یادم هست اولین مطلب‌م که در مطبوعات چاپ شد چقدر سر و صدا کردم. 🙂 خیلی خیلی خوش‌حال بودم و دیگر فکر می‌کردم من دیگر همان علی شهاب دیروزی نیستم. مسئله فقط هیجان‌زدگی از دیدن اسم‌م بالای یک مطلب چاپی نبود: کلاس کاری من بالاتر رفته بود! تا مدت‌ها عادت داشتم هر مقاله‌ای که از من چاپ می‌شد، با شادی تمام نشانی مقاله را در جاهای مختلف می‌نوشتم و برای هر کسی هم که می‌رسیدم، با آب و تاب تعریف می‌کردم: ببینید چقدر من آدم موفقی هستم؟

اما … به‌تدریج دامنه‌ی همکاری‌ام با مطبوعات گسترده‌تر شد و مقالات‌م به‌صورت ماهانه و این اواخر هفتگی در نشریات مختلفی به چاپ رسیدند. و با کم شدن فاصله‌ی زمان انتشار مقالات، از آن شادی درونی دیگر خبری نبود. دیگر دیدن نوشته‌‌ی چاپی‌ام برای‌ام تبدیل به یک اتفاق عادی شده است. ماجرا البته فقط این نبود. در واقع قصه‌ی اصلی این بود که من احساس می‌کردم که لازم است شادی رسیدن به هر موفقیتی را در محیط اجتماعی دور و برم فریاد بزنم. اسم این را هم گذاشته بودم برندسازی شخصی! این‌که دیگران ببینند من چقدر کارهای بزرگی می‌کنم و به کجاها دارم می‌رسم، از نظر منِ آن روزها برای ارتقای جایگاه‌م در زندگی شغلی و حتا شخصی‌ام بسیار مهم بود. 

اما یک اتفاق مهم‌تر در همین گیر و دار برای من افتاد و آن هم تلنگرهایی بود که چند نفر از دوستان عزیزم به من زدند:

  1. “خب که چی؟ چرا می‌خوای خودت را برای هزارمین بار اثبات کنی؟ فکر نمی‌کنی حال دیگران ممکنه به هم بخوره؟”
  2. “هیچ دقت کردی که بقیه در موردت چی فکر می‌کنند؟ تو داری کاری می‌کنی که دیگران فکر کنند آدم بسیار کاملی هستی و نقطه‌ی ضعفی نداری! خیلی‌‌ها برای همین از تو می‌ترسند!”
  3. “عقده‌ی تحسین شدن داری؟”

و چیزهای دیگری شبیه این‌ها.

راست‌ش را بخواهید باید اعتراف کنم که از یک جایی به‌بعد واقعا تحسین شدن بابت بزرگ‌ترین موفقیت‌ها هم لذت زیادی ندارد! همان‌طور که خودت احتمالا شانه‌ای بالا می‌اندازی، دیگران هم همین‌گونه به تو و زندگی‌ات نگاه می‌کنند. از آن مهم‌تر این‌که من امروز متوجه شدم آن روزها دو اتفاق بسیار بد دیگر هم افتاده بود که من از آن‌ها بی‌خبر بوده‌ام:

یک ـ به‌تدریج تعریف موفقیت برای من عوض شد و دیگر نمی‌دانستم موفقیت یعنی چی؟

دو ـ خودم هم دیگر نمی‌توانستم تشخیص بدهم، خودِ‌ واقعی‌ام کدام است؟ آن کسی که خودم می‌شناسم‌ش یا آن کسی که تلاش دارد پشت یک مشت موفقیت‌هایی نسبی خودش را پنهان کند؟

و همین‌جا بود که با حقیقتی عریان روبرو شدم: من همان کسی نیستم که دیگران فکر می‌کنند. و از آن بدتر این‌که خودم هم دارم فراموش می‌کنم آن جمله‌ی معروف بیهقی را: “و من، این همه نیستم …

*******

“من، این همه نیستم.” این یکی از کلیدی‌ترین جمله‌های زندگی من بوده است که برای سال‌ها فراموش‌ش کرده بودم. و با به‌یاد آوردن این جمله، یکی از بزرگ‌ترین کشف‌های امسال زندگی من اتفاق افتاد: این‌که نمایش دادن، کوچک‌ترین رابطه‌ای با برندسازی شخصی که ندارد، هیچ؛ از جایی به‌بعد تبدیل می‌شود به بزرگ‌ترین حجاب پیش روی خود آدمی: این‌که دیگران، از یاد ببرند تو هم آدمی هستی شکننده با نقاطی ضعف بسیار. آدمی که همیشه نباید سرحال و پرانرژی و سرشار از ایده باشد. آدمی که حق دارد گاهی وقت‌ها کم بیاورد و بخواهد برود در گوشه‌ی تنهایی‌اش به آسمان زل بزند و اشک بریزد. آدمی که اشتباهات‌ش از انتخاب‌های درست‌ش همیشه بیش‌تر است … و بدتر وقتی است که همین آدم خاکستری، خودش هم یادش برود کیست، از کجا آمده و به کجا خواهد رفت!

*******

قصه‌ی بالا می‌تواند کاملا واقعی باشد یا نباشد. می‌شود بخشی از آن واقعیت باشد و بخشی از آن هم داستان‌پردازی و خیال. اما هر کدام از این‌ها هم که باشد، نتیجه‌اش یکی از درس‌های بزرگ زندگی برای من است: بگذارید عمل‌کرد شما در انجام کارهای بزرگ از شما سخن بگوید؛ نه این‌که خودتان موفقیت‌های خیالی‌تان را روایت کنید. برندسازی شخصی یک نمایش نیست: پرتره‌ای است که از خودتان کشیده‌اید و زندگی، آن را روی دیوارش به‌‌نمایش گذاشته‌ است تا دیگران ببینندش و از روی علاقه و میل و اشتیاق، کشف‌اش کنند.

دوست داشتم!
۵

یادم هست اولین مطلب‌م که در مطبوعات چاپ شد چقدر سر و صدا کردم. 🙂 خیلی خیلی خوش‌حال بودم و دیگر فکر می‌کردم من دیگر همان علی شهاب دیروزی نیستم. مسئله فقط هیجان‌زدگی از دیدن اسم‌م بالای یک مطلب چاپی نبود: کلاس کاری من بالاتر رفته بود! تا مدت‌ها عادت داشتم هر مقاله‌ای که از من چاپ می‌شد، با شادی

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

تنها بر کارآیی خود تمرکز نکنید بلکه از تجربه زندگی لذت ببرید (بی‌نظیر …)

آیا زمان ترک شغل فعلی‌تان فرا رسیده است؟ (عالی عالی عالی!)

سلامت نیوز: وقتی از زندگی خسته شدید چه بکنید (عاااااااااااااااالی!)

