهها چسباند و همه را یک باره تعیین تکلیف نمود؟
دوست نادیده، بیائید با هم مهربان تر باشیم، من و شما و همه با هم باید به آن ضعفهایی که شما اشاره کردیم، کمک کنیم که بهتر شود.
ببخشید اگر جسارت شد، ببخشید اگر رنگ و بوی نصیحت گرفت، که قصدم این نبوده، هرگز، اما نمیدانم چرا، دلم گرفت، خواستم با شما درد دل کنم…همین. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
سربلند باشید
فرض کنیم فرمایش شما صحیح است ـ والبته من با بخشی از آن هم موافقم. اینجا یک سؤال دیگر مطرح میشود: برای شکستن این انحصار چه میشود کرد؟ وقتی برای یک همایش مثل یوایکس تهران، فراخوان مقاله گذاشته میشود، انتظار این است که شما بهعنوان فردی که به این انحصار اعتراض دارید، در این فراخوان شرکت کنید و مقاله ارائه کنید. اگر شرکت کردهاید و مقالهتان انتخاب نشده، یک بحث است؛ اگر شرکت نکردهاید، از نظر بنده حقی برای اعتراض ندارید. در مورد سایر همایشهایی که فرمودید هم حق برگزارکنندهی یک همایش است که داوران و مربیان همایش را از میان کسانی گزینش کند که قبلا توانایی خودشان را بهاثبات رساندهاند. سؤال اینجاست که شما که دیگران را به نداشتن تخصص واقعی متهم میکنید، خودتان در چه زمینهای متخصصاید؟ (گذشتم از اشارهتان به همایش اسکرام که نشان میدهد چقدر با حوزهی آیتی آشنایید و گذشتم از اینکه کل دنیای آیتی برای شما در همین ۲-۳ همایش مرتبط با محیط وب خلاصه میشود.)
جزو اولین اصول نقد این است که اول نشان و سوابقتان را مشخص کنید و از لباس یک فرد مجهول دانای کل بیرون بیایید؛ تا بعد بشود بحث منطقی کرد. با اعتراض یک طرفه، هیچ چیزی حل نمیشود!
موفق باشید.
متاسفانه کنفرانسهامون هم به همون بیماری سایر چیزهای دور و برمون دچار شدن. در حوزه کسب و کار آی تی که هر کنفرانسی می بینیم همیشه یک عده مشخص جزو سخنرانهاش هستند. از استارتاپ ویکند و اسکرام و جشنواره وب بگیر تا تجربه کاربری و… . ظاهرا عده ای فکر می کنند صرفنظر از تخصص و معلوماتشون باید همیشه تو چشم باشند. شاید هم چون متخصصین واقعی از کنفرانسها استقبال نمی کنند (یا اصلا متخصص واقعی نداریم) اونها از خود گذشتگی می کنند تا چراغ کنفرانسها خدایی نکرده خاموش نشه.