باز هم تأخیر ناخواسته‌ای داشتیم. 🙁 اما هفته‌ی بسیار پرمحتوایی بود!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

رزومه چقدر در استخدام افراد موثر است؟ (بخوانید حتما. بسیار مهم!)

آیا بی‌حوصلگی و خستگی و تنبلی، می‌تواند در مواردی چیز خوبی هم باشد!؟ (یک پزشک)

دنیای چابک – فرآیند پذیرش مسئولیت

از آرزو به هدف (وفا کمالیان)

۹ پرسشی که ارزش شما در محل‌ کارتان را مشخص می‌کند (زومیت)

مدیریت کسب‌وکار:

ارتقای رشد از طریق نوآوری در مدل کسب‌وکار

مدیران آینده به چه چیزی اهمیت می‌دهند؛ سود یا هدف؟

دستیابی به موفقیت با تمرکز بر طراحی محصول

بازاریابی در گذرگاهی روبه‌صعود

۳۰ عادت روزانه کارفرمایان موفق ـ دیجیاتو

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

فراخوان شرکت در نخستین جشنواره کارآفرینی پل

فراخوان دعوت به همکاری صنایع فرهنگی و هنری

دعوت از خیران به سرمایه‌گذاری در فناوری

رییس صندوق تعداد متقاضیان صندوق نوآوری و شکوفایی در حد انتظار نیست

نرم‌افزاری‎ها همچنان دانش‎بنیان‎ محسوب نمی‌شوند

اقتصاد، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی:

اقتصاد ایران نامتعادل شده است؟ دشوارهای تأمین سرمایه در ایران

تحلیلی از آینده اقتصاد ایران (تحلیل پروفسور گری بکر برنده‌ی نوبل اقتصاد)

رنانی خداحافظی با نفت را محتمل خواند

کارمندان بیکار فقط کسب و کار مردم را مشکل می‌کنند. در ایران شرایط آلیس در سرزمین عجایب حاکم است (خواندنی)

عناصر مخل کسب‌وکار

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

گزارش جدید دولت از بیکاری فارغ‌التحصیلان

بورس منفی‌ترین بازار مالی ایران شد

ارتباطات در صدر؛ نفت ناموفق‌ترین در بهره‌وری

انتشار ۴۱ هزار میلیارد اسکناس و مسکوک

رشد اقتصادی تابستان ۳٫۷ درصد شد

فاوا در جهان:

از سیر تا پیاز؛ تمام چیزهایی که باید در مورد اینترنت اشیا (Internet of Things) بدانید (دیجیاتو)

خلاصه کنفرانس مایکروسافت در ۸ دقیقه [تماشا کنید] – دیجیاتو

مروری بر ویژگی های کلیدی ویندوز ۱۰ ـ دیجیاتو

آمازون فیلم می‌سازد

ایلان ماسک از پروژه‌ی ۱۰ میلیارد دلاری اینترنت ماهواره‌ای رونمایی کرد

فاوا در ایران:

نخستین کافه IT در ایران افتتاح شد

ایجاد بانک اطلاعات سرمایه‌گذاری در حوزه ICT

فراخوان مشاوره مرکز تحقیقات مخابرات برای صدور پروانه اپراتورهای CDN

تصویب بخش‌هایی از سیاست‌های ساماندهی خدمات پیامکی ارزش افزوده و انبوه

دستاوردهای موبایلی و اینترنتی دولت در سال ۹۳

فناوری همراه:

اپ استور اپل اینک حتی از هالیوود هم بزرگتر است (دیجیاتو)

جانشینی امن برای اسکایپ؛ مگاچت معرفی شد (دیجیاتو)

عینک گوگل فعلاً خداحافظ؛ اما سفر اینجا تمام نمی‌شود! (یک پزشک)

چرا مصرف‏‌کنندگان باید از بانکداری موبایل بهراسند؟

رسانه‌های اجتماعی:

فیس‌بوک، بنگاه اقتصادی عظیم با تاثیری ۲۲۷ میلیارد دلاری در اقتصاد جهان (زومیت)

فیس‌بوک فناوری‌های هوش‌مصنوعی خود را بصورت متن‌باز منتشر کرد (زومیت)

تنها ۹ درصد از کاربران گوگل پلاس فعال هستند (زومیت)

آمار و اطلاعات فاوا:

بازگشت رشد به بازار جهانی کامپیوترهای شخصی

نگاهی به آمار اینترنت، موبایل و شبکه‌های اجتماعی در سال ۲۰۱۴

رشد کند سرمایه‌گذاری جهانی در صنعت IT

بازار خدمات پردازش ابری عمومی در خاورمیانه رو به رشد است

درآمد ۷۵ میلیارد تومانی «ارشاد» از عوارض کالاهای IT

دوست داشتم!
۲

باز هم تأخیر ناخواسته‌ای داشتیم. 🙁 اما هفته‌ی بسیار پرمحتوایی بود! پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ

بدون استثنا مشتریان از مشاوران انتظار دارند “حرفه‌ای” باشند و این البته چندان هم غیرمنطقی نیست؛ اگر چه به‌‌ندرت این مسئله را درک می‌کنند که مشاوره ذاتا حرفه‌ای است بدون قانون‌مندی که هیچ مانعی برای ورود به آن وجود ندارد و هر کس می‌تواند خود را یک مشاوره‌ی مدیریت باتجربه جا بزند. در واقع در حوزه‌ی مشاوره برای کسب درآمد نیازی به داشتن شایستگی‌هایی مثل شناخت نسبی از کسب و کار، دانش و مهارت‌های لازم در زمینه‌ی کسب و کار و مدیریت نیست؛ چرا که یکی از رویکردهای معمول مشاوران برای تضمین کار خود وابسته ساختن آن به شایستگی‌های فنی و دانش‌شان در مورد آن صنعت است. بنگاه‌های مشاوره‌ی بزرگ متدولوژی‌های خاص خود را دارند. آن‌ها این متدولوژی‌ها را به‌عنوان آیین مذهبی خود برای تضمین دستیابی به سطح مشخصی از کیفیت، برای سازگار کردن رویکردها، برنامه‌ها و دستاوردهای مشاوران خود و به‌عنوان روشی برای تسهیل حاکمیت سازمانی (که چارچوب آن در پروژه‌های قبلی به آزمون گذاشته شده) در وجود مشاوران خود نهادینه می‌کنند. این‌گونه آموزش‌ها که معمولا در قالب کارآموزی‌ در پروژه‌های “درجه‌ی یک” و بزرگ به مشاوران ارائه می‌شود، به‌خوبی در چارچوب توسعه‌ی فردی مشاوران حرفه‌ای جای می‌گیرد و بخشی از فرایند گسترده‌تر مدیریت شایستگی‌های سازمانی است؛ فرایندی که عناصر آن عبارتند از:

  • شایستگی‌ها: مشاوران چگونه کارشان را انجام می‌دهند؛
  • عادت‌ها: مشاوران چگونه برای کار کردن آماده می‌شوند؛
  • مهارت‌ها: چه کارهایی را می‌توانند انجام دهند؛
  • دانش: چه چیزهایی را می‌دانند؛
  • نقاط تمایز: چه مزیت‌هایی یکتایی برای سازمان به‌ارمغان می‌آورند.

از نگاهی کلان‌نگر به نیازمندی‌های حرفه‌ای‌گری در صنعت مشاوره‌، گفته شده که ۸ ویژگی زیر برای دستیابی به اهداف توسعه‌ی حرفه‌ای مشاوران ضروری هستند:

  • شایستگی، عادت، مهارت و دانش (چنان‌‌که در بالا اشاره شد)؛
  • متعهد بودن به آگاهی از آخرین روندهای پیش‌رفت‌ در این حرفه و حوزه‌های دانشی مرتبط با آن‌ها برای به‌روز بودن و دستیابی به بهترین تجارب موجود؛
  • آشنایی با خدمات و ترجیحات مورد انتظار جامعه‌ی هدف؛
  • داشتن رویکرد حرفه‌ای همراه با رعایت اصول اخلاقی و استانداردهای حرفه‌ای؛
  • داشتن نظم شخصی و خویشتنداری؛
  • قابل اعتماد و رازدار بودن؛
  • بی‌طرفی و واقع‌بینی؛
  • انعطاف‌پذیری، کیفیت و “به قیمت ارزیدن”.

اما توسعه‌ی فردی مشاوران مدیریت در عمل چطور باید اتفاق بیفتد؟ با بخش‌ بعدی این مقاله همراه باشید!

دوست داشتم!
۸

بدون استثنا مشتریان از مشاوران انتظار دارند “حرفه‌ای” باشند و این البته چندان هم غیرمنطقی نیست؛ اگر چه به‌‌ندرت این مسئله را درک می‌کنند که مشاوره ذاتا حرفه‌ای است بدون قانون‌مندی که هیچ مانعی برای ورود به آن وجود ندارد و هر کس می‌تواند خود را یک مشاوره‌ی مدیریت باتجربه جا بزند. در واقع در حوزه‌ی مشاوره برای کسب درآمد

“بازی من زیر نظر گواردیولا تهاجمی‌تر نشده است؛ چون من فصل گذشته بیش‌تر گلزنی می‌کردم ولی امسال بازی من تغییر کرده و متفاوت شده. راستش را بخواهید پست بازی من آنقدرها هم تغییر نکرده. پپ گواردیولا از کیفیت فوتبالی من آگاه است و می‌داند که من در جناح راست بازی می‌کنم. شاید بازی ما کمی متفاوت بود؛ ولی فکر می‌کنم در مجموع بخش عمده‌ای از بازی و نقش من مثل قبل است.” (فیلیپ لام؛ این‌جا)

پپ فصل گذشته پست فیلیپ لام را تغییر داد و او را از دفاع راست به خط هافبک آورد. به‌گواه نظر کارشناسان، لام در این پست جدید توان‌مندی‌های جدیدی را از خودش به‌نمایش گذاشت و حتی به باور بسیاری، دلیل بازی‌های درخشان لام در جام جهانی همین تغییر پست او بود. اما خود لام حرف جالبی زده است. او می‌گوید حس من این است که بازی‌ام متفاوت شده‌؛ اما من در شیوه‌ی فوتبال بازی کردن‌م تغییر خاصی حس نمی‌کنم!

کار ره‌بران بزرگ در ایجاد تغییرات ماندگار در درون انسان‌ها همین است. آن‌ها عمل‌کرد و نتایج آدم‌ها را تغییر می‌دهند، بدون این‌که خود آن‌ها تغییر محسوسی را در شیوه‌ی کار کردن خود حس کنند. بزرگ‌ترین مانع در پذیرش تغییر توسط آدم‌ها همین است: این‌که می‌خواهیم آدم‌ها را تغییر بدهیم نه عمل‌کرد و رفتارشان را. وقتی به ایجاد تغییر از این زاویه نگاه کنیم به نقش مهم “تمرین” پی می‌بریم: تمرین روش‌های درست به‌تدریج ـ به‌شکل آگاهانه و یا حتی ناآگاهانه ـ باعث شکستن عادت‌ها و ذهنیت‌های نادرست و از آن‌جا تغییر عمل‌کردها و رفتارها می‌شود.

