خب با چند ساعت تأخیر لینک‌های هفته‌ی شماره‌ی ۱۳۶ تقدیم به دوستان عزیز. به‌عبارتی رسیدیم به مرز حدود ۳۴ ماه!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

یک زندگی امیدوار (شدیدا توصیه می‌کنم بخوانید!)

برنده بازی می‌کنیم یا بازنده؟ (امیر مهرانی؛ The Coach)

پول بیشتر با خوشبختی بیشتر همراهی دارد، فرقی نمی‌کند کجا زندگی کنید! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

مهارت‌های مدیریتی: مدیریت مؤثر تعارض

برای مصاحبۀ استخدام‌تان خاطره آماده کنید (محمد سالاری)

۶ ترفند برای دست‌یابی به شغل رویایی! – زومیت

آیا می‌دانید مغز انسان چه مقدار فضای ذخیره‌سازی دارد؟ (فارنت)

مدیریت، کارآفرینی و تحلیل کسب و کار: 

روزنامه دنیای اقتصاد – «مدیریت و اقتصاد» در دانشگاه شریف، چرا؟ (به‌قلم دکتر مشایخی)

آموزش‌های بی‌حاصل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (عااااااااااالی!)

راهبرد جالب یک شرکت تولیدکننده بازی برای مبارزه با دانلود غیرقانونی محصولاتش: آینه چون نقش تو بنمود راست … (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

فروختنی نیست، حتی در ازای ۱۰۰ میلیون دلار ! ۴ رئیسی که در مقابل وسوسه فروختن شرکت نوپای خود مقاومت کردند (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ویژگی یک طرح بازاریابی خوب در شرایط سخت اقتصادی

۱۰ سؤال که باید قبل از مشخص کردن بازار هدف خود، بپرسید

کسی هست که بداند گوگل دقیقا چرا موتورولا را خرید؟ (نارنجی) و ناکامی گوگل در دریافت غرامت میلیاردی از مایکروسافت

برگزاری اولین جایزه مشاوره مدیریت ایران

رمز موفقیت: خلاقیت استیو جابز یا واقع‌بینی ووزنیاک

ریسک نیروی کار اضافی برای کسب وکارهای کوچک

۷ قانون برای مدیریت افراد خلاق اما پردردسر

فرآیند استاندارد ثبت اختراع

اتاق بازرگانی ایران اعلام کرد: افزایش معافیت مالیاتی بنگاه‌های مناطق محروم

MediaNews.ir | تولید برنامه‌های تلویزیونی کسب و کار جدید شرکت آمازون

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

۱۰ فناوری تأثیرگذار سال ۲۰۱۳ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

IBM کوچک‌ترین فیلم دنیا را ساخت، فیلمی که هنرپیشه‌هایش اتم‌ها هستند: فیلم «پسرک و اتمش» را حتما ببینید! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

در پی جایگزینی برای GPS (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

کره‌شمالی دو میلیون کاربر ۳G دارد!

مشخص شدن پروتکل نسل جدید اینترنت

خبرآنلاین – اگر “گوگل فایبر” جهانی شود دنیا چگونه خواهد شد؟

به بهانه ۱۰ سالگی آی‌تونز؛ آمار و ارقامی از محبوب میلیارد دلاری!

مرورگر مایکروسافت در محیط‌های شغلی اول است

رشد قابل ملاحظه درخواست دولت‌های جهان برای حذف اطلاعات از روی گوگل

سیستم‌عامل اینترنتی مایکروسافت رکورد شکست

قابلیت‌های آفلاین گوگل درایو افزایش یافت

پنجاه و ششمین زن قدرتمند دنیا ۱۰۰ هزار تبلت هدیه می‌دهد

اقتصاد آنلاین – اپل از گوگل سبقت گرفت

فناوری همراه:

گوشی‌های هوشمند محبوب‌ترین دستگاه الکترونیکی جهان هستند – ایستنا

نگرانیهای امنیتی مانع رشد بانکداری با تلفن همراه است – ایستنا

خبرآنلاین – علاقه خاص کرزانیچ، مدیر جدید اینتل، به کسب و کار تراشه‌های موبایل

چک کردن و کارکردن با موبایل ویروسی است! – ایستنا

شیشه گوگل گلاس شکسته شد! (مصطفی لامعی؛ iCulb)

اطلاعات جدید از ایکس فون گوگل (نارنجی)

پیش‌بینی مدیرعامل بلک بری: مرگ تبلت ها تا ۵ سال آینده (نارنجی)

رسانه‌های اجتماعی:

سنجش شادمانی مردم دنیا با استفاده از توییتر (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

آغاز دوران فناوری‌های شخصی، واقعیت افزوده در قامت هشتمین رسانه جمعی تأثیرگذار (احمد شریف‌پور؛ یک پزشک)

#هشتگ در رسانه‌های اجتماعی؛ محتوا را جهانی کنید! (رسانه‌های اجتماعی)

مرده‌ها در شبکه فیس‌بوک زنده ‌می‌مانند

امسال بازار نرم‌افزارهای همراه به ۲۵ میلیارد دلار می‌رسد

هر لایک ۱۷۴ دلار ارزش دارد

صنعت فاوا در ایران:

روزنامه دنیای اقتصاد – امضای دیجیتال (توکن) چیست؟ 

تغییر مداوم اولویت‌های توسعه آی تی در ایران: در مسیر، بدون هدف و پیش‌نویس جامع دولت الکترونیکی پایان تیر ماه آماده است و وزیر ارتباطات: ایران توانایی پیشرفت و درآمدزایی در زمینه ICT را دارد! – ایستنا و برنامه وزارت ارتباطات برای ایجاد پژوهشگاه‌های ICT (تیتر خبرها در کنار هم بدون شرح!)

طرح‌های پژوهشکده IT پژوهشگاه فضای مجازی تدوین شد – ایستنا

وزیر ارتباطات: تعرفه تلفن همراه هیچگونه افزایش قیمتی نخواهد داشت/منتظریم شبکه ملی اطلاعات تکلمیل شود تا تعرفه های تلفن همراه یک سوم شود – ایستنا و رضوانی: اپراتورها باید تعرفه های جدید را از اول خرداد اعمال کنند – ایستنا (باز هم بدون شرح!)

ایتنا – اجرای طرح «هر خانوار ایرانی یک خط اینترنت پرسرعت» و اپراتورچهارم: مکلف به جذب ۸ میلیون مشترک فیبر نوری در ۸ سال هستیم – ایستنا و وزارت ارتباطات: ضریب نفوذ اینترنت از ۲۰ درصد گذشت اما هدف ما رسیدن به ضریب نفوذ ۵۰درصدی است (و باز هم بدون شرح)

اتصال تمام دستگاه‌ها به شبکه ملی‌ تا پایان دولت! و دستورالعمل جدید اشتراک‌گذاری اطلاعات دردستگاه‌های دولتی

تولید ۷۸۰۰ محتوای الکترونیکی در شبکه ملی یادگیری

سهم بازار بازیهای رایانه ای داخلی تنها ۱۰ درصد است – ایستنا

یک میلیون مدرک گمشده در صندوق‌های پست

 ترک‌سل شکایت‌خود از ایرانسل‌ را پس‌ می‌گیرد

کارمزد خدمات بانکداری الکترونیکی افزایش نمی‌یابد

اقتصاد:

آیا تورم باعث تروریسم می‌شود؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

فلسفه تأسیس نهادها (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)

خبرآنلاین – بهمنی: تغییر نرخ سود بانکی در دستور کار است و سیاست‌های پولی و مالی کشور تغییر نمی‌کند و خبرآنلاین – بازگشت ارز مرجع

اقتصاد آنلاین – مسوول اجرای مصوبات شورای رقابت کیست؟

اقتصاد آنلاین – رتبه ۱۳ کسب‌وکار ایران درمیان ۱۵ کشور خاورمیانه

اقتصاد آنلاین – حداقل دستمزد؛ تنها یک سوم از مخارج خانوار

اقتصاد آنلاین – سود صنایع بورسی در مرز ۳۴۰ هزار میلیارد ریال

اقتصاد آنلاین – پیش‌بینی اکونومیست از افزایش صادرات ایران و رشد ۲۰ درصدی صادرات غیر نفتی در سال ۹۱

اتصال ۵۰ موسسه به سامانه اعتبارسنجی

سبقت دولت از شرکت‌های دولتی در بدهی به بانک‌ها

از ابتدای سال آینده اجرایی می‌شود: تغییر روش صدور دسته چک و سامانه نظارت الکترونیکی بانک‌ها در راه است/ تنظیم بازار سکه و طلا – ( Tala.ir ) سایت طلا

اقتصاد آنلاین – جزئیات اکتشافات طلایی گاز در قلب ایران

دوست داشتم!
۰

خب با چند ساعت تأخیر لینک‌های هفته‌ی شماره‌ی ۱۳۶ تقدیم به دوستان عزیز. به‌عبارتی رسیدیم به مرز حدود ۳۴ ماه! پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که

نویسنده: نادیا گودمن / مترجم: علی نعمتی شهاب

به‌عنوان یک کارآفرین، غذاهای زیادی برای میل کردن در بشقاب روی میزتان قرار دارند. متمرکز ماندن زیر فشار دائمی درخواست‌های کارکنان و مشتریان، نامه‌های الکترونیک و تماس‌های تلفنی که همه به‌دنبال پاسخی از جانب شما هستند، بسیار مشکل است. در میان این همه عوامل منحرف‌کننده‌ی حواس، درک محدودیت‌های ذهنی‌‌تان و کار کردن روی آن‌ها می‌توانید تمرکز و بهره‌وری شما را افزایش دهد.

مغزهای ما به‌خوبی برای حواس‌پرتی تنظیم شده‌اند. به‌همین دلیل است که محیط دیجیتال امروزی باعث شده تا تمرکز بسیار سخت‌تر شود. دیوید راک بنیان‌گذار مشترک “مؤسسه‌ رهبری مبتنی بر علم عصب‌شناسی” و نویسنده کتاب “مغز شما در کار” می‌گوید: “حواس‌پرتی نشان‌دهنده‌ی این است که چیزی تغییر کرده است. حواس‌پرتی یک اخطار است که می‌گوید «توجه‌‌ات را همین الان جمع کن؛ این می‌تواند خطرناک باشد.»” این واکنش مغز، خودکار و عملا غیرقابل توقف است.

در حالی که چند وظیفه‌ای بودن یک مهارت ضروری است؛ دارای یک جنبه‌ی منفی نیز است. راک می‌گوید: “این کار می‌تواند هوشمندی ما را کاهش دهد و به‌زبان بهتر، IQ ما را کم کند. ما اشتباه می‌کنیم، نشانه‌های ظریف را تشخیص نمی‌دهیم، زمانی که نباید، فرمان را رها می‌کنیم یا حرف اشتباهی می‌زنیم.”

شرایط وقتی بدتر می‌شود که بدانیم حواس‌پرتی باعث ایجاد احساس خوبی هم در ما می‌شود. راک می‌گوید: “مغز شما در زمان چند وظیفه‌ای بودن، کلید پاداش‌دهی مغزتان را روشن می‌کند” که بدین معناست: زمانی که کارهای زیادی را هم‌زمان انجام می‌دهید، احساس بسیار خوبی در مورد توانایی‌های خودتان دارید.

