علی‌رضا خمسه از آن دست بازی‌گرانی است که از او خاطرات شیرینی به‌خاطر داریم. از “هشیار و بیدار” تا “پایتخت” بر ما هم همانند این کمدین مونقره‌ای این روزها هم عمری گذشته است … حرف‌های علی‌رضا خمسه در مصاحبه با روزنامه‌ی “بهار” بسیار خواندنی‌ هستند:

ـ چطور این روحیه کودکانه و شادمانی را در خودتان زنده نگه داشته‌اید؟ آیا راهکار خاصی وجود دارد؟
زنده نگه داشتن این حس نیاز به یک جهان‌بینی و نگرش دارد و آن چیزی جز امید به تغییر و اصلاح، امید به حاکمیت خیر و خیرخواهی و امید به آینده نیست. 

ـ کدام عامل باعث شد تا بتوانید دنیای کودک و نوجوانان را درک کنید؟ حرفه بازیگری‌تان به شما کمک کرد یا تحصیلات‌تان در زمینه روانشناسی؟
این مسئله به شناخت بازمی‌گردد. شما می‌توانید یک پزشک باشید، اما از جهان کودکان شناخت درستی داشته باشید و اگر یک رفتگر یا آهنگر هم باشید، همین شناخت را داشته باشید. درعین‌حال می‌توانید یک روانشناس یا بازیگر باشید، اما شناختی از دنیای کودکان نداشته باشید. از طرفی این درک از امید به آینده و سازندگی شکل می‌گیرد و کسانی که به ساختن روزهای بهتر رسیده‌اند به‌این شناخت رسیده‌اند. این شناخت یعنی درک ضرورت آینده. 

ـ چطور در اجرای نقش‌های‌تان خلاقانه و ایده‌پردازانه عمل می‌کنید و به آن‌ها بعد می‌دهید؟
ارائه ایده متناسب با هر نقش یعنی حضور شش دانگ داشتن سر کار. وقتی شما سر کار حضور تام و تمام دارید، جسم و روح و خلاقیت‌تان هم دراختیارکار قرار می‌گیرد. خیلی از همکارهای ما فقط چند دانگ از حضورشان را با خود سر کار می‌آورند. نسل جدید به‌دلیل غیبت آموزش این‌گونه عمل می‌کنند و متاسفانه انضباط در کار به نسل بعد منتقل نشده است. آن چیزی که ما قدیمی‌ترها به‌عنوان یک اصل در تئاتر آموختیم. 

ـ خود شما کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید و در ذهن‌تان باقی مانده است؟
من خیلی در گذشته یا آینده سیر نمی‌کنم. من مثل بچه‌ها درحال به سر می‌برم و بر این اساس، آن کاری را که درحال‌حاضر انجام می‌دهم بیشتر دوست دارم. 

دوست داشتم!
۳

علی‌رضا خمسه از آن دست بازی‌گرانی است که از او خاطرات شیرینی به‌خاطر داریم. از “هشیار و بیدار” تا “پایتخت” بر ما هم همانند این کمدین مونقره‌ای این روزها هم عمری گذشته است … حرف‌های علی‌رضا خمسه در مصاحبه با روزنامه‌ی “بهار” بسیار خواندنی‌ هستند: ـ چطور این روحیه کودکانه و شادمانی را در خودتان زنده نگه داشته‌اید؟ آیا راهکار

بهره‌وری از واژه‌های زیبا و دوست‌داشتنی و پرکاربرد این روزها است. بهره‌وری حلال بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی و کسب و کاری و حتی اجتماعی و فردی کشور دانسته می‌شود. همه‌جا سخن از پایین بودن بهره‌وری است. مدیران از بهره‌وری پایین نیروی انسانی خود شکایت دارند. در مقابل کارشناسان و کارمندان نیز همه‌ی مشکلات را بر گردن نظام‌های ضعیف سازمانی، در دسترس نبودن منابع مورد نیاز، تصمیمات اشتباه مدیران و چیزهایی شبیه این‌ها می‌اندازند. اما این بهره‌وری چیست که همه به دنبالش هستند و هیچ‌وقت نیست یا اگر هست کم است؟

