پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

تصمیمات شما با اثر شترمرغی خراب می‌شود ـ بازده (معرفی مهم‌ترین سوگیری‌های شناختی)

۴ دلیل که چرا آدم‌ها در زندگی احساس گم‌گشتگی می‌کنند ـ بازده

تفریح و لذت در کار – تصادفی یا هدفمند (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

چرا کار امروز را به آینده موکول می‌کنیم؟ – زومیت

روش‌هایی برای پرورش ذهن خلاق ـ هزار و یک بوم

مدیریت کسب‌وکار:

صد سال موفقیت ترکیب کار سخت و ایده‌های نوین (گفتگو با مدیرعامل شرکت دانیلی؛ غول فولادسازی ایتالیا)

چرا مهندسان مدیران بهتری هستند ـ زومیت

با این ده نشانه به طور حتم یک رهبر کسب وکار هستید ـ شبکه

شایعه‌پراکنی و مدیریت آن در سازمان

رهبران بزرگ چگونه کارمندان پربازده و فوق‌العاده‌ی خود را راضی نگه می‌دارند؟ ـ دیجیاتو

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

بازاریابی و استراتژی بازار، هر آنچه که باید بدانید ـ زومیت

وفاداری (مشتریان) یک فرآیند درازمدت است ـ محمد سالاری

بازاریابی مشارکتی

نجات نشان تجاری با استراتژی‌های غیرمعمول

بانکداری باز و آینده نوآوری در صنعت بانکداری ایران چگونه است؟ شکستِ سختِ بانک‌ها در نبود نوآوری ـ راه پرداخت

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

کره چگونه به توسعه رسید؟

نیلی اقتصاد امسال قطعا رشد می‌کند

چرا هزینه تولید یک بطری آب معدنی در ایران گران است؟حقوق ۸ و نیم میلیون نفری برای یک میلیون کارآیی (گفته‌های خواندنی دکتر ادیب)

اقتصاد آنلاین – تغییر استراتژی وام‌دهی بانک مرکزی به صنایع

مالیات با نرخ صفر جایگزین معافیت‌های مالیاتی شد

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

به دنیای پسا اپلیکیشن خوش آمدید

هیأت‌مدیره بعدی شما باید یک متخصص رایانه باشد

گزارشات از تصمیم یوتوب برای راه‌اندازی یک سرویس تلویزیون اینترنتی به‌نام Unplugged حکایت دارند – دیجیاتو

کاشتنی‌های هوشمند؛ رقابت آینده انسان ـ شبکه

کمپانی‌های بزرگ آی‌تی چقدر از بابت خدمات ابری پول درآورده‌اند؟

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر

عمری در آرزوی تو رفت‌ست و می‌رود
صبرم به جستجوی تو رفته است و می‌رود

رفتی و بوی زلف تو ماند و هزار دل
دنبال تو به بوی تو رفته است و می‌رود …

بی‌دل دهلوی

دوست داشتم!
۵

عمری در آرزوی تو رفت‌ست و می‌رود صبرم به جستجوی تو رفته است و می‌رود رفتی و بوی زلف تو ماند و هزار دل دنبال تو به بوی تو رفته است و می‌رود … بی‌دل دهلوی دوست داشتم!۵

هر چه را دل‌ت قبول نکرد، رهای‌ش کن.

رسول گرامی اسلام (ص)

عید مبعث، نقطه‌ی آغاز رهایی دل‌ها از تاریکیِ خودپرستی مبارک. التماس دعا.