سرانجام این‌که هدف اصلی، تمرکز مستمر نیست؛ بلکه دستیابی به یک زمان کوتاه بدون حواس‌پرتی در هر روز است. راک می‌گوید: “بیست دقیقه تمرکز عمیق در هر روز می‌تواند تحول‌آفرین باشد.”

این سه ترفند را برای متمرکز شدن و بهره‌وری بالاتر امتحان کنید:

۱٫ کارهای خلاقانه را اول انجام دهید: معمولا ما کارهای بی‌نیاز از تفکر را اول انجام می‌دهیم و بعد به‌سراغ کارهای سخت می‌رویم. این کار انرژی شما را تحلیل می‌برد و تمرکزتان را کاهش می‌دهد. راک می‌گوید: “یک ساعت بعد از آغاز کار، شما ظرفیت کم‌تری نسبت به زمان آغاز کارتان دارید. هر تصمیمی که ما می‌گیریم، ذهن‌مان را خسته‌تر می‌کند.” برای اثربخشی در تمرکز، ترتیب کارها را برعکس کنید: صبح‌ها پیش از هر چیز، کارهای نیازمند خلاقیت یا توجه زیاد را انجام دهید و کارهای آسان‌تر ـ مانند پاک کردن ایمیل‌ها یا زمان‌بندی جلسات ـ را برای زمان دیگری در روز بگذارید.

۲- زمان‌تان را سنجیده تخصیص دهید: با مطالعه‌ی هزاران فرد مختلف، راک متوجه شده که ما دقیقا تنها شش ساعت در یک هفته تمرکز کامل داریم. او می‌گوید: “شما باید در مورد کارهایی که در این ساعات محدود انجام می‌دهید، بسیار سخت‌گیر باشید.”

اغلب افراد در ساعات ابتدایی صبح یا ساعات انتهایی شب بهتر تمرکز می‌کنند و مطالعات راک نشان می‌دهد که ۹۰ درصد افراد خارج از محل کارشان بهتر فکر می‌کنند. بنابراین دریابید که کجا و چه زمانی بهتر می‌توانید تمرکز کنید و سپس سخت‌ترین وظایف‌تان را برای آن زمان‌ها نگاه دارید.

۳- مغزتان را همانند عضلات‌تان پرورش دهید: زمانی که چندوظیفه‌ای بودن هنجار قابل قبولی است؛ مغز‌تان به‌سرعت خودش را با شرایط تطبیق می‌دهد. شما با تبدیل شدن حواس‌پرتی به یک عادت قابلیت تمرکز را از دست می‌دهید. راک می‌گوید: “ما مغزمان را برای تمرکز نداشتن تربیت می‌کنیم.”

تمرکز را با حذف کلیه عوامل منحرف‌کننده حواس‌ و توجه کامل به یک فعالیت مشخص تمرین کنید. با زمان محدودی ـ مثلا ۵ دقیقه در روز ـ شروع کنید و تلاش کنید این زمان را به‌صورت مداوم افزایش دهید. در زمان تمرین، اگر متوجه شدید تمرکز ذهنی‌تان از بین رفته است، تنها به همان فعالیتی که دارید انجام می‌دهید بپردازید. راک می‌گوید: “این کار مثل متناسب کردن اندام‌ها است. شما باید روی عضله‌ای که می‌خواهید بسازید، تمرکز کنید.”

دوست داشتم!
۱۴

نویسنده: نادیا گودمن / مترجم: علی نعمتی شهاب به‌عنوان یک کارآفرین، غذاهای زیادی برای میل کردن در بشقاب روی میزتان قرار دارند. متمرکز ماندن زیر فشار دائمی درخواست‌های کارکنان و مشتریان، نامه‌های الکترونیک و تماس‌های تلفنی که همه به‌دنبال پاسخی از جانب شما هستند، بسیار مشکل است. در میان این همه عوامل منحرف‌کننده‌ی حواس، درک محدودیت‌های ذهنی‌‌تان و کار کردن

بهمن فرمان‌آرا از آن آدم‌هایی است که در هر مصاحبه‌اش باید منتظر کلی غافل‌گیری باشی. یکی از ویژگی‌های مهم آقای فرمان‌آرا، توجه‌اش به دنیای حرفه‌ای‌گری و فروش هنر و رد گزاره‌هایی شبیه “هنر برای هنر” است. فرمان‌آرا برای سال‌ها فروش را در سینمای حرفه‌ای جهان تجربه‌ کرده و به‌همین دلیل، حرف‌های‌اش در این‌باره‌ شنیدنی است.

هفته‌ی پیش در گفتگوی مفصل استاد با روزنامه‌ی شرق، ایشان به دو اصل بسیار کلیدی برای موفقیت در دنیای کسب و کار اشاره کرده بودند:

۱٫ نظم، زیربنای فرصت‌سازی است: هنگام تحصیل هم در دانشگاه به این دلیل که کنار هالیوود بودیم، اول از همه انضباط را یاد می‌دادند. به این خاطر که می‌گفتند شما اگر بهترین فیلمنامه جهان را نوشتید ولی اگر چهار روز بعد از تاریخ مقرر تحویل دهید باز هم نمره مردودی می‌گیرید، چون دیگر فایده‌ای ندارد. برای اینکه می‌گفتند اگر انضباط نداشته باشید کسی در سینمای آمریکا شما را نمی‌پذیرد. چون اینجا همه‌چیز حرفه‌ای است، بنابراین در دانشگاه نظم و انضباط در عالم سینما را یاد گرفتم و پدرم هم به ما قانون را یاد داد. ما در خانه همیشه قانون داشتیم؛ یعنی باید فلان ساعت و پیش از پدرم در خانه می‌بودیم.

۲٫ شما ایده‌ی محصول / خدمت‌تان را می‌فروشید و نه خودش را: فروش اگر از ابتدا فکر بازگشت سود و سرمایه نباشید و از سرمایه‌ی بانک ملی هم در فیلم‌تان استفاده کنید باز هم تمام می‌شود. به هر جهت من از ابتدا به سینما به عنوان یک حرفه نگاه می‌کردم … من در فیلم‌های‌م سرمایه‌گذاری نمی‌کنم. دلیلش هم این است، اگر شما موضوع فیلم‌تان را نتوانید به دو نفر بفروشید، خود فیلم را هم نمی‌توانید به بقیه بفروشید. 

توصیه می‌کنم بقیه‌ی بخش‌های این مصاحبه‌ی جذاب و بانمک را هم از دست ندهید!

دوست داشتم!
۱۴

بهمن فرمان‌آرا از آن آدم‌هایی است که در هر مصاحبه‌اش باید منتظر کلی غافل‌گیری باشی. یکی از ویژگی‌های مهم آقای فرمان‌آرا، توجه‌اش به دنیای حرفه‌ای‌گری و فروش هنر و رد گزاره‌هایی شبیه “هنر برای هنر” است. فرمان‌آرا برای سال‌ها فروش را در سینمای حرفه‌ای جهان تجربه‌ کرده و به‌همین دلیل، حرف‌های‌اش در این‌باره‌ شنیدنی است. هفته‌ی پیش در گفتگوی مفصل استاد

نوشتن درس‌های توسعه‌ی کسب و کارهای کوچک را سال گذشته آغاز کردم؛ اما از درس یازدهم به‌بعد به‌دلیل شلوغ شدن‌ و البته تنبلی این درس‌ها ادامه نیافت. از این هفته ادامه‌ی این درس‌ها را پی‌ می‌گیریم. برنامه‌‌ی آموزشی مطابق همان سرفصل‌هایی که سال گذشته نوشته بودم ادامه می‌یابد. بنابراین این شما و این هم درس دوازدهم:

هر کسب و کار همانند هر موجود زنده نیاز به گروهی از منابع دارد تا نفس بکشد و زنده بماند. ضمن این‌که اساسا ماهیت هر کسب و کاری چیزی بیش از ایده‌ای برای ایجاد تغییری روی همین منابع و تبدیل کردن آن‌ها به کالاها و خدمات نیست! مشکل این‌جاست که مثل بدن انسان که باید غذا و اکسیژن و آب را از بیرون بدن دریافت کند، کسب و کارها هم نیازمند جذب منابع از بیرون هستند. اما سؤال اصلی این است که یک کسب و کار به چه منابعی نیاز دارد؟ شکل زیر را ببینید:

این مدل را قبلا هم دیده‌ایم. این مدل به ما نشان می‌دهد که یک کسب و کار کوچک به چه ورودی‌هایی نیاز دارد. کسب و کار ورودی‌هایی را که در شکل بالا تمایش داده شده‌اند را می‌گیرد و تبدیل به کالا و خدمات می‌کند. اما شکل بالا یک اشکال دارد. حدس می‌زنید که اشکال‌اش چیست؟

مشکل این‌جاست که شکل بالا یک مدل مفهومی است. بنابراین وقتی به زمان راه‌اندازی کسب و کار کوچک‌مان می‌رسیم و بعدتر که می‌خواهیم آن را مدیریت کنیم، هم‌چنان با این سه سؤال کلیدی مواجهیم:

۱- باید چه منابعی تهیه کنیم؟

۲- از هر منبعی چقدر نیاز داریم و در چه زمانی؟ 

۳- این منبع را باید از کجا تأمین کنیم؟ آیا می‌توانیم خودمان تأمین‌اش کنیم (مثلا انباری خانه‌مان را بکنیم کارگاه تولید محصولات چوبی) یا این‌که باید آن را از جای دیگری تهیه کنیم؟

منبع‌یابی به‌صورت خلاصه یعنی پاسخ‌گویی به همین سؤالات. در این درس می‌خواهیم روش پیدا کردن پاسخ این سؤالات را با هم یاد بگیریم. حاضرید؟ شروع می‌کنیم:

سؤال یک ـ به چه منابعی نیاز داریم؟

پاسخ به این سؤال تا حدودی وابسته است بانه ماهیت کسب و کار شما؛ چرا که مثلا برای یک شرکت توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار، یک منبع کلیدی احتمالا رایانه‌های شخصی مهندسان نرم‌افزارش است؛ اما برای یک کارگاه تراش‌کاری ماشین‌های تراش. اما بدون در نظر گرفتن ماهیت شرکت، هر کسب و کار کوچکی حداقل به منابع زیر دارد:

۱- منابع فیزیکی؛ که می‌توانند شامل این موارد باشند: زمین / ساختمان / دفتر کار، وسایل اداری (میز و صندلی و مبلمان، خودکار و مداد و دفتر و کاغذ و …)،  وسایل حمل و نقل و …

۲- مواد اولیه و جانبی (مثلا روغن مربوط به ماشین‌آلات)؛

۳- نیروی انسانی (اعم از مدیر و مهندس و کارگر و فروشنده و …)؛

۴- پول و منابع مالی؛

۵- فناوری؛ از جمله: رایانه و تجهیزات جانبی (چاپگر، اسکنر و …)، ماشین‌آلات و ابزارها و …

۶- دانش و اطلاعات (اعم از دانش مدیریت و کسب و کار، دانش فنی و اطلاعات و آمار بازار و محیط کسب و کار)؛

۷- دارایی‌های معنوی (مثلا نمایندگی فروش فلان کارخانه!)

