یکی از مشکلات اساسی در پروژههای مشاوره بهدلیل ماهیت نسبتا غیرملموس آنها، روش محاسبهی هزینهی این پروژهها است. دستاورد پروژههای مشاورهی مدیریت، عموما از نوع نرمافزاری و فکرافزاری است و در نتیجه، نمیتوان از روشهای معمول محاسبهی قیمت تمام شده برای برآورد هزینهی آنها استفاده کرد. همچنین لازم است ارزش بالای دانش تخصصی که مشاور در طول دورهی فعالیت خود بهدست آورده و آن را در قالب فعالیتهای پروژه به کارفرما منتقل میکند نیز باید بهنوعی در محاسبهی هزینهی پروژه در نظر گرفته شود. در این بخش بهصورت مختصر به روشهای محاسبهی قیمت پروژههای مشاوره اشاره میشود. گفتنی است که برخی از این روشها در حال حاضر در ایران معمولاند و برخی از آنها نیز نسبتا جدیدند و استفاده از آنها به مشاورین و کارفرمایان پیشنهاد میشود.
بهصورت کلی ساختار هزینهای خدمات مشاور در حالت کلی میتواند به یکی از اشکال زیر باشد:
- دریافت هزینه براساس کارکرد ساعتی یا مبتنی بر زمان: این روش پرکاربردترین شکل محاسبهی هزینههای مشاوره است. در این حالت هزینهی کلی خدمات عبارت است از حاصلضرب دستمزد ساعتی / زمانی (مثلا روزانه یا ماهانهی) نیروی انسانی درگیر در پروژه در تعداد ساعات / میزان زمان برآورد شده برای انجام پروژه. بهعلاوهی هزینههای سربار مشاور (مثل هزینههای بیمه و مالیات، رفت و آمد و …)؛
- دریافت هزینهی ثابت: در این روش یک مبلغ کلی برای ارایهی خدمات مشاوره و فارغ از میزان ساعات صرف شده برای انجام پروژه در نظر گرفته میشود.
- دریافت سرجمع هزینهها: این روش ترکیب دو روش هزینه براساس زمان و هزینهی ثابت است. در این حالت مشتری براساس کارکرد زمانی هزینهها را پرداخت میکند؛ اما کل هزینهها نمیتواند از یک مبلغ کلی بالاتر رود. این روش برای اعتمادسازی نزد مشتریان و همچنین صرفهجویی در هزینههای مشتری بهکار میرود.
- دریافت هزینهها بهصورت مشروط: در این روش مشاور هزینهی خدمات مشاوره را در صورت موفق بودن پروژه یا ارایهی نتایج مورد انتظار از مشتری دریافت میکند. این روش در مشاورهی تأمین سرمایه بهکار میرود.
- هزینهی نگهداشت مشاور: در این روش مشتری یک هزینهی کلی را برای آماده نگه داشتن مشاور برای ارایهی خدمات پرداخت میکند. این هزینه بدون توجه به استفاده یا عدم استفادهی مشتری از خدمات پرداخت میشود. این روش زمانی بهکار میرود که مشاور بخواهد گروهی از خدمات را براساس هزینهی ثابت در یک دورهی زمانی مشخص به مشتری ارایه کند.
- دریافت سهام: در این روش مشاور در ازای ارایهی خدمات مشاور در کسب و کار مشتری شریک میشود. این روش عموما در ارایهی مشاوره به بنگاههای تازه تأسیس یا در حال سقوط بهکار میرود و باعث ایجاد روابط درازمدت میان دو بنگاه میشود.
- پرداخت با تأخیر: وقتی مشتری نقدینگی لازم را برای پرداخت هزینههای پروژه نداشته باشد از این روش استفاده میشود. در این روش پس از یک دورهی زمانی مشخص مشتری باید هزینهها را بهعلاوهی سود آنها (براساس نرخ بهرهی بازار در زمان مذاکره یا نرخ بهرهی روز بانکی) پرداخت نماید.
- هزینهی وفاداری: این روش وقتی استفاده میشود که مشاور گروهی از خدمات مشخصنشده از قبل را در طی یک دورهی زمانی به مشتری ارایه میکند. در این روش بهعنوان مثال یک تا سه درصد از فروش خالص در یک بازهی زمانی سه تا پنج ساله بنگاه مشتری به مشاور پرداخت میشود.
در هر حال نقش تجربه و بهینهکاوی و مهمتر از آن استراتژی مشاور برای همکاری با کارفرما را نباید هرگز فراموش کرد. قیمت انجام پروژه خروجی نظر کارشناسی مشاور است و نه لزوما نتیجهی فرمولهای محاسباتی. در مورد استراتژیهای قیمتدهی مشاوران مدیریت در آیندهی نزدیک خواهم نوشت.
پ.ن. اگر کمی دقت کنید میبینید که عموم مشاوران و آزادکاران (فریلنسرها) هم میتوانند از این روشها برای محاسبهی قیمت پروژههای خود استفاده کنند.