دوست داشتم!
۵

“بازی من زیر نظر گواردیولا تهاجمی‌تر نشده است؛ چون من فصل گذشته بیش‌تر گلزنی می‌کردم ولی امسال بازی من تغییر کرده و متفاوت شده. راستش را بخواهید پست بازی من آنقدرها هم تغییر نکرده. پپ گواردیولا از کیفیت فوتبالی من آگاه است و می‌داند که من در جناح راست بازی می‌کنم. شاید بازی ما کمی متفاوت بود؛ ولی فکر می‌کنم

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

۶ تله ذهنی که زندگی‌تان را نابود می‌کند (عاااااااااالی!)

آداب پوشش در محل‌کار؛ سرکار چه‌ بپوشیم؟

در باب شنیدن (امیر مهرانی؛ The Coach) (عااالی!)

یک قدم اضافه برای پیشرفت (نادر خرمی راد)

آستانه‌ی ابهام (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

مدیریت کسب‌وکار:

چگونگی انتخاب درست یک استراتژی رشد (عالی!)

مطالعه موردی‌ بررسی فرایند بهینه‌سازی بازاریابی در آکواریوم جورجیا (مصطفی لامعی)

دوسوتوانی سازمانی چیست؟

۱۰ درس بزرگ بیزینسی از سال ۲۰۱۴ (بیزینس ترندز)

۵ اکتشاف برتر عصب شناسی در سال ۲۰۱۴ (استاد پرویز درگی)

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

مدل تجاری انسان با انسان یا H2H (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

وان‌پلاس چگونه با هزینه ۳۰۰ دلاری تبلیغات موفق به فروش یک میلیون تلفن هوشمند شد؟ (دیجیاتو)

سیلیکون ولی چگونه نام‌گذاری شد؟

معاون علمی و فن‌آوری رییس‌جمهور: تجاری‌سازی تکنولوژی با رانت و بودجه دولتی اتفاق نمی‌افتد

پیش‌بینی ایجاد ۲۰ هزار شرکت دانش‌بنیان تا پایان برنامه پنجم در کشور

اقتصاد، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی:

آینده ما (یادداشت خواندنی دکتر محمود سریع‌القلم)

اقتصاد ایران گرفتار روزمرگی (سخنرانی جذاب دکتر محسن رنانی)

اسلایدهای تامین سرمایه در گردش (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

جهش قیمت مسکن در سال ۱۳۹۵

پاورپوینت‌های همایش اقتصاد ایران

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

اقتصاد ایران درگزارش‌ تئوریسین بانک‌مرکزی

رئیس مرکز آمار هنوز در نقطه بحران بیکاری هستیم نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۰ سال ۲۱ درصد است

پول‌دار‌ها چند برابر فقرا هزینه می‌کنند؟

پیش‌بینی‌ بانک‌ جهانی‌ از اقتصاد ۲۰۱۵ ایران

دارایی‌های خارجی بانک‌ مرکزی چقدر است؟

فاوا در جهان:

CES 2015 بزرگ‌ترین نمایشگاه تاریخ لقب گرفت

پیش‌بینی‌هایی برای صنعت بازی‌های ویدیویی در سال ۲۰۱۵ (زومجی)

حمله‌های سایبری به کامپیوترها به بیشترین سطح در طول تاریخ دیجیتال رسیده است (دیجیاتو)

شرکت اینتوئیت راهکار حسابداری ویژه‌ای برای فعالیت‌های خوداشتغالی عرضه کرد

گوگل مپ دقتش را مدیون چیست؟ (دیجیاتو)

فاوا در ایران:

رئیس پلیس فتای تهران: وقوع جرم اینترنتی تصاعدی است – ایستنا

پیشنهادی در خصوص فراخوان حمایت از طرح‌های فناورانه

اصول حاکم بر صدور پروانه ارتباطات ثابت تصویب شد

پیاده‌سازی پایلوت شبکه ملی اطلاعات در قم

مقررات نام‌های دامنه‌ تدوین می‌شود

فناوری همراه:

این جدید‌ترین نمونه مفهومی گوشی ماژولار پروژه آرا گوگل است (فارنت)

دوره‌ی آزمون و خطای عینک گوگل به پایان رسید (زومیت)

در‌های اپلیکیشنِ کلاس درس گوگل به روی اندروید و iOS باز شد (زومیت)

سونی بخش موبایلش را به فروش می‌گذارد

تعداد اپلیکیشن های موجود در گوگل پلی از اپ استور پیشی گرفت (دیجیاتو)

رسانه‌های اجتماعی:

آیا محدودسازی شبکه‌های مجازی، منجر به ارتقای سطح کاربری اینترنت خواهد شد؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

سال ۲۰۱۵؛ سال یادگیری رفتار هوشمندانه درشبکه‌های اجتماعی (شبنم کهن‌چی)

محققان موفق شدند براساس لایک‌‌های کاربر، شخصیت وی را حدس بزنند – زومیت

۱۲ پیش‌بینی از شبکه‌های اجتماعی در سال ۲۰۱۵

آمار و اطلاعات فاوا:

کسب و کارها امسال ۶۲۰ میلیارد دلار در بازار نرم‌افزارهای کسب و کار هزینه می‌کنند

ارزش بازار جهانی IT امسال به ۳٫۸ تریلیون دلار می‌رسد

روند افزایش درآمد اینترنت موبایلی نسبت به پیامک در اپراتورهای جهان

ارزش تراکنش‌های بین بانکی شتاب به بیش از هزار میلیارد تومان رسید

سهم معاملات‌آنلاین بورس ۶۹ درصد شد

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

و داستان به این‌جا رسید که قرار شد رؤیاهای‌م را زندگی کنم. 🙂 این اولین باری نبود که چنین تصمیمی می‌گرفتم. پیش از این تصمیم هم چند باری تصمیمی گرفته بودم که ایده‌های‌م را در عمل اجرا کنم؛ اما تقریبا جز گزاره‌ها هیچ کدام به نتیجه‌ی خاصی نرسیده بودند. بارها فکر کردم چرا؟ من متوجه شدم که دو مشکل اصلی‌ دارم:

۱- تمام نکردن کارهایی که شروع می‌کنم.