اما چطور فهرست منابع کسب و کارمان را استخراج کنیم؟ این سه گام را طی کنید:

۱- فهرست کلی منابع را که در ابتدای این درس ارائه شد، جلوی چشم‌تان بگذارید و فکر کنید به کدام‌ یک از انواع منبع نیاز دارید و آن منبع در کسب و کار شما یعنی چه؟ (مثلا اگر می‌خواهید کافه راه بیاندازید، به یک مغازه، میز و صندلی، دستگاه قهوه‌ساز، فر و چیزهایی شبیه این‌ها، قهوه و شکر و شیر، و  یک فرد حرفه‌ای در قهوه‌سازی نیاز دارید.)

۲- برای این‌که مطمئن شوید که منبع مهمی جا نیفتاده، به سراغ مدل کسب و کارتان بروید و با بررسی آن مطمئن شوید که برای همه‌ی عملیات و فعالیت‌های اصلی کسب و کارتان، منابع مورد نیاز را شناسایی کرده‌اید یا نه.

 ۳- اگر کسب و کارتان، کسب و کاری نیست که برای اولین بار در تاریخ بشریت به بازار آمده، نمونه‌های مشابه را بررسی و منابع مورد استفاده‌ی آن‌ها را تعیین کنید. مثلا وقتی برای خرید چیپس و ماست به مغازه‌ی خواروبارفروشی سر کوچه‌تان رفتید، ببینید که حاج آقای دریانی از چه منابعی را در کسب و کارش استفاده می‌کند؟ حتی اگر کسب و کارتان هم جدید باشد، احتماالا از نظر ماهیت کسب و کارهای مشابهی را می‌توانید پیدا کنید. مثلا اگر یک اپلیکیشن جدید اندروید می‌نویسید، می‌توانید ببینید دیگر توسعه‌دهندگان از چه منابعی دارند استفاده می‌کنند.

سؤال دو ـ از هر منبعی چقدر نیاز داریم و در چه زمانی؟ 

می‌توانیم به‌صورت کلی سه فاز اصلی را برای چرخه‌ی عمر هر کسب و کار در نظر بگیریم: فاز راه‌اندازی، فاز توسعه و فاز بلوغ. در هر یک از این فازها طبیعتا به منابع مختلفی نیاز داریم و نیازمان هم متفاوت است. دو نکته در این مورد مهم‌اند:

الف ـ در هر مرحله از کسب و کار منابع مختلفی مورد نیازند: مثلا ممکن است در مرحله‌ی راه‌اندازی نیاز به دفتر مستقل نداشته باشیم و از دفتر دوستان‌مان استفاده کنیم؛ اما در مرحله‌ی توسعه و بلوغ باید محل استقرار مشخصی داشته باشیم. 

ب ـ در هر مرحله نیاز به مقدار متفاوتی از منابع داریم: مثلا در روزهای ابتدایی که فروش‌مان کم است به مواد اولیه و فروشنده‌های کمی نیاز داریم و بعد که کارمان گرفت و فروش‌مان بالا رفت، باید مواد اولیه‌ی بیش‌تری تهیه کنیم و فروشنده‌های بیش‌تری داشته باشیم. 🙂

خوب هنوز نگفتیم که باید به سؤال شماره‌ی دو چطور پاسخ بدهیم! می‌توانیم از سه مرجع زیر استفاده کنیم:

ـ تجربه: در مراحل ابتدایی کمک گرفتن از یک آدم باتجربه‌‌ی حوزه‌ی کاری‌مان، دوستان‌مان و یا حتی رقبای‌مان مفید خواهد بود. می‌توانیم از آن‌ها مستقیم سؤال کنیم یا از طریق افراد دیگر از آن‌ها کمک بگیریم.

ـ آمار و اطلاعات: وقتی کسب و کارمان راه افتاد، می‌توانیم از آمار و اطلاعات وضعیت واقعی کسب و کارمان استفاده کنیم. مثلا: برای ساختن یک بستنی نیاز به چقدر شیر و شکر دارد؟ این میزان به‌اصطلاح به‌تدریج “دست‌تان می‌آید.”

ـ شهود: در جایی که نمی‌شود از اطلاعات دنیای واقعی استفاده کرد، طبیعتا باید سراغ پیش‌بینی کردن برویم و حدس بزنیم! در این‌جا با اتکا بر دانش و اطلاعات و شهود خودمان، حدس می‌زنیم که مثلا در سه ماه اول فروش‌مان کم است، یک فروشنده که احتمالا خود منِ کارآفرین است کفایت می‌کند. بنابراین لازم نیست به‌فکر استخدام نیروی انسانی باشیم.

و البته می‌شود از ترکیب دو یا سه مرجع فوق هم استفاده کرد. 

اما باز در این‌جا لازم است به نکات مهم دیگری هم توجه داشته باشیم:

ـ هر منبعی، هزینه‌ی خاص خودش را دارد. بنابراین برای برآورد میزان منبع مورد نیاز، باید به محدودیت‌های مالی‌مان هم توجه کنیم. در واقع از آن‌جایی که معمولا مهم‌ترین محدودیت پیش روی ما احتمالا محدودیت پولی است که داریم؛ به‌تر است در پیش‌بینی‌های‌مان تا جایی که می‌توانیم بدبینانه عمل کنیم. 

ـ به‌تر است نیازمان را به منابع، از پیش برای یک دوره‌ی زمانی یک ماهه تا سه ماهه پیش‌بینی کنیم تا مثلا با افزایش قیمت منابع به‌دلیل تورم، غافل‌گیر نشویم!

 ـ لازم است منابع استراتژیک‌تان را تعیین کنید. منابع استراتژیک یعنی چه؟ دو نوع منابع استراتژیک داریم: الف ـ منبعی که اگر نباشد، من به‌تر است کلا کسب و کارم را تعطیل کنم (مثل چوب برای نجار!)؛ ب ـ منبعی که من دارم و دیگران ندارند! (که خیلی وقت‌ها مالکیت معنوی است؛ مثلا من بلدم یک نوع چیزکیک خوش‌مزه بپزم و در کافه‌ام عرضه کنم که بقیه دستورپخت‌اش را ندارند!) ـ نکته‌ی مهم در این‌جا این است که ممکن است به‌دلیل محدودیت‌های مالی یا غیرمالی، در یک زمان من نتوانم همه‌ی منابع مورد نیاز را تهیه کنم. در این حالت باید تمرکزم را بگذارم روی منابع استراتژیک و برای دیگر منابعی که نمی‌توانم تهیه کنم، جای‌گزینی بیابیم (مثلا اگر پول ندارم که یک کیک‌پز خفن استخدام کنم، از مادر عزیزم کمک بخواهم!)

سؤال سه ـ هر منبع را از کجا باید تهیه کنم؟

به این سؤال اصلا نمی‌شود پاسخ دقیقی داد. باید بسته به ماهیت، اهمیت و میزان نیاز به هر منبع، روش تأمین آن را مشخص کرد. طبیعتا در حالت کلی، روش‌هایی مثل: خرید / قرض کردن / اجاره / همکاری مشترک با دیگران می‌توانند مطرح شوند؛ اما نباید از راه‌های خلاقانه‌ی تأمین منابع هم غافل شویم (مثلا من جایی می‌خواندم که یک خانم اصفهانی، با جمع کردن دورریز پارچه‌های خانم‌های دیگر به‌صورت مجانی از آن‌ها چهل‌تکه‌های زیبایی می‌دوزد و به همان خانم‌ها می‌فروشد!)

این سه سؤال را لازم است هر روز از خودمان بپرسیم و سعی کنیم پاسخ‌های به‌تر و خلاقانه‌تر و اثربخشی‌تری برای‌شان پیدا کنیم تا هم هزینه‌های‌مان را کاهش دهیم و هم کیفیت کارمان را بالاتر ببریم. 🙂 

پایان درس دوازدهم. هفته‌ی آینده در مورد بحث شیرین و جذاب فرایندها و سیستم‌های مدیریتی صحبت خواهیم کرد.

دوست داشتم!
۷

نوشتن درس‌های توسعه‌ی کسب و کارهای کوچک را سال گذشته آغاز کردم؛ اما از درس یازدهم به‌بعد به‌دلیل شلوغ شدن‌ و البته تنبلی این درس‌ها ادامه نیافت. از این هفته ادامه‌ی این درس‌ها را پی‌ می‌گیریم. برنامه‌‌ی آموزشی مطابق همان سرفصل‌هایی که سال گذشته نوشته بودم ادامه می‌یابد. بنابراین این شما و این هم درس دوازدهم: هر کسب و کار همانند

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

نوستالژیک دوراندیش (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

به خودمان نگاه کنیم (امیر مهرانی؛ The Coach)

جامعه خود را بهتر بشناسیم (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

همین شغل یا اخراج (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

برای معرفی خود از این واژگان استفاده نکنید (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

چطور درست پول خرج کنیم؟ (احسان طریقت)

توهم نبوغ (بهرام شاکرین؛ ابدیت)

قوانین یا منافع (محسن صحراگرد؛ تجربه)

۳ قانون طلایی برای موفقیت

چگونه از افسردگی در محل کار پیش‌گیری کنیم؟

مدیریت، کارآفرینی و تحلیل کسب و کار:

سوزن و جوال‏دوز (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک) (درباره‌ی نقدهای آقای آواژ بر مشاوران مدیریت ایرانی. نقد من را هم بر نقدهای آقای آواژ فردا در گزاره‌ها بخوانید.)  

حتی دمکراسی هم به بازاریابی احتیاج دارد! (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (عااااااااالی!) 

گای کاواساکی: درس هایی که از استیو جابز آموختم – نارنجی

نیازیابی، گام اول در طراحی محصول (اسما کروبی؛ یوایکس تارگت)

چرا بهترین استراتژی‌های نوآوری در هنر کمتر کردن حجم کار نهفته‌اند؟ (عااااااااااااااالی!)

چه نوع استراتژی را چه موقع به کار ببریم؟

تفاوت پپ و مورینیو (دلتنگی‌های آخر هفته؛ سینا انصاری)

غم نمی خواد ما رو تنها بذاره (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (درباره‌ی صفر شدن ظرفیت دانشکده‌ی مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف) 

برخی موضوعات تأسف‌برانگیز مدیریتی (دکتر بابک علوی)

یکی از بزرگترین اشتباهات بازاریابان! (مهدی عبدی؛ هدهدان)

چرا دوران سلطنت برندها رو به پایان است؟ (حامد اویسی؛ تک‌نوشت)

نکاتی که شرکت شما می‌تواند از یک ایده خوب بیاموزد

رویکردی جدید به تحولات سازمانی

کسب‌وکارهای کوچک چه کنید تا رشد کسب‌وکارتان متوقف نشود

شش مهارت در زمینه رسانه‌های جمعی که هر مدیری باید بداند

روزنامه بهار ـ ۷ دلیلی که باعث می‌شود هنوز هم «کلاه‌قرمزی» ‌ببینیم (عالی!)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

لشگر گیک‏های آقای شهردار (بخش دوم) (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

چرا نمی‌توانیم مهندسین خانم پیدا کنیم؟ (وبلاگینا)

خبرآنلاین – ۲۲ درصد از در آمد سال ۲۰۱۲ ناشران، از کتاب‌های الکترونیکی بوده است

بزرگترین آرشیو نرم‌افزار دنیا (مصطفی لامعی؛ iClub)

شادترین شرکت‌های دنیای فناوری – نارنجی

در ۲۰ سال گذشته فناوری تا چه اندازه اطراف ما را خلوت کرده است؟ (فارنت)

چرا بعضی از وبلاگ نویس ها با نوشتن مشکل دارند؟!