آداب ارسال ایمیل (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

فرآیند تعامل یا ارتباط (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

درباره افسردگی از زبان مصطفی ملکیان (فاطمه شمس)

سلامت نیوز: ایرانی‌ها؛ مردمانی‌ که الگویی برای شادی ندارند

مراحل تعامل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

چرا این‌قدر از تغییر و تحول می‌هراسیم؟ (و چاره کار چیست؟) (علی ارغوان؛ یک پزشک)

۷ کلید طلایی برای مدیریت زمان (پندار)

مدیریت و کارآفرینی:

چگونه بدون گرفتن تبلیغات مستقیم در اپلیکیشن‌هایی که نوشته‌ایم، پول به جیب بزنیم؟ معرفی ۷ راه خلاقانه (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااااالی! به‌ترین مطلب هفته.)

نکاتی در باب آداب گفتگو (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

ما به یک قصه خوب نیاز داریم! (منصور شیرزاد؛ سراپاگوش)

سر حد بهره‌وری (استاد پرویز درگی) (معرفی یکی از تئوری‌های مایکل پورتر)

هفت نشانه از اینکه اکنون می‌توانید رییس خود باشید و مهم‌ترین فاکتور در کارآفرینی: شناخت پتانسیل‌های‌تان (این دو تا مطلب را با هم بخوانید!)

آیا همیشه حق با مشتری است؟

تجربه مدیر عامل شرکت بایر: با تمرکز بر استراتژی رشد به جای کاهش هزینه‌ها، شرکت خود را نجات دهید

درس‌هایی از زوکربرگ برای تشکیل تیم

چالش‌های پیش روی مدیران جدید

اثر مدیچی و چهارراه‌های خلق ایده (استاد پرویز درگی)

دانلود بی دردسر پریماورا (نادر خرمی راد)

حرفه: آینده‌نگری – معرفی کتاب فیزیک آینده (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

شش گام هر موفقیت اقتصادی

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

فاصله هر دو صفحه دلخواه در وب: حداکثر ۱۹ کلیک! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

با سرویس جدید SoShare بیت‌تورنت فایل‌های بزرگ را بدون محدودیت به اشتراک بگذارید (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

اوبونتو برای رایانه‌های لوحی (Tablet) (آی‌کلاب)

خبرآنلاین – حرکت به سوی کلود یعنی محو Shelfware

جایگاه بیت در کد گذاری‌های نخستین : یک نفر

پلی استیشن ۴ سونی معرفی شد

تعداد کاربران سرویس ایمیل outlook.com به ۶۰ میلیون رسید و تبلیغات چند میلیون دلاری مایکروسافت برای جذب کاربران جیمیل آغاز شد – زومیت

اپل پولدارترین شرکت فناوری دنیا شد

پروژه‌های ساختگی اپل برای تعیین وفاداری کارمندان جدید؛ راست یا دروغ؟ | نارنجی

شنیده‌ها: احتمال تأسیس فروشگاه‌های خرده‌فروشی گوگل تا پایان سال جاری میلادی

فناوری همراه:

خبرآنلاین – بیل گیتس: استراتژی ویندوز فون اشتباه بوده است

فروش ۳ میلیارد دلار بازی مخصوص رایانه‌های لوحی تا سال ۲۰۱۶

شنیدن موسیقی؛ کاربرد اول گوشی‌های هوشمند

آی‌پد تغییر چهره می‌دهد

رسانه‌های اجتماعی:

۵ دلیل برای دوست نداشتن رسانه‌های اجتماعی (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

بررسی توییتر نشان می‌دهد: مردم هاوایی شادترین و ساکنان لوییزیانا غمگین‌ترین شهروندان آمریکایی هستند (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

فیس‌بوک هک شد

صنعت فاوا در ایران:

توضیح متولی درباره نام و آخرین وضعیت شبکه ملی اطلاعات

الزام اخذ مجوز توسط اپراتورهای موبایل از رگولاتور محتوا

نخستین دیتا‌سنتر استانی کشور راه‌اندازی شد

ایران ۱۵ هزار و کره ۱۰۰ میلیون سایت فعال دارد

مخابرات، همراه اول و ۱۵ شرکت ICT در لیست ۴۰۰ شرکت برتر ایران

جزییات هک کارت‌های سوخت بنزین

ارسال ۳۸۰ میلیون پیامک ایرانی در روز

اقتصاد:

غول‌های اقتصادی براساس اطلاعات سال ۹۰ معرفی شدند: فهرست ۴۰۰ شرکت برتر ایران

در نکوهش آزادی نیز (سهیل پورصادقی؛ کافه اقتصاد) (عاااااالی!)

توان تصحیح سیاسی (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

عقب‌ماندگی ما در سرمایه‌گذاری بر روی آموزش عالی با کیفیت (حجت قندی؛ اقتصادانه)

نوسانات نرخ ارز و نحوه برخورد بنگاه‌های اقتصادی (پاسخ حامد قدوسی به نظرخواهی مجله‌ی تدبیر بهمن ماه؛ یک لیوان چای داغ)

مصرف بنزین قبل و بعد از برنامه‌ی یارانه‌ها (حسین عباسی؛ IRPD ONLINE)

آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ ( بخش چهارم) و آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ (بخش آخر) (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک) 

خلاصه‌ای از تاریخ اقتصاد کلان (عالی!)

جنگ جهانی اول و ویرانی اقتصاد ایران (…)

اقتصاد آنلاین – رتبه رشد اقتصادی ایران در منطقه: بیست و سوم

گزارش Ecological Footprint Atlas 2010 : جایگاه جهانی ایران در شاخص «جای پای اکولوژیک»

سخنرانی مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول در نشست داووس: اقتصاد جهان نیازمند تکیه بیشتر بر جوانان است

کشورهای حوزه اسکاندیناوی برای رسیدن به رفاه چه اقداماتی انجام داده‌اند؟ و راز موفقیت کشورهای شمالی (در مورد موفقیت‌های اقتصادی دولت‌های اسکاندیناوی)

مالیات علی الرأس حذف می‌شود – ( Tala.ir ) سایت طلا

میلیونر شدن چقدر زمان می‌برد؟ – Tabnak.IR | تابناک

خبرآنلاین – ارزش صادرات خدمات فنی ومهندسی/ طی ماه سال جاری ایران از چند کشور کالا وارد کرده است؟

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: تنها

یکی از مشکلات همیشگی ما در زندگی کاری‌مان این است که کاری که می‌کنیم یا کارهایی که انجام داده‌ایم با آن چیزی که دوست داشته‌ایم متفاوت بوده است. حالا بخشی از این مسئله برمی‌گردد به شانس و پیدا کردن فرصت؛ اما بخش اعظم‌ش به‌نظرم برمی‌گردد به انتخاب‌های نادرست شغلی یا چسبیدن به شغلی که فایده‌ای ندارد! اما بحث امشب من این نیست. شاید زمانی دیگر به‌سراغ این بحث آمدم.

