نویسنده: بنجامین والد / ترجمه و تلخیص: علی نعمتی شهاب

کارآفرینان تمایل دارند روی ایده‌های بزرگ و جدید تمرکز کنند: آن‌ها دوست دارند فیس‌بوک آینده را بسازند. اما بزرگ‌ترین ایده‌ها اغلب آن‌هایی نیستند که سریع‌ترین تأثیر ممکن را روی زندگی آدم‌ها داشته باشند. بنابراین لازم است کارآفرینان کم‌تر روی ابداع متمرکز شوند و بیش‌تر روی نوآوری و یکپارچه‌سازی.

ابداع، کم‌یاب‌ترین روش حل خلاق مسئله‌ است که تنها با درکی عمیق از مردم و منابع به‌دست می‌آید. این پدیده در ذهن‌های بزرگانی مانند برادران رایت و ر. باک‌میسنتر فولر نمود مِی‌یابد. جاش مک‌مانوس مبدع ارشد (Chief Inventor) آزمایشگاه‌های لیتل‌تینگز دیترویت معتقد است: “ابداع نیازمند کنترل شرایط، دستکاری متغیرها و آزمایش و آزمایش و آزمایش دوباره تا زمانی است که ثابت کرده باشید چیزی که خلق کردید بی‌هم‌تا و مفید است.” (مک‌مانوس برای بیش از یک دهه بنیان‌گذار، سرمایه‌‌گذار و استراتژیست حوزه‌ی اجتماعی بوده است.)

لحظات خاص “یافتم یافتم”  (همان اریکا اریکای ارشمیدس!) بسیار نادر و دور از دستر‌س‌اند؛ اما در بسیاری موارد نوآوری داشتن آسان‌تر است. نوآوری نیازمند این نیست که کارآفرینان چرخ را از اول اختراع کنند؛ اما نیازمند این هست که آن‌ها دیدگاه‌های جدیدی نسبت به مسائل کلاسیک داشته باشند.

اگر این نکته را به ذهن‌تان سپرده باشید، دیگر موضوعی را به‌صورت شهودی نتایج یک تحقیق مدرسه‌ی مدیریت هاروارد را می‌پذیرید: این‌که “هر چقدر مسئله از تخصص فرد حل‌کننده دورتر باشد؛ احتمال حل آن توسط آن فرد بیش‌تر است.”  در واقع در صورتی که مسئله‌ی مورد نظر کاملا خارج از حوزه‌ی تخصص فرد نوآور باشد، شانس موفقیت او ده درصد افزایش می‌یابد.

مثال: E Health Point یکی از سه برنده‌ی رقابت “نوآوری برای سلامت” خدمات ارزان‌قیمت بهداشتی را از طریق ویدئو کنفرانس میان پزشک و بیمار به مناطق حاشیه‌ای در هند ارائه می‌دهد.

یکپارچه‌سازی نیازمند یک دیدگاه جهانی‌تر است: شانس این‌که کسی جایی یک راه‌حل قابل اطمینان و مقیاس‌پذیر را برای یک مسئله‌ی مشابه توسعه داده باشد. یکپارچه‌سازی تخصص طراحی سیستم‌های انسانی را در حوزه‌های گسترده‌ای به‌کار می‌گیرد.

مثال: شرکت APOPO موش‌خرماهای بزرگ آفریقایی را برای کشف مین‌های زمینی (که کشف‌شان توسط انسان‌ها بسیار خطرناک است) و هم‌چنین تشخیص آلوده بودن نمونه‌های بزاق انسان‌ها (که بررسی آن‌ها توسط تکنسین‌های آزمایشگاهی یک روز تمام طول می‌کشد؛ اما برای موش‌ها تنها هفت دقیقه!) آموزش داده است.

ما می‌توانیم نقشی فراتر از بنیان‌گذار و مدیرعامل ایفا کنیم. بیایید خط‌شکن، بازی‌گوش و سازنده باشیم. همان‌طور که زمانی لئوناردو داوینچی گفته بود: “سادگی، نهایت پیچیدگی است.”

منبع

دوست داشتم!
۲

نویسنده: بنجامین والد / ترجمه و تلخیص: علی نعمتی شهاب کارآفرینان تمایل دارند روی ایده‌های بزرگ و جدید تمرکز کنند: آن‌ها دوست دارند فیس‌بوک آینده را بسازند. اما بزرگ‌ترین ایده‌ها اغلب آن‌هایی نیستند که سریع‌ترین تأثیر ممکن را روی زندگی آدم‌ها داشته باشند. بنابراین لازم است کارآفرینان کم‌تر روی ابداع متمرکز شوند و بیش‌تر روی نوآوری و یکپارچه‌سازی. ابداع، کم‌یاب‌ترین

شماره‌ی چهارم ماه‌نامه مدیریتی گزاره‌ها هم اگر چه با اندکی تأخیر؛ اما بالاخره آماده شد! امیدوارم مجموعه مطالب تهیه شده برای این شماره مورد استفاده‌ی دوستان گرامی قرار بگیرد. منتظر هر گونه انتقاد، پیشنهاد و نظر سازنده‌ی شما نیز هستم. می‌توانید شماره‌ی چهارم را از این‌جا با لینک مستقیم دانلود کنید.

اگر از مطالب این ماه‌نامه خوش‌تان آمد و برای‌تان کاربردی بود، سپاس‌گزار خواهم شد که آن را برای دوستان‌تان نیز بفرستید. برای دریافت شماره‌های بعدی این ماه‌نامه، می‌توانید ای‌میل‌تان را این‌جا ثبت کنید.

دوست داشتم!
۲

شماره‌ی چهارم ماه‌نامه مدیریتی گزاره‌ها هم اگر چه با اندکی تأخیر؛ اما بالاخره آماده شد! امیدوارم مجموعه مطالب تهیه شده برای این شماره مورد استفاده‌ی دوستان گرامی قرار بگیرد. منتظر هر گونه انتقاد، پیشنهاد و نظر سازنده‌ی شما نیز هستم. می‌توانید شماره‌ی چهارم را از این‌جا با لینک مستقیم دانلود کنید. اگر از مطالب این ماه‌نامه خوش‌تان آمد و برای‌تان کاربردی بود، سپاس‌گزار خواهم

متأسفانه سرور گزاره‌ها از دیشب تا همین چند دقیقه پیش به‌دلیل مشکلات فنی قطع بود. و چه هفته‌ی پرمحتوایی!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

آزمایش آقای جونز: «موج سوم» یا افسون دیکتاتور (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااااللی! به‌ترین مطلب هفته.)

