نوشتن این فهرست پیشنهادی برای مطالعه‌ی مشاوران جوان در طول یک هفته مدت‌ها است توی ذهن من است و کمی تنبلی و کمی درگیری باعث شده بود که این کار را نکنم. اول از همه باید این را بگویم که این فهرست وحی منزل نیست و براساس تجربیات، دیدگاه‌ها و علایق من شکل گرفته است. بنابراین اگر نقدی بر آن دارید و اگر چیزی به نظرتان می‌رسد که جا افتاده، بفرمایید. همین‌جا نکته‌ی دوم هم شکل می‌گیرد: این برنامه‌ی مطالعاتی من در یک هفته است. شما هم باید برای خودتان یک فهرست مشخص داشته باشید براساس چهارچوبی که برای خودتان مشخص می‌کنید، مطالعات‌تان را انجام دهید. توجه کنید که اساس این فهرست این است که هر هفته باید در تمام حوزه‌های پیشنهاد شده، حداقل یک مطلب یک خطی بخوانید!

خوب با این مقدمات، فهرست پیشنهادی من این است:

  1. کتاب و مقاله‌ی فنی: این یکی این‌قدر بدیهی است که من توضیحی در موردش ندهم! فقط تأکید می‌کنم که بین خواندن تئوری و یاد گرفتن مدل‌های جدید با خواندن و دیدن کیس و مطالب کاربردی توازنی ایجاد کنید. شاید یک سوال این باشد که در چه حوزه‌های فنی بخوانیم؟ این بستگی به کارتان و علایق‌تان دارد؛ یعنی ممکن است لازم باشد کسی مثلا در زمینه‌ی برنامه‌ریزی استراتژیک خیلی بخواند و دیگری در حوزه‌ی مستندسازی و تحلیل فرایند. پیشنهاد خاصی در این زمینه ندارم؛ فقط لطفا حداکثر سه حوزه را به‌عنوان حوزه‌های تخصصی‌تان (مثلا: استراتژی، تحلیل و طراحی سیستم و تحلیل کسب و کار) انتخاب کنید. بیش‌تر از این تعداد، تمرکزتان را از دست می‌دهید و می‌شوید اقیانوسی به عمق یک بند انگشت! در صورتی که شاید به‌تر باشد جویباری به عمق یک اقیانوس باشید!
  2. چطور مشاور خوبی باشیم؟ این سؤال مهمی است که مجموعه پست‌های مربوط به مشاوره‌ی مدیریت وبلاگ گزاره‌ها قصد دارد به آن پاسخ بدهد. فکر می‌کنم برای پاسخ دادن به این سؤال باید چند قدم برداشت: اول بفهمیم تعریف مشاوره‌ی مدیریت چیست، بعد با فرایند آن آشنا شویم (که سعی می‌کنم به‌زودی در چند پست این فرایند را به صورت کلی مرور کنم) و بعد ببینیم در هر گام از فرایند مشاوره باید چه کنیم تا به‌تر و اثربخش‌تر عمل کنیم. پیشنهاد می‌کنم این پست من را هم در زمینه‌ی استاندارد مشاوره‌ی مدیریت CMC بخوانید. مستندات این استاندارد به تازگی به دستم رسیده که سعی می‌کنم از آن‌ها هم برای نوشتن در این حوزه بهره بگیرم.
  3. اخبار تحولات مشاوره‌ی مدیریت در دنیا: این یکی برای خود من جذابیت‌های زیادی دارد! چند منبع خوب اینترنتی در این زمینه پیدا کرده‌ام که در پستی آن‌ها را معرفی خواهم کرد.
  4. اخبار سیاست و اقتصاد و صنعت: شما حتا اگر مشاور برنامه‌ریزی استراتژیک هم نباشید که مستقیما با تحلیل محیط (همان مدل PEST معروف خودمون!) در ارتباط باشد، به هر حال از اتفاقاتی که دارد در کشور و در سطحی وسیع‌تر دنیا می‌افتد حداقل در زندگی شخصی‌تان متأثر می‌شوید. کلا آگاهی از تحولات دور و برتان مزیت‌های غیرقابل وصفی دارد؛ باید تجربه کنید تا بدانید چه می‌گویم! پیشنهاد می‌کنم حداقل هفته‌ای یک بار سایت MBANews و هر روز روزنامه‌ی دنیای اقتصاد را ورقی بزنید؛ ضرر نمی‌کنید!
  5. اخبار علم و فناوری به‌ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات: اگر مشاور حوزه‌ی IT باشید که خواندن اخبار این حوزه برای‌تان جزو واجبات محسوب می‌شود؛ اما حتا اگر مشاور کسب و کاری هم هستید، دنبال کردن این اخبار جدا از جذابیت ذاتی‌شان می‌تواند برای شما در کارتان دیدگاه‌ها و فرصت‌های جدیدی را مشخص کند. فقط لطفا نچسبید به اخبار محصولات و این‌که اپل و گوگل و مایکروسافت و ایکس و ایگرگ چه کرده‌اند یا می‌خواهند بکنند؛ اخبار تحولات مدیریتی بازار فناوری نکته برای یاد گرفتن زیاد دارند (مثل ماجراهایی که بر سر کنار رفتن اریک اشمیت از گوگل در هفته‌ی اخیر پیش آمد.) من شخصا در این زمینه از سرویس فناوری‌های نوین خبرگزاری مهر، آی‌تی ایران، مدیا نیوز، آی سی تی پرس، لحظه‌های فناوری اطلاعات و وبلاگ‌هایی مثل یک پزشک استفاده می‌کنم.
  6. گزاره‌ها! بله گزاره‌ها: گزاره‌ها یا همان نقل قول‌هایی که از آدم‌ها می‌شود، غیر از خاصیت انگیزش‌بخشی و تفریحی که در خودشان دارند، می‌توانند به شما کمک کنند از زاویه‌ی جدیدی به یک موضوع بدیهی و پیش پا افتاده نگاه کنید. بنابراین اهمیت گزاره‌ها را دست کم نگیرید!
  7. وبلاگ‌های مدیریتی و فناوری: وبلاگ‌های این حوزه به شما کمک می‌کنند از پیچیده‌ترین مسائل فنی گرفته تا تجربیات شغلی و دیدگاه‌های شخصی آدم‌ها را نسبت به دنیای اطراف‌شان بخوانید و ازشان چیز یاد بگیرید. به نظرم این یکی از جنبه‌های پیش‌رفت مدیریت در دنیای جدید همین روایت‌های شخصی آدم‌ها از موضوعات و مباحث علم مدیریت است. من شخصا از همه‌ی بلاگرهای این حوزه چیز یاد گرفته‌ام و می‌گیرم و به نظرم ترویج نوشتن و خواندن در این حوزه یکی از کارهای مهمی است که همه باید در کنار هم به آن‌ها بپردازیم. اصلی‌ترین هدف مجموعه پست‌های لینک‌های هفته‌ی وبلاگ گزاره‌ها، همین است. فید مجموعه‌ی نسبتا کاملی از این وبلاگ‌ها را از این‌جا مشترک شوید.
  8. اعداد و ارقام: در لینک‌های هفته دیده‌اید که من چقدر به این اعداد و ارقام اهمیت می‌دهم. به نظرم مطالعه‌ی اعداد و ارقام و پی‌گیری‌ روندهای تغییرات و نرخ تغییرات در تمامی حوزه‌های مربوط به مشاوره ـ به‌ویژه و به‌ویژه در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات ـ دیدگاه‌ خوبی در مشاوران در مورد اتفاقاتی که دارد می‌افتد و قرار است بیفتد ایجاد می‌کند. از آن گذشته وقتی روندهای یک بازار را در طولانی مدت دنبال کنید … خبرنامه‌ی The Daily Stats سایت مدرسه‌ی مدیریت هاروارد منبع بسیار جالبی است برای این اعداد و ارقام.
  9. مطالبی در حوزه‌ی کار حرفه‌ای، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی کار: همیشه با آدم‌هایی که از نظر فنی در سطح بالایی قرار دارند؛ ولی رفتارشان غیرحرفه‌ای است و نمی دانند چطور باید با دیگران کار کنند، مشکل داشته‌ام. این مهم است که ما هر هفته در مورد این‌که چطور باید کار خودمان را به‌بود بدهیم، چطور رفتار درستی داشته باشیم، چطور خودمان را بیانگیزانیم، چطور با مشکلات روبرو شویم و باهاشان کنار بیاییم و … بخوانیم. از طرف دیگر روان‌شناسی و جامعه‌شناسی کار (و به‌عبارت به‌تر علم رفتار سازمانی) هم افق دید ما را برای تحلیل رفتار خودتان به‌عنوان یک فرد و هم‌چنین رفتار آدم‌ها در سطح تیم کاری‌تان، واحد سازمانی‌تان، سازمان‌تان و حتا جامعه حسابی باز می‌کند. این طوری شاید بتوانیم هم مشکلات رفتاری خودمان را زودتر کشف کنیم و هم کم‌تر از دست دیگران حرص بخوریم! در این زمینه وبلاگ‌های هاروارد بیزینس اسکول به‌ترین و بی‌رقیب‌ترین پیشنهاد ممکن هستند!
  10. ادبیات و قصه و شعر! شما به‌عنوان مشاور قرار است خروجی‌های به مشتری‌تان بدهید که بتواند بخواند و بفهمد! متأسفانه حجم غلط‌های املایی و اشکالات نگارشی در گزارش‌های ما مشاوران ایرانی به شدت بالا است و از آن بدتر، اصلا هم به این فکر نیستیم که خواننده‌ی بنده خدا (مدیر / کارشناس کارفرما یا ناظر) چه زجری قرار است از خواندن این گزارش بکشد! پس با ادبیات مأنوس و محشور باشیم و علاوه بر حظ معنوی، چیز یاد بگیریم!