آیا نرم‌افزارهای شرکت‌ها به‌روزرسانی می‌شوند؟

برخی زبان‌های برنامه نویسی ناامن هستند

ائتلاف غول‌های فناوری برای تحقق اقتصاد دانش محور

پنجم اردیبهشت روز جهانی زنان و فناوری Ict شد

اینفوگرافیک: آینده‌ی ذخیره‌سازی‌های ابری چگونه خواهد بود؟ – زومیت

دکمه استارت دوست داشتنی به ویندوز بازمی گردد

جست‌وجوگر مایکروسافت پنج برابر از گوگل ناامن‌تر است

فناوری همراه:

خبرآنلاین – آیا می دانید در ابتدا سیستم عامل آندروید برای چه دستگاهی ساخته شده بود؟

وقتی اپ‌های رایگان اندروید، بد می‌شوند (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

غیرفعال شدن احتمالی «گوگل گلس‌»هایی آزمایشی که بدون توافق با گوگل به فروش برسند+ آنباکس+خصوصیات سخت‌افزاری (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

Idc اعلام کرد: ۸۰درصد مردم ۱۵دقیقه بعد از بیدار شدن سراغ گوشی هوشمند خود می‌روند

انتشار سیستم‌عامل موبایل فایرفاکس از تابستان امسال

دسترسی بیش از حد برنامه‌های همراه به اطلاعات کاربران

افزایش ۱۶۳درصدی بدافزارهای موبایل در سال ۲۰۱۲ – زومیت

رسانه‌های اجتماعی:

وقتی درباره‌ی “اجتماعی” صحبت می‌کنیم درباره چه حرف می‌زنیم (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

تازه‌ترین فهرست ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار جهان از سوی «تایم» اعلام شد (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

شبکه‌های اجتماعی و آینده نژاد بشر: سناریوی محو تکاملی در مقابل سناریوی گایا (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

درنگ کنید؛ رسانه‌های اجتماعی رایگان نیستند؟ (رسانه‌های اجتماعی)

ما: کاربران شبکه‌های اجتماعی یا کارگران آن‌ها؟! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

سرویس موسیقی توییتر راه اندازی شد (وبلاگینا)

واتس‌اپ از توییتر و فیس‌بوک جلو زد: ۲۰۰ میلیون کاربر و ۲۰ میلیارد پیام

آیا کارآگاهان شبکه‌های اجتماعی با استفاده از عکس‌ها و ویدئوها، عامل بمب‌گذاری ماراتون بوستون را شناسایی می‌کنند؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

صنعت فاوا در ایران:

آخرین وضعیت اعطای تسهیلات به ۵۰۰ سایت برتر ایرانی

بازتاب امروز – رفتار کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی/پربیننده‌ترین صفحه ایرانی فیسبوک چیست؟

رشد ۸۰ درصدی جرائم رایانه‌ای در سال ۹۱

معاون نظارت رگولاتوری از شناسایی ۵۷۷ تخلف در حوزه Ict طی سال ۹۱ خبرداد

اقتصاد:

کاهش قابل توجه فقر شدید در جهان در سه دهه گذشته (حجت قندی‌؛ اقتصادانه)

مهاجرت از شهر به روستا (کافه اقتصاد)

تحلیل دکتر طبیبیان درباره‌ی فراز و فرود علاقه‌مندی مهندسان به علوم انسانی

خبرآنلاین – افق بلندمدت و کوتاه مدت اقتصاد ایران چیست؟ (گزارش سخنرانی محسن رنانی)

گزارش آژانس بین‌المللی انرژی چشم‌انداز جهانی انرژی سال ۲۰۳۵

دکتر مسعود نیلی در«سیما» آمار سال‌های ۸۵ تا ۹۰ را بررسی کرد: اشتغال؛ سالانه فقط ۱۴‌ هزار و اقتصاد آنلاین – دانلود پاورپوینت دکتر نیلی در برنامه پایش و خبرآنلاین – جذب ۱۰درصدی جمعیت واجد شرایط به بازار کار/میانگین سالانه اشتغال پایدار:سالانه ۱۰۱ هزارشغل

درگفت‌و‌گوی «شرق» با رییس هیات مدیره گروه توسعه اقتصادی «تدبیر» مطرح شد : قراردادهای نفتی و فعالیت اقتصادی ستاد اجرایی فرمان امام‌(ره)

یک عضو شورای پول و اعتبار خبر داد تداوم تثبیت نرخ سود سپرده‌ها

صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرد اقتصاد ایران سال ۲۰۱۴ از رکود خارج می‌شود

خبرآنلاین – معرفی ارزشمندترین تیم‌های فوتبال جهان / صدرنشینی رئال

IMF پیش‌بینی خود از رشد جهانی را کاهش داد دو خطر در کمین اقتصاد جهان

در برنامه راهبردی برای سال ۹۴ پیش‌بینی شد: شاخص‌های هدف در بخش صنعت، معدن و تجارت

گزارش بانک مرکزی از بهبود ضریب جینی؛ کارشناسان: ثروتمندان، ‌ثروتمندتر شده‌اند

خبرآنلاین – در سال گذشته اتفاق افتاد/ افزایش ۵۶ درصدی اجاره‌نشینی

دوست داشتم!
۳

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: نوستالژیک دوراندیش (حامد

قبلا بارها در این مورد صحبت کرده‌ایم که کار اصلی یک مشاور مدیریت، حل مسائل سازمان‌ها است. یک مشاور مدیریت، بیش از هر چیز متخصص روش‌ها و ابزارهای حل مسئله است و به سازمان کمک می‌کند تا خودش مسائل‌اش را به‌درستی تحلیل و حل کند. اما بیایید یک قدم برگردیم عقب. چه مسئله‌ای؟ این سؤال خودش بزرگ‌ترین مسئله‌ی پیش روی یک مشاور مدیریت است! بیایید نگاهی بندازیم به چند تجربه‌ از دنیای واقعی:

ـ در سازمانی ما مشغول کار روی به‌بود فرایندها بودیم که مدیریت ارشد سازمان از ما خواست به‌دنبال ریشه‌ی یکی از مشکلات اصلی سازمان هم باشیم. مشکل تناقض اطلاعاتی بود که توسط واحدهای مختلف سازمان در اختیار مدیریت ارشد قرار می‌گرفت. با بررسی عمیق ماجرا، مشخص شد که مشکل نه از فرایندها است و نه از سیستم‌های اطلاعاتی سازمان. مشکل این‌جا بود که تعریف واحدهای مختلف از یک سرفصل اطلاعاتی مشخص یکسان نبود (مثلا فرض کنید یکی وزن را با واحد کیلوگرم می‌سنجید و دیگری با واحد پوند.) طبیعتا راه‌حل ماجرا تدوین یک نظام اطلاعاتی یکپارچه برای کل سازمان بود.

ـ در سازمانی مشغول تدوین استراتژی شدم. کمی که جلوتر رفتم، متوجه شدم مشکلی که مدیریت به‌دنبال حل کردن آن است، تعیین اهداف و فعالیت‌های آینده‌ی سازمان نیست. دغدغه‌ی اصلی ایشان این بود که با توجه به دستیابی به سطح سود مورد نظرش از کسب و کارش در طول چند سال گذشته و مشکلات بازار و محیط کسب و کار، آیا وقت‌اش نرسیده شرکت را تعطیل کند و به کسب و کار دیگری بپردازد؟ وقتی این مسئله را فهمیدم، کار تدوین استراتژی را با آقای مدیرعامل کنار گذاشتیم. یک مدل تحلیلی از متغیرهای شرایط کسب و کار و شرایط شخصی آقای مدیرعامل تهیه کردم و با یک تحلیل ساده‌ی مبتنی بر سیستم داینامیک، به این جواب رسیدیم که ایشان کسب و کارش را تعطیل نکند!

ـ در سازمانی برای تدوین طرح جامع IT قرارداد بستیم. یکی دو ماهی که از پروژه گذشت، متوجه شدیم مدیران سازمان از ما رضایت ندارند و با آن‌ها قرار گذاشتیم در یک جلسه‌ی مشترک، مسائل را با هم شفاف کنیم. وقتی وارد جلسه شدیم، مدیران سازمان شروع به طرح سؤال‌هایی کردند که اصلا بنابر ماهیت پروژه ما برای آن‌ها جوابی نداشتیم. قرار بر این شد که این سؤالات را بررسی کنیم و بعد پاسخ دهیم. در جلسه‌ی بعدی، پاسخ سؤالات را به مدیران سازمان دادیم و آن‌ها هم به ما گفتند از نظر ما پروژه کاملا موفق بوده است! در حالی که ما جواب سؤالات اصلی را که باید براساس قرارداد به سازمان می‌دادیم، هنوز نداده بودیم.

******

مثال‌های بالا همه واقعی هستند. بلااستثنا در تمامی پروژه‌های مختلف مشاوره‌ای که در این سال‌ها درگیرش بوده‌ام، در طول پروژه کارفرما و ما به‌عنوان مشاور به سؤالات جدیدی برخورد کرده‌ایم که پاسخ دادن به آن‌ها اگر نه بیش‌تر که به‌اندازه‌ی سؤالاتی که طبق قرارداد پروژه باید به آن‌ها پاسخ می‌دادیم مهم بوده‌اند. طبیعتا پاسخ به این سؤالات اغلب به تغییر دامنه (Scope) پروژه می‌انجامید و در نتیجه تغییر هزینه‌های پروژه و ماجرا برای طرفین سخت می‌شد. اما به‌هر حال حداقل دستاورد این ماجرا برای کارفرما این بود که می‌فهمید مسئله‌ی اصلی کجاست و اغلب هم RFP مناقصه‌ی جداگانه‌ای را برای حل آن مسئله از ما دریافت می‌کرد.