یک راه‌حل مشکل بالا عوض کردن شغل یا سازمان برای کار کردن در حوزه‌ی مورد علاقه است. و هر دوی این‌ها (مخصوصا دومی) نیازمند رزومه نوشتن هستند.  ما باید درخواست‌مان را برای سازمان جدید بفرستیم و به آن‌ها ثابت کنیم که مناسب شغل مورد علاقه‌مان هستیم. اما خوب وقتی که تجربه‌ای در آن شغل ندارم چطور باید این کار را انجام بدهم؟ یا اگر یک فارغ‌التحصیل جوان هستم که سابقه‌ی کاری ندارم، چطور باید وارد حوزه‌ی کاری مورد علاقه‌ام شوم؟ بنابراین اولین راه‌کاری که در این شرایط به ذهن ما می‌رسد در به‌ترین حالت اغراق در رزومه نوشتن است و در بدترین حالت، دروغ گفتن. یادم هست دوست محترمی با چندین سال سابقه‌ی کار برای تغییر حوزه‌ی کاری‌اش از من دقیقا همین را پرسید که اگر کمی دروغ بگویم که اشکالی ندارد!؟ و البته از آن‌جایی که تصمیم‌ش را گرفته بود، هر چقدر من برای‌ش توضیح دادم دروغ‌گویی کار درستی نیست و اگر فردا دستت‌ رو شود چه می‌کنی و … گوش‌ش بده‌کار نبود و ضررش را هم کرد.

اما همین ماجرای ساده زمانی بسیار وحشتناک‌تر می‌شود که فرد قصد دارد از رزومه به‌عنوان ابزاری برای پرسنال برندینگ خود استفاده کند. در این‌جا فرد می‌خواهد خود را طوری معرفی کند که مخاطبین‌اش او را یک “متخصص حرفه‌ای” فرض کنند. حالا مخاطبین این فرد، ممکن است بخواهند سر کلاس درس او در حوزه‌ی آن تخصص بنشینند یا این‌که از او به‌عنوان مشاور استفاده کنند. و همین‌جا است که بسیاری از افراد ظاهر‌الصلاح برای رسیدن به هدف‌های‌شان سراغ دروغ‌گویی می‌روند …

شیوه‌های اغراق و دروغ‌گویی عامی که در هر دو مورد دیده‌ام، این‌ها بوده‌اند:

۱- نوشتن تجربیات کاری بی‌ربط یا بسیار کم‌رنگ به‌عنوان تجربیات کاری فوق‌العاده ارزش‌مند و مرتبط: مثلا دوست من که بالاتر اشاره کردم کارش مدیریت تولید بود و می‌خواست وارد حوزه‌ی مدیریت منابع انسانی شود. بنابراین در رزومه‌اش تمام تجربیات مدیریت تولید را با توجیه این‌که “خب تو کارم مدیریت نیروها هم با من بود” در نرم‌افزار محترم ورد Replace All کرد و بعد البته در مصاحبه‌ با یک شرکت معظم گیر افتاد!

۲- رزومه‌سازی: در همین محیط وب فارسی، فردی را می‌شناسم که بدون داشتن تجربه‌ی یک ثانیه کار در یک سازمان واقعی، مدعی است به‌ترین مشاور مدیریت دنیا است! و البته شما در رزومه‌ی این فرد، نه نشانی از تحصیلات ایشان می‌بینید و نه نشانه‌ای از تجربیات کاری‌شان. چیزی که وجود دارد، صرفا مجموعه‌ای است از ویژگی‌های یک مشاور خوب و باتجربه! حالا این‌که این ویژگی‌ها چگونه به‌دست آمد‌ه‌اند، ظاهرا اهمیتی ندارد!

۳- اغراق در قسمت آموزش‌ها: بارها در همین وبلاگ گفته‌ام که در قسمت آموزش‌‌ها در رزومه‌تان، به‌تر است صرفا دوره‌هایی را بنویسید که برای‌شان مدرک معتبر دارید و تازه آن هم نه همه‌ی دوره‌ها. به‌تر است دوره‌های مهم‌تر را بنویسید: دوره‌هایی که واقعا شما را در یک حوزه‌ی خاص متخصص کرده‌اند! مثلا کسی با گذراندن دوره‌ی مبانی برنامه‌ریزی استراتژیک، استراتژیست حرفه‌ای نمی‌شود. علم تخصصی (که تازه در عمق آن هم حرف بسیار است) یک چیز است و تخصص چیز دیگر.

۴- اغراق در قسمت مهارت‌ها: یادم هست هم‌کار محترمی داشتیم که مطابق رزومه‌اش تمام زبان‌های برنامه‌نویسی دنیا را به‌صورت حرفه‌ای بلد بود. حالا این‌که سهل است؛ ایشان در تمامی حوزه‌های علم مدیریت هم دانش و تخصص داشتند. اما در عمل … بگذریم. معمولا فاجعه‌ترین بخش رزومه‌های ما همین بخش است. جایی که فکر می‌کنیم مهم‌ترین بخش رزومه است و بنابراین به هر شکلی که شده، تلاش می‌کنیم خودمان را این‌قدر آدم خفنی (!) جا بزنیم که کارفرما چاره‌ای جز استخدام ما نداشته باشد. چه کسی به‌دنبال یک آدم چند تخصصی نیست که از استراتژی، منابع انسانی، مدیریت تولید، مدیریت کیفیت، آی‌تی و هزار تا مهارت دیگر هم‌زمان سر در می‌آورد!؟

خوب متأسفانه باید به عرض‌تان برسانم که برای کارفرماهای حرفه‌ای، مثل روز مشخص است که چنین فردی در هیچ حوزه‌ای متخصص نیست. این‌جور کارفرماها به‌جای نگاه کردن بخش مهارت‌های رزومه‌ی شما، به سایر بخش‌های رزومه‌ی شما (به‌خصوص بخش تجربیات کاری‌تان) توچه بیش‌تری می‌کنند. این را مخصوصا به دوستان جوان‌ترم توصیه می‌کنم که تازه قصد دارند وارد بازار کار شوند. نوشتن ده‌ها مهارت مختلف و متناقض، به استخدام شدن هیچ کمکی نمی‌کند. به‌تر است به‌جای این کار، روی چند مهارت خاص متمرکز شوید و حتی اگر تجربه‌ی کاری مشخصی در آن حوزه ندارید، سعی کنید از راه‌های دیگری که می‌شود، به کارفرما نشان دهید که در راه کسب یک تخصص، دانش‌جو هستید! مثلا برای یک فارغ‌التحصیل جوان، نوشتن پروژه‌های درسی دانشگاهی مهم‌اش یا تجربیات دوران کارآموزی‌اش مهم است. یا اگر مقاله‌ی تخصصی را در جای معتبری چاپ کرده‌اید، خوب است که در رزومه‌تان به آن اشاره کنید. ضمنا فراموش نکنید که برخی مهارت‌ها در دل مهارت‌های دیگر مستتر هستند؛ مثلا یک تحلیل‌گر کسب و کار خوب، طبیعتا باید مصاحبه‌کننده‌ی خوبی باشد یا در مستندسازی عالی باشد!

