هفتهی پیش پنجشنبه همانطور که نوشته بودم در کارگاه “روباه و خارپشت” رضا بهرامی عزیز شرکت کردم. اول گزارش خود رضا را از این کلاس اینجا بخوانید. کارگاه رضا پر بود از ایدههای جذاب و طرح و رنگها و موسیقیهای میخکوبکننده. سه ساعت و نیم کنار کلی آدم هنرمند نشستم و لذت بردم.
کارگاه رضا یک ایدهی مرکزی داشت که بخشهای دیگر حول همین ایدهی بهظاهر ساده اما جذاب شکل میگرفتند: یه ضربالمثل قدیمی هست که میگه: “روباه تعداد زیادی ایدهی کوچک دارد؛ خارپشت یک ایدهی بزرگ!”
ماجرا از این قرار است که روباه همیشه و همه جا با شرایط محیطی مختلفی روبرو است که باید در آنها دوام بیاورد: از خطر شکار شدن توسط انسان و سایر حیوانات گرفته تا خطر عدم دسترسی به غذا. برای همین استراتژی بقا برای روباه آنقدر متنوع است که در هر لحظه مجبور است کاملا بهصورت اقتضایی برای زنده ماندن تصمیم بگیرد! در مقابل، خارپشت بهدلیل ابزار دفاعی که دارد تنها یک ایدهی ساده اما مؤثر برای بقا دارد: هر وقت بهش حمله شد، سریع خودش را در حصار خارهایش پنهان میکند.
این دو حیوان به دلیل این تقابل استراتژیهای بقایشان تبدیل شدهاند به استعارهای برای مقایسهی آدمهای خلاق با آدمهای متخصص (البته متخصصهای تکجنبهای مثل فامیل دور!) رضا اشارهای حذاب داشت به اینکه روباه در دنیای امروز نماد طراح و تفکر طراحی است و خارپشت نماد هنرمند یا آرتیست. مثالهای دنیای واقعیش هم جورجو موراندی خارپشت در برابر پابلو پیکاسو روباه هستند (کارهای این دو نفر را در گوگل جستجو کنید تا تفاوت را متوجه شوید.)
نکتهی بعدی تفاوت ذهنی خارپشتها با روباهها بود: خارپشتها دنیا را ساده و عمیق میبینند، نگاه سیتماتیک دارند، مسیرهای مشخصی را طی میکنند، ایدههای تکراری دارند و از یک تئوری پیروی میکنند. منتها إلیه همهی این ویژگیها میشود روباهی که دنیای را بسیار پیچیده میبیند و برای این دنیا ایدههای بسیار متنوعی دارد.
دیگر مباحث کارگاه هم اینها بودند: بررسی نمودهای تفکر روباهی (!) در برابر تفکر خارپشتی، فرایند و ایدههای کلی تفکر طراحی بهعنوان فرایند خلاقیت ذهنی روباهها و دیدن نمونههایی بسیار بسیار جذاب از هر کدام از این ایدهها.
واقعن از کارگاه رضا لذت بردم و چیز یاد گرفتم. رضا قرار است این کارگاه را سال آینده باز تکرار کند. پیشنهاد میکنم چه هنرمند هستید و چه نه، در این کلاس شرکت کنید تا ایدههایی برای بهتر زیستن بهدست بیاورید و از آن مهمتر، چارچوب ذهنی خودتان را بهتر بشناسید.
پ.ن.۱٫ از دیدن دو نفر از خوانندگان محترم گزارهها سر کلاس و شنیدن اینکه با خواندن پست معرفی کارگاه در گزارهها تصمیم گرفتند به کلاس بیایند، بسیار هیجانزده شدم! از لطف این دو دوست قبلا نادیده، ممنونم. ضمنا از دیدار فؤاد خاکنژاد عزیز هم بسیار مشعوف شدم.
پ.ن.۲٫ از همهی دوستانی که در نظرسنجی دربارهی موضوعات نوشتههای سال آیندهی گزارهها شرکت کردند سپاسگزاری میکنم و باز هم از دوستان خوانندهی گزارهها خواهش میکنم که با شرکت در این نظرسنجی من را برای طراحی مطالب سال آیندهی گزارهها یاری بدهند.
پ.ن.۳٫ منتظر عیدی گزارهها همین امشب ـ یعنی چهارشنبه ۲۴ اسفند ـ باشید!