فعلا این‌ها به ذهن من رسید. کامل‌اش کنید ممنون می‌شوم.

دوست داشتم!
۳

نوشتن این فهرست پیشنهادی برای مطالعه‌ی مشاوران جوان در طول یک هفته مدت‌ها است توی ذهن من است و کمی تنبلی و کمی درگیری باعث شده بود که این کار را نکنم. اول از همه باید این را بگویم که این فهرست وحی منزل نیست و براساس تجربیات، دیدگاه‌ها و علایق من شکل گرفته است. بنابراین اگر نقدی بر آن

تحلیل شکاف یا تحلیل فاصله (Gap Analysis) بخش لاینفک یک پروژه‌ی مشاوره است. همان‌طور که بارها گفته‌ام مشاوره چیزی نیست جز طی یک فرایند حل مسئله. و وقتی که مسئله حل شد باید دو نوع تغییر در سیستم مورد نظر ایجاد شود:

  1. تغییر چیزهایی که سیستم را دچار مشکل می‌کنند (با افزایش هزینه، کاهش کارایی و اثربخشی و …)؛
  2. ایجاد چیزهای جدیدی که برای پشتیبانی از نیازهای جدید سیستم یا پشتیبانی به‌تر از نیازهای قبلی لازم‌اند.

بنابراین در گام آخر، قبل از اجرا نیازمند این هستیم که بدانیم چه میزان تغییر در کجای سیستم و با چه برنامه‌ای (برنامه‌ی زمانی، بودجه‌ای و احتمالا کیفیت) باید ایجاد شود. این‌جاست که از ابزار تحلیل شکاف استفاده می‌شود تا ابعاد تغییر و میزان تغییر مورد نیاز در سیستم مشخص شوند.