۲- شروع نکردن کارهایی که باید آغازشان کرد.

اما چرا؟ دلایل مختلفی برای این موضوع وجود داشته که موضوع یادداشت این هفته مهم‌‌ترینِ آن‌ها است و هفته‌های بعد به دیگر دلایل مهمی می‌رسیم که من کشف‌شان کرده‌ام.

دست کم از سال ۹۰ برای اجرای برخی ایده‌های‌ام در فضای مجازی در قالب کسب‌وکار شروع به تلاش کرده‌ام. اما یک نکته همیشه در کارهایی که شروع کردم برای‌م جزو اصول بدیهی محسوب می‌شد: من ایده‌پرداز خوبی هستم؛ اما مجری خوبی نیستم. به‌جای آن، برند شخصی و شبکه‌ی ارتباطی خوبی از افراد متخصص ـ به‌ویژه در حوزه‌ی فنی ـ دارم که می‌توانم از این روابط برای اجرای ایده‌های‌م و راه‌ انداختن کسب‌وکارم استفاده کنم. چشم‌انداز مسیر همیشه بسیار مثبت به‌نظر می‌رسید؛ اما حالا بعد از مدت‌ها تلاش به‌صراحت اعتراف می‌کنم هیچ یک از چیزهایی که من فکر می‌کردم، در عمل کار نکردند. اما از آن مهم‌تر نکته‌ی دیگری بود که بعدها متوجه شده بودم تا این‌که …

روزی خدمت دوست بزرگوارم آقای مدیرعامل بودم و با هیجان بسیار برای ایشان تعریف کردم که: “یک ایده‌ی بسیار جذاب دارم. یک روش نوآورانه‌ی آموزشی که می‌ترکاند!” بعد برای آقای مدیرعامل توضیح دادم که این ایده دقیقا چیست و چرا و چطور کار می‌کند. آقای مدیرعامل از من پرسید: “عالیه؛ خوب چطوری می‌خواهی اجرای‌ش کنی؟” گفتم: “قرار شده با تیم فنی شرکت یکی از دوستان‌م این کار را انجام بدیم. خیلی خوبه این روش، چون هزینه‌ای برای من نداره عملا و من روی ایده‌پردازی‌م متمرکز می‌شم.” آقای مدیرعامل گفت: “من تجربه‌‌ام نشون می‌ده که باید خودت بری وسط گود برای اجرا کردن‌ش. اگر این ایده خیلی خوبه و به اون اعتقاد داری، چرا نمی‌خواهی روی این ایده سرمایه‌گذاری کنی؟ فکر می‌کنی اون شرکت با این توضیحاتی که برای من دادی این پروژه را در اولویت کارهای خودش قرار می‌ده؟” هاج و واج آقای مدیرعامل را نگاه کردم. ضربه‌ی شدیدی به “چینی نازک” باورهای من درباره‌ی چگونگی راه انداختن کسب‌وکار مبتنی بر یک ایده‌‌ی نوآورانه وارد شده بود. اما آقای مدیرعامل جمله‌ی کوبنده‌ی دیگری را هم آماده کرده بود: “ایده‌ات را اول به خودت بفروش و حاضر باش روی اون وقت و سرمایه صرف کنی، بعد به‌سراغ دیگران برو!”

چند روزی تمام‌ وقت‌م را به حرف‌های آقای مدیرعامل فکر می‌کردم، به‌ویژه جمله‌ی آخر که دوباره من را متوجه یک پیش‌فرض اشتباه در تفکرم کرده بود: “برج عاج‌نشین بودن.” من برای اجرای کوچک‌ترین ایده‌ام همیشه دنبال دیگری بودم که آن را اجرا کند و از آن‌جایی که خیلی وقت‌ها فرد به اهمیت و ماهیت ایده آگاهی چندانی نداشت، عملا هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. اما آخر چرا؟

تا اواخر سال ۱۳۹۰ که در محل کار اول‌م کار می‌کردم، خودم را یک مشاور متعهد تمام‌وقت به آن شرکت می‌دانستم. تمام ایده‌های‌م را در سبد شرکت محل کارم می‌چیدم و هیچ کدام‌شان هم به‌دلایل مختلف به نتیجه نمی‌رسید! سال ۱۳۹۱ را که در محل کار جدیدم شروع کردم، کم‌کم فرصت کار کردن به‌صورت مستقل و خارج از کار شرکتی هم برای من فراهم شد. در فاصله‌‌ی بهار ۱۳۹۱ تا زمستان ۱۳۹۲ بیش از ده پروژه‌ی مستقل مشاوره را به‌سرانجام رساندم که اگر چه اغلب آن‌ها بسیار کوچک بودند و درآمد چندان بالایی هم برای من نداشتند؛ اما تجاربی بسیار گران‌بها برای من به‌همراه داشتند. مهم‌ترین تجربه هم به‌سادگی این بود که: “می‌شود و می‌توانم برای دیگران هم کار نکنم!” تجربه‌ی مذاکره برای گرفتن پروژه‌های مشاوره‌ی مختلف، تجربه‌ی مدیریت پروژه و تعامل با مشتری به من نشان داد که خودم هم می‌توانم یک کار را از ابتدا شروع کنم و به‌پایان برسانم (در محل کار قبلی من همیشه یک کارشناس عالی بودم نه یک مدیر خوب!)

اما هنوز یک جای کار می‌لنگید. من به ایده‌ام اعتقاد داشتم و توان اجرای آن (جز در مورد مسائل فنی مثل طراحی وب و اپلیکیشن) را در خود می‌دیدم؛ اما هم‌چنان حاضر نبودم روی ایده‌ام وقت و سرمایه‌ام را بگذارم. هنوز به قول آقای مدیرعامل نتوانسته‌ بودم ایده‌ام را به خودم بفروشم. چرا؟ هفته‌ی بعد برای‌تان خواهم نوشت.