ترس از آینده (بهرام شاکرین؛ ابدیت) (عاااالی!)

رزومه شما، هویت شما (امیر مهرانی؛ The Coach) (خیلی عالی!)

مسیر شغلی کارشناس به مدیر (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (عاااالللی!)

۱۰ چیزی که هیچ کس نمی‌تواند از شما بدزدد! (ایران آتا)

چند نکته از نحوه ارائه مطلب اوباما در سازمان ملل (محمود حق‌وردی؛ حرفه، روابط‌ عمومی)

همه ثروتمندیم (محسن صحراگرد؛ وبلاگ تجربه) 

درد درد است، فرقی نمی‌کند! (منصور شیرزاد؛ گزیده سازمانی)

امکان پاک شدن خاطرات عاطفی از حافظه/ درمان ترس‌ها و اضطراب‌ها 

باهوش‌ها شادترند (پس چرا ما شاد نیستیم!؟)

چرا مقاومت در مقابل خوردن شکلات دشوار است 🙂

خاطرات فوتبال در بهبود بیماری آلزایمر موثر است

مدیریت کسب و کار و کارآفرینی:

می‌خواهم پولدار شوم! (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) و پولدار شدن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (عااااااالی! توصیه‌ی اکید می‌کنم هر دو مطلب را بخوانید.)

مدیر نمونه (سوماموس)

بنویسید۴p، بخوانید ۵p (استاد پرویز درگی) (عااااااااااالی!)

۴ مؤلفه تأثیرگذار در طراحی استراتژی بازاریابی امروز (مسیح کریمیان) 

مسئله‌ی من یا مسئله‌ی مشتری (ابزارهای کسب و کار) (کشف جدید هفته!)

فاصله‌ی مجازی (استاد پرویز درگی) (نکات بسیار جالبی در این مقاله مطرح شده. خواندنی.)

رابطه بین کارآمدی و اثربخشی سیستم های سازمانی و مدیریتی با اخلاق در سازمان (دکتر سید بابک علوی) 

در افکار طوفان به پا کنیم! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

توسعه نرم افزار چابک: کسب و کار نوآوری – بخش اول (سوماموس) 

 ۱۳ زنجیری که می‌توان از پای استارتاپ‌ها گشود (امیر لطیفی) 

اگر در فکر ارتقای کسب و کار خود هستید، فروش را متوقف کنید! (استاد پرویز درگی)

چرا کارمند شما خوب کار‌نمی‌کند؟ 

ثبت‌نام دوره جدید استارتاپ ویکند آغاز شد 

موسسه اسکرام ایران (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

دره سیلیکون، دره کم‌هوش‌ها است و برای همین خوب کار می‌کند (نارنجی)

شکست پلی است برای نیل به موفقیت: گوگل چطور از شرکت‌های کوچک غولی بزرگ می‌سازد؟ (زومیت)

فناوری اطلاعات وارتباطات:

گوگل چگونه نقشه‌هایش را می‌سازد؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

آیا وجود www در دامنه واقعا ضروری است؟ (سالار کابلی)

چگونه امنیت را در شبکه های wi-fi عمومی حفظ کنیم؟ (کبری قهرمانی؛ IClub)

تیم کوک در نامه‌ای، بخاطر نقشه اپل در iOS 6 عذرخواهی کرد (وبلاگینا) و دلایل عدم توافق گوگل و اپل در مورد اپلیکیشن نقشه‌، و آینده گوگل مپز بر روی iOS (نارنجی) و صید متخصصان گوگل مپس برای توسعه سرویس نقشه اپل! و بیش از ۷۰۰۰ نفر روی سرویس گوگل مپز کار می کنند (نارنجی)

جستجوهای گذشته را جستجو کنید! (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی) 

بازار راهکارهای مدیریت کسب و کارهای همراه تا ۲۰۱۶ به ۱.۸ میلیارد دلار می‌رسد 

ایده‌های بزرگی که جابز برای اسمارت‌فون‌ها داشت، چه شد؟ 

جشن تولد ۴ سالگی آندروید گوگل 

نگرانی‌های یک استیو (البته نه از نوع جابز!)

کیم دات کام با Mega Box به دنیای وب بازمی‌گردد 

گوگل پلی و ۲۵ میلیارد بار دانلود محتوا! (فارنت) 

اتحادیه اروپا مایکروسافت را جریمه می‌کند

با نقشه گوگل در کف اقیانوس غواصی کنید (تورتک) 

شبکه‌ها و رسانه‌هایی اجتماعی:

آیا رسانه‌ها بیش از حد برای ما مهم شده‌اند؟ (رضا قربانی؛ مدیر رسانه) (یکی از به‌ترین مطالب هفته)

همه ما در ماتریکس زندگی می‌کنیم، اما … (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) 

انواع شبکه‌های اجتماعی آنلاین؛ خیلی دور خیلی نزدیک (آمنه رضا؛ رسانه‌های اجتماعی) 

ده عنوان شغلی رسانه‌های اجتماعی (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

حذف لایک‌های تقلبی در فیسبوک شروع شد 

صنعت فاوا در ایران:

ارتباطات کشور چند میلیون مشترک دارد؟

ارائه اینترنت ملی ۱۶مگابیتی به دولتی‌ها / برنامه‌ریزی برای کاربران خانگی

شمار دامنه های اینترنتی فعال در کشور به ۲۸۶ هزار پسوند رسید 

شهر ارتباطات و فناوری اطلاعات در کشور ایجاد می‌شود 

اقتصاد:

ورشکستگی بانک مرکزی؟! (حجت قندی؛ اقتصادانه)

نرخ ارز و جو اجتماعی (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

مؤسسه عالی پژوهش: یک ارزیابی درونی (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)

پرسش و پاسخ چاپ شده در هفته نامه تجارت فردا (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد) (درباره نتایج تصمیم انبساطی جدید فدرال رزرو آمریکا)