توضیحاتی بیش‌تر در این زمینه را در مقاله‌ی این هفته (دانلود از این‌جا) بخوانید که البته بیش‌تر متمرکز است بر تحلیل شکاف در به‌بود فرایندهای کسب و کار (BPI.) اما یادتان باشد تحلیل شکاف در هر پروژه‌ی مشاوره یا هر جایی که با حل مسئله مواجهیم معنادار است.

بعدا مفصل‌تر به این موضوع خواهیم پرداخت.

دوست داشتم!
۳۳

تحلیل شکاف یا تحلیل فاصله (Gap Analysis) بخش لاینفک یک پروژه‌ی مشاوره است. همان‌طور که بارها گفته‌ام مشاوره چیزی نیست جز طی یک فرایند حل مسئله. و وقتی که مسئله حل شد باید دو نوع تغییر در سیستم مورد نظر ایجاد شود: تغییر چیزهایی که سیستم را دچار مشکل می‌کنند (با افزایش هزینه، کاهش کارایی و اثربخشی و …)؛ ایجاد

خودم باورم نشده ۶ ماهه دارم هر هفته این کار را می‌کنم!!!! آآآآآ به همت‌ام! :دی

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

احسان اردستانی این هفته پستی نوشت با عنوان مرگ سرمایه های اجتماعی که نقطه‌ی آغازی شد برای بحث بیش‌تر در این زمینه: لیالی این‌جا راه‌کارهایی ارایه داد و چند نفر را هم دعوت کرد برای نوشتن بیش‌تر. نوشته‌ی من این‌جا، صادق جم این‌جا و علی نیکویی را هم این‌جا بخوانید و نوشته‌ی دیگر احسان در این زمینه حواشی “مرگ سرمایه های اجتماعی” (نویسنده مهمان)

بحث و گفتگو: نقش شبکه‌های اجتماعی در شرایط کاری (امیر مهرانی)

علم غیب در برنامه ریزی پروژه و منشور پروژه – قسمت اول (یک نکته‌ی اضافی از من: منشور پروژه در پروژه‌ها خیلی مهمه. مخصوصا در حوزه‌ی مشاوره که کسی اهمیتی به منشور نمی‌ده و فرمالیته است عملا. منشور پروژه باید در حوزه‌ی محدوده به همه‌ی ذی‌نفعان دقیقا نشان بده که در پروژه قرار است چه کاری انجام شود و چه کاری نه.) (مهدی عرب عامری)

مشتری اصلی در سیستم خدمات درمانی (سیستم بهداشتی ـ درمانی آمریکا چگونه کار می‌کند؟ پست جالب نیام یراقی)

درس‌هایی از کارگاه‌های عمرانی(۱)- نقشه‌بردارها (احمد شریفی؛ راست‌اش من دوست مهندس نقشه‌بردار زیاد دارم. خارج کارگاه که این طوری نیستند؛ داخل کارگاه هم ندیدم‌شون!)

اگر ایده ای در سر دارید همین حالا به سوالات زیر پاسخ دهید! (وبلاگ همینا)

خطای رایج در مدل سازی (تحلیل‌گران دینامیکی سیستم‌ها و کلا تحلیل‌گران سیستم این مطلب نوید غفارزادگان را بخوانند!)

ده راهنمایی عملی برای ورشکسته کردن یک شرکت نرم افزاری! (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

چرا بازاریابی کردن اینقدر سخت است!!؟؟ (احسان نصیری)

تعریف تعریف مجدد از شکست‌

DNA افراد نوآور (“ارتباط دادن، سوال پرسیدن، مشاهده کردن، آزمایش کردن و شبکه‌سازی”)

دیالوگ و یادگیری سازمانی (“افراد یاد گرفته‌اند که دنیا را در ذهنشان به بخش‌های متفاوتی تقسیم کنند و سپس در هر بخش فعالیت‌های خاصی را در مورد مواردی که در آن بخش وجود دارد انجام دهند. ولی مساله ‌اینجا است که افراد پس از مدتی فراموش می‌کنند که خودشان‌ این بخش‌بندی‌ها را ‌ایجاد کرده‌اند و در نتیجه احساس می‌کنند بخش‌هایی که در ذهنشان وجود دارد بازتابی از واقعیت است. به ‌این ترتیب مخلوقات خود ما بر ما حاکم می‌شوند. شاید بزرگ‌ترین مشکل ‌این باشد که ما ‌این کار را به صورت جمعی انجام می‌دهیم و به نظر می‌رسد که یادگیری سازمانی تنها در صورتی می‌تواند صورت بگیرد که ما شروع به زیر سوال بردن‌ این واقعیت بسیار مبهم و در عین حال تاثیرگذار بکنیم.”)

آیا انعطاف‌پذیری نافی اقتدار مدیر است؟مدیریت مقتدرانه (“مدیر باید تصمیم بگیرد که چه جنبه‌های شخصیتی‌اش را می‌خواهد به دیگران نشان دهد و هر جنبه را به چه افرادی”)

استراتژی متنوع‌ سازی شرکت «دل» حضور در حوزه‌های متنوع به چه قیمتی؟ و موردکاوی دل: چه میزان تنوع در محصولات مطلوب است؟ (این مقاله‌ی دو قسمتی کیس شرکت دل را در مورد استراتژی متنوع‌سازی بررسی می‌کند. واجب است خواند‌ن‌اش به‌ویژه برای دانشجویان MBA)

روزنامه دنیای اقتصاد ویژه نامه MBA (مطالب عمومی‌اش در مورد MBA بد نیست؛ تبلیغات‌اش در مورد دوره‌ی MBA یکی از مؤسسات خصوصی را هم خواستید ببینید. با وجود احترامی که برای دوره‌های مؤسسات خصوصی قائلم و شرکت در آن‌ها را مفید می‌دانم؛ اما به‌ هیچ عنوان این دوره‌ها را MBA نمی‌دانم.)