پ.ن. برای مطالعه‌ی تمامی قسمت‌های این مجموعه یادداشت‌ها به این‌جا مراجعه کنید.

دوست داشتم!
۱۴

و داستان به این‌جا رسید که قرار شد رؤیاهای‌م را زندگی کنم. 🙂 این اولین باری نبود که چنین تصمیمی می‌گرفتم. پیش از این تصمیم هم چند باری تصمیمی گرفته بودم که ایده‌های‌م را در عمل اجرا کنم؛ اما تقریبا جز گزاره‌ها هیچ کدام به نتیجه‌ی خاصی نرسیده بودند. بارها فکر کردم چرا؟ من متوجه شدم که دو مشکل اصلی‌

این آگهی مربوط به شرکتی است که چند نفر از دوستان خوب من آن را اداره می‌کنند:

شرکت وندا به عنوان یک شرکت با همکاران پویا و پرانرژی در تولید نرم‌افزارهای سفارش مشتری از حضور افراد علاقمند، فعال و با انگیزه پیشرفت در تیم‌های کاری خود استقبال می‌کند.

اگر برای هر یک از فرصت‌های همکاری در این آگهی خود را آماده و حرفه‌ای می‌دانید از شما می‌خواهیم تا خلاصه‌ای از سوابق شغلی و تجربیات کاری خود را برای ما (به نشانی CV@Vanda.So) ارسال کنید تا پس از بررسی‌های اولیه با شما تماس گرفته شود.

۱. برنامه‌نویس و توسعه دهنده وب

مسلط به C#, ASP.NET MVC

مسلط به مفاهیم شی‌گرایی

مسلط به HTML, JavaScript, CSS

۲. برنامه‌نویس موبایل (Android یا iOS)

شرکت وندا بر آن است تا ضمن رعایت اصول اخلاق حرفه‌ای در تولید نرم‌افزارهای مورد درخواست مشتریان به ارتقا دانش اعضای تیم‌های کاری خود اقدام کرده و رشد خود را هم‌زمان با رشد دانشی و مهارتی اعضای تیم‌های کاری خود بپیماید.

پ.ن. اگر با دیدن این آگهی برای وندا رزومه ارسال کردید لطفا در متن ایمیل‌تان به “گزاره‌ها” اشاره‌ای بکنید که بدانیم این آگهی اثربخش بوده. موفق باشید!

دوست داشتم!
۴

این آگهی مربوط به شرکتی است که چند نفر از دوستان خوب من آن را اداره می‌کنند: شرکت وندا به عنوان یک شرکت با همکاران پویا و پرانرژی در تولید نرم‌افزارهای سفارش مشتری از حضور افراد علاقمند، فعال و با انگیزه پیشرفت در تیم‌های کاری خود استقبال می‌کند. اگر برای هر یک از فرصت‌های همکاری در این آگهی خود را

یکی از مشکلات اساسی در پروژه‌های مشاوره به‌دلیل ماهیت نسبتا غیرملموس آن‌ها، روش محاسبه‌ی هزینه‌ی این پروژه‌ها است. دستاورد پروژه‌های مشاوره‌ی مدیریت، عموما از نوع نرم‌افزاری و فکرافزاری است و در نتیجه، نمی‌توان از روش‌های معمول محاسبه‌ی قیمت تمام شده برای برآورد هزینه‌ی آن‌ها استفاده کرد. هم‌چنین لازم است ارزش بالای دانش تخصصی که مشاور در طول دوره‌ی فعالیت خود به‌دست آورده و آن را در قالب فعالیت‌های پروژه به کارفرما منتقل می‌کند نیز باید به‌نوعی در محاسبه‌ی هزینه‌ی پروژه در نظر گرفته شود. در این بخش به‌صورت مختصر به روش‌های محاسبه‌ی قیمت پروژه‌های مشاوره اشاره می‌شود. گفتنی است که برخی از این روش‌ها در حال حاضر در ایران معمول‌اند و برخی از آن‌ها نیز نسبتا جدیدند و استفاده از ‌آن‌ها به مشاورین و کارفرمایان پیشنهاد می‌شود.

به‌صورت کلی ساختار هزینه‌ای خدمات مشاور در حالت کلی می‌تواند به یکی از اشکال زیر باشد:

  • دریافت هزینه براساس کارکرد ساعتی یا مبتنی بر زمان: این روش پرکاربردترین شکل محاسبه‌ی هزینه‌های مشاوره است. در این حالت هزینه‌ی کلی خدمات عبارت است از حاصل‌ضرب دستمزد ساعتی / زمانی (مثلا روزانه یا ماهانه‌ی) نیروی انسانی درگیر در پروژه در تعداد ساعات / میزان زمان برآورد شده برای انجام پروژه. به‌علاوه‌ی هزینه‌های سربار مشاور (مثل هزینه‌ها‌ی بیمه و مالیات، رفت و آمد و …)؛
  • دریافت هزینه‌ی ثابت: در این روش یک مبلغ کلی برای ارایه‌ی خدمات مشاوره و فارغ از میزان ساعات صرف شده برای انجام پروژه در نظر گرفته می‌شود.
  • دریافت سرجمع هزینه‌ها: این روش ترکیب دو روش هزینه براساس زمان و هزینه‌ی ثابت است. در این حالت مشتری براساس کارکرد زمانی هزینه‌ها را پرداخت می‌کند؛ اما کل هزینه‌ها نمی‌تواند از یک مبلغ کلی بالاتر رود. این روش برای اعتمادسازی نزد مشتریان و هم‌چنین صرفه‌جویی در هزینه‌های مشتری به‌کار می‌رود.
  • دریافت هزینه‌ها به‌صورت مشروط: در این روش مشاور هزینه‌ی خدمات مشاوره را در صورت موفق بودن پروژه یا ارایه‌ی نتایج مورد انتظار از مشتری دریافت می‌کند. این روش در مشاوره‌ی تأمین سرمایه‌ به‌کار می‌رود.
  • هزینه‌ی نگهداشت مشاور: در این روش مشتری یک هزینه‌ی کلی را برای آماده نگه‌ داشتن مشاور برای ارایه‌ی خدمات پرداخت می‌کند. این هزینه بدون توجه به استفاده‌ یا عدم استفاده‌ی مشتری از خدمات پرداخت می‌شود. این روش زمانی به‌کار می‌رود که مشاور بخواهد گروهی از خدمات را براساس هزینه‌ی ثابت در یک دوره‌ی زمانی مشخص به مشتری ارایه کند.
  • دریافت سهام: در این روش مشاور در ازای ارایه‌ی خدمات مشاور در کسب و کار مشتری شریک می‌شود. این روش عموما در ارایه‌ی مشاوره به بنگاه‌های تازه تأسیس یا در حال سقوط به‌کار می‌رود و باعث ایجاد روابط درازمدت میان دو بنگاه می‌شود.
  • پرداخت با تأخیر: وقتی مشتری نقدینگی لازم را برای پرداخت هزینه‌های پروژه نداشته باشد از این روش استفاده می‌شود. در این روش پس از یک دوره‌ی زمانی مشخص مشتری باید هزینه‌ها را به‌علاوه‌ی سود آن‌ها (براساس نرخ بهره‌ی بازار در زمان مذاکره یا نرخ بهره‌ی روز بانکی) پرداخت نماید.
  • هزینه‌ی وفاداری: این روش وقتی استفاده می‌شود که مشاور گروهی از خدمات مشخص‌نشده از قبل را در طی یک دوره‌ی زمانی به مشتری ارایه می‌کند. در این روش به‌عنوان مثال یک تا سه درصد از فروش خالص در یک بازه‌ی زمانی سه تا پنج ساله بنگاه مشتری به مشاور پرداخت می‌شود.

در هر حال نقش تجربه و بهینه‌کاوی و مهم‌تر از آن استراتژی مشاور برای همکاری با کارفرما را نباید هرگز فراموش کرد. قیمت انجام پروژه خروجی نظر کارشناسی مشاور است و نه لزوما نتیجه‌ی فرمول‌های محاسباتی. در مورد استراتژی‌های قیمت‌دهی مشاوران مدیریت در آینده‌ی نزدیک خواهم نوشت.

پ.ن. اگر کمی دقت کنید می‌بینید که عموم مشاوران و آزادکاران (فریلنسرها) هم می‌توانند از این روش‌ها برای محاسبه‌ی قیمت پروژه‌های خود استفاده کنند.

دوست داشتم!
۹

یکی از مشکلات اساسی در پروژه‌های مشاوره به‌دلیل ماهیت نسبتا غیرملموس آن‌ها، روش محاسبه‌ی هزینه‌ی این پروژه‌ها است. دستاورد پروژه‌های مشاوره‌ی مدیریت، عموما از نوع نرم‌افزاری و فکرافزاری است و در نتیجه، نمی‌توان از روش‌های معمول محاسبه‌ی قیمت تمام شده برای برآورد هزینه‌ی آن‌ها استفاده کرد. هم‌چنین لازم است ارزش بالای دانش تخصصی که مشاور در طول دوره‌ی فعالیت خود

“پیروزی یک بر صفر آرسنال در خانه بروسیا دورتموند به اعتقاد رومن وایدنفلر «ناعادلانه» بود. دورتموند در اکثر دقایق بازی حاکم میدان بود؛ اما تنها گل آرون رمزی نتیجه را تعیین کرد. دروازه‌بان ۳۳ ساله‌ی دورتموند پس از مسابقه گفت: «کمی بی‌عدالتی شد. اما ما در لندن آن اندکی شانس را داشتیم که امروز تاوانش را دادیم. ما به‌سرعت در بازی جا افتادیم و موقعیت‌هایی عالی داشتیم؛ اما اراده لازم در لحظات سرنوشت‌ساز را نداشتیم. ما به‌اندازه کافی انرژیک نبودیم و همیشه تلاش کردیم زیبا بازی کنیم و مرتبا پاس پشت پاس بدهیم.”(این‌جا)

وایدنفلر در مورد یک بازی رقابتی به نکته‌ای اشاره کرده که امروز بعد از تجربه‌‌ی چند سال “تلاش برای رسیدن” عمیقا معتقدم بزرگ‌ترین مانع بر سر راه رسیدن به اهداف و موفقیت است: “تردید!” در مسیر حرکت به‌سوی هدف‌ها سختی‌های بسیاری پیش می‌آیند که هر کدام برای ناامید و دل‌سرد شدن‌مان کافی‌اند. شکست خوردن در امتحان کردن انواع راه‌های تحقق یک آرزو در جای خودش معضل بسیار مهمی است. بارها و بارها افرادی را دیده‌ام که توان و استعداد و حتی منابع مورد نیاز را برای انجام یک کار بزرگ را در اختیار داشته‌اند و تنها باید یک تصمیم بزرگ می‌گرفتند؛ اما نتوانسته‌اند. مسئله در بسیاری از موارد، نخواستن و نتوانستن نیست؛ بلکه “تردید” است: تردید در پذیرش ریسک آغاز کردن و تردید در ادامه دادن در زمانه‌ی تاریکی‌ها و شکست‌ها.