من در طول این سال‌ها به ریشه‌های این ماجرا بسیار فکر کرده‌ام. به‌تجربه متوجه شده‌ام که چند عامل سبب می‌شوند تا وضعیت به این شکل درآید:

۱٫ متأسفانه آن‌قدرها که به حل مسئله اهمیت می‌دهیم، به کشف مسئله اهمیت نمی‌دهیم. اغلب مسائل سازمانی که باید حل شوند، به‌دلیل بخش‌نامه‌ی سازمان بالادستی، چشم و هم‌چشمی با سازمان رقیب، این‌که دیگری همین کار را کرد و موفق شد و دلایل این چنینی تعریف می‌شوند و نه براساس دردهای واقعی سازمان. حالا ریشه‌های غیراخلاقی ماجرا بماند که درد در این زمینه بسیار است. در هر حال “کشف درست مسائل و مسائل درست” که خودش نیازمند آشنایی با مفاهیم و ابزارهای بسیاری از تفکر سیستمی تا تفکر طراحی و از یک نمودار استخوان ماهی ساده تا نمودارهای پیچیده‌ی تحلیل داینامیکی سیستم است، خودش هنری است که البته خوش‌بختانه تا حدود زیادی اکتسابی است.

۲٫ همانند بیماری‌های انسان‌ها، بسیاری از بیماری‌های سازمان‌ها نیز دارای نشانه‌های مشابهی هستند. خیلی وقت‌ها این نشانه‌های مشابه باعث تشخیص نادرست مسائل می‌شوند و مسئله‌ی اشتباهی برای حل کردن انتخاب می‌شود.

۳٫ بیان درست مسائل هم خودش مشکل دیگری است. گاه مسئله درست تشخیص داده می‌شود؛ اما درست فرموله نمی‌شود و در نتیجه در حل مسئله روی ابعادی تأکید می‌شود که شاید خیلی هم ریشه‌ی آن درد سازمان نباشند.

برای حل این مشکل هیچ دارویی وجود ندارد؛ جز آشنا شدن با روش‌های کشف مسئله و تجربه و تجربه و باز هم تجربه. در مورد روش‌های کشف مسئله، این اواخر مقاله‌ی بسیار فوق‌العاده‌ای از مدیرعامل اینوسنتیو مطالعه کردم که در آن متدولوژی کشف مسئله‌ی اینوسنتیو را به‌صورت مفصل تشریح کرده بود. این مقاله را در پست مقاله‌ی هفته روز یکشنبه‌ی هفته‌ی آینده (اول اردیبهشت) با هم مرور خواهیم کرد.

اما درس مهم ماجرا برای من این بود که در هر جایگاهی که به حل یک مسئله مشغول‌ام ـ چه مشاور یک شرکت بسیار معظم باشم و چه مشاور یک استارت‌آپ کوچک، چه به حل مسئله‌ی شغلی یکی از دوستان‌م کمک بکنم و چه گرفتار حل یک مسئله‌ی شخصی باشم ـ هر کجا که متوجه شدم سؤال اصلی چیز دیگری است، شجاعت پذیرفتن و بیان این حقیقت را داشته باشم؛ حتا اگر به حذف من از فرایند حل مسئله منجر شود!

این اصل را نباید در دنیای کسب و کار هم فراموش کرد. گفته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که هر کسب و کاری، در واقع مسئله‌ای از مسائل مشتریان خودش را به روشی مناسب حل می‌کند تا آن‌ها ترغیب شوند و بابت این روش حل مسئله پول بدهند! از این دیدگاه هر محصول و خدمت، چیزی جز یک روش حل مسئله نیست. بنابراین برای موفقیت در دنیای کسب و کار هم لازم است مسئله‌ی واقعی و درست مشتریان را کشف کنیم.

رعایت همین اصل ساده یک دستاورد بسیار مهم دارد که ارزش‌اش قابل سنجیدن نیست: اعتمادسازی. طرف مقابل وقتی که ببیند شما به‌دنبال حل دردِ واقعی او هستید و نه به‌دنبال دردتراشی (!) و از آن بدتر دردسازی (!)، اعتمادی به شما خواهد کرد که ثمره‌اش را بعدها به‌خوبی خواهید دید!

****** 

کارل پوپر فیلسوف شهیر فلسفه‌ی علم و مردِ بزرگِ هم‌روزگار ما، کتابی دارد به‌نام “زندگی سراسر حل مسئله است.” این روزها به این فکر می‌کنم که با تغییر یک کلمه از نام این کتاب استاد، یکی از مهم‌ترین اصول زندگیِ در دنیای پیچیده‌ی امروز به‌دست می‌آید: زندگی سراسر کشف مسئله است! و البته آن هم مسائل درست و واقعی. شخصا فکر می‌کنم هیجان زندگی، این‌گونه بسیار بیش‌تر است!

برای‌تان در پروژه‌ی کشف هر روز‌ه‌ی زندگی آرزوی موفقیت دارم.

دوست داشتم!
۷

قبلا بارها در این مورد صحبت کرده‌ایم که کار اصلی یک مشاور مدیریت، حل مسائل سازمان‌ها است. یک مشاور مدیریت، بیش از هر چیز متخصص روش‌ها و ابزارهای حل مسئله است و به سازمان کمک می‌کند تا خودش مسائل‌اش را به‌درستی تحلیل و حل کند. اما بیایید یک قدم برگردیم عقب. چه مسئله‌ای؟ این سؤال خودش بزرگ‌ترین مسئله‌ی پیش روی

نویسنده: پیتر برگمان / مترجم: علی نعمتی شهاب

از این سوی آپارتمان با صدای بلند فرزندان هفت و پنج ساله‌ام را که داشتند با هم‌دیگر در اتاق خواب‌شان بازی می‌کردند، صدا کردم: “سوفیا! دانیل! اتوبوس مدرسه ده دقیقه‌ی دیگر این‌جاست. بیایید ببینیم چه کسی می‌تواند زودتر از همه دندان‌های‌اش را مسواک بزند و اول جلوی در حاضر باشد!” آن‌ها با پوزخندی از روی ناراحتی به‌طرف حمام رفتند. دو دقیقه بعد، دانیل به‌فاصله‌ی چند ثانیه زودتر آماده شد و مسابقه را از سوفیا برد. من لبخندی از سرِ رضایتِ بردی که به‌دست آورده بودم، زدم. من به هدف‌ام ـ کشاندن آن‌ها با دندان‌های مسواک‌زده جلوی در خانه آن هم با یک رکورد زمانی جدید ـ رسیده بودم.

اما آیا واقعا این‌گونه بود؟

البته. آن‌ها سر وقت جلوی در بودند. اما در عین حال آن دو دقیقه‌‌ای که از لحظه‌ی شروع تا پایان طول کشید، این معنا را هم داشت که آن‌ها درست و حسابی مسواک نزده‌ بودند، از نخ دندان استفاده نکرده‌ بودند و حمامی به‌هم ریخته را هم بر جای گذاشته بودند.

همه‌ی ما می‌دانیم که هدف‌گذاری چقدر کار مهمی است؛ درست است؟ و تازه نه هر هدف‌گذاری، که تعیین اهداف بزرگ و یا آن‌ چیزی که افراد حرفه‌ای این کار به‌نام اهداف بلندپروازانه (بی‌هاگ) می‌شناسند.

قابل درک است: اگر ندانید که دقیقا به کجا می‌خواهید برسید، هرگز بدان‌جا نخواهید رسید. و اگر این مقصد به‌اندازه‌ی کافی در دوردست‌ها نباشد، شما هرگز نخواهید توانست توان درونی بالقوه‌تان را تا آخرین حد ممکن شکوفا سازید.

این نکته در دنیای کسب و کار هم به‌صورت شهودی پذیرفته شده است و ضمنا با تحقیقات بسیاری نیز تقویت شده است. از جمله همان مثال تحقیق معروف انجام شده در مدرسه‌ی مدیریت هاروارد که همه‌ی ما در موردش شنیده‌ایم: تنها ۳% از دانش‌جویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی اهداف روشنی را به‌صورت مکتوب نوشته‌ بودند. بیست سال بعد، ثروت همان ۳%، ده برابر بیش‌تر از همه‌ی سایر هم‌کلاسی‌های‌شان روی هم بود! این مثال به‌حد کافی قانع‌کننده است؛ نه؟

اگر این افسانه واقعیت داشت، بله. اما خبر بد این است که چنین تحقیقی وجود خارجی ندارد. ماجرا چیزی بیش از یک شایعه‌ی ضعیف اما پرطرفدار نیست.

با این حال، هنوز داستانِ ظاهرا منطقی دیگری هم وجود دارد. زیر سؤال بردن تعیینِ اهداف بزرگ چیزی است شبیه زیر سؤال بردن شالوده و بنیان کسب و کار. ما ممکن است در مورد این‌که باید چه هدف‌هایی بگذاریم انتقاداتی داشته باشیم؛ اما چه کسی می‌تواند به‌کل پنبه‌ی هدف‌گذاری را بزند؟

من. من قصد این کار را دارم.

منظورم این نیست که هدف‌ها ذاتا بد هستند. بلکه می‌خواهم بگویم که هدف‌ها دارای گروهی از آثار زیان‌بار جانبی هستند که سبب می‌شوند کنار گذاشتن هدف‌گذاری چندان هم مضر نباشد.

نویسندگان مقاله‌ی در حال تکمیل مدرسه‌ی مدیریت هاروارد با عنوان “اهدافی که دیوانه‌‌کننده می‌شوند”، تحقیقات متعدد مربوط به موضوع هدف‌گذاری را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که هر چقدر در جنبه‌های خوب هدف‌گذاری اغراق شده است؛ در مقابل، به جنبه‌های منفی آن ـ یعنی “آسیب‌های سیستماتیک ناشی از هدف‌گذاری” ـ توجه چندانی نشده است.

آن‌ها آثار جانبی هدف‌گذاری را نیز شناسایی کرده‌اند: “نگاه متمرکز و محدودی که حوزه‌های نامرتبط به هدف‌ها را نادیده می‌گیرد، رشد رفتارهای غیراخلاقی، برآوردهای اشتباه از ریسک‌ها (distorted risk preferences)، فساد فرهنگ سازمانی و کاهش انگیزه‌های درونی.”

بیایید نگاهی بیاندازیم به دو مثال از “هدف‌هایی که دیوانه‌‌کننده می‌شوند” که نویسندگان در مقاله‌شان تشریح کرده‌اند:

شرکت سیرز (Sears) هدف بهره‌وری را برای تعمیرکاران خودروی خود تعیین کرده بود: پرداخت ۱۴۷ دلار برای هر ساعت. آیا این هدف باعث انگیزش کارکنان شد؟ بله. این هدف، آن‌ها را برای انجام اضافه‌کاری‌های غیرضروری در سراسر شرکت باانگیزه کرد!

فوردِ مدلِ پینتو را به‌یاد می‌آورید؟ خودرویی که وقتی خودروی دیگری از پشت با آن تصادف می‌کرد، آتش می‌گرفت. فاجعه‌ی پینتو به ۵۳ کشته و تعداد بسیار زیاد دیگری مصدوم انجامید؛ چرا که کارکنان فورد برای تحقق هدف بی‌هاگ لی یاکوکا یعنی ساخت “خودرویی با وزن زیر ۲۰۰۰ پوند و قیمت کم‌تر ۲۰۰۰ دلار” تا سال ۱۹۷۰، کنترل‌های ایمنی را از فرایند تولید حذف کردند.