بهره‌وری را می‌توان “انجام درستِ کارهای درست” تعریف کرد. در واقع بهره‌وری مساوی است با اثربخشی (انجام کار درست) به‌علاوه‌ی کارایی (انجام درست کار.) با چنین تعریفی می‌توان ایده‌هایی در مورد جلوه‌های بهره‌وری در دنیای واقعی کشف کرد. یک نکته‌ی بسیار مهم که نباید فراموش کنیم این است که بهره‌وری با همین تعریف در حوزه‌ی زندگی شخصی هم مثل دنیای کسب و کار معنادار است. ما در زندگی‌ شغلی و شخصی‌مان نیازمند این هستیم که کارهای درست را به‌شیوه‌ای درست انجام دهیم. با چنین برداشتی از بهره‌وری است که مشخص می‌شود بهره‌وری در واقع یک سبک زندگی است که باید خودمان در پیش بگیریم و در واقع خیلی هم به سازمان و مدیران‌اش ارتباطی ندارد!

اما شاید برای بهتر درک کردن مفهوم بهره‌وری در زندگی شخصی و شغلی بد نباشد چند باور نادرست در مورد بهره‌وری فردی را با هم مرور کنیم:

۱- بهره‌وری به‌معنی زیاد کار کردن نیست؛ اگر چه زیاد کار کردن در دوره‌ی زمانی کوتاهی شما را بهره‌ورتر خواهد کرد!

۲- شلوغ بودن‌ سر شما به‌معنی بهره‌وری نیست!

۳- این‌که حس می‌کنید بهره‌وری دارید، به‌معنی این نیست که بهره‌ور هستید!

۴- بهره‌وری به‌معنی حذف زمان استراحت و زندگی شخصی نیست!

۵- بهره‌وری به‌معنی این نیست که همیشه در حال برنامه‌ریزی کردن باشیم: کار کردن مهم‌تر است!

منبع

پ.ن.۱٫ این مطلب پیش از این در خبرنامه‌ی ایمیلی کار حرفه‌ای راه‌کاو منتشر شده است. برای ثبت‌نام و دریافت مطالب این خبرنامه به سایت راه‌کاو مراجعه فرمایید.

پ.ن.۲٫ رونوشت به خودم در همین روزها. 🙂

دوست داشتم!
۵

بهره‌وری از واژه‌های زیبا و دوست‌داشتنی و پرکاربرد این روزها است. بهره‌وری حلال بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی و کسب و کاری و حتی اجتماعی و فردی کشور دانسته می‌شود. همه‌جا سخن از پایین بودن بهره‌وری است. مدیران از بهره‌وری پایین نیروی انسانی خود شکایت دارند. در مقابل کارشناسان و کارمندان نیز همه‌ی مشکلات را بر گردن نظام‌های ضعیف سازمانی،

“سلمان” آژانس شیشه‌ای حالا با گذر سال‌ها امروز برای خودش یک کارگردان و بازیگر حرفه‌ای است. حرف‌های خواندنی بهروز شعیبی در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد ایده‌های جذابی در زمینه‌ی کار حرفه‌ای دارد:

من خودم تلاشم این بوده است که اینها هیچ‌وقت شبیه هم نباشند اما هرکدام از این فیلم‌ها را بگویید یا کارگردانش، کارگردان خوبی است یا تهیه‌کننده‌اش، تهیه‌کننده خوبی است یا فیلمنامه خوبش است در نتیجه من بعد از این مرحله خیلی به این فکر نکردم که حالا من دارم تکرار می‌شوم یا نمی‌شوم به این فکر کردم که فرصت کار کردن با یک مجموعه خوب را از دست ندهم.

بازیگر کسی است که پشت بازی‌هایش قایم می‌شود، دیده نمی‌شود اما کارگردان نمی‌تواند خودش را پنهان کند. یعنی خودش هرکاری کند از فیلمش بیرون می‌زند. یعنی به هر حال آن تفکر اصلی که دارد، اعتقاداتی که دارد آن فکر اصلی که دارد عیان می‌شود. یک بخشی تکنیکی است و یک بخشی محتوایی، اما مرتب نقد می‌کنند که مثلا چرا این را در فیلمت قرار دادی؟ متاسفانه این مساله در ماجرای نقد ما بسیار زیاد شده است.”