دوست داشتم!
۳

هر چه را دل‌ت قبول نکرد، رهای‌ش کن. رسول گرامی اسلام (ص) عید مبعث، نقطه‌ی آغاز رهایی دل‌ها از تاریکیِ خودپرستی مبارک. التماس دعا. دوست داشتم!۳

“من او را دعوت کردم زیرا شیوه‌ی حل مشکلات در تیم ما، حرف زدن رو در رو با بازیکنان در رختکن است. من می‌خواستم مستقیما در چشم او نگاه کنم و به او بگویم که باید برای جام جهانی از نظر روانی کاملا آماده باشیم. وقتی چنین رفتاری دارید، نشان می‌دهد که فردی شکننده هستید. البته او من را ناامید کرد؛ اما من هم مثل همه آن‌هایی هستم که او را دوست دارند. من می‌خواهم که همه به او کمک کنند تا بتواند به تعادل برسد. او از نظر استعداد، یکی از بهترین‌های دنیاست.” (چزاره پراندلی، سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا در مورد ماریو بالوتلی؛ این‌جا)

حرف‌های پراندلی را که می‌خواندم چقدر دل‌م تنگ شد برای چندین نفر از آدم‌های گذشته‌ی زندگی‌ام … کاش مشکلات‌مان را چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی با حرف زدن رو در رو ـ و نه با فرار کردن و نادیده گرفتن و فراموش کردن ـ حل می‌کردیم. کاش آیینه‌ی هم‌دیگر بودیم و می‌گذاشتیم دیگران هم آیینه‌ی ما باشند. همین!

دوست داشتم!
۵

“من او را دعوت کردم زیرا شیوه‌ی حل مشکلات در تیم ما، حرف زدن رو در رو با بازیکنان در رختکن است. من می‌خواستم مستقیما در چشم او نگاه کنم و به او بگویم که باید برای جام جهانی از نظر روانی کاملا آماده باشیم. وقتی چنین رفتاری دارید، نشان می‌دهد که فردی شکننده هستید. البته او من را ناامید

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

۹ اصل با ارزشی که باعث می شوند با دیگران رفتار بهتری داشته باشید ـ دیجیاتو

چرا احساس نگرانی می‌کنیم؟

مهارت‌هایی که باید قبل از ۲۰۲۰ فرا بگیرید

هشدارهای زندگی را جدی بگیرید

۱۷ دلیل که چرا مردم به شما گوش نمی‌دهند

مدیریت کسب‌وکار:

من را دور می‌زنند، چه کنم؟ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

افراد موفق و باهوش به این ۶ دلیل شکست می‌خوردند

یک مدیر حرفه‌ای وارد کارزار مذاکره می‌شود؟

راهکارهای القای حس مثبت به تیم کاری

۷ قانون طلایی در تجربه مشتری

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

شیائومی چگونه با کمک استارت‌آپ‌ها به اوج رسید؟

۱۰ استراتژی نوآوری در بانکداری از فناوری‌های صنایع غیربانکی ـ فردانما

بازاریابی تجربی چیست؟

تاکتیک‌هایی برای فروش به تیپ‌های شخصیتی مختلف

انتقال ماهرانه پیام در فضای مجازی

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اقتصاد آنلاین – نماگرهای اقتصاد ایران در ۹ ماه اول ۹۴: رشد پایه پولی ۸٫۹ درصد شد

چه رفتارهایی را باید از ثروتمندان یاد بگیریم؟

افزایش ۷/ ۱۵ درصدی نقدینگی ایران در ۲۰۱۶

شرایط پذیرش هزینه های قابل‌قبول مالیاتی در مبادلات اقتصادی

خدمات الکترونیکی بانک مرکزی در سال ۹۴ و ۹۵

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مجموع درآمد کمپانی‌های فعال در حوزه‌ی اینترنت اشیا به ۷ میلیارد دلار افزایش یافته است ـ زومیت

درآمد حاصل از اپلیکیشن‌ها در چهار سال آینده دو برابر می‌شود ـ زومیت

دیتاسنترها با رشد سالانه پنج درصد ابری می‌شوند – ایستنا

از دیدگاه HTC، در چهار سال آینده فروش ابزارهای مرتبط با واقعیت مجازی از موبایل‌ها پیشی خواهد گرفت ـ دیجیاتو