این هم یک مثال دیگر به‌نقل از نیویورک‌تایمز:

کن اوبراین بازیکن خط حمله‌ی تیم نیویورک‌جتز اوت‌های زیادی به حریف می‌داد. بنابراین برای او یک هدف ظاهرا منطقی تعیین شد ـ دادن اوت‌های کم‌تر به حریف ـ و در مقابل، برای هر اوت یک جریمه تعیین شد. این روش کار کرد. او اشتباهات کم‌تری کرد؛ اما تنها به این دلیل که پاس‌های کم‌تری به هم‌تیمی‌های‌اش داد. عمل‌کرد کلی او افت کرد. 

در عمل اما پیش‌بینی آثار منفی جانبی یک هدف غیرممکن است.

به ما آموخته‌اند که وقتی هدفی تعیین می‌کنیم، آن هدف را خاص و قابل‌اندازه‌گیری و زمان‌دار سازیم. اما ثابت شده که این ویژگی‌ها دقیقا همان عواملی هستند که می‌توانند باعث نتیجه‌ی معکوس شوند. یک هدف خاص، قابل‌اندازه‌گیری و زمان‌دار، سبب کوته‌فکری در عمل می‌شود و اغلب به تقلب یا نزدیک‌بینی در انجام کارها (و نداشتن دیدگاه بلندمدت / مترجم) می‌انجامد. بله. اغلب، ما به آن هدف می‌رسیم. اما به چه قیمتی؟

بسیار خوب. در غیاب هدف‌ها چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ در چنین دنیایی هنوز ضروری است که ـ به‌ویژه در دنیای کسب و کار ـ به‌سوی دستاوردها حرکت کنیم. ما نیازمند کمک برای تعیین جهت‌ حرکت و سنجش میزان پیش‌رفت هستیم. اما ممکن است روش به‌تری هم برای رسیدن به نتایج با اجتناب از آثار منفی جانبی هدف‌ها وجود داشته باشد.

من می‌خواهم روشی را به شما معرفی کنم: به‌جای هدف‌گذاری، حوزه‌های تمرکز را مشخص کنید.

یک هدف،دستاوردی را تعیین می‌کند که می‌خواهید به آن برسید؛ در حالی که یک حوزه‌ی تمرکز فعالیت‌هایی را مشخص می‌سازد که باید زمان‌تان را روی آن‌ها صرف کنید. یک هدف، نتیجه است؛ اما یک حوزه‌ی تمرکز، مسیری است که باید طی شود. یک هدف به آینده‌ای اشاره دارد که قصد دارید به آن برسید؛ یک حوزه‌ی تمرکز، جای پای شما را در امروز محکم می‌سازد.

به‌عنوان مثال یک هدف فروش باید یک میزان درآمد یا تعداد مشخصی از مشتریان جدید را نشان دهد. یک هدف عملیاتی باید میزان صرفه‌جویی در هزینه‌ها را مشخص کند. در مقابل یک حوزه‌ی تمرکز در فروش، شامل گفتگوهای بسیار با مشتریان احتمالی و مناسب است. یک حوزه‌ی تمرکز عملیاتی نیز حوزه‌هایی را مشخص می‌کند که احتمالا در آن‌ها می‌شود کاهش هزینه داشت.

روشن است که این‌ دو مفهوم دو روی یک سکه نیستند. شما می‌توانید هدفی داشته باشید و حوزه‌ی تمرکزی. در واقع، احتمالا بعضی‌ها معتقدند که هر دو در کنار هم لازم‌اند: هدف مشخص‌کننده‌ی مقصد است و حوزه‌ی تمرکز، نشان‌دهنده‌ی این‌که برای رسیدن به آن مقصد چگونه برنامه‌ریزی می‌کنید.

اما تمرکز روی یک حوزه بدون داشتن هدف، مزیتی دارد:

یک حوزه‌ی تمرکز در عین این‌که به انگیزه‌های درونی تلنگر می‌زند؛ هیچ‌گونه محرک یا انگیزه‌ای را برای تقلب یا پذیرش ریسک‌های غیرضروری باقی نمی‌گذارد. بدین ترتیب در برابر هر کسی پنجره‌ای به‌سوی فرصت‌های مثبتِ پیشِ رو گشوده می‌شود و همین، باعث تشویق به همکاری و جلوگیری از رقابت‌های ویران‌کننده می‌شود. همه چیز همان‌جوری پیش می‌رود که شما و سازمان‌تان از آن سود می‌برید.

به بیان دیگر، یک حوزه‌ی تمرکز همه‌ی مزایای هدف‌ها را بدون داشتن آثار منفی جانبی آن‌ها به‌همراه دارد.

اما چگونه این کار را انجام دهید؟ ساده است: کارهایی که دوست دارید زمان‌تان را صرف انجام آن‌ها کنید مشخص کنید ـ یا کارهایی که شما و مدیرتان انجام آن‌ها را مفیدترین روش صرف زمان‌تان می‌دانید ـ و زمان‌تان را صرف این کارها کنید. بقیه کارها خودشان جلو خواهند رفت. من متوجه شده‌ام که باید فهرست کارهای‌تان را به پنج کار عمده محدود کنید تا کارها خیلی هم آبکی از آب درنیایند!

کلید موفقیت در این‌جا، مقاومت در برابر وسوسه‌ی تعیین نتایجی است که دوست دارید به آن‌ها برسید. مقصد را باز بگذارید و به خودتان اجازه دهید تا به‌شکل دل‌پذیری غافل‌گیر شوید. از نظر من هم این کار، ساده نیست. من خودم تا زمانی که تمرکز بر هدف‌ها را متوقف نکرده بودم، هرگز نمی‌دانستم که تا چه اندازه هدف‌گرا هستم. بدون هدف‌ها، من به‌سختی می‌توانستم به انجام کارها اطمینان داشته باشم.

اما کارها انجام شدند. و بنابر تجربه‌‌ام، نه‌تنها به “اهدافی” که دوست داشتم رسیدم، بلکه از مسیر لذت بردم و از استرس‌ها و وسوسه‌های طی مسیر هم به‌دور بودم. 

به بیان دیگر، اگر به‌جای نتایج روی وظایف تمرکز می‌کردیم، کودکان من باز هم سر وقت مقابل در ایستاده بودند؛ اما در حالی که نخ دندان کشیده بودند، درست مسواک زده بودند و البته حمام هم تمیز بود.

منبع

دوست داشتم!
۱۲

نویسنده: پیتر برگمان / مترجم: علی نعمتی شهاب از این سوی آپارتمان با صدای بلند فرزندان هفت و پنج ساله‌ام را که داشتند با هم‌دیگر در اتاق خواب‌شان بازی می‌کردند، صدا کردم: “سوفیا! دانیل! اتوبوس مدرسه ده دقیقه‌ی دیگر این‌جاست. بیایید ببینیم چه کسی می‌تواند زودتر از همه دندان‌های‌اش را مسواک بزند و اول جلوی در حاضر باشد!” آن‌ها با

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

هنوز می‌توان امید را برگزید (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (عالی عالی عالی!)

چه کسی پنیر مرا جابجا کرد در عمل (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (عاااااااالی!)

آیا شما پیله بسته‌اید؟ (امیر مهرانی؛ The Coach)

سماموس – گلوله برفی (آموزه‌هایی از وارن بافت)

حال خوب (آواز سکوت)

تئوری تغییر هدفمند (محمد سالاری)

چگونه ایده‌ها و نظرات خود را به‌طور مؤثر در جمع بیان کنیم؟ (علمولوژی)

ده روش برای جلوگیری از حوصله سر رفتگی در محیط کار – نارنجی

امید به زندگی ایرانی‌ها چند سال است؟

شکستن قفل مغز با مطالعه مغز افراد خیالباف

مدیریت و کارآفرینی و تحلیل کسب و کار:

چگونه سامسونگ به بزرگ‌ترین سازنده تلفن هوشمند در جهان تبدیل شد | یک پزشک (احمد شریف‌پور)

رئیس و مدیریت منابع انسانی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

قهرمان نفرت‌انگیز؟ (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

چگونه می‌توان قابلیت‌های مدیریتی را بهبود بخشید؟ (نکات کاملا تأمل‌برانگیزی دارد این مقاله)

تجربه‌ی مدیرعامل بریتانیکا: بن بست یک کسب وکار ۲۵۰ ساله و شروعی تازه

الگوهای تجاری که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند، کدامند؟

وضعیت آبی: استراتژی مایکروسافت برای مقابله با اپل و گوگل چیست؟ – زومیت

خاطره‌ای از یک مصاحبه (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

 مضحکانه‌ترین استارتاپ‌هایی که به موفقیت انجامیدند کدام‌ها هستند؟ (علمولوژی)

مهارت‌های مدیریتی: اهمیت طراحی

لری الیسون پردرآمد‌ترین مدیر عامل آمریکا در سال ۲۰۱۲ شناخته شد

ثروتمندترین زنان جهان معرفی شدند

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

لشگر گیک‏های آقای شهردار (بخش اول) (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

محاسبات پوشیدنی: چگونه فناوری به بدن‌های ما دوخته خواهد شد (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چشم‌انداز شغلی مدیران اجرایی در دنیای ۵ سال آینده آی.تی

 “بیت کوین” پول جدید اروپاییان! – ( Tala.ir ) سایت طلا

شرکت‌های تجاری هر سه دقیقه یکبار هدف حمله بدافزار قرار می‌گیرند

به زودی کیفیت صدا هم در مکالمات تلفنی “اچ‌دی” خواهد شد

لای-فای به جای وای-فای

خلاق‌ترین افراد جهان تکنولوژی به انتخاب Business Insider: آدم‌های ایده‌ساز

 پس از مرگ چه اتفاقی برای حساب گوگل شما رخ خواهد داد؟ – زومیت

دیگر چه خبر از ویژگی های بابل؟ – نارنجی (نرم‌افزار چت جدید گوگل!؟) و واتس‌اپ: قصد فروش به گوگل را نداریم – زومیت

فناوری همراه:

علت اصلی عدم موفقیت ویندوز فون چیست؟ – زومیت

گارتنر: مایکروسافت تا ۲۰۱۷ از دور رقابت خارج می‌شود

۲۸ درصد مشترکان آمریکا از خدمات بانکداری همراه استفاده میکنند

شما صف نکشید! گوشی هوشمندتان که هست

رشد ۶۰۰ درصدی بدافزارهای موبایلی در سال گذشته

استفاده ۳۰ درصد مردم جهان از گوشی‌های هوشمند

دستاورد انحصاری گوگل ؛ یکسان سازی دوربین تلفن های هوشمند با شرایط آب و هوا (دنیای فناوری اطلاعات)

مایکروسافت آفیس برای اندروید و آی او اس: نه تا پاییز سال ۲۰۱۴؟ – نارنجی

افزایش ۱۱ درصدی فروش اپلیکیشن‌های گوشی‌های هوشمند

رسانه‌های اجتماعی:

چگونه یک کاربر محتواساز شبکه‌های اجتماعی شویم (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چگونه به عنوان صاحب یک رسانه از بازتاب دادن اخبار نادرست علمی و رواج خرافه و شبه‌علم پرهیز کنیم؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

۱۰ ابزار تحلیل و توسعه رسانه‌های اجتماعی (رسانه‌های اجتماعی)

پیشبینی سیسکو از شمار مشترکان تلفن همراه در سال ۲۰۱۷

توئیتر سال آینده یک میلیارد دلار درآمد کسب می‌کند

کاربران روزانه دو میلیارد دقیقه از وقت خود را صرف اسکایپ می‌کنند

صنعت فاوا در ایران:

سهم خدمات حوزه ICT در تولید ناخالص داخلی افزایش یافت (امیدوارم!)