واقعیتش این است هیچ‌وقت مسئله‌ی سینما برای من تفریح نبوده است. یعنی حتی به عنوان بازیگر سر یک فیلمی نرفتم که مثلا حالا از فضایش لذت ببرم و یک آرامشی داشته باشم. چون نمی‌توانم. به هر حال بازیگری کارش کمتر است به نسبت کارگردانی. در کارگردانی قبل و بعد از همه با گروه درگیر هستی و تا زمان نمایش فیلم به لحاظ ذهنی هم درگیر هستی. به‌خاطر همین بازیگری هم هیچ‌وقت تفریح برایم نشده است.”

من فکر می‌کنم مهم‌ترین مشکل ما برای حرف‌های محتوایی‌مان نشناختن ابزار است. اگر ابزارمان را با تمام ابعاد و مختصاتش بشناسیم دیگر می‌دانیم حرف‌مان را در فیلمنامه باید چگونه تغییر دهیم، با چه جنسی و با چه ریتمی اجرا شود، آن اجرا با چه بازیگرانی و در چه نوع ساختاری در چگونه سینمایی باید باشد و …”

دوست داشتم!
۲

“سلمان” آژانس شیشه‌ای حالا با گذر سال‌ها امروز برای خودش یک کارگردان و بازیگر حرفه‌ای است. حرف‌های خواندنی بهروز شعیبی در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد ایده‌های جذابی در زمینه‌ی کار حرفه‌ای دارد: “من خودم تلاشم این بوده است که اینها هیچ‌وقت شبیه هم نباشند اما هرکدام از این فیلم‌ها را بگویید یا کارگردانش، کارگردان خوبی است یا تهیه‌کننده‌اش، تهیه‌کننده خوبی

کامبیز درم‌بخش یکی از جذاب‌ترین هنرمندان این سرزمین است. “داستان‌های دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیده‌اید. تعریف کردن یک قصه‌ی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمی‌آید! ایده‌های استاد در زمینه‌ی کار حرفه‌‌ای در مصاحبه با روزنامه‌ی شرق مثل آثار هنری‌اش جذاب‌اند:

ریشه اصلی تمام هنرها در خلاقیت است. در فیلم کوتاه، انیمیشن و داستان کوتاه هم کار کرده‌ام …”

هنرمند امروزی مثل معمار است که یک کار گروهی را رهبری می‌کند. این روزها نقاشی به‌تنهایی جذابیتی ندارد.”

خیلی‌ها می‌گویند این همه کار را چگونه انجام می‌دهی؟ برای خودم هم عجیب است. در واقع حرفه‌ای‌بودنم به من کمک می‌کند؛ اینکه سال‌ها یک مطبوعاتی بودم و به آن افتخار می‌کنم. من از ۱۴ سالگی در مطبوعات بودم و موفقیتم در استمرار، خلاقیت و پژوهش است. نکته دیگر اینکه معروف‌بودن هنرمند به‌معنای پول‌دار بودن‌ش نیست. دغدغه زندگی و احتیاج‌ داشتن، وسیله‌ای برای کارکردن می‌شود تا خرج اجاره خانه‌ات را در بیاوری و بتوانی فعالیت‌های دیگری انجام دهی.

اگر امروزه بخواهید در خارج از ایران کار جذابی انجام دهید باید یک کار خارق‌العاده ارائه دهید. خوب و عالی دیگر آنجا مفهومی ندارد. شما باید کاری نشان دهید که انقلابی در آن باشد.”

دوست داشتم!
۳

کامبیز درم‌بخش یکی از جذاب‌ترین هنرمندان این سرزمین است. “داستان‌های دیدنی” را حتما در همشهری داستان دو سال اخیر دیده‌اید. تعریف کردن یک قصه‌ی کوتاهِ جذاب، مهربان و پرمعنا با چند خط ساده از هر کسی برنمی‌آید! ایده‌های استاد در زمینه‌ی کار حرفه‌‌ای در مصاحبه با روزنامه‌ی شرق مثل آثار هنری‌اش جذاب‌اند: “ریشه اصلی تمام هنرها در خلاقیت است. در