شاید این تک‌بیت حافظ خلاصه‌ی حال افرادی باشد که راه دشوار “رفتن تا رسیدن” را تا پایان طی کرده‌اند:

در ره منزل لیلی که خطرهاست به‌جان / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی!

دوست داشتم!
۶

“پیروزی یک بر صفر آرسنال در خانه بروسیا دورتموند به اعتقاد رومن وایدنفلر «ناعادلانه» بود. دورتموند در اکثر دقایق بازی حاکم میدان بود؛ اما تنها گل آرون رمزی نتیجه را تعیین کرد. دروازه‌بان ۳۳ ساله‌ی دورتموند پس از مسابقه گفت: «کمی بی‌عدالتی شد. اما ما در لندن آن اندکی شانس را داشتیم که امروز تاوانش را دادیم. ما به‌سرعت در

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

راندمان، سکته قلبی، کنترل پروژه (نادر خرمی راد) (عااااااااااااااااالی!)

چگونه بر تنبلی غلبه کنیم (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااالی!)

توصیه‌های شغلی به دهه هفتادی‌ها (برای همه لازمه البته توجه به این نکات!)

تفاوت نوک حمله و دفاع (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۶۱ درصد کارمندان ایمیل را مهم‌ترین ابزار ارتباطی سازمانی می‌دانند

مدیریت کسب‌وکار:

درس های آلکس فرگوسن برای موفقیت در کسب و کار

روز بدون ایمیل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

استراتژی اقیانوس آبی: چگونه بدون رقابت کردن برنده شویم (مصطفی لامعی)

راه‌های تعامل با ذی‌نفعان سختگیر

هشت درس در مدیریت برند جهانی از مدرسه کسب و کار هاروارد ـ DoNext (کشف این هفته)

تجاری‌سازی و استارت‌آپ:

تبلیغات آنلاین در حال رشد سریع

تمرکز بر فروش دیجیتالی فیلم و موسیقی

جزئیات آئین‌نامه جدید مشاغل خانگی

معافیت‌های مالیاتی شرکت‌های دانش‌بنیان را اجرا می‌کنیم

اعلام نحوه لیزینگ محصولات دانش بنیان با نرخ ۱۲ درصد

اقتصاد، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی:

با رأی نمایندگان بانک مرکزی موظف به تأمین سرمایه در گردش واحدهای صنعتی و تولیدی شد (طرح بسیار مهمی‌ه اگر درست اجرا بشه!)

مواردی که پیش از سرمایه‌گذاری باید در نظر بگیرید

نفت و روبل روسیه‎ (علی دادپی؛ سر چهارراه فرصت)

تنها راهنمای ثروت که به آن نیاز داریم

ارزیابی مسعود نیلی از اقتصاد ایران

آمار و اطلاعات کسب‌وکار و اقتصاد:

کیفیت زندگی شهرنشینان به زبان عدد

رشد ۵۳‌ درصدی درآمدهای‌ مالیاتی

هر ایرانی سالانه چقدر برای خرید لباس هزینه می‌کند؟

ایران‌ در‌ جایگاه ۱۲۰ رتبه‌بندی‌ نوآوری‌ دنیا قرار‌گرفت

بودجه عمرانی کشور فدای یارانه نقدی یارانه نقدی مقابل توسعه اقتصادی

فاوا در جهان:

پنج تکنولوژی ۲۰۱۵ آینده را تغییر می‌دهند

مدیر عامل علی بابا، مرد سال ۲۰۱۴ از نگاه مجله تایم ـ دیجیاتو

پُر درآمدترین و کم درآمدترین مدیران عامل دنیای فناوری (زومیت)

با کاربردی‌ترین ابزارهای وب در سال ۲۰۱۴ آشنا شوید (دیجیاتو)

کیک‌استارتر سکوی پرتاب بازی‌های مستقل (زومیت)

فاوا در ایران:

ورود اپراتورهای مجازی راهبرد قطعی رگولاتوری است

احتمال استفاده از کیوسک تلفن برای وای‌فای

شرکت زیرساخت باید ۸۹ درصد سود سال آینده دولت از محل بنگاه‌های دولتی ICT را تأمین کند

تدوین ۵ سناریوی پول مجازی در کشور

پروژه اتصال فیبرنوری به منازل در آستانه تعلیق: اخطار به اپراتور چهارم

فناوری همراه:

رشد ۵۰ درصدی خریدها از اپ استور در ۲۰۱۴ سودی ۱۵ میلیارد دلاری عاید اپل و دولوپرها کرده است (دیجیاتو)

آمار و اطلاعات فاوا:

رشد ۰٫۵ درصدی درآمد اپراتورهای جهان در نیمه اول ۲۰۱۴

دوست داشتم!
۲

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و

داستان به این‌جا رسید که من تصمیم گرفتم گرفتار وادی شک نمانم و دوباره کارمند شوم. در یک پروژه‌ی جذاب و بزرگ مشغول کار تحلیل کسب‌وکار (در معنای تحلیل و طراحی نرم‌افزاری‌ش) شدم. من که قرار نبود دیگر کاری جز طراحی کسب‌وکار، مدل کسب‌وکار و استراتژی انجام دهم، دوباره جامه‌ای را پوشیدم که در انتهای سال ۹۰ با طیب خاطر از تن بیرون آورده بودم و عطای کار کردن در آن حوزه را به لقای‌ش بخشیده بودم. کار شروع شد. با یک استاندارد جدید تحلیل کسب‌وکار آشنا شدم که قبلا اسم‌ش را هم نشنیده بودم. وعده‌های بسیاری گرفتیم که قرار است چنین کنیم و چنان شود. اما هر چه از کار گذشت، دل‌سردتر می‌شدم. تعریف پروژه از نظر من اشتباه بود، کارفرما اعتماد چندانی به تیم مجری پروژه نداشت و اطلاعاتی در اختیار تیم نمی‌گذاشت و چالش‌های اداری بین مدیریت پروژه و مدیریت سازمانی که پروژه در آن تعریف شده بود سرعت‌گیر جدی کار بود. از همه مهم‌تر من دیگر تحمل کار کردن در سیستم اداری و تن دادن به نظم اداری را نداشتم. 🙂 (این آخری همیشه یکی از مشکلات جدی من در کار کردن بوده!)

