این روزهای آخر سال، تقریبا تمام نشریات چاپی و رسانههای آنلاین کشور ویژهنامههای نوروزی خودشان را منتشر کردند که خیلیهاشان را هم من برای تعطیلات نوروز گرفتم تا مطالعه کنم. تعداد زیادی مطالب آنلاین و کتاب هم در برنامهام گذاشتم که بخوانم. با توجه به اینکه امسال هم مثل سالهای قبل مسافرت نخواهم رفتم، شاید […]
۲۵ پست برتر گزارهها در سال ۹۰
امسال هم تا جایی که شد، سعی کردم از خواندهها و دیدهها و تجربههایم برای شما بنویسم. نتیجهاش هم شد ۳۸۶ پست در گزارهها که الان خودم هم رقمش را حساب کردم باورم نشد! حسابی از این کار بزرگی که انجام دادهام، شاد شدم و لذت بردم؛ مثل پپ و لیو مسی و بازیکنان بارسا! […]
لینکهای هفته (۸۱)
به آخرین پست لینکهای هفته در سال ۱۳۹۰ رسیدیم. امسال هم تلاش کردم هر هفته بهترین مطالبی را که خواندهام برای استفادهی دیگران و البته ترویج نوشتن و خواندن مطالب تخصصی در محیط وب فارسی انتخاب کنم و در قالب یک پست هفتگی منتشر کنم. نتیجهش هم حدود ۵۰ پست لینکهای هفته شد که میتوانید […]
کتابهای الکترونیک گزارهها (۲): زندگی بهتر؛ کار بهتر با روشهای ساده!
الوعده وفا: عیدی گزارهها به خوانندگان و همراهانش: کتابی که در دست دارید مجموعهی منتخبی است از نوشتههایی که نویسندگان وبلاگهای مدرسهی مدیریت هاروارد روی این سایت استثنایی منتشر کردهاند. در این نوشتهها روشهای بسیار ساده و در عین حال کاربردی و جذابی برای “بهتر زیستن” و “کار حرفهای” عرضه شده است. این نوشتهها به ما […]
خارپشت در برابر روباه؛ کدام یک هستید؟
هفتهی پیش پنجشنبه همانطور که نوشته بودم در کارگاه “روباه و خارپشت” رضا بهرامی عزیز شرکت کردم. اول گزارش خود رضا را از این کلاس اینجا بخوانید. کارگاه رضا پر بود از ایدههای جذاب و طرح و رنگها و موسیقیهای میخکوبکننده. سه ساعت و نیم کنار کلی آدم هنرمند نشستم و لذت بردم. کارگاه رضا […]
نظرسنجی دربارهی موضوعات نوشتههای سال آیندهی گزارهها
از همان روز اول گزارهها را با عشق و علاقه تمامنشدنیام به یاد گرفتن و یاد دادن آغاز کردم. گزارهها در طول این تقریبا سه سال از یک سو بازتاب علایق من بوده و از سوی دیگر، شامل مطالبی بوده که من احساس کردهام مورد نیاز دیگران برای بهتر کار کردن و بهتر زندگی کردن […]
حرفهایها (۶)
ـ چهطور و چهوقت ایده میگیرید؟ ـ پیشبینی نشده و پیوسته. گاهی باید خودم را مجبور کنم. من کارم را بهعنوان یک نویسندهی تلویزیونی آغاز کردم که آخر هر هفته برنامهاش باید روی آنتن میرفت. پس وقتی دوشنبه صبح سر کار میرفتم باید نوشتن را شروع میکردم و نمیتوانستم منتظر الههی هنر بمانم تا ایده […]
سرگردانی در جزیرهی “هستی” …
یک: یادم نیست چه کسی “جزیرهی سرگردانی“ش را به من داد که بخوانم. آن روزها تازه بهصورت جدی رمانخوان شده بودم. شروعش که کردم، نتوانستم زمینش بگذارم. داستان “هستی” و “مراد”ش و البته “سلیم”، گیراتر از آنی بود که بشود تا پایانش صبر کرد. دو: مطمئنم که همهی ما گوشهای از سرگشتگی هستی و ذرهای […]
لینکهای هفته (۸۰)
خوب این سال لعنتی مثل اینکه قرار نیست دست از سر ما بردارد … این هفته هم با خبر مرگ بانوی رمان و داستان ایران بهپایان رسید: سیمین دانشور؛ خالق یکی از ماندگارترین رمانهای زندگی من: “جزیرهی سرگردانی.” دربارهی بانو در پستی جداگانه خواهم نوشت. خوب چه هفتهی پرلینک و باکیفیتی! 🙂 پیش از شروع: […]
درسهایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۰)
“موضوعی که در زمان فوتبالم خیلی مرا آزار میداد این بود که هر از گاهی توپ را به من میدادند و نمیدانستم با آن چه کنم و بدین ترتیب حریفان به سمت من آمده و توپ را می گرفتند و من باعث بیآبرویی میشدم. بهعنوان یک مربی به خودم قول دادهام که هیچگاه نباید بگذارم […]