مایکروسافت سرویس Flow را با کارکردی شبیه به IFTTT معرفی کرد – زومیت

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. اگر

ای سرنوشت از تو کجا می‌توان گریخت
من راه آشیان خود از یاد برده‌ام

یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده‌ام

ای سرنوشت، مرد نبردت منم بیا
زخمی دگر بزن که نیفتاده‌ام هنوز …

فریدون مشیری

دوست داشتم!
۵

ای سرنوشت از تو کجا می‌توان گریخت من راه آشیان خود از یاد برده‌ام یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن با من تلاش کن که بدانم نمرده‌ام ای سرنوشت، مرد نبردت منم بیا زخمی دگر بزن که نیفتاده‌ام هنوز … فریدون مشیری دوست داشتم!۵

درباره‌ی اهمیت لذت بردن از حال و فراموش کردن غمِ‌ گذشته و اضطراب آینده بسیار گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم. اما چیزی که در مورد آن خیلی صحبت نمی‌شود این است که چگونه می‌شود از این “حال” لذت برد؟ واقعیت این است که لذت بردن از لحظه‌ی اکنون هم نیازمند مهارت است؛ مهارتی که آن‌چنان هم پیچیده نیست و تنها نیازمند تغییر در ذهنیت ما نسبت به کارهای روزمره‌مان است. در واقع قرار نیست جز در حالت استثنا معجزه‌ی خاصی در زندگی ما رخ بدهد و در نتیجه باید بتوانیم در زندگی روزمره برای خودمان دل‌خوشی ایجاد کنیم!

چگونه؟ چند پیشنهاد در این زمینه:

  1. شکرگذاری: هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم، به‌تر است شکرگزار باشیم که هنوز زنده‌ایم و نفس می‌کشیم و می‌توانیم تلاش کنیم.
  2. کنج‌کاوی: خوب است همیشه به‌دنبال حس کردن دنیا و پدیده‌ها باشیم. حس تجربه‌های تازه برای زنده نگاه داشتن روحیه‌ی زندگی از هر چیزی واجب‌تر است!
  3. لبخند زدن: کاری کم‌هزینه و پرفایده که علم نشان داده که برای کاهش اضطراب و بازگرداندن انرژی درونی راه بسیار مفیدی است. از آن به‌تر این‌که لبخند زدن نشانه‌ی اعتماد به‌نفس و آرامش درونی است و در نتیجه به به‌بود روابط ما با دیگران هم کمک می‌کند.
  4. تمرکز: به‌جای این‌که هم‌زمان چند کار را انجام بدهیم و اضطراب ناتمام ماندن کارها را داشته باشیم، به‌تر است روی انجام کامل یک کار از ابتدا تا انتها تمرکز کنیم!
  5. جشن گرفتن: اغلب ما تصور می‌کنیم که جشن گرفتن نیازمند رسیدن به یک موفقیت بزرگ یا یک مناسبت خاص است و باید پر زرق و برق و بزرگ و پر سر و صدا برگزار شود. این در حالی است که هر هدیه‌ای که به خودمان می‌دهیم و هر لذتی که فارغ از محاسبات عقلانی زندگی برای خودمان در نظر می‌گیریم، می‌تواند یک جشنِ شخصی کوچک باشد!
دوست داشتم!
۶

درباره‌ی اهمیت لذت بردن از حال و فراموش کردن غمِ‌ گذشته و اضطراب آینده بسیار گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم. اما چیزی که در مورد آن خیلی صحبت نمی‌شود این است که چگونه می‌شود از این “حال” لذت برد؟ واقعیت این است که لذت بردن از لحظه‌ی اکنون هم نیازمند مهارت است؛ مهارتی که آن‌چنان هم پیچیده نیست و تنها

همه‌ی ما دیوانه زاده‌ شده‌ایم. بعضی‌ها این دیوانگی را حفظ کرده‌اند.

