قانعم، بیش از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست، من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست …
محمد علی بهمنی
قانعم، بیش از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست، من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست …
محمد علی بهمنی
روزتان را با دانههایی که کاشتهاید بسنجید؛ نه خرمنی که درو کردهاید. رابرت لوئیس استیونسون دوست داشتم!۴
چند روز مانده به عید نوروز دوست عزیزم داوود ترابزاده با من تماس گرفت و من را برای سخنرانی در همایشی بهنام […]
مقالهی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: چرا گرفتار نوآوری تخریبگر میشوید؟ پیش از شروع: میتوانید فید وبسایت گزارهها و همچنین فید لینکدونی گزارهها (که مطالب این […]
باز آن سمند زخمخورده بیسوار آمد با شیههای خونین و چشمی اشکبار آمد … چشمانتظاران را بگو تا راه بگشایند کاین بیسوار […]
۱ دیدگاه برای “گاهی تو را …”
غمناک اما زیبا