بنابراین برای هزارمین بار: در رزومه نوشتن خالی‌بندی و اغراق نکنید. حواس‌تان باشد که آرزوها و رؤیاها در رزومه جایی ندارند. رزومه، چیزی نیست جز خلاصه‌ای از آن کارهایی که تا به‌امروز به‌شکل موفق انجام داده‌اید و دستاوردهایی که به آن‌ها رسیده‌اید. 

(منبع عکس)

دوست داشتم!
۲

یکی از مشکلات همیشگی ما در زندگی کاری‌مان این است که کاری که می‌کنیم یا کارهایی که انجام داده‌ایم با آن چیزی که دوست داشته‌ایم متفاوت بوده است. حالا بخشی از این مسئله برمی‌گردد به شانس و پیدا کردن فرصت؛ اما بخش اعظم‌ش به‌نظرم برمی‌گردد به انتخاب‌های نادرست شغلی یا چسبیدن به شغلی که فایده‌ای ندارد! اما بحث امشب من این

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

خاطرات آزاردهنده فقر (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عالی عالی عالی! به‌ترین نوشته‌ی هفته …)

انسان بودن … (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

چگونه تمرکز خود را درکلاس درس، کنفرانس‌ها و .. افزایش دهید؟ (فارنت)

سلامت‌نیوز: لبخند را اضافه کنید

سلامت نیوز:من چقدر خوشبختم!

سلامت نیوز: ۸ دلیل برای اینکه نباید منتظر تایید دیگران باشیم

سلامت نیوز: درباره‌ نوشیدنی‌ها بیشتر بدانیم

سلامت نیوز: خشم‌های‌مان از کدام دسته‌اند؟

مدیریت و کارآفرینی:

شرکت خود را با چک لیست دراکر مقایسه کنید (اسد صفری؛ دنیای چابک) (عااالی!)

فریادنامه – چرا کشتی از المپیک حذف شد؟ (امیر علی‌زاده؛ فریادنامه) (حتما این تحلیل را بخوایند تا ببینید چرا این‌جا آمده!)

اقتصاد آنلاین – کتاب‌های تاثیرگذار مدیران به انتخاب هاروارد

خطاهای کاربردی در تبلیغات (کافه‌ی بازاریابی) (کشف جدید این هفته)

سکه‌های آمازون: سیستم جدید پولی برای رونق بخشیدن به اکو سیستم کیندل فایر (احمد شریف‌پور؛ یک پزشک)

سازمان با فرهنگ! (بهروز صمدی)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

من بیل گیتس، اینجا ردیت، هر چه می خواهید بپرسید | نارنجی

چگونه ایمیل‌های ارسالی را ردیابی کنیم و خودمان ردیابی نشویم؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)

نگاه کارشناسان فناوری جهان به نحوه استفاده از ابزارهای پردازش ابری

گوگل برای پیش فرض بودن موتور جستجویش در iOS چه مبلغی به اپل می پردازد؟

تلویزیون اینترنتی اینتل به همراه ست-تاپ باکس و دوربین خاص، امسال راه اندازی می‌شود – زومیت

هدف اپل از ساخت ساعت مچی iWatch چیست؟ – زومیت

ذخیره یک میلیارد فایل در اسکای درایو مایکروسافت

کروم عقب ماند

یاهو و گوگل در زمینه تبلیغات همکاری می‌کنند

خبرآنلاین – مایکروسافت آفیس روی لینوکس؟

فناوری همراه:

تولید گرافین، تجربه جدید نوکیا (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

زمان عرضه سیستم‌عامل فایر فاکس!

MediaNews.ir | عبور کاربران بانکداری همراه از مرز یک میلیارد تا سال ۲۰۱۷

گارتنر: امسال ۱٫۹ میلیارد دستگاه تلفن‌همراه فروخته می‌شود

افزایش دستگاه‌های الکترونیکی همراه بیش از تعداد انسان‌ها

رسانه‌های اجتماعی:

MediaNews.ir | سواد خبری چیست؟

۵ دلیل برای دوست نداشتن رسانه‌های اجتماعی (احمد شریف‌پور؛ یک پزشک)

تغییر در نتایج جستجوی توییتر (عباس ملک حسینی؛ رسانه‌های اجتماعی)

خبرآنلاین – کاربران فیس‌بوک اینک می‌توانند به هر کجای دنیا پول بفرستند

اقتصاد آنلاین – پس از مرگ چه کسی وارث فیس‌بوک است؟

صنعت فاوا در ایران:

سرتیپ نامی کیست؟‌کارنامه علمی و تخصصی سرپرست وزارت ICT

اجرای طرح هر دانش آموز یک تبلت از سال آینده در ایران

کندی اینترنت ربطی به شرکت زیرساخت ندارد

اخوان از کاهش تعرفه برق و پهنای باند دیتاسنترهای داخلی خبر داد

اقتصاد:

چه کسانی جهان را اداره می‌کنند؟! یک تصویرسازی جالب از اقتصاد جهان (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااالی!)

یارانه‌های نقدی برابری را چگونه تغییر داده است؟ (حسین عباسی؛ IRPD ONLINE)

آینده اقتصاد ایران چگونه خواهد بود؟ (حجت قندی؛ اقتصادانه)

زندان یا مراقبت الکترونیکی؟ (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ (بخش سوم) (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک) (لینک قسمت اول و دوم‌ش را در پست لینک‌های هفته‌ی قبل ببینید!)

اقتصاد آنلاین – چین به بزرگ‌ترین قدرت تجاری جهان تبدیل شد

اقتصاد آنلاین – مأموریت جدید بانک مرکزی به بانک‌ها

اقتصاد آنلاین – ۲۵ درصد فرار مالیاتی داریم

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: خاطرات

در این وبلاگ بارها و بارها درباره‌ی راه و روش موفق شدن حرف زده‌ایم. جدا از این در دنیای مجازی و غیرمجازی، منابع بسیاری درباره‌ی راه‌های رسیدن  به موفقیت وجود دارند. هر روز هزاران کلاس درباره‌ی موفقیت این طرف و آن طرف برگزار می‌شوند. و از همه مهم‌تر، هر روز میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از موفقیت‌های‌شان سرمست می‌شوند و بسیاری دیگر هم که اساسا موفق آفریده‌ شده‌اند. 🙂

همه‌ی ما بارها با افرادی برخورد کرده‌ایم که خودشان را موفق می‌دانسته‌اند؛ اما از نظر ما کوچک‌ترین موفقیتی نداشته‌اند. من همیشه در مواجهه با چنین آدم‌هایی به این فکر می‌کنم که چرا و چطور و طی چه فرایندی طرف مقابل به این نتیجه رسیده که احساس کند آدم موفقی است؟

متأسفانه در بسیاری موارد، آن فرد دچار بیماری توهم بوده است؛ یعنی خودِ مطلوب‌ش را با خودِ موجودش اشتباه گرفته است! اما با فرض این‌که فرد چنین مشکلی ندارد، می‌شود منطقی‌تر به ماجرا نگاه کرد. مدت‌هاست که برای تعریفِ موفقیت و احساس موفقیت، سؤالات زیر به‌صورت جدی برای من مطرح‌اند:

۱- موفقیت مطلق است یا نسبی؟ یعنی موفقیت در چارچوب زندگی شخصی من تعریف می‌شود یا در زندگی اجتماعی من با دیگران؟ به‌عبارت دیگر من در مقایسه با خودم باید احساس موفقیت بکنم یا در مقایسه با دیگران؟

۲- اگر منِ امروز، در قیاس با خودِ دیروزم خودم را موفق بدانم، آیا فاصله‌ی طی شده و تفاوت نقطه‌ی امروز با دیروز در تعریف این موفقیت مهم است؟

۳- آیا رسیدن به هدفی که از گذشته برای خودم تعریف کرده بودم، رسیده باشم، موفقیت است؛ آن هم وقتی که امروز می‌دانم می‌توانسته‌ام بسیار فراتر از آن هدف بروم؟ به‌عبارت دیگر: آیا مقایسه‌ی این‌که “چقدر می‌توانسته‌ام موفق باشم” با “جای‌گاه امروزم”، در احساس موفقیت مؤثر است؟

۴- اگر قرار شد موفقیت را در مقایسه با دیگران تعریف بکنم، آیا انتخاب مناسب افرادی که با آن‌ها خودم را می‌سنجم، در ایجادِ احساسِ‌ درست موفقیت و فرار از بیماری توهم مؤثرند؟

در پاسخ به سؤالات فوق، من به گزاره‌های زیر رسیدم:

۱- موفقیت هم مطلق است هم نسبی. من هم به‌نسبت خودم می‌توانم “موفق” باشم و هم در مقایسه با دیگران.

۲ و ۳- نقطه‌ی امروز قطعا مهم است. موفقیت خیلی ساده می‌تواند این‌جوری تعریف شود: “رضایت از بودن!” یعنی همین که من از بودنِ امروزم راضی باشم، خودش بزرگ‌ترین موفقیت است؛ چرا که جای‌گاه امروز من نتیجه‌ی زنجیره‌ای از انتخاب‌ها و اقدامات من در زندگی‌ام است. طبیعی است که در این مسیر اشتباهات بسیاری داشته‌ام؛ اما همین که بدانم سکان کشتی زندگی‌ام در دست خودم بوده و در نتیجه می‌توانم دوباره شروع کنم و این‌بار حداقل اشتباهات قبلی‌ام را مرتکب نشوم و در این مسیرِ جدید، می‌توانم از لذت کشف کردن و پیش رفتن لذت ببرم، می‌تواند خودش بزرگ‌ترین لذت و در عین حال، بزرگ‌ترین انگیزه‌ برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ باشد. البته این‌که می‌توانسته‌ام کجا باشم هم مهم است؛ اما نه برای شکنجه‌ی خود که برای راه یافتن و طی نکردن دوباره‌ی هزار راهِ رفته!

۴- اما تجربه‌ی شخصی من در زندگی این بوده که اگر چه تعریف موفقیت در چارچوب زندگیِ خودم برای ایجاد احساس رضایت مهم است؛ اما نگاه کردن به دنیای اطراف و آدم‌هایی که دور و برم هستند، بسیار مهم‌تر است. به‌ویژه من درمانی به‌تر از این مقایسه‌ی بی‌رحمانه، برای بیماری “توهم” نمی‌شناسم. از آن مهم‌تر، یک راهِ‌خوب این‌که من می‌توانسته‌ام کجا باشم و می‌توانم به کجا برسم، همین مقایسه با دیگران است. البته وقتی از مقایسه با دیگران حرف می‌زنم، طبیعتا منظورم مقایسه با آدم‌های پایین‌تر از خودم نیست؛ بلکه دقیقن منظورم مقایسه با کسانی است که از من هزار پله جلوترند. همین مقایسه در عین حال، بزرگ‌ترین انگیزه می‌تواند باشد برای رفتن و رسیدن …

بارها گفته‌ام که اگر بشود اسم جای‌گاه امروزی من را در زندگی‌ام موفقیت گذاشت، مهم‌ترین علت‌اش این بوده که همیشه دور و برم پر بوده از آدم‌های بزرگ. کسانی که همیشه با فاصله‌ی بسیار زیادی از من جلوتر بوده‌اند. کسانی که به من آموخته‌اند که تا کجا می‌توان پیش رفت و حد تصور من را از تعریف موفقیت، بسیار بالاتر برده‌اند. آن‌ها به من یاد داده‌اند که: “موفقیت اصلا یعنی چی!” (تصویر بالایی را که دیدید!) بودن در کنار آن‌ها من را از خوابِ خوش‌ِ خیال، بیدار کرده و یک اضطراب همیشگی اما بسیار لذت‌بخش را در من ایجاد کرده است: “این‌جا، جای من نیست!” از همه‌ مهم‌تر این‌که آن‌ها به من یاد داده‌اند که برای رسیدن به جای‌گاه‌های بالاتر باید چه کنم و چه ویژگی‌هایی داشته باشم و حتی فراتر از آن، دست من را هم گرفته‌اند و در مسیر جلو رفتن راه‌نمایی‌ام کرده‌اند. من همیشه خودم را وام‌دار راه‌نمایی‌ها و دوستی‌های شهرام، علی، نیما، احسان، حامد، وفا و دوستان بزرگ‌وار دیگری که در دنیای مجازی اثری از آن‌ها نیست، می‌دانم.

 شاید بد نباشد همین امروز و همین لحظه، نگاهی دوباره داشته باشیم به این‌که آیا احساس موفقیت‌ می‌کنیم و پاسخ‌اش چه مثبت باشد و چه منفی، با حداقل کردن نقش احساسات و پررنگ‌ کردن نقش عقل، بفهمیم چرا این‌گونه است و چه باید کرد؟ اصلا تعریف موفقیت برای من چیست؟ آیا دیگران هم مرا موفق می‌دانند؟ و سؤالاتی شبیه این‌ها. خلاصه این‌که: چقدر و چرا من موفق‌ام!؟

من بارها این بازنگری را در زندگی‌ام انجام داده‌ام و نتایج خوبی گرفته‌ام. پیشنهاد می‌کنم شما هم یک بار امتحان‌ش کنید! 

(منبع عکس‌ها: + و + و +)

دوست داشتم!
۴

در این وبلاگ بارها و بارها درباره‌ی راه و روش موفق شدن حرف زده‌ایم. جدا از این در دنیای مجازی و غیرمجازی، منابع بسیاری درباره‌ی راه‌های رسیدن  به موفقیت وجود دارند. هر روز هزاران کلاس درباره‌ی موفقیت این طرف و آن طرف برگزار می‌شوند. و از همه مهم‌تر، هر روز میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از موفقیت‌های‌شان سرمست می‌شوند و

یک هفته‌ی بسیار پر و پیمان با مطالب بسیار ارزش‌مند!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

کولی‌های سازمان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (این نکته‌ای که استاد نوشتند، بسیار بسیار مهم است و سابقه‌ی کار و رزومه‌تان را حسابی خراب می‌کند. نکنید این کارها را جوانان!)