آیا QE3 کار خواهد کرد؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

مقایسه قیمت گاز در نقاط مختلف دنیا (حجت قندی؛ اقتصادانه) 

آزمون دشوار بانک‌های مرکزی جهان برای بازگرداندن اعتماد به اقتصاد بین‌المللی

بانک مرکزی مفهوم بانکداری مجازی را کشت: آرین منحل شد 

هشدار صندوق بین‌المللی پول نسبت به بدتر شدن وضعیت اقتصادی جهان 

افزایش طلای جهانی‌ به ۲۵۰۰ دلار  

دوست داشتم!
۲

متأسفانه سرور گزاره‌ها از دیشب تا همین چند دقیقه پیش به‌دلیل مشکلات فنی قطع بود. و چه هفته‌ی پرمحتوایی! پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من

“هر چقدر تلاش می‌کنی که آن شکست را فراموش کنی، بی‌فایده است و تمام وقت‌ها آن مسابقه را به یاد خواهی آورد. بسیار دشوار است که مسائلی شبیه به این را فراموش کنی؛ اما وقتی چالش جدیدی داشته باشی می‌توانی روی آن تمرکز کنی و همه چیز آسان‌‌تر می‌شود. یورو ۲۰۱۲ فرصت مناسبی برای شروع دوباره است.” (باستین شوآین‌اشتایگر در مورد تبعات شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا؛ این‌جا)

این‌جوری بر احساس منفی ناشی از شکست خوردن غلبه کنید: چالش جدیدی پیدا کنید، روی آن تمرکز کنید و پیش بروید!

دوست داشتم!
۲

“هر چقدر تلاش می‌کنی که آن شکست را فراموش کنی، بی‌فایده است و تمام وقت‌ها آن مسابقه را به یاد خواهی آورد. بسیار دشوار است که مسائلی شبیه به این را فراموش کنی؛ اما وقتی چالش جدیدی داشته باشی می‌توانی روی آن تمرکز کنی و همه چیز آسان‌‌تر می‌شود. یورو ۲۰۱۲ فرصت مناسبی برای شروع دوباره است.” (باستین شوآین‌اشتایگر در

کوین اوکانر مؤسس دابل‌کلیک این‌جا روی بیزینس‌اینسایدر ۱۰ توصیه‌ی کلیدی خودش را به کارآفرینان جوان ارائه داده است:

۱- به‌دنبال یک مسئله‌ی بزرگ بگردید: از مُدهای روز و مسائل کوتاه‌مدت دوری کنید. مسئله‌ی مورد نظر باید در یک بازار بزرگ و بین تعداد زیادی از آدم‌ها مشابه باشد. بعد از کشف مسئله به‌ترین راه‌حل آن‌ را کشف و به بازار عرضه کنید.

۲- تفاوت میان مسائل زودگذر و مُدِ روز با روندهای تغییرات بلندمدت درک کنید: روند تغییری است که در آینده دائمی می‌شود. مُدِ روز یک تغییر با سرعت بالا اما بسیار کوتاه مدت است.

۳- به‌دنبال شکاف‌ها بگردید: همیشه فضاهای خالی برای نوآوری وجود دارند. فناوری جدید این فضاها را گسترش داده است. به‌یاد بیاورید که فیس‌بوک چه فضایی را پوشش داد؟

۴- به‌صورت دائمی دست به نوآوری بزنید: یک ایده‌ی عالی نتیجه‌ی ده‌ها ایده‌ی خوب است. بنابراین به یک محصول جذاب اکتفا نکنید. هنوز مسائل بزرگ بسیاری منتظر حل شدن هستند …

۵- محصول را قبل از عرضه آزمایش و صرفه به مقیاس آن را بررسی کنید: محصول باید قبل از عرضه شدن بارها آزمایش شود. ضمنا محصولی که تولید انبوه آن صرف نداشته باشد، به‌تر است کنار گذاشته شود.

۶- به ایده‌ی خودتان باور راسخ داشته باشید: تا بتوانید بر نیروی قدرت‌مند بدبینی دیگران و البته خودتان پیروز شوید!

۷- بدانید چه زمانی باید تغییر جهت بدهید: به‌عنوان یک کارآفرین، باید آرزوی شکست خوردن داشته باشید. اما زود شکست بخورید تا به‌موقع بفهمید که باید چه ایده‌ای را کنار بگذارید!

۸- بر مشتریان‌تان تمرکز کنید نه رقبای‌تان! این کار دو اشکال اساسی دارد: الف ـ باعث می‌شود یک پله از رقبا عقب بیافتید؛ ب ـ تمرکزتان از مسائل واقعا مهم منحرف شود.

۹- همواره درباره‌ی روش نابود کردن کسب و کارتان فکر کنید: به‌تر است خودتان نقاط ضعف‌‌تان را کشف کنید تا دیگران کشف‌شان کنند و شما را نابود کنند!

۱۰- بجنبید: صرفا داشتن یک ایده‌ی چندمیلیون دلاری کفایت نمی‌کند. همین الان شروع به کار کنید!

پ.ن. واقعا عالی‌اند! مخصوصا نکات شماره‌ی ۱، ۸ و ۹ برای برنامه‌ریزی استراتژیک در بزرگ‌ترین شرکت‌ها واقعا ضروری‌اند. کلی ایده گرفتم …

دوست داشتم!
۱۲

کوین اوکانر مؤسس دابل‌کلیک این‌جا روی بیزینس‌اینسایدر ۱۰ توصیه‌ی کلیدی خودش را به کارآفرینان جوان ارائه داده است: ۱- به‌دنبال یک مسئله‌ی بزرگ بگردید: از مُدهای روز و مسائل کوتاه‌مدت دوری کنید. مسئله‌ی مورد نظر باید در یک بازار بزرگ و بین تعداد زیادی از آدم‌ها مشابه باشد. بعد از کشف مسئله به‌ترین راه‌حل آن‌ را کشف و به بازار

سایت مجله‌ی لایف (زیرمجموعه‌ی گروه مجلات تایم) به‌تازگی عکس‌هایی منتشر نشده از زمین‌لرزه‌ی چهل سال پیش آذربایجان ایران (سپتامبر ۱۹۶۲) منتشر کرده است (این‌جا.) عکس‌ها را که نگاه می‌کردم به عکس زیر برخورد کردم و کاملا شگفت‌زده شدم:

علت شگفتی‌ام چه بود؟ در میان عکس‌های زمین‌لرزه‌ی دردناک چهل روز پیش آذربایجان شرقی به عکسی برخورد کرده بودم که کاملا مشابه همین عکس بود:

تنها تفاوت‌های عکس شاید زاویه‌ی دید عکس‌‌ها و سیاه و سفید و رنگی بودن عکس‌ها باشد. به آن در عکس دوم توجه کنید. انگار همان در چهل سال پیش است!