روزی از روزهای ابتدایی اسفند ماه به ما اعلام شد که پروژه تا اطلاع ثانوی متوقف است. هفته‌ی بعدش جلسه‌ای اضطراری در محل دفتر پروژه برگزار شد و مدیران پروژه اعلام کردند به‌دلیل مشکلاتی که در بالا نوشتم از همکاری در پروژه انصراف داده‌اند. فرصت باری من هم غنیمت بود و تصمیم گرفتم کار را در آن پروژه ادامه ندهم. به این ترتیب بود که این تجربه‌ی کارمندی من هم به‌پایان رسید.

حالا وارد فضای تاریکی شده بودم که در آن هیچ چیزی در مورد آینده مشخص نبود. در آستانه‌ی سی سالگی با تجربه‌ی هشت سال و اندی کار کردن در حوزه‌های مختلف کاری و با داشتن ایده‌هایی بسیار زیاد برای راه‌اندازی کسب‌وکار دچار سرگیجه‌ی جدی شده بودم: “گام بعدی چیست؟” نشانه‌ها دوباره به‌سراغم آمدند. همان روز یکی از مجلات مدیریتی را ورق می‌زدم که به مصاحبه‌ی یکی از کارآفرینانی که به‌صورت اتفاقی از نزدیک می‌شناختم‌شان برخورد کردم. مصاحبه‌گر از ایشان پرسیده بود فکر می‌کنید چه عاملی باعث موفقیت شما شده؟ آقای کارآفرین لابد بعد از کمی فکر نفس عمیقی کشیده بود و گفته بود: “فکر می‌کنم یک تصمیم ساده باعث موفقیت من شد: این‌که با وجود نیاز مالی که داشتم تصمیم گرفتم “آب باریکه‌ی حقوق کارمندی” را از زندگی‌ام حذف کنم.” این جمله‌ی ساده روی من بسیار تأثیر گذاشت. به‌یاد آوردم که اولین اصل ادبیات کارآفرینی پذیرش ریسک است. بعد به‌یاد حرف‌های استاد افتادم که به من گفته بودند مرد عمل باش نه حرف زدن. 🙂 حالا وقت یک تصمیم بزرگ بود!

از این‌جا به‌بعد داستان پر از دست‌انداز می‌شود: چند تجربه‌ی ناموفق برای راه‌اندازی شرکت، طولانی شدن زمان رسیدن ایده‌ها به نتیجه و دردسرها و مشکلات این مسیر، فشار انتظارات و انرژی‌های منفی خانواده و دوستان، حس تنهایی و درماندگی و بالا و پایین شدن روحیه و توان و انگیزه و البته مشکلات مالی ناشی از نداشتن شغل با درآمد ثابت و بدقولی کارفرماهای پروژه‌ها، تنها بخشی از مشکلاتی هستند که در این حدود یازده ماه با آن‌ها مواجه شده‌ام. در مقابل البته دست‌آورد بزرگ هم کم نداشتم:

  • تجربه‌ی دیدن “نادیدنی‌ها”ی دنیای کسب‌وکار؛
  • دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های بزرگ و حل آن‌ها؛
  • کشف اهمیت شاخه‌هایی از علم مدیریت که قبلا اصلا به آن‌ها علاقه‌ای نداشتم (به‌ویژه: مذاکره، ره‌بری و مدیریت مالی)؛
  • درک تفاوت آن‌چه من از اصول علمی راه‌اندازی و توسعه‌ی کسب‌وکار می‌دانستم با نیازهای دنیای واقعی؛
  • بالا رفتن صبر و تحمل و انگیزه و شجاعت برای شروع و تمام کردن یک کار از ایده تا اجرا.

این آخری به‌گمانم مهم‌تر از همه بوده است. در سال‌های اخیر بارها ایده‌هایی جذاب برای انجام کارهای بزرگ داشته‌ام که یا اصلا آغاز نشدند یا به‌پایان نرسیدند. برای‌ام جالب است که هنوز هم نیازهایی که ایده‌های من به‌دنبال پاسخ دادن به آن‌ها بودند، در دنیای واقعی برقرارند. 🙂 مسئله این است که شروع کردن به کار روی اجرا کردن یک ایده برای خودش داستانی است و ادامه دادن تا به نتیجه رسیدن، داستانی دیگر!

واقعیت این است که هنوز هم در تاریکی قدم برمی‌دارم؛ اما خوش‌بختانه این تاریکی دیگر مطلق نیست. حالا ستاره‌هایی را در حال درخشش می‌بینم و با کمک نورشان می‌توانم “راهِ رفتن تا رسیدن” را به‌تر ببینم. حالا زمان زندگی کردن رؤیاها است

پ.ن. برای مطالعه‌ی تمامی قسمت‌های این مجموعه یادداشت‌ها به این‌جا مراجعه کنید.

دوست داشتم!
۱۶

داستان به این‌جا رسید که من تصمیم گرفتم گرفتار وادی شک نمانم و دوباره کارمند شوم. در یک پروژه‌ی جذاب و بزرگ مشغول کار تحلیل کسب‌وکار (در معنای تحلیل و طراحی نرم‌افزاری‌ش) شدم. من که قرار نبود دیگر کاری جز طراحی کسب‌وکار، مدل کسب‌وکار و استراتژی انجام دهم، دوباره جامه‌ای را پوشیدم که در انتهای سال ۹۰ با طیب خاطر