ساموئل بکت

دوست داشتم!
۴

همه‌ی ما دیوانه زاده‌ شده‌ایم. بعضی‌ها این دیوانگی را حفظ کرده‌اند. ساموئل بکت دوست داشتم!۴

فردا ششم اردیبهشت، ۳۲ ساله می‌شوم. این‌که چگونه زندگی با این سرعت از نقطه‌ی آغاز تا پایان‌ش در حال طی شدن است و این‌که برخلاف آن‌چه تصور می‌کردم، زندگی بعد از پریدن از مانع دهشتناکی به‌نام سی سالگی خیلی سریع‌تر از قبل می‌گذرد، بماند. آن‌چه در طول یک سال گذشته بیش از هر زمان دیگری دغدغه‌ام بود دو گانه‌ی “رؤیا” و “افسردگی” بود. دو سال پیش از این‌که حرکت در مسیر رؤیایی بزرگ را آغاز کردم، تصور نمی‌کردم که مسیری این چنین پرپیچ و تاب، سنگلاخ و طولانی پیش روی‌م باشد. اما واقعیت آن‌چنان با رؤیا‌ی‌های من هم‌خوانی نداشت و هر چه پیش‌تر می‌رفتم حاصل کارم این بود که: “گم‌تر شود هر لحظه راه مقصدم.” بگذریم از دست‌اندازهای پیش‌بینی نشده‌ای که تلخی مسیر را از آنی که باید، بیش‌تر کردند.

حالا با گذر از روزهای سخت، ظاهرا روی خوش زندگی کمی در حال چهره‌نمایی است. حالا می‌شود اثرات دو سال تلاش شبانه‌روزی و خستگی‌های‌ش را در “دوردست‌های امید” مشاهده کرد: دوباره رؤیاهای بزرگِ ابتدای مسیر در حال رخ نمودن هستند. 🙂 هر چند هنوز تا آن “قله‌ی آرزوهای محال” فاصله بسیار است و بسیار تلاش می‌باید، تا پخته شود رؤیایی. پس هم‌چنان می‌رویم و می‌رویم تا برسیم.

همیشه تصور می‌کردم که رؤیاهای بزرگی در زندگی دارم و برای رسیدن به رؤیاهای‌م حاضرم هر گونه ریسک و هزینه‌ای را بپذیرم. اما چند روز پیش از این، وقتی با مرد بزرگی از انسان‌های نیک هم‌روزگارمان هم‌نشین بودیم متوجه نکته‌ای شدم که تا به‌امروز متوجه آن نبودم: این‌که خستگی و خمودگی مسیر، باعث می‌شود تا ناخواسته و ناآگاهانه وقتی به رؤیایی بزرگ فکر می‌کنی، “اگر نشد چی؟” را هم گوشه‌ی ذهن‌ت، چاشنی رؤیای‌ت می‌کنی. نتیجه؟ این‌که امید و تلاش و دل‌دادگی‌ت را برای تحقق آن رؤیای بزرگ کم‌کم از دست می‌دهی و گرفتار روزمرگی‌هایی می‌شوی که کم‌ترین ارتباطی با آن رؤیای بزرگ ندارند. 🙂 این بزرگ‌ترین درسی بود که از زندگی در یک سال اخیر آموختم.

حالا در شب تولدم باز هم با توکل به خدای مهربان ـ که در این یک سال محبت‌ش را دوباره کشف کردم‌ ـ و امیدی بزرگ در دل، نفسی در یک قله‌‌ی رؤیایی بزرگ تازه  می‌کنم و قدم در راه رسیدن به رؤیایی بسیار بزرگ‌تر از قبل می‌گذارم.

ممنونم از اعضای عزیزم خانواده‌‌ام و سپاس‌گزار دوستان هم‌سفرم هستم که خیلی بیش‌تر از من سختی راهِ رسیدن به رؤیای‌ مشترک‌مان را تحمل کرده‌‌اند و می‌کنند. و البته یک تشکر جانانه از شما که مثل ۹ سال اخیر همراه من و گزاره‌ها هستید.