علوم اجتماعی ایران؛ آسیب‌شناسی یا گلایه‌گذاری (عالی!)

انجام چندکار همزمان، دیگر افتخار نیست! 

هوش بهر مثبت (PQ) (استاد پرویز درگی)

زنجیره‌ی تاثیرگذاری (امیر مهرانی؛ The Coach)

متداول‌ترین شغل زنان همچنان منشی‌گری است

خبرآنلاین – مهارت در اس کیو ال، پرتقاضاترین حرفه در دنیای آی‌تی

روش‌هایی برای کنترل احساسات منفی در محیط کار

روش درست تخصیص زمان و کار

علائم افسردگی در مردان

مدیریت و کارآفرینی:

فراتر از هایپ؛ ۵ شیوه‌ای که شرکت‌های بزرگ از «بازی‌ کردن کار» سود می‌برند (احمد شریف‌پور؛ یک پزشک) و نظریه بازی‌نمایی (Gamification) در سازمان‎ (استاد پرویز درگی) (این بازی‌نمایی بحث بسیار مهمی است. جدی بگیریدش!)

فرهنگ‌های سه‌گانه در کسب‌و‌کار (عالی!)

کارا بودن در مقابل زیبایی (اسما کروبی؛ ۵۲ هفته با UX)

تکنیک اسکمپر: روشی برای خلاقیت در فروش (استاد پرویز درگی) (عاااالی!)

زندگی چابک : چگونه باید چابک زیست؟ (اسد صفری؛ دنیای چابک)

سامسونگ چگونه دنیا را تسخیر کرد؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)

چرا احساس گناه، می‌تواند نشانه پتانسیل مدیریت در افراد باشد؟

همچون یک کارمند فکر می‌کنید یا همچون یک کارآفرین؟

چرا مایکروسافت از دل حمایت می‌کند؟ – زومیت

استراتژی نوآوری خود را در عمل بیازمایید

چگونه کارآفرینی را در خود تربیت کنیم

کمک به کارمندانی که تحت فشار هستند

چگونه ریسک‌های استراتژیک را شناسایی کنیم؟

مصاحبه با فیل لبین ، مدیرعامل Evernote – بیست و یکم

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

چرا باید وبلاگ‌های کوچکتان را دوست داشته باشید؟! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااااالی!)

دل به یک شرکت خصوصی تبدیل شد

خبرآنلاین – پایان عصر وب؛ استریمینگ یا “فراوب” جایگزین وب می‌شود

مرد اسطوره‌ای اپل هم بی‌نقص نبود: بزرگترین اشتباهات استیو جابز

همه چیز در مورد علامت @ | یک پزشک (نویسنده‌ی مهمان)

امکان میزبانی وب بر روی گوگل درایو اضافه شد (وبلاگینا)

شایعه‌های مایکروسافتی: عرضه «آفیس» برای لینوکس – زومیت

اقتصاد آنلاین – «یوتیوب» پولی می‌شود

JPEG محبوب‌ترین فرمت تصویری در پایگاه‌های اینترنتی

واتسون آی‌بی‌ام در خدمت سرورهای تجاری!‏

مایکروسافت: گوگل تمام ایمیل‌های شما در جیمیل را اسکن می‌کند! (فارنت)

ویندوز بلو سیکل به‌روزرسانی یک ساله را برای تمام محصولات مایکروسافت به همراه خواهد داشت – زومیت

فناوری همراه:

خبرآنلاین – بازدید از ۳ میلیارد صفحه ویکی پدیا توسط کاربران موبایل در یک ماه

به زودی امکان اجرای نرم افزارهای ویندوز در اندروید میسر می‌شود – زومیت

رسانه‌های اجتماعی:

نهمین نشست پژوهشگران رسانه‌های اجتماعی برگزار شد (وحید ابوالحسن‌نژاد؛ رسانه‌های اجتماعی)

استراتژی در رسانه‌های اجتماعی و پرسش‌هایی که باید پاسخ داد (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

جنایت کامل: چگونه فیس‌بوک، تلفنی که می‌شناسیم را نابود خواهد کرد (احمد شریف‌پور؛ یک پزشک) و تعداد کاربران موبایلی فیس‌بوک از کاربران ثابت آن فراتر رفت

فعالیت دوسوم رهبران جهان در شبکه اجتماعی

صنعت فاوا در ایران:

سرمایه‌گذاری‌های پراکنده سازمان‌های مختلف آینده ICT را تهدید می‌کند (عااالی! کاملا موافقم.)

محاسبه اینترنت با شیوه جدید از هفته آینده

سرتیپ محمد حسن نامی سرپرست وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شد

رأی انحلال مؤسسه ICT هنوز اعلام نشده است

مردم اینترنت ارزان نخواهند، متقاضی کیفیت بالا باشند

اجرای طرح پایلوت امضا الکترونیکی

تعرفه پیامک‌های تبلیغاتی برای مشترکان/ پیامک‌هایی که نیاز به مجوز دارند

ارائه محتوا روی باندپهن تا ۵ سال در انحصار ایرانیان‌نت است!

پهنای باند بین الملل کشور به ۷۲ گیگابیت برثانیه رسید

درآمد ۵۳۰ میلیارد تومانی دولت از بی‌نظمی نامبرینگ کشور

اقتصاد:

آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ (بخش اول) و آیا ماشین نوآوری متوقف شده است؟ (بخش دوم) (یادداشت‌های مدیریت ریسک؛ نیام یراقی) (عاااااااااالی!)

داروخانه‌ها برابرترین محیط کاری برای زن و مرد (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

یارانه‌ها چه سهمی از درآمد را تشکیل می‌دهند؟ (حسین عباسی؛ IRPD ONLINE)

حد ادعای مدل‌های اقتصادی را بشناسیم! | لذت یادگیری اقتصاد

واکاوی اولین تجربه ناکام برنامه‌ریزی در ایران عصر مشروطه

چگونه تورم انتظاری کاهش می‌یابد؟ (پویا جبل عاملی)

اقتصاد شادی (بسیار بحث جالبیه!)

