امشب داشتم شعر «حافظ» فریدون مشیری عزیز را در وصف آن بزرگمرد راه عشق میخواندم. خواندن این بخش از شعر این استاد فقید که در آن در هر بیت مصرعی را از حافظ تضمین کرده است آن قدر لذتبخش بود که گفتم اینجا هم بنویسماش (بخشهای داخل پرانتز از حافظ است):
ای خوشا دولت پایندهی این بندهی عشق،
که همه عمر بود بر سر او فرّ همای.
«خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای»
بندهی عشق بود همدم خوبان جهان:
«شاه شمشادقدان، خسرو شیریندهنان»
بندهی عشق چه دانی که چهها میبیند:
«در خرابات مغان نور خدا میبیند»
بندهی عشق، چنان طرح محبت ریزد:
«کز سر خواجگی کون و مکان برخیزد»!
باده بخشند به او، با چه جلال و جبروت،
«ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت»!
بندهی عشق، ندارد به جهانی سودایی،
«از خدا میطلبد: صحبت روشنرایی»!