حالا می‌دانم که هنوز زنده‌ام، چون رؤیایی دارم و زیر لب این بیت “منزوی” بزرگ را زمزمه می‌کنم که:

تو مبین که خاک‌م، از، خستگی و شکستگی‌ها
تو بخواه تا به سوی‌ت، ز هوا سبک‌تر آیم …

دوست داشتم!
۹

فردا ششم اردیبهشت، ۳۲ ساله می‌شوم. این‌که چگونه زندگی با این سرعت از نقطه‌ی آغاز تا پایان‌ش در حال طی شدن است و این‌که برخلاف آن‌چه تصور می‌کردم، زندگی بعد از پریدن از مانع دهشتناکی به‌نام سی سالگی خیلی سریع‌تر از قبل می‌گذرد، بماند. آن‌چه در طول یک سال گذشته بیش از هر زمان دیگری دغدغه‌ام بود دو گانه‌ی “رؤیا”

“در فصل ۱۱-۲۰۱۰ ـ که اولین سال ریاست آندره آنیلی بود ـ به‌دلیل مصدومیت در نیم‌فصل اول بازی نکردم و در نیم‌فصل دوم هم تمرکز نداشتم. ذهنم جای دیگری بود. احساس می‌کردم که شاید زمان برای تغییر، برای ترک یوونتوس، فرا رسیده است: من همیشه یک احساس مسئولیت بزرگ می‌کردم؛ اما این حس را از دست داده بودم. اما سپس با مدیران جدید باشگاه آشنایی بیشتری پیدا کردم و آن‌ها نظر من را تغییر دادند. پختگی و بهبود رابطه بعد از یک دوره اختلاف، افراد را به هم نزدیک‌تر می‌کند.” (جان لوئیجی بوفون؛ این‌جا)

جی‌جی بوفون، این روزها یکی از مهم‌ترین عوامل عمل‌کرد موفق باشگاه یوونتوس است. نقش اون در بیانکونری تنها یک دروازه‌بان اعجوبه نیست؛ بلکه نقش او به‌عنوان کاپیتان و ره‌بر تیم مهم‌تر از هر عامل دیگری باعث به‌پیش رفتن یوونتوس به‌ویژه در دوران آلگری شده است. بوفون این‌جا از فکر کردن به ترک یووه و بعد چرایی تصمیم‌اش برای ماندن می‌گوید. جایگاه بوفون در یووه نقشی آشنا است. بسیاری از سازمان‌ها دارای مدیران و کارشناسانی هستند که برای آن سازمان هم‌چون تک‌ستاره‌ای درخشان به‌حساب می‌آیند. افرادی که در اغلب موارد، انتظار مادی آن‌چنانی هم از آن سازمان ندارند، جز همانی که بوفون از آن سخن گفته است. متأسفانه هم خودم تجربیاتی منفی از این جنس داشته‌ام و هم افراد زیادی را می‌شناسم که دست آخر مجبور شده‌اند برای حفظ احترام و شأن کاری خودشان، سازمان مورد علاقه‌شان را ترک کنند.

دوستان مدیر، بیایید کمی به این داستان بیش‌تر فکر کنیم: آیا “حسِ خوب‌ِ ماندن” که همانا چیزی جز حس تأثیرگذاری و احترام متقابل نیست را به همکاران‌مان هدیه داده‌ایم؟

دوست داشتم!
۵

“در فصل ۱۱-۲۰۱۰ ـ که اولین سال ریاست آندره آنیلی بود ـ به‌دلیل مصدومیت در نیم‌فصل اول بازی نکردم و در نیم‌فصل دوم هم تمرکز نداشتم. ذهنم جای دیگری بود. احساس می‌کردم که شاید زمان برای تغییر، برای ترک یوونتوس، فرا رسیده است: من همیشه یک احساس مسئولیت بزرگ می‌کردم؛ اما این حس را از دست داده بودم. اما سپس