“من اغلب از خودم می‌پرسم که برای زدن ۵۰ یا ۶۰ گل در فصل مثل مسی و رونالدو چه کاری باید انجام بدهم. سعی خودم را کردم؛ ولی هیچ وقت یک گلزن واقعی نمی‌شوم. به ذهنیت بازیکن هم بستگی دارد. مسی و رونالدو وقتی در یک بازی دو گل می‌زنند، دیگر احساس نمی‌کنند که کارشان تمام شده است. من گاهی اوقات وقتی یک گل می‌زنم پایم را از روی گاز بر می‌دارم. به‌دنبال رکورد شکستن نیستم. اگر در هر فصل ۱۵ تا ۲۰ گل بزنم خیلی خوشحال می‌شوم. در اوج دوران بازیگری‌ام قرار دارم؛ ولی می‌خواهم باز هم پیشرفت کنم.” (ادن آزاد؛ این‌جا)

ادن آزارد به‌ باور بسیاری از کارشناسان یکی از بازیکنان جوانی است که استعداد تبدیل شدن به به‌ترین بازیکن جهان در سال‌های آینده را دارند؛ زمانی که دو ستاره‌ی بی‌نظیر دنیای امروز یعنی مسی و رونالدو به روزهای پایانی عمر ورزشی‌شان برسند. آزارد تکنیک و سرعت خوبی دارد و شمّ گل‌زنی‌ش به‌عنوان یک هافبک هجومی خوب است. اما او در این مصاحبه از تفاوت‌ش با دو غول دست‌نیافتنی فوتبال امروز دنیا سخن می‌گوید. آزارد در حرف‌های‌ش به‌خوبی اشاره کرده است که هر فرد حرفه‌ای برای موفقیت نیازمند به دو بال است:

۱- استعداد و توان‌مندی فنی: ستاره‌ها و افراد برجسته در هر حرفه‌ای کارها را به‌تر از دیگران انجام می‌دهند و به نتایج درخشان دست می‌یابند که آن‌ها را از دیگران متمایز می‌سازند.

۲- ذهنیت: بال دوم به‌همان اندازه‌ی استعداد و شاید بیش از آن در موفقیت حرفه‌ای‌ها مؤثر است. این همان چیزی است که سخت به‌دست می‌آید و در واقع مزیت رقابتی حرفه‌ای‌ها است. آن‌ها روی کاری که در آن عالی هستند تمرکز می‌کنند و هیچ‌گاه از آن دست نمی‌کشند؛ چرا که می‌دانند: “قله پایانِ راه نیست!”

چیزی که تاریخ و تجربه به ما ثابت کرده این است که پشت هر موفقیت چشم‌گیری، لزوما استعداد بی‌نظیری قرار ندارد؛ اما هیچ کام‌یابی بزرگی بدون داشتن اندیشه‌ای وسیع و بلندنگر و از آن مهم‌تر، استمرار در “مسیرِ رفتن تا رسیدن” به‌دست نیامده است. همان‌طور که آزارد اشاره کرده است، برای قرار گرفتن بر بامِ بلند موفقیت حرفه‌ای نیازی به رکوردشکنی نیست؛ بلکه تنها کافی است هر روز نسبت به دیروز، گامی بلندتر به پیش بگذارید. 🙂

دوست داشتم!
۶

“من اغلب از خودم می‌پرسم که برای زدن ۵۰ یا ۶۰ گل در فصل مثل مسی و رونالدو چه کاری باید انجام بدهم. سعی خودم را کردم؛ ولی هیچ وقت یک گلزن واقعی نمی‌شوم. به ذهنیت بازیکن هم بستگی دارد. مسی و رونالدو وقتی در یک بازی دو گل می‌زنند، دیگر احساس نمی‌کنند که کارشان تمام شده است. من گاهی

این روزها “خندوانه”‌ی رامبد جوان یکی جذاب‌ترین و پرتماشاگرترین برنامه‌های تلویزیونی ایران است. رامبد با حضور در کافه خبر، حرف‌های جذابی در مورد تفکرات و ایده‌های او برای ساخت خندوانه زده که از میان آن‌ها موارد زیر می‌تواند ایده‌های جذابی برای حرفه‌ای‌ها داشته باشند:

“… ما که دل‌مان نمی‌خواهد غمگین باشیم، دل‌مان نمی‌خواهد بدبخت باشیم، پس چرا این کار را می‌کنیم؟ این رویکرد شبیه یک نوع ظاهرسازی است، یک نوع دروغ گفتن، همان تعارف کردن ظاهری.

