محمد علي بهمني
-
رؤیای بیتعبیر …
سرمشقهایت را نوشتم خط به خط اینک ای عشق از من دفتری تکثیر خواهد شد؟ گفتی” «در این ره پیر باید شد» شدم حالا از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟ محمد علی بهمنی
-
گرههای بیحوصلهگی …
گفتم:«بدوم تا تو همه فاصلهها را» تا زودتر از واقعه گویم گلهها را چون آینه پیش تو نشستم که ببینی در من، اثرِ سختترین زلزلهها را پرنقشتر از فرش دلم بافتهای نیست از بس که گره زد به گره حوصلهها را ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم وقت است بنوشیم از این پس بلهها…
-
منِ خود، گمکرده …
اینگونه دوست دارم دنبال دوست گشتن نه هیچ جایگاهی نه هیچ جایِ پایی من لحظهلحظه خود را گم کردهام در این راه آیینهام کجایی؟ آیینهام کجایی؟ محمد علی بهمنی
-
گاهی تو را …
قانعم، بیش از این چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست گلهای نیست، من و فاصلهها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست … محمد علی بهمنی
-
لبخند گمشدهی خاطرهها …
شدیم ساعت و تقویم خود نمیفهمیم چه ساعت است؟ و یا فصل چندم است اینجا؟ به شوق دیدن آرامش پس از توفان هنوز حوصلهها در تلاطم است اینجا کجاست جذبهی لبخندهایمان؟ وایا! چقدر حافظهها بیتبسم است اینجا … محمد علی بهمنی
-
سرنوشت: در راه ماندن!*
سؤال کردهام از جادههای پشت سرم که تا کدام کجا، دوری از تو را ببرم خودت بگو که به بال و پَرم توانشدهای کجاست خط بهپایان رسیدنِ سفرم؟ *** صدام کن که که به آنی سفر تمام شود و بشنویم: تو را در همیشه منتظرم … محمد علی بهمنی * عنوان، برگرفته از بیتی از…
-
گمشدهی همین حوالی …
آنقدر پرسه میزنم این کوچه را که ـ تا ـ باور کنی که گمشدهی این حوالیام من که به رستخیز زبان وا نمیکنم فریاد میشوم که: بدون تو خالیام! محمد علی بهمنی
-
عشق است …
یادم هست که تا حدود سال ۷۹ بود که هر وقت آهنگی از ناصر عبداللهی خدا بیامرز میشنیدم میگفتم: “کی به این گفته خواننده بشه؟” اما با شنیدن آلبوم «عشق است» بود که تازه ناصریا را با صدا و موسیقی خاصاش و البته شعرهای بینظیر استاد محمد علی بهمنی کشف کردم. از آن زمان تا…