فقط می‌توانم بگویم به‌گمان‌م این‌که تفاوتی میان عکس چهل سال پیش و امروز یک فاجعه‌ی طبیعی نیست، خودش یک فاجعه‌ی طبیعی است. هزاران درس مدیریتی در مقایسه‌ی همین دو عکس نهفته است.

دوست داشتم!
۲۶

سایت مجله‌ی لایف (زیرمجموعه‌ی گروه مجلات تایم) به‌تازگی عکس‌هایی منتشر نشده از زمین‌لرزه‌ی چهل سال پیش آذربایجان ایران (سپتامبر ۱۹۶۲) منتشر کرده است (این‌جا.) عکس‌ها را که نگاه می‌کردم به عکس زیر برخورد کردم و کاملا شگفت‌زده شدم: علت شگفتی‌ام چه بود؟ در میان عکس‌های زمین‌لرزه‌ی دردناک چهل روز پیش آذربایجان شرقی به عکسی برخورد کرده بودم که کاملا مشابه

نویسنده: لورن گری / مترجم: علی نعمتی شهاب

خلاقیت در تصور عامه‌ی مردم رابطه‌ی نزدیکی با هوش بالا دارد. اما در واقعیت بعضی وقت‌ها متوجه می‌شویم که این تصور درست نیست. چنان‌که دی. ان. پرکینز در سال ۱۹۸۱ در کتاب بی‌نظیرش “به‌ترین کار ذهن” نوشت، وقتی آستانه‌ی مشخصی از چیره‌دستی به‌دست آید، رابطه‌‌ی میان دستاوردهای خلاقانه و امتیاز IQ بسیار سست خواهد شد. به‌اعتقاد پرکینز مفیدتر این است که خلاقیت را همانند یک “ویژگی” انسانی فرض کنیم که از ۵ عنصر زیر تشکیل شده است (نقل‌قول‌های داخل گیومه از کتاب پرکینز است):

۱- توانایی‌ها: اغلب تفکرات موجود در مورد خلاقیت ریشه در یک پارادایم “خالص‌گرا” دارند که در آن خلاقیت از یک توانایی خاص (و نه حتا چند توانایی) مانند: آسان پیدا کردن ارتباطاتِ میان چیزهای ناجور، توانایی نیمه‌ی راست مغز، یک وجود بی‌قرار و یک شخصیت خلاقیت نشأت می‌گیرد. با جمع‌بندی نتایج دهه‌ها تحقیق، پرکینز به این نتیجه می‌رسد که هیچ توانایی خلاقانه‌ی خاصی حتا نمی‌تواند به‌صورت کامل رفتار خلاقانه را توضیح دهد؛ چه برسد به بینش و روشن‌بینی (توانایی رسیدنِ سریع به هدف پیش از دیگران یا توانایی تشخیص الگوهای پنهان با اطلاعاتی کم‌تر از دیگران.)  بینش و دیگران توانایی‌ها با رفتار خلاقانه در ارتباط‌اند؛ اما آیا واقعا این‌ها توانایی‌های مرتبط با خلاقیت محسوب می‌شوند؟ هیأت داوران هنوز در حال شور است.

۲-سبک: پرکینز می‌نویسد نشان داده شده که آن‌چه روان‌شناسان سبک تشخیصی می‌نامند ـ “الگوهای قابل بازگشتی که فرد با آن‌ها با اطلاعات روبرو می‌شود و اطلاعات را براساس آن‌ها تحلیل می‌کند ” ـ  باعث افزایش خلاقیت می‌شوند. یکی از مثال‌های مطرح در این زمینه رویکرد مسئله‌یابی است که شامل کاهش فرضیه‌ها و گزینه‌های مرتبط با مسئله در فازهای اولِ اکتشاف خلاقانه در عین داشتن آغوش باز برای بازنگری برخی از این تصمیمات در آینده است. به‌علاوه “بسیاری از افراد خلاق در قضاوت در مورد آن‌چه با آن روبرو می‌شوند مردد هستند.” به‌جای آن، افراد خلاق تمایل فراوانی به دست زدن به آزمایش‌های هدفمند برای درک چیزها یا موقعیت‌ها و نفوذ به درون و ماهیت آن‌ها دارند. به‌صورت نسبی افراد خلاق ‌کم‌تری وجود دارند که به ارزیابی سریع و کنار گذاشتن سایر جنبه‌های موضوع متمایل‌اند.

مثال سوم سبک تشخیصی که باعث افزایش خلاقیت می‌شود همان چیزی است که تفکر جانسونی نامیده می‌شود: “افراد خلاق تمایل دارند تا در مورد  چیزهای متضاد یا معکوس هم فکر کنند و سپس آن‌ها را از طریق روش‌های ابداعی یکپارچه سازند.

در عین حال محصولات سبک خلاقیت نیز مهم‌اند. “حتا وقتی که فرد خلاق هر بار از روشی جدید برای تولید محصول استفاده نکند؛ یک سبک غیرمعمول، اصالتی پایدار را به‌همراه می‌آورد.” مثلا نقاشی‌های جکسون پولاک در مقایسه با هم نوآوری چندانی ندارند؛ اما هر یک از آن‌ها ویژگی‌های خاص خود را دارند و سبک کاری او به‌عنوان یک روند یکسان هم‌واره با تازه‌گی همراه است. البته برخی اوقات هر محصول با ابداعاتی آشکار همراه است. مثلا نقاشی‌های ماگریت “قالیچه‌ی خشنودی ما از چیزهای روزمر‌ه‌ی جهان را از زیر پای ما می‌کشد.” در چنین مواردی، نوآوری جزئی از سبک است.