سازنده‌های کار، آن چیزی که حس می‌کنند و به آن باور دارند را به کارشان منتقل می‌کنند. اعتقاد ما همین چیزهاست. اعتقاد ما شاد بودن مردم، خانواده، وحدت ملی، پرچم‌مان، عرق ملی، شهدا، جانبازان و اسرای‌مان هستند. به هیچ وجه سر این اعتقادات‌مان کوتاه نمی‌آییم و از این که انگ سفارشی بودن بهمان بخورد هم نمی‌ترسیم هم اهمیت نمی‌دهیم. چون بابت همه این اعتقادات حرف داریم.”

“من خیلی آدم جدی هستم و این به معنای عبوس بودن یا بداخلاق بودنم نیست، نه. من کارم، فرهنگم، حرفه‌ام، هدفم، مردمم، راه رفتنم خیلی برایم جدی است. بابت این‌ها کوتاه نمی‌آیم. شوخی کردن هم برایم خیلی جدی است. شاد کردن آدم‌ها هم برایم خیلی جدی است. اسکار وایلد می‌گوید دنیا آنقدر جدی است که نمی‌شود هیچ حرف جدی درباره‌اش زد» که واقعا جمله درجه یکی است و از طرف دیگر می‌گوید تنها راه انتقام گرفتن از این دنیا شاد بودن است.”

” آدم‌ها باید بلد باشند که جذابیت داشته باشند. نمی‌شود برای جهان جذاب نبود و کاری صورت داد. ما باید یاد بگیریم چطور جذاب باشیم. باید بلد باشیم چطور بخندیم، چطور شوخی کنیم، چطور شوخی را بفهمیم، باید بلد باشیم دقت کنیم، دوست داشته باشیم، کاری کنیم که دوست‌مان داشته باشند … همه این ها را باید بلد باشیم و به نظرم اینها رفتارهای فردی و اجتماعی است که متاسفانه در آن خیلی ضعف داریم.”

وقتی یک برنامه هر شب پخش می‌شود یعنی دارد به عادت تبدیل می‌شود. تماشاچی به من عادت کرده، می‌تواند از من لذت نبرد ولی اگر مرا از برنامه حذف کنی، جا می‌خورد. ما نمی‌خواهیم جناب‌خان به عادت تبدیل شود. ما می‌خواهیم جناب‌خان در جذابیت باقی بماند و تماشاچی منتظرش باشد. واقعیتش هم این است که هر شب جذاب بودن کار خیلی مشکلی است. چرا باید «خندوانه» به یکی از بازوهای موفقش آسیب بزند؟ جناب خان اگر هر شب به روی آنتن برود آسیب می‌خورد.”

دوست داشتم!
۹

این روزها “خندوانه”‌ی رامبد جوان یکی جذاب‌ترین و پرتماشاگرترین برنامه‌های تلویزیونی ایران است. رامبد با حضور در کافه خبر، حرف‌های جذابی در مورد تفکرات و ایده‌های او برای ساخت خندوانه زده که از میان آن‌ها موارد زیر می‌تواند ایده‌های جذابی برای حرفه‌ای‌ها داشته باشند: “… ما که دل‌مان نمی‌خواهد غمگین باشیم، دل‌مان نمی‌خواهد بدبخت باشیم، پس چرا این کار را

“به نظر من خودباوری مهم‌ترین چیز ممکن است. هیچ‌وقت نباید به خودت شک داشته باشی و بگذاری که کسی به تو شک و تردیدی داشته باشد. اگر افراد به تو و توانایی‌های‌ت شک کنند و خودت هم راجع به خودت مردد شوی، بازنده‌ای. باید به خودت بگویی که اگر قبلا توانسته بودی فلان کار را انجام دهی، چرا الان نتوانی. بخش عمده‌ای از موفقیت یک فوتبالیست، نه‌تنها در مهارت‌های فیزیکی، بلکه در ذهنیت اوست. اگر قرار بود که من برای کاسیاس جوان‌تر پیغامی داشته باشم، به او توصیه می‌کردم که کم‌تر دشمنی کند.” (ایکر کاسیاس؛ این‌جا)

ایکر کاسیاس دوست‌داشتنی هم به پایان راه‌ش در رئال نزدیک شده است. همان جوان ۱۹ ساله‌ای که در فینال لیگ قهرمانان اروپای فصل ۲۰۰۰-۹۹ چهره شد، حالا کاپیتانی پرافتخار و فراموش‌نشدنی برای باشگاه و تیم ملی کشورش است. به‌عنوان یک هوادار بارسا همیشه “ایکر مقدس” را دوست داشته و تحسین کرده‌ام. و حالا در گام‌های پایانی این مسیر طولانی، سخت و پرهیجان، حرف‌های کاسیاس می‌توانند الهام‌بخش باشد: ایده‌های یک حرفه‌ای برای موفقیت!

