رفتن به محتوا
  • صفحه‌ی اصلی
  • داستان گزاره‌ها
  • درباره‌ی نویسنده‌ی گزاره‌ها
  • کتابخانه‌ی گزاره‌ها
  • تماس

نیایش (۱۹)

دين,  زندگی

«گاهی واقعا خیال می‌کنم روی دست خداوند مانده‌ام خسته‌اش کرده‌ام …» سید علی صالحی پ.ن. خوش به‌حال اونایی که امروز عرفه رو درک کردند … عیدتون هم مبارک!

15 آبان 1390 / ۱ دیدگاه
بیشتر بخوانید

راه، راه است!

زندگی

تنفس درخت بوی تاریکی‌ست اما نباید از غبارِ پا در هوایِ ظلمت بترسیم. راه، راه است اشتباه نکنید! هر کسی که خیره به سر شاخه‌ای شد نه به دسته‌ی تبر می‌اندیشد نه به هیزم زمستانی. زندگی چیزِ دیگری‌ست، البته اگر بگذارند از دوست داشتن خویش نترسیم! سید علی صالحی

5 آبان 1390 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

سفر به ناکجاآباد

زندگی

راهی نیست باید چمدان‌ام را ببندم راه بیفتم … بروم. و می‌روم اما به درگاه نرسیده از خود می‌پرسم: کجا…!؟ کجا را دارم، که بروم؟ سید علی صالحی

14 مهر 1390 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

صفحه‌بندی نوشته‌ها

قبلی 1 2
پوسته Royal Elementor Kit توسط WP Royal.
به نسخه موبایل بروید