۳- ارزش‌ها: طبق مشاهدات پرکینز افراد خلاق “به‌صورت کاملا مستقیم اصالت را ارزش‌مند می‌دانند، بر قضاوت شخصی خود ارج می‌نهند، به اصالت در کارهای دیگران واکنش نشان می‌دهند و آرزوی داشتن اصالت در کار خود را دارند.” بسیاری از افراد خلاق این دسته، آن‌هایی هستند که تیپ‌های شخصیتی به‌شدت خودانگیز نامیده می‌شوند. چنین افرادی بیش‌تر براساس شور درونی خود پیش می‌روند؛ برخلاف بسیاری از همکاران هم‌ترازشان که براساس عوامل بیرونی مثل نُرم‌های جامعه هدایت می‌شوند. اما همین افرادِ به‌شدت خودانگیز در عین حال بیش‌تر هم نقدپذیرند. آن‌ها “اگر چه بر یک چشم‌انداز درونی تکیه دارند؛ اما راه‌نمایی‌های مفید دیگران را هم می‌پذیرند.” به‌علاوه افراد خلاق ارزش بالایی بر مسائل اساسی عام می‌نهند: آن‌ها چیزها را “به‌شکلی کلی و کاملا سمبولیک و نه از زاویه‌ی دیدی انعطاف‌‌ناپذیر و عمل‌گرا و نکته‌سنج” مشاهده می‌کنند؛ اگر چه در این نگریستن به‌دنبال معانی شخصی هم می‌گردند. خودشناسی ارزش دیگری است که نقش مهمی در رفتار خلاقانه ایفا می‌کند: “افرادی که دوست دارند خلاق باشند، کسانی که برای وجود چنین ویژگی در خود ارزش قائل‌اند، احتمال بیش‌تری می‌رود که خود را تبدیل به فردی خلاق کنند و این ویژگی را در خود حفظ نمایند.”

۴- باورها: “آیا خود را خلاق می‌دانید؟ چه قله‌هایی را در رشته کوه‌های خلاقیت قابل فتح کردن می‌دانید؟ آن‌چه تلاش می‌کنید انجام دهید شما را به‌جلو هدایت می‌کند و حداقل بخشی از آن ریشه در “واقعیت‌ها و پتانسیل‌های شخصی‌تان” دارد. به‌شکل مشابه دیدگاه شما نسبت به فضای مسئله  ـ “فضای مفهومی که در آن گزینه‌های کشف‌شدنی‌ منتظر کاشف هستند و راه‌های رسیدن به آن‌ها نیز در آن‌جا نهفته است” نیز در دستیابی به هدف اثرگذار است. اگر چه تصور شما در مورد این فضا و چگونگی پویش آن به حوزه‌ی کاری‌تان وابسته است؛ اما برخی باورهای شما در مورد فضای مسئله چند ـ حوزه‌ای است و رویکرد عام شما را نسبت به ابداع شکل می‌دهند. بنابراین احتمال این‌که افراد خلاق به وجود رویکردها و راه‌حل‌های بسیار برای حل مسئله باور داشته باشند، بیش‌تر است.

۵- تاکتیک‌ها: این شامل “معرفت آگاهانه‌ی شما نسبت به کارهای خلاقانه است.” در این‌جا هم این آگاهی هم می‌تواند بسته به حوزه‌ی کاری‌تان خاص باشد و هم می‌تواند شامل میان‌برهای (هیوریستیک‌های) عامی باشد که بین حوزه‌های مختلف پل می‌زنند و به ابداع در هر حوزه‌ای کمک می‌کنند؛ مثلا کنار گذاشتن کار و خوابیدن برای فکر کردن روی یک مسئله!

نتیجه‌گیری: توانایی یا استعداد مطمئنا در رفتار خلاقانه نقش ایفا می‌کنند؛ اما نه تا آن‌قدر که باور عامه‌ی مردم است. “اگر چه دستاوردهای هر فرد با توانایی‌های او محدود می‌شود؛ اما با استفاده از همین توانایی‌های محدود هم می‌توان به نتایج خلاقانه‌ی دوست‌داشتنی رسید.”

منبع

دوست داشتم!
۵

نویسنده: لورن گری / مترجم: علی نعمتی شهاب خلاقیت در تصور عامه‌ی مردم رابطه‌ی نزدیکی با هوش بالا دارد. اما در واقعیت بعضی وقت‌ها متوجه می‌شویم که این تصور درست نیست. چنان‌که دی. ان. پرکینز در سال ۱۹۸۱ در کتاب بی‌نظیرش “به‌ترین کار ذهن” نوشت، وقتی آستانه‌ی مشخصی از چیره‌دستی به‌دست آید، رابطه‌‌ی میان دستاوردهای خلاقانه و امتیاز IQ بسیار

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

فرآیند کارمند شدن (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (فوق‌العاده عااااااااااااالی!)

رازگشایی از شعبده اپل: چرا آی‌فون پنج -همان گوشی «دراز و بی‌قواره»- این همه پرفروش شده است؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (به‌نظرم ماهیت مطلب به این بخش بیش‌تر می‌خورد. عاااااااااالی!)

افرادی که به شانس معتقدند زندگی ناسالمی دارند (حتما بخونید. نکات عجیب و جالی داره این خبر!) 

خفاش‌ها روز را نمی‌بینند (زهرا جم؛ تراوش‌های ذهن یک مشاور) 

چرخه نیاز (محسن صحراگرد؛ تجربه) 

۲۳ گواهی فناوری اطلاعات که درآمد شما را افزایش می‌دهند (نوید امامی؛ iClub)

۲۳ راه برای اینکه هر روز ۲۳ دقیقه در وقت خود صرفه‌جویی کنید (نارنجی)

مقصر اصلی استرس شغلی چیست (DNA خود شما!) 

مدیریت و کارآفرینی:

نمی‌خواهم پول‌دار شوم! (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد) (با اعلام هم‌دلی کامل با آقای آواژ؛ به‌ترین مطلب هفته!)

تجربه کاربری، حلقه مفقوده برای خلق یک محصول جذاب (اسما کروبی؛ iCulb) (عااااااااالی! عاالی!)