خلاقیت و نوآوری و معجزه اشتباهات

چرا گوگل به یک استیو جابز نیاز دارد؟

فناوری اطلاعات:

مرا در ۳ کلمه توصیف کن! (سرویس بسیار جالبی که دکتر مجیدی در یک پزشک معرفی کردند! عالیه؛ حتما امتحان کنید)  و اندروید ۳٫۰ یا شانه عسل چه ویژگی‌های تازه‌ای دارد؟ (از دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

شیفتگان تکنولوژی در عصر جدید (گیک کیست!؟؛ از جواد افتاده.)

جایزه ۱۰۰میلیون دلاری Google برای انصاف اشمیت!

رویارویی و جبران خسارت بعضی از مدیران اجرایی شرکت‌های فناوری با مشاغل مهم در سال ۲۰۱۱

احتمال فروش مای‌اسپیس به گوگل (من خیلی با مای اسپیس کار نکردم؛ اما به نظرم اشتباه استراتژیک‌اش این بود که برای کاربران آمریکایی طراحی شد اما در خود آمریکا هم خیلی ازش استقبال نشد.)

افزایش توجه برنامه نویسان به «اندروید»

۱۰ نکته‌ای که در مورد نوکیا نمی‌دانید!

Google`s Schmidt Handing CEO Reins to Page: 10 Gains and Losses (اسلایدشوی جالبی در مورد کارهای درست و نادرست اریک اشمیت به‌عنوان مدیرعامل گوگل.)

Schmidt, Jobs, Zuckerberg, and the Future of Adult Supervision – Julia Kirby – Our Editors – Harvard Business Review (نظارت بزرگان بر کودکان کاسب! مدلی موفق که برای استیو جابز، پیج و بیرن جواب داده و زوکربرگ سعی دارد بهش تن نده!)

آی‌پد بیش از ۱۷ میلیون فروش داشت (فروش آی‌فون هم به ۱۵ میلیون رسید: این‌جا.)

اقتصاد:

غول‌های «سیلیکون ولی» اقتصاددانان را به زرادخانه خود اضافه می‌کنند

با کمک گوگل و فروشگاه‌های آنلاین روش‌های جدید محاسبه تورم

به بهانه نودمین سال تولد بوکانان: دولت باید در خدمت منافع عام باشد (بوکانان را علی سرزعیم با مقالات نظریه‌ی انتخاب عمومی بوکانان در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به ما معرفی کرد. اخیرا ایشان مقالات‌شان در این زمینه را به صورت کتاب منتشر کرده‌اند: این‌جا)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

پنچر نشوید! (نامه‌ی محمود سیفی عزیز به دوستی که در برابر سبکی تحمل‌ناپذیر هستی از پای درآمده … برای همه‌ی افسردگان و به ته خط رسیدگان خواندن‌اش توصیه می‌شود!)

۵ راهکار موثر برای کسانی که در محل کار خسته می شوند (همه‌اش را تجربه کردم؛ راس می‌گه!)

روش‌های جلوگیری از کمر درد

با یادداشت کردن، اضطراب خود را کاهش دهید

چگونه محیط کار خود را طراحی کنیم؟

شادترین مردم دنیا کجا زندگی می‌کنند؟

ویترین واقعیت فوتبال ما و درباره واکنش به شکست مقابل کره -توهم ایرانی چگونه درمان می‌شود (دو نقد جامعه‌شناسانه ولی فوتبالی درباره‌ی شکست ایران برابر کره‌ی جنوبی در جام ملت‌های آسیا)

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

پ.ن.۳٫ از این هفته پست لینک‌های هفته به جمعه‌ها منتقل می‌شود تا من برسم همه‌ی لینک‌هایی که باید را مطالعه کنم!

دوست داشتم!
۰

خودم باورم نشده ۶ ماهه دارم هر هفته این کار را می‌کنم!!!! آآآآآ به همت‌ام! :دی پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب

قبل‌تر به نمونه‌ی آزمون استخدامی شرکت معظم مشاوره‌ی بین اشاره کرده‌ام. جالب‌ترین بخش این نمونه‌ی امتحان برای من این سؤال‌اش بود: “در ۳ جمله‌ی کوتاه، نتایج تحلیل‌های انجام شده توسط خودتان به‌عنوان مشاور را برای مشتری بیان کنید!” توانایی و مهارت مختصر و مفید نوشتن و از آن بالاتر جمع‌بندی کردن یک بحث گسترده و پر از جزییات در زیرمجموعه‌ی چند عنوان کلی توانایی است که اغلب ما مشاوران ایرانی نداریم! اولی‌اش نیاز به تمرین دارد و دومی بیش‌تر نیازمند توانایی تفکر سیستماتیک و یک مقداری هوش و تجربه است.

این وضعیت البته دلیل هم دارد:

  • کارفرماهای ایرانی که ما را به نوشتن گزارش‌های حجیم عادت داده‌اند و مثلا دادن یک پرزنت ۱۰ اسلایدی به جای یک گزارش ۴۰۰ صفحه‌ای برای‌شان قابل قبول و ملموس نیست!
  • خود ما مشاوران که می‌دانیم اگر بخواهیم مختصر و مفید بنویسیم، آن وقت باید از سفسطه‌ها و کلی‌گویی‌ها و همان‌گویی‌های‌مان (این اصطلاح بانمک همان‌گویی را از استاد عزیزم دکتر رمضانی یاد گرفتم!) و نداشتن تحلیل درست و از آن بدتر راه‌حل کاربردی و دادن راه‌حل‌هایی که خود کارفرما از ما به‌تر بلد است، بکاهیم و این طوری مشت خالی‌مان باز شود و کیفیت واقعی خودمان و کارمان معلوم شود!
  • و …

در طول دوران کاری‌ام احتمالا یکی از بزرگ‌ترین شانس‌های‌ام، کار کردن با مشاور باتجربه‌ای بوده که این جمع‌بندی یکی از توانایی‌های منحصر به فردش است. همیشه در جلسات مشترکی که همراه ایشان بوده‌ام و یا وقتی کامنت‌های فنی ایشان را روی خروجی کارم دیده‌ام، از این توانایی و مهارت‌شان هم لذت برده‌ام و هم چیزهای جدیدی یاد گرفته‌ام.