دوست داشتم!
۳

“به نظر من خودباوری مهم‌ترین چیز ممکن است. هیچ‌وقت نباید به خودت شک داشته باشی و بگذاری که کسی به تو شک و تردیدی داشته باشد. اگر افراد به تو و توانایی‌های‌ت شک کنند و خودت هم راجع به خودت مردد شوی، بازنده‌ای. باید به خودت بگویی که اگر قبلا توانسته بودی فلان کار را انجام دهی، چرا الان نتوانی.

همه‌ی ما از روزی که وارد بازار کار می‌شویم، اولین هدف‌مان موفقیت و پیش‌رفت شغلی است. اما چند سالی که از دوران کار کردن‌مان گذشت با این حقیقت مواجه می‌شویم که آن‌قدرها هم پیش رفت نکرده‌ایم: هنوز همان کارشناس جزء باقی مانده‌ایم، حقوق‌مان افزایش خاصی پیدا نکرده و از همه مهم‌تر با وجود سخت‌کوشی و صرف انرژی بسیار زیاد و به‌رغم داشتن دانش و مهارت‌‌های عالی، جایگاه‌مان در سازمان‌ محل کار یا در مسیر شغلی‌مان با هدف‌های شغلی که باری خودمان ترسیم کرده بودیم، فاصله‌ی زیادی دارد.

به تجربه مشخص شده که مهم‌ترین مشکلات افراد در مواجهه با موضوع موفقیت شغلی و حرفه‌ای را می‌توان در این سؤال‌ها خلاصه کرد:

۱- من چه کسی هستم، از دنیا چه می‌خواهم و اصلا چه باید بخواهم؟

۲- موفقیت و پیش رفت شغلی و حرفه‌ای یعنی چه؟

۳- افراد موفق در شغل و حرفه‌شان چه ویژگی‌هایی دارند؟ آیا آن‌ها موفق به دنیا آمده‌اند؟

۴- چطور به موفقیت شغلی و حرفه‌ای دست پیدا کنیم؟

پاسخ به این سؤالات خیلی هم سخت نیست. اصل ماجرا این است که شما برای رسیدن به پاسخ‌های سؤالات بالا باید به سه نوع شایستگی مجهز باشید:

۱- تخصص

۲- مهارت حل مسئله و تفکر سیستمی

۳- شایستگی‌های کار حرفه ای

با به‌دست آوردن این شایستگی‌ها شما به یک متخصص حرفه‌ای تبدیل می شوید و گام در مسیر موفقیت آینده می گذارید. اما چطور باید متخصص حرفه‌ای شد؟

من برای پاسخ‌گویی به همه‌ی سؤالات فوق، دوره‌ی متخصص حرفه‌ای را طراحی کرده‌ام. در این دوره‌ی آموزشی شما شایستگی‌های سه گانه‌ی مورد نیاز برای موفقیت در دنیای حرفه‌ای‌ها را به‌دست می‌آورید. چه برای خودتان کار کنید و چه در سازمانی مشغول به‌کار باشید، مهارت‌هایی را در این دوره می‌آموزید که به شما برای موفق شدن و پیش رفتن کمک خواهند کرد. تلاش کرده‌ام به شعار گزاره‌ها “مدیریت و کار حرفه‌ای به‌روایت زندگی” پای‌بند بمانم. بنابراین اصول تخصص حرفه‌ای با کمک مثال هایی از زندگی روزمره و زندگی افراد موفق شناخته شده تشریح می‌شوند. دوره‌ی متخصص حرفه‌ای در طول یک سال گذشته چندین بار برگزار شده و خیلی از دوستان پیشنهاد داشتند تا به‌شکلی به مباحث این دوره دسترسی داشته باشند.