گری همل در تازه‌ترین کتابش چه می‌گوید؟ (استاد پرویز درگی)

نماهای مختلف از کار ما (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) 

شروع کار تیمی با واگذاری (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

کاربرد مصاحبه در استخدام (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) 

نکات لازم برای شروع یک همکاری (زینب جم؛ همینا)

یک مدیر رسانه موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟ (رضا قربانی؛ مدیر رسانه) 

بازاریابی رو به درون (استاد پرویز درگی)

اول تا آخر Agile (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

زیراکس و IBM (مدیریت منابع انسانی) (عاااالی!) 

یادداشتِ ویژه: فوتبالِ زبانی، فوتبالِ بی‌عدد / گمراهی از اینجا می آید – Goal.com (حتما بخوانید که یکی از گرفتاری‌های اساسی مدیریت در ایران را هدف گرفته!)

کتاب استیو جابز نامزد دریافت بهترین کتاب تجاری سال شد

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مصاحبه با سلمان جریری، اولین وبلاگ‌نویس وب ایران (وبلاگینا) 

آیا وبلاگ‌نویسی مرده؟ نگاهی به گراف پست‌های وبلاگ‌های بلاگفا (علی رضا شیرازی)

کدام کشورها موثرتر از اینترنت استفاده می‌کنند؟ (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز) 

مهندسان اینتل تکان دادن دست را جایگزین رمز عبور می‌کنند 

نبرد تنگاتنگ کتاب‌های کاغذی با الکترونیکی/ افزایش فروش کتب دیجیتال 

اسمارت‌فون‌های آینده چگونه خواهند بود؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)

۱۰۰ میلیون عضو خانواده گوگل پلاس ۴۰۰ میلیونی ، فعال هستند (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی)

پژوهشگران: مردان بیشتر از طریق فناوری‌های همراه خرید می‌کنند تا زنان 

صورتک‌های اینترنتی ۳۰ ساله شدند 

سرور AMD با پردازنده اینتل! 

شبکه‌های اجتماعی:

توسعه استارتاپ‌ها در رسانه‌های اجتماعی (آمنه رضا؛ رسانه‌های اجتماعی) 

آداب شهروندان ساکن فیس‌بوک (وحید ابوالحسنی‌نژاد؛ رسانه‌های اجتماعی) (خیلی عاالی!) 

محتوای فارسی رسانه‌های اجتماعی زردی دارد! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی) 

مدیریت شبکه‌های اجتماعی (شایان شلیله)

گزارش کامل هشتمین نشست «پژوهشگران رسانه‌های اجتماعی ایران» (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی) 

صنعت فاوا در ایران:

زمان برگزاری پنجمین جشنواره وب ایران مشخص شد 

استفاده از اینترنت ملی از هفته آینده و تجمیع اطلاعات در فاز بعدی شبکه ملی اطلاعات 

 دلایل اعمال محدودیت دسترسی به گوگل (نمی‌دونم باید خندید یا گریید!)

اقتصاد:

از تورم تحصیلاتی تا مدرک‌گرایی در میان ایرانیان (سهیل پورصادقی؛ کافه اقتصاد) (تحلیل عالی!)

تخصیص دولتی همیشه یک جای کارش می‌لنگد (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)  

آیا دلار می‌توانست هفت تومان بماند؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

یک بازدید و دو مؤسسه (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (بخوانید به یاد مؤسسه‌ی مرحوم موسسه پژوهش در برنامه‌ریزی و توسعه)

دولت مردد‏،سقوط سرمایه های اجتماعی و گسترش جرایم سفید (سخنرانی دکتر محسن رنانی) 

صندوق بین‌المللی پول پیش بینی خود نسبت به رشد اقتصادی جهان را کاهش می‌دهد 

ارزش یورو در برابر دلار افزایش یافت 

مازاد تجاری منطقه یورو افزایش یافت 

دوست داشتم!
۱

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: فرآیند کارمند شدن (شهرام کریمی؛

قبلا در مورد نقدهایی که به آموزش MBA در دنیای امروز وارد شده، نوشته‌ام. این‌جا دیدم که توماس هاوت ـ که یک مشاور استراتژی و استاد مدعو مدرسه‌ی مدیریت فلچر در دانشگاه تافت است ـ یک نقد جالب و جدید ارائه کرده است. آقای هاوت اول از همه به توسعه‌ی MBA در طول یک قرن گذشته در ایالات متحده اشاره می‌کند: این‌که بیش از ۵۰۰ مدرسه‌ی مدیریت امروز در آمریکا مشغول فعالیت هستند. هاوت می‌گوید که مدارس مدیریت تنها از نظر تربیت مدیران آینده مهم نیستند؛ بلکه آن‌ها “دسترسی دانش‌جویان را به شبکه‌های اجتماعی، استخدام‌کنندگان و البته مشاغل پردرآمدی که بدون داشتن MBA نمی‌توانستند به آن‌ها دست پیدا کنند” فراهم می‌آورند. اما …

چند اتفاق در سال‌های اخیر افتاده است که باعث شده خروجی‌های مدارس مدیریت چندان هم برای دنیای کسب و کار مفید نباشند:

۱٫ دانش‌جویان به‌نسبت سال‌های قبل دارای تجربه‌ی کار کم‌تری هستند.

۲٫ دانش‌جویان به‌جای گذراندن دروس به‌شکل افراطی درگیر برنامه‌های حاشیه‌ای MBA هستند؛ برنامه‌هایی مثل: مسافرت‌های هدف‌دار، پروژه‌های مشاوره‌ی دانش‌جویی، ملاقات با مدیران ارشد شرکت‌ها و …

۳٫ هر روز بیش‌تر از قبل اساتید جوانی در مدارس مدیریت مشغول به‌ تدریس می‌شوند که تجربه‌ی کار غیرآکادمیک ندارند و مدیریت را از دریچه‌ی مقالات آکادمیک می‌فهمند و نه مسائل دنیای واقعی.

آقای هاوت معتقد است این سه اتفاق باعث شده‌اند تا:

۱٫ توان تئوریک دانش‌جویان ضعیف شود! (اساتید قدیمی شکایت دارند که اگر امتحان ۲۰ سال پیش‌شان را بگیرند، همه‌ی دانش‌جویان رد می‌شوند! بنابراین از آن‌جایی که دانش‌جویان معدل بالا می‌خواهند و اساتید هم نمره‌ی بالاتر در ارزیابی کیفیت تدریس‌شان، همه چیز ساده گرفته می‌شود.)