براساس تجریات خودم کسب این مهارت، هم نیازمند مطالعه‌ی اصول تحلیل سیستم و دیدن گزارش‌ها و کارهای مشاوران خارجی (و البته داخلی) است و هم نیازمند تمرین کردن و از آن بالاتر داشتن منتوری مثل این مشاور باتجربه‌‌ای است که من زیردست‌اش کار کردم.

بنابراین مشاوران جوان: حواس‌تان باشد مختصر و مفید نوشتن و حرف زدن و توانایی جمع‌بندی مهم‌ترین بخش‌های یک موضوع پرجزئیات در چند جمله‌ی کوتاه (مثلا در زمان نوشتن خلاصه‌ی مدیریتی برای یک گزارش حجیم) مهم‌ترین مهارت شماست.

دوست داشتم!
۰

قبل‌تر به نمونه‌ی آزمون استخدامی شرکت معظم مشاوره‌ی بین اشاره کرده‌ام. جالب‌ترین بخش این نمونه‌ی امتحان برای من این سؤال‌اش بود: “در ۳ جمله‌ی کوتاه، نتایج تحلیل‌های انجام شده توسط خودتان به‌عنوان مشاور را برای مشتری بیان کنید!” توانایی و مهارت مختصر و مفید نوشتن و از آن بالاتر جمع‌بندی کردن یک بحث گسترده و پر از جزییات در زیرمجموعه‌ی

این هم ایده‌های این هفته:

  • “این، یعنی سازمان ما!” به‌ترین تعریف برای مشخص شدن ماهیت مفهوم مأموریت / رسالت سازمان (Mission) است.
  • تأکید برنامه‌ریزی عملیاتی بر کارایی و بازدهی است؛ در حالی که برنامه‌ریزی استراتژیک به اثربخشی نظر دارد.
  • ویژگی‌های اهداف مؤثر (که باید در فرایند برنامه‌ریزی به‌ آن‌ها توجه کرد) عبارتند از: مشخص و روشن بودن و ابهام نداشتن، سازگاری داشتن (سازگاری درونی / سازگاری با سایر اهداف)، چالش‌آور بودن.
دوست داشتم!
۰

این هم ایده‌های این هفته: “این، یعنی سازمان ما!” به‌ترین تعریف برای مشخص شدن ماهیت مفهوم مأموریت / رسالت سازمان (Mission) است. تأکید برنامه‌ریزی عملیاتی بر کارایی و بازدهی است؛ در حالی که برنامه‌ریزی استراتژیک به اثربخشی نظر دارد. ویژگی‌های اهداف مؤثر (که باید در فرایند برنامه‌ریزی به‌ آن‌ها توجه کرد) عبارتند از: مشخص و روشن بودن و ابهام نداشتن،

سنجش عملکرد سازمان با معیارهای معمولی که همه می‌شناسند که کاری ندارد! البته منظورم این نیست که کاری ندارد! منظورم این است که پرداختن به سنجش چیزهایی که همه می سنجند که برای شما مزیتی در رقابت به همراه نمی‌آورد. بنابراین مهم است که سازمان در سیستم ارزیابی عملکردش هم خلاقانه عمل کند؛ یعنی معیارهایی را بسنجد و به‌بود بدهد که حتا به فکر بقیه هم نمی‌رسند! مارک گراهام برون در مقاله‌ی این هفته از ۱۰ معیار ارزیابی خلاقانه‌ی ارزیابی عملکرد سازمان که در سازمان‌های دولتی و خصوصی مشاهده کرده است سخن می‌گوید. این ۱۰ معیار ارزیابی عملکرد برای سازمان‌های نوین عبارتند از:

  1. اثربخشی ارتباطات؛
  2. روابط با مشتری؛
  3. رضایت کارکنان؛
  4. تصویر برند؛
  5. شاخص انحراف (این عالیه: چقدر کارکنان اون کاری را که براش استخدام شدند انجام می‌دهند!)
  6. شاخص اعتماد (ذی‌نفعان درونی و بیرونی) به ره‌بران
  7. اذیت کردن مشتری! (مثلا مشتری چقدر برای پیدا کردن اطلاعات لازم روی وب سایت ما سر کار می‌رود!؟)
  8. شاخص عملکرد تأمین‌کنندگان / شرکا (مثلا کار کردن باهاشون چقدر راحته)
  9. شاخص مدیریت پروژه (شامل ۴ زیرشاخص: عملکرد بودجه‌ای/  هزینه‌ای، زمان‌بندی، کیفیت / عملکرد، نوآوری)
  10. سرمایه‌ی نامشهود

جزییات را در این مقاله که می‌توانید از این‌جا دانلود کنید مطالعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۱۳

سنجش عملکرد سازمان با معیارهای معمولی که همه می‌شناسند که کاری ندارد! البته منظورم این نیست که کاری ندارد! منظورم این است که پرداختن به سنجش چیزهایی که همه می سنجند که برای شما مزیتی در رقابت به همراه نمی‌آورد. بنابراین مهم است که سازمان در سیستم ارزیابی عملکردش هم خلاقانه عمل کند؛ یعنی معیارهایی را بسنجد و به‌بود بدهد

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم.
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

با این توضیحات لینکهای هفته را مرور می‌کنیم:

مدیریت:

میزان حقوق یک فرد تازه کار (من هم بارها با جماعت متوهمی که امیر در این یادداشت گفته روبرو شده‌ام. بخوانیدش!) و ۴ نکته برای کسب درآمد بهتر در اولین تجربه کاری (جواناتن تازه‌کار واجب است این را بخوانند!) (امیر مهرانی)

اگر واقعا دنبال مشتری هستید، فرق نمی‌کند پیتزا بپزید یا مغازه‌دار باشید (آیدین کسایی)

راهنمایی برای تهیه منشور پروژه و شناسایی ذینفعان پروژه چرا و چگونه

تأثیر حرف اول نام خانوادگی بر شوق خرید! (نکته‌ی بانمک بازاریابی در یک پزشک: دکتر علی رضا مجیدی)

پیاده‌سازی و کنترل عملیات بازاریابی و دکتر محجوب، چهارراه علم، و سمینارهای بازاریابی شرکت TMBA در دانشگاه صنعتی شریف (از استاد پرویز درگی؛ این مطلب مربوط به سخنرانی دکتر محجوب را حتما بخوانید!)

چگونه یک سخنران مصنوعی نباشیم؟

آغاز یک کسب‌وکار (بخش اول) و آغاز یک کسب‌وکار

آشنایی با مشاغل آمریکا و آشنایی با مشاغل مدیریتی در آمریکا (کار هم‌کلاسی خوب ما خانم ابوالحسن‌لو)

راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله‌ فقر (قسمت ششم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف و راه‌حل «بازاریابی اجتماعی» برای خروج از تله فقر (قسمت هفتم) ارزیابی و انتخاب اولویت‌های بازار هدف

اخلاق در سازمان‌ها (نکته‌ی حساسی که اغلب بهش توجه نمی‌کنیم: بنیان اداره‌ی اخلاقی سازمان.)

فناوری اطلاعات:

دسترسی به اندروید مارکت بدون دردسر و محدودیت (من تازه گوشی اندرویدی خریدم؛ برم از این پست عالی مهرداد نایب استفاده کنم! شمام بیایین …)

اینترنت در سال ۲۰۱۰ (مطلب بسیار خواندنی آقای جواد افتاده)

گفت وگوی خودمانی با یک مهندس ارشد مایکروسافت: همیشه مطمئنم که مدیرم بیشتر از من می داند (بسیار بسیار عالی و خواندنی!)

بنیانگذار ویکی پدیا: قدرت ماورایی من خوابیدن است / پیش بینی آینده ویکی پدیا

میلیاردرها جوان‌ترین میلیاردر جهان، اعجوبه ای که مردم دنیا را به هم پیوند داد (بله؛ مارک زوکربرگ را می‌گوید!)

۸ ژوئن IPv6 رسما آزمایش می شود

درآمد ۱٫۸۶ میلیارد دلاری فیس بوک از تبلیغات

شخصیت شناسی از طریق توییتر (بگو چی توئیت می‌کنی تا بگویم کیستی؟ :))

مدیرعامل شرکت مخابرات ایران خبر داد تعرفه مخابرات افزایش پیدا می‌کند

گوگل سه سرویس خود را روی آی‌پی‌های ایران گشود (مرورگر کروم، نرم‌افزار نقشه گوگل ارث و نرم افزار پیکاسا)

جنگ مایکروسافت با اپل بر سر نام«App Store»! (دعوای دو انحصارگر خیلی بانمکه!)

A fresh wind for offshoring infrastructure management (افزایش برون‌سپاری سرویس‌های زیرساختی IT سازمان‌ها به لطف فناوری مجازی‌سازی)

IT Heads Admit They Are Not Spending Enough on Innovation CIO.com (آینده‌ی IT، سرمایه‌گذاری بر روی استفاده از آن برای نوآوری است به جای به‌کارگیری صرف آن در عملیات روزمره.)

ERP Investments to Slow in 2011 CIO.com (خرید ERP جدید کاهش می‌یابد؛ اما بازار خدمات پشتیبانی‌اش حالا حالاها داغ است. اوراکل هم قرار است یک سولوشن جدید و جامع را به زودی ارایه کند.)

No IT Budget? Workers Bring Their Own Tech CIO.com (پول خرید تجهیزات جدید را ندارید؟ بگذارید ملت خودشان تجهیزات‌شان را بخرند؛ یعنی اجازه بدهید از آی‌فون‌ها، بلک‌بری‌ها، آی‌پدها و نت‌بوک‌های شخصی‌شان سر کار استفاده کنند!)

اقتصاد:

در تونس چه می گذرد؟ (مقاله‌ی عالی صادق الحسینی عزیز که امیدوارم زود به زود بنویسه!)

اقتصاد در زندگی واقعی: ارتباط فرهنگ و اقتصاد و اقتصاد در زندگی واقعی بررسی‌های اقتصادی به کمک وزنه و خط‌کش (دومی خواندنی و بی‌نظیر؛ دوستان تپل و قد بلند وز یبا حتما بخونند تا اعتماد به نفس‌شون بیش‌تر بشه …)

کسب‌وکارهای بزرگ در خدمت مردم سرمایه‌داری و پیشرفت انسان (“آزادی رقابت به این معنا نیست که شما با صرف تقلید یا کپی‌برداری از دیگران می‌توانید موفق شوید. همان طور که آزادی مطبوعات هم به این معنا نیست که می‌توانید مطالبی که دیگران نوشته‌اند را بردارید و به نام خودتان چاپ کنید. این آزادی یعنی که شما حق نوشتن مطالب متفاوت را دارید. آزادی رقابت درباره خطوط آهن، به این معناست که شما آزادید چیزی اختراع کنید یا کاری انجام دهید که حمل‌و‌نقل ریلی را به چالش کشیده و حاشیه انتفاع آنها را محدود سازد. در ایالات متحده رقابت با خط آهن – در قالب اتوبوس، اتومبیل، کامیون، هواپیما و غیره – باعث شده که شرکت‌های حمل‌و‌نقلی ریلی در زمینه جابه‌جایی مسافران به شدت در مضیقه قرار گرفته و حتی کاملا شکست بخورند.پیشرفت سرمایه‌داری یعنی اینکه هر کس آزاد است تا به دیگران بهتر و ارزان‌تر خدمت کند.”) (عالی از میزس بزرگ!)