برای پاسخ به‌همین نیاز دوره‌ی مقدماتی متخصص حرفه‌ای، با همت و لطف دوستان‌م در وب‌سایت ارزش‌مند “وب‌یاد” به‌صورت ویدئویی ضبط شده است. وب‌یاد دوره‌ی آموزشی متخصص حرفه‌ای از همین لحظه در دسترس شما است!

در این دوره شما کلیات و اصول اساسی “تخصص حرفه‌ای‌” را می‌آموزید.

در آینده‌ی نزدیک دوره‌های تخصصی‌ مرتبط با هر یک از مباحث مطرح شده در این “وب‌یاد” (به‌ویژه در حوزه‌های: کشف و توسعه‌ی تخصص، شبکه‌سازی حرفه‌ای، مهارت‌های کاری حرفه‌ای و شبکه‌سازی حرفه‌ای) با عنوان “شایستگی‌های رقابت‌پذیری حرفه‌ای” نیز برگزار خواهند شد. در صورت علاقه به حضور در این دوره‌های تخصصی‌ می‌توانید این‌جا ثبت‌نام کنید تا زمان‌بندی، سرفصل‌ها و شیوه‌ی ثبت‌نام این دوره‌ها در زمان برگزاری برای شما ارسال شوند.

از این‌که با من در دوره‌ی متخصص حرفه‌ای همراهید سپاس‌گزارم و امیدوارم لحظات خوبی را برای‌تان ساخته باشم. خوش‌حال می‌شوم که من را هم از نظرات ارزش‌مندتان در این مورد مطلع فرمایید.

مجدد از دوستان عزیزم در وب‌یاد ـ و به‌صورت ویژه عماد قائنی عزیز ـ برای پی‌گیری و همکاری که در تهیه‌ی این دوره‌ی آموزشی داشتند، سپاس‌گزارم.

دوست داشتم!
۱۲

همه‌ی ما از روزی که وارد بازار کار می‌شویم، اولین هدف‌مان موفقیت و پیش‌رفت شغلی است. اما چند سالی که از دوران کار کردن‌مان گذشت با این حقیقت مواجه می‌شویم که آن‌قدرها هم پیش رفت نکرده‌ایم: هنوز همان کارشناس جزء باقی مانده‌ایم، حقوق‌مان افزایش خاصی پیدا نکرده و از همه مهم‌تر با وجود سخت‌کوشی و صرف انرژی بسیار زیاد و

“هوشنگ کاوه (۱۳۰۵ بابل – ۱۳۹۲ سان فرانسیسکو) تهیه‌کننده، مدیر دوبله و مالک سینما عصر جدید در تهران، و از مردانی که در پایه‌ریزی صنعت سینمای ایران نقش مهمی داشت. هوشنگ کاوه اواخر دهه ۳۰ به‌عنوان مدیر برنامه سینما «دنیا» با هزار صندلی که از بهترین سینماهای تهران محسوب می‌شد مشغول به کار شد و در سال‌های ۱۳۴۰ – ۱۳۴۵ مدیریت گروه سینماهای «مولن روژ» را به عهده داشت.” (ویکی‌پدیا)

شماره‌ی دی ماه ۹۲ مجله‌ی فیلم به‌مناسبت درگذشت هوشنگ کاوه، مروری داشته است بر زندگی و فعالیت‌های او در عرصه‌ی سینما. در مطالعه‌ی یادداشت‌هایی که در مورد زندگی استاد نوشته شده بود، چند درس از مهارت‌های “متخصصان حرفه‌ای” را هم دیدم که با هم این‌جا مرورشان می‌کنیم:

۱- تجربه کنید تا کشف کنید! هوشنگ کاوه، در بسیاری از حوزه‌های سینما جزو اولین‌ها بود و تقریبا بسیاری از فعالیت‌های حرفه‌ای را در عمل تجربه کرد: دوبله، بازاریابی، مدیریت سینما و بسیاری حوزه‌های دیگر. 

۲- متخصص باشید! استاد کاوه سرانجام از میان تجربیات‌شان، یک حوزه را به‌عنوان تخصص‌شان انتخاب کردند. امروز هوشنگ کاوه به‌عنوان “مدیر حرفه‌ای سینماداری” شناخته شده است. بنیان‌گذاری سینما “عصر جدید” و قبل از آن، به اوج رساندن مجموعه‌ای از گروه‌های سینمایی، همه براساس تخصص ایشان در این زمینه به‌انجام رسیدند. 