۲٫ آموزش‌ها کاربردی نباشند؛ چون نه خود دانش‌جوها از مسائل دنیای واقعی خبر دارند و نه بدتر از آن‌ها اساتیدشان!

آقای هاوت برای حل این مشکل پیشنهاد می‌کند که از مدل موفق گواهی‌نامه‌هایی مثل CFA استفاده شود. مؤسسات معتبری ایجاد شوند که با طراحی یک مدل شایستگی و برگزاری آزمون در زمینه‌ی دروس: حسابداری، فاینانس، مدیریت عملیات و فناوری، آمار و تحلیل داده‌ها، رفتار سازمانی، بازاریابی، استراتژی و کارآفرینی، شایستگی یک فارغ‌التحصیل MBA را برای ورود به بازار کار تأیید کنند. ضمنا می‌شود مدل شایستگی را برای ارزیابی اساتید هم طراحی کرد تا اساتیدی در مدارس مدیریت مشغول به‌کار شوند که سابقه‌ی کار قابل توجهی داشته باشند.

نکته‌ی جالبی است. برای من جذابیت این پیشنهاد از آن‌جا بود که تمام مواردی که آقای هاوت اشاره کرده‌اند در ایران هم با گسترش دوره‌های MBA معنادار هستند. نکته‌ی جالب دیگر این‌که در مطالعات‌م متوجه شده‌ام علاوه بر شایستگی‌های دانشی، پیشنهاد شده دانش‌جویان MBA باید دارای ویژگی‌های شخصیتی خاصی باشند. در مورد این ویژگی‌ها هم در آینده برای‌تان خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۴

قبلا در مورد نقدهایی که به آموزش MBA در دنیای امروز وارد شده، نوشته‌ام. این‌جا دیدم که توماس هاوت ـ که یک مشاور استراتژی و استاد مدعو مدرسه‌ی مدیریت فلچر در دانشگاه تافت است ـ یک نقد جالب و جدید ارائه کرده است. آقای هاوت اول از همه به توسعه‌ی MBA در طول یک قرن گذشته در ایالات متحده اشاره

نویسنده: دیوید هولمز / ترجمه: علی نعمتی شهاب

مقدمه: نولان کی بوشنل (متولد ۵ فوریه‌ی ۱۹۴۳) مهندس و کارآفرین آمریکایی است که بنیان‌گذار شرکت‌ آتاری و مجموعه تئاترهای زنجیره‌ای “چاک ای چیز پیزا تایم” است. بوشنل وارد تالار افتخارات بازی‌های ویدئویی و تالار افتخارات اتحادیه‌های محصولات مصرفی شده است، عضویت بفتا (اتحادیه‌ی فیلم بریتانیا) را در اختیار دارد، جایزه‌ی “نوآور برتر سال” نشریه‌ی نیشنز رستورنت نیوز را دریافت کرده و یکی از اعضای فهرست “۵۰ انسانی که آمریکا را تغییر دادند” بوده است. بوشنل بیش از بیست شرکت را پایه‌گذاری کرده و یکی از پدران صنعت بازی‌های ویدئویی بوده است. او هم‌اکنون بنیان‌گذار مشترک و طراح ارشد بازی وب‌سایت “بازی‌های ضد کهنسالی” است؛ سایتی که دارای بازی‌هایی برای تحریک کردن مغز است و توسط بوشنل و دو محقق دارای مدرک دکترا ایجاد شده است.

نولان بوشنر در ستایش پنجامین گردهمایی شبکه‌سازی “مایندشر”در لس‌آنجلس گفت که بهبود هوشمندی نیازمند ابزارهای مدرن و به‌روز یا داروهای روان‌گردان نیست. تنها یک جفت اسکی و چند تکه لباس یوگا کفایت می‌کنند.

از سال ۲۰۰۶ تا به‌امروز گردهمایی ماهانه‌ی شبکه‌سازی “مایندشر” برخی از هوشمندترین کارآفرینان، هنرمندان و مخترعان لس‌آنجلس را با وعده‌ی نوشیدنی‌های ارزان‌قیمت، موسیقی محلی و در اغلب اوقات ارائه‌ها‌ی متحیرکننده دور هم جمع می‌کند. مایندشر که بنیان‌گذار آن داگ کمپل ـ از آزمایشگاه‌های سین ـ آن را فرزندخوانده‌ی همایش‌های TED و مرد سوزان (البته بدون خودپسندی‌های خاص آن‌ دو) می‌داند، پنجاهمین نشست ماهانه‌‌ی خود را با یک گردهمایی سه روزه در تعطیلات آخر هفته ـ که سرشار از هنر، موسیقی و فناوری بود ـ جشن گرفت. علاوه بر چیزهای عجیب و غریبی مانند یک برج آجرچینی عظیم اسباب‌بازی و کاکتوس نوازنده، سخنرانان منتخب و تأثیرگذار این گردهمایی موضوع “آینده چگونه است” را در حوزه‌هایی مانند: فضانوردی، طراحی بازی و سلامت بررسی کردند. علاوه بر آن هنراسرارآمیزی با نام “مُد زیستی” و چیزی که “عقیم کردن دیجیتال” یا اسکروتوسکوپی  نامیده می‌شد (و البته به‌اندازه‌ی اسم‌ش ترسناک نبود) هم ارائه شدند.