خرید بالای یک میلیون الکترونیکی شد (تیترش مهم نیست؛ در متن خبر آمار مهمی در مورد وضعیت تجارت الکترونیک ایران هست.)

سیم‌کارت‌ام پس از مرگم چه خواهد شد؟!

حکیم جوادی: ارائه خدمات الکترونیکی دولت به سازمانIT سپرده شد

آمار سایت‌ها و دامنه‌های ثبت شده در کشور/ جدول استان‌های دارای بیشترین تارنما

واگذاری ۱۸ گیگابیت برثانیه دیتای داخل کشور توسط شرکت زیرساخت در سال ۹۱

حکیم جوادی:ارائه خدمات الکترونیکی دولت به سازمانIT سپرده شد

ایسنا – وزیر ارتباطات: در سال ۹۲ قطعی اینترنت نداریم/ پایین بودن سرعت به‌دلیل مسائل امنیتی کذب است

متما: ایران ۴۵ میلیون کاربر اینترنت دارد که ۲۷.۵ میلیون نفر آن‌ها با موبایل آنلاین می‌شوند

تبادل ۱۶میلیارد پیامک در ۱۵ روز عید/ ارسال ۱۸۶میلیون در لحظه تحویل سال توسط ایرانی‌ها

اقتصاد:

موانع تحقق رویاهای اقتصادی در گفتگو با دکتر مسعود نیلی (مصاحبه‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد با آقای دکتر نیلی. عاااااااااااالی! حتما بخونید. به‌ترین مطلب هفته.)

تصویر نامطلوب ایران در تصور جهانی (حجت قندی؛ اقتصادانه)

آیا آینده در دستان کشورهای بریکس خواهد بود؟ (حسین عباسی؛ IRPD ONLINE)

بانویی آهنین و سرد (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (عالی عالی عالی!)

اقتصاد آنلاین – جزئیات بازار کار و جویندگان شغل در سال۹۱ و اقتصاد آنلاین – بیکاری ۱۲٫۹درصدی جمعیت ۱۰سال به بالا

اقتصاد آنلاین – اقتصاد ۱۳۹ کشور از ایران اسلامی‌تر است! (با تشکر!)

خبرآنلاین – درآمدهای نفتی هشت سال گذشته معادل ۲۰ هزار تن طلاست / معادل طلایی درآمد نفتی دولت های سوم تا دهم

اقتصاد آنلاین – قدرت خرید پول ملی به ثلث کاهش یافت

خبرآنلاین – ۳۸ میلیارد دلارصادرات غیرنفتی؛۴۸ میلیارد دلار واردات

خبرآنلاین – وقتی بورس کوچک می‌شود/ کاهش ۱۵ درصدی اندازه بازار سهام

خبرآنلاین – رشد ۷ هزار میلیارد تومانی معوقات بانکی در یک ماه / ۱۷ درصد تسهیلات پرداختی به بانکها باز نمی‌گردد

خبرآنلاین – انتقال وجه در شبکه شتاب سه جانبه شد

اقتصاد آنلاین – برنامه‌های ۹ گانه صندوق توسعه درسال۹۲

کاهش پیش‌بینی رشد تجارت در سال ۲۰۱۳

احتمال ریاست نخستین زن در فدرال رزرو آمریکا – ( Tala.ir ) سایت طلا 

دوست داشتم!
۰

پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای: هنوز

کلاه‌قرمزی ۹۲ جمعه شب مثل نوروز تمام سال‌های اخیر خداحافظی باشکوهی داشت. ایرج طهماسب و حمید جبلی عزیز باز هم لحظات شاد، زیبا و فراموش‌نشدنی را برای ما رقم زدند. نشاندن لبخند بر لبان مردم خسته‌دل این روزهای ایران با یک ابزار تکراری ـ هر چقدر هم که این ابزار یعنی عروسک‌های این مجموعه نماد نوستالژی روزهای خوش گذشته باشند ـ هنری است که هر کسی ندارد. همین است که زبان، در ستایش کاری که این دو مرد بزرگ سال‌هاست دارند به‌خوبی از عهده‌اش برمی‌آیند، در می‌ماند …

 امسال کلاه‌قرمزی را که می‌دیدم، علاوه بر سرخوشی ناشی از دیدن خود این مجموعه، از طراحی بی‌نظیر کلاه‌قرمزی به‌عنوان یک محصول هنری لذت بردم. کلاه‌قرمزی امسال تفاوت‌های بسیاری با مجموعه‌های نوروز سال‌های اخیر داشت و از نظر من، نقطه‌ی اوج کار طهماسب و جبلی در مجموعه‌ی کلاه‌قرمزی بود. مثل همیشه که وقتی یک محصول فوق‌العاده را می‌بینم، به‌دنبال علت موفقیت آن هستم، برای‌ام جالب بود تا بفهمم کلاه‌قرمزی ۹۲ چرا تا به این حد موفق شده است. در نهایت به پنج اصل ساده‌ی زیر رسیدم که برای طراحی هر محصول موفقی مورد نیاز است:

 ۱- خودتان باشید؛ اما متفاوت: کلاه‌قرمزی امسال در ظاهر با سال‌های گذشته هیچ تفاوتی نداشت. دکور که همان بود. شخصیت‌ها هم تقریبا همان‌ها بودند. تم برنامه هم هنوز همان ماجرای شیطنت‌های بچه‌گانه و آموزش‌های پدرانه‌ی آقای مجری است. اما … در تک‌تک شخصیت‌ها امسال تحولات ظریفی ایجاد شده بود که با کمی دقت، مخاطب را شگفت‌زده می‌کردند. به چند مورد زیر توجه کنید:

  • ایرج طهماسب امسال به‌هیچ عنوان عصبانی نشد! 🙂
  • ببعی از یک شخصیت حاشیه‌ای به متن آمد و بر جنبه‌های روشن‌فکرانه‌ی او تأکید بیش‌تری شد. ببعی همان چیزهایی را دوست داشت که علاقه‌مندی‌های نسل جوان امروزند: فیلم‌های نوستالژیک و رومانتیک کلاسیک (کازابلانکای‌اش را که یادتان هست!؟) و ترانه‌ها و موسیقی‌های مجبوب این روزها (ترانه‌های سلن دیون و به‌ویژه ترانه‌ی معروف تایتانیک فقط یک نمونه‌اش بود!)
  • فامیل دور شخصیت محوری امسال بود با دغدغه‌های یک مرد جوان امروزی. 🙂
  • پسر عمه زا با دیدن دختر همسایه عاقل‌تر شد! 🙂
  • حضور پسرخاله بسیار محدود شد؛ اما بسیار تأثیرگذار (مثلا خانه‌ی سال‌مندان رفتن پسرخاله را به‌یاد بیاورید!)
ایده‌ها و داستان‌های درخشان طهماسب و جبلی برای هر یک از عروسک‌ها نشان دادند که تکراری‌ترین محصول هم می‌تواند چنان نو ساخته شود که هیجان و لذتی بی‌مانند را به مشتریان ارائه کند. 

۲- منبع خلق ایده برای دیگران باشید: محصولی موفق است که بتواند علاوه بر فروش مستقیم خودش، منبعی باشد برای خلق ایده‌های جذاب و بترکان (!) توسط دیگران. اگر کمی دقت کنید در دنیای فناوری امروز نمونه‌اش را بسیار می‌بینید (مثلا آی‌فون را که پدر تلفن‌های هوش‌مند امروزی است ببینید!) کلاه‌قرمزی هم همین ویژگی را دارد. فقط به‌عنوان نمونه لطیفه‌های ساخته شده از روی شخصیت “آقوی همساده” را به یاد بیاورید! 🙂 این هم نوعی بازاریابی ویروسی‌ است دیگر!

۳- مشتری‌تان را درست انتخاب کنید؛ سایر مشتریان خودشان به‌سراغ شما می‌آیند: کلاه‌قرمزی ۹۲ یک ویژگی بسیار مهم دیگر هم داشت. بالاخره بعد از چند سال، این برنامه فقط و فقط روی بچه‌های دهه‌ی ۶۰ متمرکز بود. ایده‌ی محوری کلاه‌قرمزی امسال “ارائه‌ی لذت‌ها و علاقه‌مندی‌های نسل متولد دهه‌ی ۶۰ در قالبی جدید” به آن‌ها بود: تم‌های آشنا برای این بچه‌ها، گنجاندن علاقه‌مندی‌های این نسل (از ترانه‌ها و فیلم‌های مورد علاقه گرفته تا تئاترهای کلاسیک و شوخی با برنامه‌ی محبوب ۹۰!) و البته داشتن مابه‌ازاهای شخصیتی برای این نسل مثل “ببعی” باعث شده بود تا بچه‌های دهه‌ی ۶۰، شیفته‌تر از هر سال به‌تماشای کلاه‌قرمزی بنشینند (در این زمینه فقط و فقط ارجاع‌تان می‌دهم به وضعیت تایم‌لاین توییتر در زمان پخش کلاه‌قرمزی!) اما این همه‌ی ماجرا نبود. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، پدر‌ها و مادرها و فرزندان بچه‌‌های دهه‌ی ۶۰ هم کلاه‌قرمزی را دیدند و لذت بردند. 

۴- تنوع اجزای محصول را کم کنید و خلاقیت را زیاد: آشنا نیست؟ استراتژی استیو جابز در اپل همین بود! در کلاه‌قرمزی امسال به‌درستی از تنوع موقعیت‌های نمایشی کم شده بود و در عین حال، خلاقیت موقعیت‌های نمایشی بسیار بالا رفته بود. مثلا یک تم اصلی حضور جمعی بچه‌ها در یک موقعیت تخیلی بود که در سینما، پشت چراغ راه‌نمایی و … تکرار شد. اما بی‌تردید، شاه‌کارترین تم کلاه‌قرمزی امسال،  تئاترهای کلاسیکی بود که با روایت عروسک‌ها به درخشان‌ترین شکل ممکن اجرا شدند: از اتلو گرفته تا رومئو و ژولیت. فکر می‌کنم فقط و فقط به‌ دلیل همین یک ایده‌ می‌توان به کلاه‌قرمزی ۹۲ نمره‌‌ی ۲۰ داد!