۳- برندسازی شخصی کنید! در سال‌های دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ شمسی، حتی مفهوم “برند شخصی” هم هنوز اختراع نشده‌ بود؛ اما آقای کاوه در آن زمان، تخصص‌شان را به‌عنوان برند شخصی‌شان تثبیت کرده بودند.

۴- شایستگی متمایز کسب کنید و بیافرینید! در سال‌های دور، “سینما دنیا” واقع در یکی از کوچه‌های فرعی لاله‌زار با ظرفیتی برابر ۲۲۰۰ نفر (!) یکی از سینماهای شناخته شده‌ی تهران بوده است. این سینما، همواره سالنی مملو از تماشاگر و فروشی بی‌نظیر داشته است.  نکته‌ی جالب ماجرا این‌جاست که در همان کوچه، سینمای دیگری هم وجود داشته که مشتری خاصی نداشته است و در نتیجه می‌بینیم که هوشنگ کاوه برای سینمای تحت مدیریت‌ش، مزیت رقابتی خلق کرده است.

۵- تخصص‌تان را واقعی کنید! مالک سینما دنیا، به گمان این‌که سینمای او دیگر به حدی از اعتباری رسیده که لازم نیست حقوق کلانی به کاوه پرداخت کند (و البته سینمای‌ش هم به نام کاوه شناخته شود)، کاوه را برکنار می‌کند. نتیجه؟ کاوه سینما عصر جدید را تأسیس می‌کند و موفق می‌شود؛ اما سینما دنیا در مدت کوتاهی از صحنه‌ی سینمای ایران حذف می‌شود.

یاد هوشنگ کاوه و تمام درگذشتگان سینمای دوست‌داشتنی ایران گرامی و روح‌شان غریق دریای رحمت حق باد.

پ.ن. نکته‌ی مهمی که هرگز نباید فراموش کنید: افراد موفق دنیای حرفه‌ای‌ها، “متخصص حرفه‌ای” زاده نمی‌شوند؛ بلکه با یادگیری و تلاش در عمل، ساخته می‌شوند. دوست دارید مهارت‌های متخصص حرفه‌ای را به‌دست بیاورید؟ برای شرکت در کارگاه متخصص حرفه‌ای دوره‌ی بعد ثبت‌نام کنید. 

(منبع عکس)

دوست داشتم!
۴

“هوشنگ کاوه (۱۳۰۵ بابل – ۱۳۹۲ سان فرانسیسکو) تهیه‌کننده، مدیر دوبله و مالک سینما عصر جدید در تهران، و از مردانی که در پایه‌ریزی صنعت سینمای ایران نقش مهمی داشت. هوشنگ کاوه اواخر دهه ۳۰ به‌عنوان مدیر برنامه سینما «دنیا» با هزار صندلی که از بهترین سینماهای تهران محسوب می‌شد مشغول به کار شد و در سال‌های ۱۳۴۰ – ۱۳۴۵ مدیریت

“اگرنتوانم  کارم را به‌خوبی در باشگاه انجام بدهم، نمی‌خواهم تا  پایان عمرم در این‌جا بمانم. آینده‌ی من بستگی به کیفیت کار من دارد.” (آرسن‌ ونگر؛ این‌جا)

هیچ‌کس برای عملکرد دیروز و امروز در آینده به شما پول نخواهد داد. جدا از آن، اگر نتوانی سطح عالی عملکردت را حفظ کنی، ماندن در آن‌جایی که هستی، بیش‌تر فرصت‌سوز است تا فرصت‌ساز. بنابراین همیشه به‌ترین فردی باش که در آن لحظه می‌توانی: یک حرفه‌ای واقعی!

دوست داشتم!
۴

“اگرنتوانم  کارم را به‌خوبی در باشگاه انجام بدهم، نمی‌خواهم تا  پایان عمرم در این‌جا بمانم. آینده‌ی من بستگی به کیفیت کار من دارد.” (آرسن‌ ونگر؛ این‌جا) هیچ‌کس برای عملکرد دیروز و امروز در آینده به شما پول نخواهد داد. جدا از آن، اگر نتوانی سطح عالی عملکردت را حفظ کنی، ماندن در آن‌جایی که هستی، بیش‌تر فرصت‌سوز است تا فرصت‌ساز.