اما جذاب‌ترین سخنرانی همایش، از آن بنیان‌گذار آتاری و نوآور سریالی نولان بوشنل بود که درباره‌ی برخی حکمت‌ها ـ که در ۴۰ سال تجربه‌اش به‌عنوان مخترع و نوآور کسب کرده است‌ ـ سخن گفت. با در نظر گرفتن مخاطبان‌ او که همگی تشنه‌ی فناوری بودند و این‌که بوشنل به‌ باور بسیاری نمونه‌ای کامل از کارآفرینان عصر فناوری مدرن است، توصیه‌های او برای کارآفرینان جوان عرصه‌ی فناوری شگفت‌آور و انگیزش‌بخش بود:

آرام نگیرید

“شما قصد دارید ضریب هوشی‌تان (IQ) را ظرف دو سال بالاتر ببرید. پس آرام نگیرید. معنای‌اش این است: چیزی یاد بگیرید که در آن ذهنیتی ابتدایی دارید. من دوست داشتم شطرنج بازی کنم. مشخص است که امکان نورون‌سازی ـ تولد سلول‌های جدید مغزی ـ در زمینه‌ی شطرنج برای آدمی به سن و سال من از بین رفته است. مغز من اوایلی که شروع به یاد گرفتن شطرنج کردم، همکاری خوبی داشت. اما اگر نخواهم احساسی حرف بزنم، پیشرفت من بسیار بسیار تدریجی بود. بنابراین اگر دوست دارید این کار را درست انجام دهید، اسکی کردن یاد بگیرید. و بعد زمانی که احساس کردید حسابی چوب‌های اسکی در کنترل شما هستند، سراغ یاد گرفتن اسنوبرد بروید. و زمانی که یاد گرفتید چگونه اسکیت کنید، تائیچی (نوعی ورزش چینی) یاد بگیرید و بعدش به‌سراغ یوگا بروید. مسیر آرام نگرفتن را ادامه دهید. به‌زودی متوجه خواهید شد که هوشمندتر شده‌اید.”

به‌دنبال زیبایی باشید

“پیاده به محل کارتان بروید، حتی اگر تا منزل‌تان ۵-۴ کیلومتر فاصله دارد. تا محل کارتان دوچرخه‌سواری کنید. از مسیر متفاوتی به آن‌جا بروید. در طی این مسیر تا آن‌جا تلاش کنید تا زیبایی‌های مسیر را دریابید. از این‌که چقدر می‌توانید روابط همسایگی جدیدی را انتظار داشته باشید شگفت‌زده خواهید شد. زمانی که به‌دنبال زیبایی‌های منحصر به‌فرد می‌گردید، دست به تجربه کردن بزنید. بدین ترتیب زمانی که سر کار می‌روید، متوجه خواهید شد که خلق و خوی بهتر و رضایت بیش‌تری دارید و می‌توانید قرص‌های ضدافسردگی‌تان را کنار بگذارید.”

بدن‌تان را حرکت دهید

“به‌شدت ورزش کنید. بیست دقیقه. سی دقیقه. ضربان قلب‌تان را به ۸۰% ظرفیت‌ نهایی‌ش برسانید و در سه ساعت پس از آن چیزی یاد بگیرید. مشخص شده که زمانی که ورزش شدید می‌کنید، مغز شما چیزی به نام BDNF (پروتئین عامل مشتق از مغز عصب‌گرا) می‌سازد یا کود شیمیایی رشد مغز شما است. BDNF یک پروتئین پیش‌رو برای شکل‌گیری دندریت‌ها (شاخه‌های گسترده‌ی سلول‌های عصبی با یکدیگر) است. بدین ترتیب شما سخت‌افزار را برای نرم‌افزار آماده می‌کنید.”

خوب بخوابید

“به‌خاطر بیاورید که ما می‌توانیم در بخش جلویی مغزمان بین ۵ تا ۷ موضوع را هم‌زمان مدیریت کنیم. بخش پشتی مغزمان می‌تواند موضوعات بسیار بیش‌تری را مدیریت کند. بنابراین زمانی که به شما یک مسئله داده می‌شود، در مورد آن پیش از خوابیدن فکر کنید تا شانس زیادی داشته باشید که فردا صبح حل‌ش کنید. اتفاقی می‌افتد این است که مکانیسم پردازش پس‌زمینه‌ی مغز شما کار روی آن مسئله را با تعداد زیادی سیناپس (محل اتصال سلول‌های مغزی) آغاز می‌کند و شما فردا از میزان ظرفیت مغزی که آزاد کرده‌اید شگفت‌زده خواهید شد.

به ایده‌های خودتان اعتماد کنید

“نوآوری هیچ وکیل مدافعی ندارد. مثلا اگر به شما یک دستگاه ارغوانی مخصوص چپ‌دست‌ها نشان بدهم، احتمالا هیچ‌کس فکر نمی‌کند ایده‌ی خوبی است؛ هر چند واقعا نوآورانه است. و به همین ترتیب معمولا زمانی که استیو جابز و من حرف می‌زدیم، یکی از موضوعات اصلی گفتگوهای‌مان نوآوری بود. یک بار به او گفتم: «استیو اگر به چیزی باور داشتی؛ وقتی به اتاقی رفتی که ۵۰ نفر آن‌جا هستند و همه‌ی آن‌ها به تو گفتند دیوانه‌ای، به همان ایده بچسب. پروژه‌ی خودت را ادامه بده.»”

“نوآوری کار مشکلی است. واقعا مشکل است. به‌همین دلیل اغلب مردم نمی‌توانند آن را انجام دهند. خودرو، هواپیما و تلفن را در نظر بگیرید: همه‌ی آن‌ها در زمان اختراع‌شان هم‌چون اسباب‌بازی فرض می‌شدند؛ چون هیچ‌کس از آن‌ها دفاع نمی‌کرد. آن‌ها برای دوران خود بسیار بدیع بودند. چیزی که امروز شما روی آن کار می‌کنید می‌تواند همین‌گونه باشد. بنابراین اگر مسیر آینده‌ را شفاف می‌بینید، به آن بچسبید.”

منبع

پ.ن. این مقاله‌ پیش از این در شماره‌ی تیر ماه مجله‌ی پنجره‌ی خلاقیت منتشر شده است.

(منبع عکس)

دوست داشتم!
۵

نویسنده: دیوید هولمز / ترجمه: علی نعمتی شهاب مقدمه: نولان کی بوشنل (متولد ۵ فوریه‌ی ۱۹۴۳) مهندس و کارآفرین آمریکایی است که بنیان‌گذار شرکت‌ آتاری و مجموعه تئاترهای زنجیره‌ای “چاک ای چیز پیزا تایم” است. بوشنل وارد تالار افتخارات بازی‌های ویدئویی و تالار افتخارات اتحادیه‌های محصولات مصرفی شده است، عضویت بفتا (اتحادیه‌ی فیلم بریتانیا) را در اختیار دارد، جایزه‌ی “نوآور برتر