خبرآنلاین – شاخص و سهم هزینه یک خانوار ۴ نفره برای تعیین دستمزد ۹۲ و خبرآنلاین – نگاهی به حداقل دستمزد طی ۳۴ سال گذشته /فاصله حداقل دستمزد و نرخ تورم چقدر است؟

بنگاه‌ها برای انبارهای خود باید شناسه بگیرند

خبرآنلاین – صادرات قطعی در ده ماهه نخست سال جاری / سهم ارزشی هر دسته از گروه کالا های صادراتی

اقتصاد آنلاین – موافقت دولت با اخذ کارمزد پایانه‌های فروشگاهی

خبرآنلاین – کسری تراز تجاری ایران ۴.۵میلیارد دلار کاهش یافت

اقتصاد آنلاین – ۱۰.۲ میلیارد دلار هزینه؛ هر روز تحریم ایران

اقتصاد آنلاین – رشد ۱۷درصدی درآمد مالیاتی در سال جاری

خبرآنلاین – آمار تجارت خارجی ایران چه می گوید؟ /نگاهی به تراز بازرگانی خارجی

دوست داشتم!
۱

یک هفته‌ی بسیار پر و پیمان با مطالب بسیار ارزش‌مند! پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی

زمانی هم‌کاری داشتیم که همیشه در حین صحبت کردن از واژه‌های عجیب و غریب انگلیسی استفاده می‌کرد. یادم هست افراط‌کاری‌های این دوست گرامی چه ماجراهای بانمکی را در شرکت پیش آورد و چقدر ما از دست او و حرف‌های‌اش می‌خندیدیم (و البته این خندیدن، مصداق همان مثل معروف “کارم از گریه گذشته است …” بود!)

از آن زمان تا به‌امروز بارها و بارها با آدم‌هایی مواجه شده‌ام که فکر می‌کردند به‌کار بردن افراطی واژه‌های انگلیسی و تخصصی، نشانه‌ی سطح هوش و سواد و کلاس است و چقدر هم همیشه تأسف خورده‌ام . متأسفانه هر از گاهی خودم هم به‌همین مشکل دچار می‌شوم و همیشه دنبال راه درمان‌ش بوده‌ام! البته کاملا می‌پذیرم که در هر شغلی، برخی واژه‌های ترجمه‌ناشدنی یا دارای ترجمه‌ی دشوار یا نچسب وجود دارند که گریزی از کاربردشان نیست. اما این دلیل نمی‌شود که برای ساده‌ترین و مصطلح‌ترین واژه‌ها هم از معادل غیرفارسی‌شان استفاده کنیم. متأسفانه بارها دیده‌ام که استفاده از واژه‌های پیچیده و تخصصی، تبدیل به یکی از استراتژی‌های پرسنال برندینگ و از آن بدتر، استراتژی‌های کلاه‌برداری از مشتریان خدمات مشاوره شده است: مشاور محترم چیزی می‌گوید و طرف مقابل چون نمی‌فهمد فکر می‌کند چقدر چیز باکلاسی است و … همین‌طور بارها ـ به‌ویژه در پروژه‌های مشاوره‌ی بزرگ دولتی ـ دیده‌ام که از کاربرد واژه‌های نامأنوس تخصصی، برای گیج کردن طرف مقابل (اعم از کارفرما یا ناظر) برای منحرف کردن ذهن آن‌ها از یک موضوع اصلی استفاده شده است. واژه‌پراکنی برای پوشش بی‌سوادی و البته استفاده‌ی اشتباه از واژه‌ها هم که دیگر بماند. سرانجام این‌که بیان زیبا و فصیح زبان دوست‌داشتنی فارسی با بیان این واژه‌های نامأنوس به هم می‌ریزد، هم مسئله‌ی دیگری است.

جدا از موقعیت‌های تراژیکی که نوشتم (و البته وقتی اصل ماجرا لو می‌رفت مشاور محترم می‌ماند و یک مشتری عصبانی!)، مایک واکر این‌جا دو دلیل دیگر برای اجتناب از واژه‌های تخصصی (Buzzword) ذکر می‌کند:

  • مخاطب شما ممکن است از شنیدن یک واژه‌ی نامفهوم و ناآشنا، شوکه شود و آن‌قدر به فکر فرو برود که ادامه‌ی حرف‌های شما را نشنود!
  • به‌دلیل تجربیات بدی که همه داشته‌اند، معمولا فرض می‌شود واژه‌های تخصصی برای پنهان کردن جزئیات و گیج کردن مخاطب به‌کار می‌روند. بنابراین با استفاده‌ی افراطی از این واژه‌ها، اعتبار تخصصی شما و پیامی که می‌خواهید به مخاطب منتقل کنید، زیر سؤال می‌رود.

و اما راه‌حل: مایک می‌گوید که برای حل این مشکل، فهرستی از واژه‌های تخصصی نامناسب تهیه کرده است. قبل از هر جلسه‌، نگاهی به این فهرست می‌اندازد تا یک وقت اشتباهی از این واژه‌ها استفاده نکند! 🙂

دوست داشتم!
۹

زمانی هم‌کاری داشتیم که همیشه در حین صحبت کردن از واژه‌های عجیب و غریب انگلیسی استفاده می‌کرد. یادم هست افراط‌کاری‌های این دوست گرامی چه ماجراهای بانمکی را در شرکت پیش آورد و چقدر ما از دست او و حرف‌های‌اش می‌خندیدیم (و البته این خندیدن، مصداق همان مثل معروف “کارم از گریه گذشته است …” بود!) از آن زمان تا به‌امروز

یکی از معضلات دائمی زندگی ما انسان‌ها، کم‌بود وقت است. همیشه وقت نداریم یا کم داریم و در مقابل، آدم‌هایی را می‌بینیم که این‌قدر وقت اضافی دارند که کاش می‌شد وقت‌ آن‌ها را خرید! اما اگر کمی منصفانه نگاه کنیم، می‌بینیم که کم در زندگی‌مان وقت تلف نمی‌کنیم و از آن مهم‌تر، بسیاری از اوقات روی کارهایی انرژی و وقت صرف می‌کنیم (و طبیعتا از کارهای دیگری عقب می‌مانیم) که نباید. پس این سؤال مهم مطرح می‌شود که از کجا بفهمم چه کاری را باید همین الان انجام دهم؟ خانم الیزابت گریس ساندرز در پاسخ به همین سؤال این‌جا روی سایت اینک‌دات‌کام سه قانون جالب را برای مدیریت زمان ارائه داده است:

اول ـ فیلتر اولویت‌ها را تعریف کنید: “هر فردی اولویت‌های خاص خودش را دارد. بنابراین اولین قدم در راه داشتن احساس خوب در مورد انتخاب‌های‌تان در زندگی، این است که صادقانه چیزهایی را برای شما از همه مهم‌ترند مشخص کنید. مثلا اولویت من در زندگی این‌گونه است:

زندگی معنوی —–> روابط انسانی —–> کسب و کار —–> سلامتی و شادی —–> نظم —–> تفریح

ممکن است ترتیب اولویت‌های شما مثل من باشد. ممکن هم هست کاملا متفاوت باشد؛ مثلا:

سلامتی و شادی —–> استارت‌آپ —–> لذت بردن —–> روابط انسانی —–> خدمت به جامعه.”

دوم ـ برای هر یک از اولویت‌ها، اقدامات لازم را فهرست کنید: “برای من، زندگی معنوی یعنی این‌که هر روز صبح کمی دعا کنم و مدیتیشن داشته باشم. اولویت روابط انسانی یعنی هر هفته حداقل سه بار دوستان‌م را ببینم. در مورد کسب و کار یا استارت‌آپ، ممکن است این اقدام اجرایی، کار کردن از ۸ صبح تا ۵ بعد از ظهر در پنج روز از هفته باشد.” و البته برای اولویت لذت بردن، من (مترجم) شخصا کتاب را پیشنهاد می‌کنم!