آیا اقتصاد علم است؟ (“با وجود احتمال خلط میان علم اقتصاد و علم طبیعی ما از واژه «علم» استفاده می‌کنیم تا بر این نکته مهم تاکید کنیم که قواعد اقتصاد، عینی است. وقتی سیاستمداران آموزه‌های علم اقتصاد را نادیده می‌گیرند، برنامه‌های آنها ره به تباهی می‌برد (تصور کنید که ناسا قواعد فیزیک را نادیده بگیرد!)”)

آزادی و برنامه‌ریزی (باز هم از میزس: اشتباه بودن برنامه‌ریزی مرکزی به این معنا نیست که در اقتصاد آزاد، برنامه‌ریزی فردی برای خود هم غلط باشد!)

جنگ راه رهایی از رکود نیست؟ (“مشکل اقتصاد در واقع سخت بودن ایجاد هماهنگی بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده است. این هماهنگی زمانی محقق می‌شود که تولید‌کننده با استفاده از ارزشمندترین منابع موجود، کالای مورد تقاضای مصرف‌کننده را تولید کند. به همین دلیل است که ساخت یک کانال با استفاده از یک بولدوزر و چند راننده ثروت سازتر از ساخت همان کانال با استفاده از میلیون‌ها انسان به کمک قاشق است؛ اگرچه روش دوم اشتغال بیشتری ایجاد می‌کند.”)

در گزارش «بانک جهانی» منعکس شد: روایت خارجی از اقتصاد ایران

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

اصل صد به صفر در روابط انسانی

چرا ثروتمند نمی‌شوید ؟

حالا زمان رسیدن به هدف است!

پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمی‌شناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیش‌تر.

پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی (و گاهی هم که خیلی هیجان‌زده می‌شوم، علم!) دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع سه نکته: لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم

دنبال کردن اخبار بازار مشاوره‌ی مدیریت در سطح جهان برای من جذابیت بسیاری دارد. بعدتر در پستی مستقل به منابع خبری که می‌توانید از آن‌ها این اخبار را دنبال کنید اشاره خواهم کرد. در این پست به ۶ پیش‌بینی در مورد وضعیت بازار مشاوره در سال ۲۰۱۱ می‌پردازیم:

  1. درخواست خدمات مشاوره از سوی بخش خصوصی به سودآوری آن‌ها بستگی دارد (البته جز در مواردی که قرار است بازسازماندهی یا بازمهندسی سازمان اتفاق بیفتد.) با خروج نسبی اقتصاد جهان از رکود در سال ۲۰۱۱، پیش‌بینی می‌شود که حجم پروژه‌های مشاوره‌ برای بخش خصوصی افزایش یابد. البته صنایع زیر احتمالا اوضاع به‌تری در این زمینه خواهند داشت: انرژی و خدمات عمومی (Utilities)، کارخانه‌های تولیدی، شرکت‌های مخابراتی، رسانه‌ها و شرکت‌های سرگرمی‌ساز و احتمالا خرده‌فروشی‌ها.
  2. هر چند در بازار داغ سیاست، پروژه‌های مشاوره پول ـ تلف‌کن (!) محسوب می‌شوند؛ اما پروژه‌های تغییر ساختار بخش دولتی یا کاهش‌دهنده‌ی هزینه‌ها این روزها برای بخش دولتی از هر زمانی واجب‌ترند. بنابراین حجم پروژه‌ها در حوزه‌ی دولت و بخش عمومی هم افزایش خواهند یافت؛ البته فقط حجم‌اش نه پول‌اش!
  3. پیش‌بینی می‌شود که درآمد کلی صنعت مشاوره بین ۵ تا ۶ درصد افزایش یابد.
  4. فشارها برای کاهش هزینه‌های مشاوره هم‌چنان ادامه خواهند یافت؛ هر چند کم‌تر از پارسال. احتمالا تنها در حوزه‌ی خدمات مالی این فشارها تا حدود زیادی کاهش خواهند یافت. به همین دلیل است که سودآوری صنعت مشاوره به افزایش تعداد روزهایی که پروژه وجود دارد (کو پروژه!؟) وابسته می‌شود؛ بنابراین حجم پروژه‌های مشاوره افزایش خواهد یافت. بنابراین بازاریابی در صنعت مشاوره در سال پیشِ رو، از اهمیتی استراتژیک برخوردار خواهد بود.
  5. فقط درآمد مشاورانی افزایش خواهد یافت که کارفرمای‌شان را عوض کنند. اوضاع مالی صنعت بسیار خراب است؛ بنابراین دستمزدها و مزایایی که چند سال است ثابت مانده‌اند تغییر چندانی نخواهند کرد. اما همان طور که در پیش‌بینی‌های قبلی دیدید، رقابت در صنعت مشاوره با توجه به رکود آن افزایش خواهد یافت؛ بنابراین جذب مشاوران متخصص به یک سلاح استراتژیک شرکت‌های مشاوره در این رقابت تبدیل خواهد شد. به همین دلیل است که احتمالا مشاورانی که بخواهند کارشان را عوض کنند، می‌توانند دستمزدهای‌شان را افزایش دهند. افزایش شدید نرخ استخدام شرکت‌های بزرگ مشاوره تا حدودی نشان‌دهنده‌ی همین موضوع است. و به همین دلیل است که در سوی مقابل، حفظ نیروی انسانی متخصص در سازمان، برای شرکت‌های مشاوره حیاتی است.
  6. در پیش‌بینی شماره‌ی ۵ به این پیش‌بینی اشاره شد: اوضاع استخدام در صنعت مشاوره بهبود چشم‌گیری خواهد یافت. البته برای مشاوران متخصص نه آدم‌های تازه‌کار و کارشناسان بی‌تخصص همه فن حریف!

پ.ن. ۲ و ۴ و ۵ با شرایط بازار مشاوره در ایران هم مشابهت دارند. مشاوران ایرانی لازم است به این سه پیش‌بینی توجه عمیقی بکنند.

منبع

دوست داشتم!
۰

دنبال کردن اخبار بازار مشاوره‌ی مدیریت در سطح جهان برای من جذابیت بسیاری دارد. بعدتر در پستی مستقل به منابع خبری که می‌توانید از آن‌ها این اخبار را دنبال کنید اشاره خواهم کرد. در این پست به ۶ پیش‌بینی در مورد وضعیت بازار مشاوره در سال ۲۰۱۱ می‌پردازیم: درخواست خدمات مشاوره از سوی بخش خصوصی به سودآوری آن‌ها بستگی دارد (البته

از این به بعد هر از چند گاهی ابزارهای به درد بخوری را که برای کار مشاوره به ذهنم می‌رسد و استفاده می‌کنم، معرفی خواهم کرد. اولین ابزار، نرم‌افزاری است برای کار جالبی به نام ترسیم نقشه‌های ذهنی که امیر مهرانی کامل در موردش توضیح داده. به صورت خلاصه، نقشه‌ی ابزاری است سیستمی که به شما اجازه می‌دهد به افکار و ایده‌های خود نظم بدهید. نقشه‌ی ذهنی حول یک ایده‌ی مرکزی شکل می‌گیرد. مثال بارزش فرایند حل مسئله در حوزه‌ی مشاوره است. شما مسئله‌ای دارید که می‌خواهید حل‌اش کنید؛ ایده‌ها یا سناریوهای حل مسئله در اطراف این ایده‌ی مرکزی قرار می‌گیرند. یک کاربرد دیگرش در ثبت ایده‌ها در هنگام برگزاری جلسات توفان مغزی است. در هر حال ترسیم نقشه‌های ذهنی برای نظم‌دهی به افکارتان و تولید ایده‌ی جدید بسیار مجرب است!

برای ترسیم نقشه‌های ذهنی ابزارهای مختلفی وجود دارد؛ از ابزارهای آن‌لاین تا آف‌لاین. در سطح جهان و در ایران، شناخته شده‌ترین ابزار برای این کار نرم‌افزار Mindjet Mind Manager است. مایند منیجر نرم‌افزار بسیار خوبی است؛ اما یک ایراد اساسی دارد و آن هم عدم پتشیبانی از زبان فارسی است.

مدت‌ها دنبال راه‌حل این مشکل می‌گشتم تا این‌که این نرم‌افزار جایگزین را پیدا کردم. Mind Mapper حتا از مایند منیجر نرم‌افزار به‌تری است؛ کتابخانه‌ی بسیار کاملی از آیکون‌ها و نمودارهای مربوطه داره. از نظر گرافیکی به‌تر از مایند منیجره. می‌تونه خروجی به ورد و اکسل و پاورپوینت و … براتون درست کنه. مثلا یک کاربرد جالب‌اش اینه که شما در جلسه‌ی توفان فکری، ایده‌ها را ثبت کنید و بعد بلافاصله خروجی پاورپوینت‌اش را بگیرید و برای همه پرزنت کنید و باعث شوید دهان همه‌ی آن‌ها از تعجب باز شود! 🙂

نسخه‌ی کرک شده‌ی این نرم‌افزار عالی را از این‌جا با حجم حدود ۴۰ مگابایت به صورت مستقیم دانلود کنید.

دوست داشتم!
۲۶

از این به بعد هر از چند گاهی ابزارهای به درد بخوری را که برای کار مشاوره به ذهنم می‌رسد و استفاده می‌کنم، معرفی خواهم کرد. اولین ابزار، نرم‌افزاری است برای کار جالبی به نام ترسیم نقشه‌های ذهنی که امیر مهرانی کامل در موردش توضیح داده. به صورت خلاصه، نقشه‌ی ابزاری است سیستمی که به شما اجازه می‌دهد به افکار

این هم ایده‌های این هفته:

  • انواع شکست‌ها در سازمان‌ها: آزمایش‌های ناموفق، شکست‌های سیستمی، انحراف از فرایندها، استانداردها و چارچوب‌ها.
  • صحت یک موضوع با داشتن سه ویژگی حاصل می‌شود: صدق، قابلیت اعتماد یا پایایی (Reliability) و اعتبار یا روایی (Validity).
  • استراتژی فقط به بهره‌گیری از نقاط قوت سازمان برای دست‌یابی به پیروزی نمی‌پردازد؛ یادمان نرود که بخشی از کار استراتژی‌ها پوشش نقاط ضعف سازمان است!

پ.ن. پست مقاله‌ی هفته احتمالا فردا صبح منتشر می‌شود.

دوست داشتم!
۰

این هم ایده‌های این هفته: انواع شکست‌ها در سازمان‌ها: آزمایش‌های ناموفق، شکست‌های سیستمی، انحراف از فرایندها، استانداردها و چارچوب‌ها. صحت یک موضوع با داشتن سه ویژگی حاصل می‌شود: صدق، قابلیت اعتماد یا پایایی (Reliability) و اعتبار یا روایی (Validity). استراتژی فقط به بهره‌گیری از نقاط قوت سازمان برای دست‌یابی به پیروزی نمی‌پردازد؛ یادمان نرود که بخشی از کار استراتژی‌ها پوشش