سوم ـ تمام تصمیمات را اول از فیلتر اولویت‌ها رد کنید و بعد تصمیم بگیرید: “بسیاری از کارهای ما در زندگی، روتین و مطابق همان فهرست گام دوم هستند. اما همیشه کارهایی هم هستند که به‌ناگاه در برابر ما قرار می‌گیرند و لازم است در مورد آن‌ها تصمیم بگیریم. لازم است این تصمیمات را از فیلتر اولویت‌ها بگذرانید تا برای انجام دادن آن‌ها یکی از سه گزینه‌ی “بلی / “نه” / “الان نه” را انتخاب کنید.” مثلا فهرست دوم اولویت‌ها را نگاه کنید: در این فهرست سلامتی و شادی بالاتر از استارت‌آپ قرار دارد. بنابراین اگر پاسخ‌گویی به نیاز یک مشتری نیازمند چند شب نخوابیدن و کار کردن شبانه‌روزی باشد، هر چقدر هم که آن مشتری، سودآور باشد، لازم است گزینه‌ی “نه” یا “الان نه” را انتخاب کنید!

نگاه جالبی است به زندگی و کار کردن. من خودم که همین الان دارم به نوشتن اولویت‌های زندگی خودم فکر می‌کنم …

دوست داشتم!
۱۵

یکی از معضلات دائمی زندگی ما انسان‌ها، کم‌بود وقت است. همیشه وقت نداریم یا کم داریم و در مقابل، آدم‌هایی را می‌بینیم که این‌قدر وقت اضافی دارند که کاش می‌شد وقت‌ آن‌ها را خرید! اما اگر کمی منصفانه نگاه کنیم، می‌بینیم که کم در زندگی‌مان وقت تلف نمی‌کنیم و از آن مهم‌تر، بسیاری از اوقات روی کارهایی انرژی و وقت

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

هوش اخلاقی: آن را دریابیم (افشین دبیری؛ مدیریت منابع انسانی)

با سندرم کارشیفتگی آشنا شویم (استاد پرویز درگی)

۷ نکته برای پرسنال‌ برندینگ درون سازمانی (امیر مهرانی؛ The Coach)

۶ دشمن ستون فقرات

خوردنی‌های خوش اخلاقی

استرس‌زدایی ظرف چند دقیقه

چقدر عزت نفس دارم؟

کشف راز گریه کردن در انسان‌ها/ گریه ابزاری برای ارتباط برقرار کردن

مدیریت و کارآفرینی:

نقش استراتژیک دفتر مدیریت پروژه در سازمان‌ها (محسن احمدی؛ گاه‌نوشته‌ها)

آینده پژوهی؛ مهندسی هوشمند آینده (استاد پرویز درگی)

محدودیت، محرک خلاقیت (میلاد اسلامی‌زاد؛ ۵۲ هفته با یو‌ایکس)

چگونه درآمد نامنظم خود را مدیریت کنید

سقوط بزرگ؛ پایان رویای اپل؟

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

۱۰ ترفند برای جستجوی حرفه‌ای در گوگل! – زومیت (عالی!)

۱۰ عادت برتر در دنیای فناوری که باید الگوی خود کنیم – زومیت

فروش آفیس ۲۰۱۳ مایکروسافت آغاز شد – زومیت

فناوری قابل اعتمادترین صنعت شد/ نمودار وضعیت ۱۰ صنعت

ابررایانه واتسون به مکتبخانه می‌رود (نارنجی)

گوگل اسلاید آفلاین می‌شود

اپرا قوی‌ترین مرورگر اینترنتی از نظر مقابله با سرقت هویت

خبرآنلاین – ابداع زبان برنامه نویسی جدیدی بنام “قلب” با خط عربی

فناوری همراه:

چرا آمریکایی‌ها از اندروید متنفرند و اپل را دوست دارند؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ترفندهای گوگل برای گسترش اندروید – وب شهر

تایزن: سلاح سرّی سامسونگ در نبرد پلت‌فرم‌ها – زومیت

لری پیج: گوگل با موتورولا صاحب فرصت های بی پایانی است (نارنجی)

در مراسم این شرکت اعلام شد: تغییر نام ریم به بلکبری (نارنجی)

تیم کوک می‌گوید نمایشگر بزرگ‌تر برای گوشی‌ها منطقی نیست – زومیت

لنوو به دنبال خرید RIM

رسانه‌های اجتماعی:

چگونه رسانه‌های اجتماعی می‌توانند شهرت شما را زیر سوال ببرند (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

Tim Berners-Lee: با اشتراک گذاری اطلاعات، دنیا را بهبود بخشید (iClub)

طرح جدید فیس‌بوک برای حفظ حریم خصوصی

خبرآنلاین – گوگل پلاس+ رتبه دوم شبکه های اجتماعی دنیا

صنعت فاوا در ایران:

اولین رگولاتور ایران: پروانه PAPها محدودیت تکنولوژی ندارد

۹۲ درصد ایرانی‌ها موبایل دارند

معرفی سرپرست جدید وزارت ارتباطات تا یکشنبه

راه‌اندازی سه موتور جست‌وجو و یک ایمیل در آینده نزدیک

الزام دستگاههای اجرایی به انتقال میزبانی تمام درگاهها به داخل کشور

اقتصاد:

یارانه به زنان یا از آن مردان (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (عااالی!)

مشکل تدریس اقتصاد کلان در ایران (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط)

خبرآنلاین – در نشست داووس چه گذشت؟

فرهنگ آمارسازی از روی شکم (یا آمارفارسی) (حجت قندی؛ اقتصادانه)

پلیس بیشتر، زندانی کمتر (حجت قندی؛ اقتصادانه)

خبرآنلاین – روند صعودی ارزش پول ملی کی می تواند آغاز شود؟

خبرآنلاین – ۱۰ صادرکننده بزرگ جهان

خبرآنلاین – بهشت سرمایه‌گذاری ۲۰۱۳ کجاست؟

اپل تنها با پول نقد خود می‌تواند اینتل یا کوالکام، ویزا، فیس‌بوک، یاهو، سیسکو یا بسیاری از شرکت‌های دیگر را بخرد – زومیت

موانع احیای صنایع برون‌سپاری شده

چرا شرکت‌ها باید در برون‌سپاری بیشتر دقت کنند؟ تولید در داخل یا خارج؟

خبرآنلاین – آزادسازی نرخ بلیت هواپیما در سال ۹۲

بانک مرکزی: پول جدید ایرانی در راه است – ( Tala.ir ) سایت طلا

اقتصاد آنلاین – پیش‌بینی اکونومیست از نرخ بیکاری ایران

خبرآنلاین – نهاوندیان اعلام کرد: زمان اجرای فاز دوم هدفمندی

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: هوش