۵- دوست‌داشتنی و جذاب، غافل‌گیر کنید: از همان قسمت اول، من شخصا منتظر حضور گیگیلی بودم. ورود گیگیلی در برنامه‌ی آخر و رسیدن‌اش به خداحافظی ـ که کنایه از کند بودن ذاتی گیگیلی و خانواده بود ـ غافل‌گیری بی‌نظیری بود! خداحافظی تک‌تک عروسک‌ها با آن جملات بی‌نظیرشان (مثلا شعر جیگر را یادتان هست؟) آن‌قدر لذت‌بخش بود که هنوز طعم خوش لحظه‌های‌اش را در اعماق قلب‌ام احساس می‌کنم …

سال گذشته نقدی نوشته بودم بر کلاه‌قرمزی ۹۱ که امسال به به‌ترین شکل ممکن تمامی نقدهای من توسط آقایان طهماسب و جبلی برطرف شدند. به سهم خودم و با تمام وجود، سپاس‌گزارم از این دو مرد نازنین برای تمامی لحظات زیبا و خوشی که برای ما در زندگی‌مان به‌یادگار گذاشتند. حالا دیگر وقت لحظه‌شماری است تا نوروز ۹۳ و کلاه‌قرمزی بعدی. به‌امید آن روز. 🙂

دوست داشتم!
۴۰

کلاه‌قرمزی ۹۲ جمعه شب مثل نوروز تمام سال‌های اخیر خداحافظی باشکوهی داشت. ایرج طهماسب و حمید جبلی عزیز باز هم لحظات شاد، زیبا و فراموش‌نشدنی را برای ما رقم زدند. نشاندن لبخند بر لبان مردم خسته‌دل این روزهای ایران با یک ابزار تکراری ـ هر چقدر هم که این ابزار یعنی عروسک‌های این مجموعه نماد نوستالژی روزهای خوش گذشته باشند

به اولین پست لینک‌های هفته در آغاز سال نو خوش آمدید. این، دومین پست گزاره‌ها در سال ۱۳۹۲ است. امیدوارم امسال بتوانم باانرژی‌تر و منظم‌تر در خدمت شما دوستان عزیز باشم. 

همان‌طور که شاهد هستید، پست بسیار پرباری است! حجم بالای لینک‌ها به‌دلیل خلاصه شدن حدود سه هفته مطلب در یک پست لینک‌های هفته است. در این‌جا لازم است از تمام عزیزانی که در طول تعطیلات بسیار طولانی امسال (که حدود ۳ هفته بود) هم‌چنان به تولید محتوا ادامه دادند و در رأس همه‌ی آن‌ها دکتر علی‌رضا مجیدی عزیز تشکر کنم. ‌

همین‌جا به‌عنوان یک دردکشیده‌ی دزدی محتوا هم لازم می‌دانم ابراز تأسف شدید بکنم از کار زشت خبرگزاری تابناک در استفاده‌ی بدون اجازه از این پست آقای دکتر مجیدی. به‌امید این‌که امسال دزدی محتوا در وب فارسی به حداقل کاهش یابد.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

من چقدر خفنم (نویسنده‌ی وبلاگ شیث در روایتی طنزآمیز نکات مهمی در رزومه‌نویسی را که از تجربه‌‌ی جستجوی کار در خارج کشور به‌دست آورده نوشته است.)

از پیش‌فرض تا باور (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (عااااااااالی!)

آیا زبانی که به آن تکلم می‌کنیم، می‌تواند بر میزان ثروت و سلامتی ما تأثیرگذار باشد؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااااااااالی!)

آداب صرف غذا (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

تکرار خود (امیر مهرانی؛ The Coach)

شادی پایدار (محسن صحراگرد؛ وبلاگ تجربه)

۷ درس از آدم های بسیار موفق که آنها را از افراد معمولی متمایز کرده | نارنجی

خبرآنلاین – رازهای هفت‌گانه عمر طولانی‌تر

کم‌استرس‌ترین مشاغل دنیا معرفی شدند – ( Tala.ir ) سایت طلا 🙂

حالا که بهار آمد … (توصیه‌ی خوبی از رضا قربانی در مدیر رسانه برای آغاز سال نو)

چشم قهوه‌ای‌ها قابل اعتمادترند (ما رو می‌گه :))

مدیریت و کارآفرینی و تحلیل کسب و کار:

اشتباه در الگو‌پذیری (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد) (استاد نکات مهمی را نوشتند که من اگر چه با کلیت‌اش موافقم‌؛ اما به بعضی از آن‌ها نقد دارم. این نقدها را همین هفته خواهم نوشت.)

مقاومت منفعل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

همچنان اسکرام پیشتاز متدهای چابک (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

۲۰۱۳ IT Skills and Salary Report

چطور برای ایجاد تغییر برنامه‌ریزی کنیم؟ (دنیای چابک)

PCWAR.COM | چطور اپل و سامسونگ موفق شدند!؟

تعدیل نیروی انسانی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

بهترین برای یک مدیر (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

۳ مدل ساده برای برنامه پاداش مشتریان (مهدی عبدی؛ هدهدان)

گارتنر: وبسایت‌ها عامل اصلی موفقیت شرکت‌ها در عرصه بازاریابی

ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری، نیاز اول بازار جهانی نرم‌افزار در سال ۲۰۱۴

خبرآنلاین – روبات‌ها هم مثل انسان‌ها در کار گروهی بهتر نتیجه می‌گیرند

بسته اجرایی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ شد

سیلیکون ولی اروپایی در راه است

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

IFTTT: تویی که نمی‌شناختمت! و چگونه نوشته‌های «یک پزشک» یا هر سایت دیگری را در Instapaper – Pocket – Readability یا Evernote دنبال کنید! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااااااااااااالی!)

چقدر می توان به گوگل اعتماد کرد؟ (بیست و یکم)

آماری عجیب از آخرین وضعیت جهانی اینترنت

نوجوان ۱۷ ساله به یاهو رفت

گوگل موتور کروم را در یک “چشم به هم زدن” عوض می‌کند

پشت پرده‌ی بزرگ‌ترین حمله‌ی اینترنتی تاریخ – زومیت

ویندوز ایکس پی همچنان محبوب است و سهم ۳٫۳۱ درصدی ویندوز ۸ و کمتر از ۵ درصدی ویستا از بازار سه ماهه اول ۲۰۱۳ (نارنجی)

۹۰ کیوسک مجهز به صفحات لمسی ۴۷ اینچی در شهر نیویورک نصب می‌شود (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

گوگل و راه‌اندازی سرویس تحویل خریدهای اینترنتی (نارنجی)

بزرگ‌ترین سایت اشتراک فایل دنیا: Pirate Bay (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

۸۰ درصد کاربران علاقه‌مند به استفاده از سرویس‌های پردازش ابری

رشد ۵٫۵ درصدی سرمایه‌گذاری در صنعت It خاورمیانه و پیش‌بینی گارتنر از درآمد ۱۹۲ میلیارد دلاری خاورمیانه در سال ۲۰۱۳ از صنعت It

کاربران جهانی امسال ۲۲ میلیارد دلار نرم‌افزار امنیتی می‌خرند

گوگل، موزیلا و اپل آسیب پذیر‌ترین نرم افزارهای ۲۰۱۲ را ساختند

نسخه بعدی آفیس مایکروسافت با نام رمز Gemini در پاییز امسال منتشر می‌شود – زومیت

فناوری همراه:

اندروید در برابر کروم، اپلیکیشن ها در برابر اینترنت موبایل؛ گوگل به چه می اندیشد؟ (نارنجی) و گوگل سیستم‌عامل‌های اندروید و کروم را به صورت مجزا توسعه‌ می‌دهد و آنها را ترکیب نخواهد کرد – زومیت

در بریتانیا درآمد حاصل از پخش آنلاین موسیقی از رادیو پیشی گرفت – زومیت (خبر بسیار مهمی است!)

چرا برخی از اپلیکیشن‌ها با تأخیر برای اندروید عرضه می‌شوند؟ (نارنجی)

Google Keep: معرفی اپلیکیشن یادداشت‌برداری ابری گوگل

اندرویدی‌ها حالا بیش از نیمی از کاربران اینستاگرام را تشکیل می‌دهند! (فارنت)

سازمان ملل: مردم جهان بیشتر از سرویس بهداشتی به تلفن همراه دسترسی دارند

به‌ازای هر یک نفر ۱۰ ابزار موبایلی بار می‌شود (منظور اپلیکیشنه!)

تعداد اپلیکشن‌های فروشگاه ویندوز از مرز ۵۰ هزار گذشت – زومیت 

پیش‌بینی گارتنر از فروش ۲٫۴ میلیارد دلاری رایانه شخصی، تبلت و موبایل در سال جاری

تلفن همراه چهل ساله شد

قابلیت ترجمه آفلاین برای اپلیکیشن گوگل ترنسلیت اندروید فعال شد

رسانه‌های اجتماعی:

آنچه شما در اینترنت به اشتراک می‌گذارید و آنچه مردم دوست دارند بخوانند (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااالی!)

توئیتر ۷ ساله شد (هورا!)

نشریه‌ی کاغذی نمرده است (امیر علی‌زاده؛ فریادنامه)

انقلاب بهاری فلیپ‌بورد: فلیپ‌بورد ۲٫۰ با امکان ایجاد مجله‌های شخصی و ویژگی‌های اجتماعی آمد (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

خاموشی گوگل ریدر و کلاینت‌هایی که نغمه استقلال سر می‌دهند (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

بررسی لانچر Home فیس‌بوک: یک تغییر پوسته‌ای ساده یا یک عامل تهدیدکننده بالقوه گوگل و شبکه‌ اجتماعی گوگل پلاس (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

کاهش هزینه‌ها، دلیل اصلی تعطیلی گوگل ریدر و Why Is Google Killing Google Reader? – Forbes

بی‌خانمان آمریکایی در مسیر پولدار شدن (قدرت رسانه‌های اجتماعی!)

یوتیوب به رکورد یک میلیارد بازدیدکننده در ماه دست یافت

آمازون گودریدز را می‌خرد

صنعت فاوا در ایران:

شعار روز جهانی مخابرات مشخص شد: Ict و افزایش ایمنی جاده‌ها

وعده های وزیر ارتباطات برای سال ۹۲: رفع مشکل سرعت اینترنت

تعیین تکلیف فرهنگی رایتل در شورای فضای مجازی

گزارش بیزنس مانیتور اینترنشنال از وضعیت بازار لوازم الکترونیکی در ایران

گفتگوی ایرنا با مرتضی برابری به عنوان رئیس پژوهشگاه ICT! (بالاخره چی شد تکلیف مرکز تحقیقات مخابرات!؟)

اقتصاد:

روند کاهش سهم بخش تولید در نیروی کار (نیام یراقی؛ یادداشت‌های مدیریت ریسک)

راهنمای انتخاب موضوع در دوره تحصیلات تکمیلی اقتصاد (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

بازهم در مذمت تعطیلات (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد) (جای این مطلب دقیقن این‌جاست!)

پاسخی به آقایان میدری و خیرخواهان (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد)

«پول مجازی» جای دلار را می‌گیرد

اقتصاد آنلاین – مهم‌ترین برنامه اقتصادی دولت در سال ۹۲

خبرآنلاین – توضیحات بهمنی درباره اسکناس های درشت تر، افزایش حقوق، رشد نقدینگی و تورم

اقتصاد آنلاین – پیش‌بینی جدید اکونومیست از رشداقتصادی ایران و اقتصاد آنلاین – پیش‌بینی اکونومیست از سهم ایران از صادرات جهانی

تکالیف بانک مرکزی در لایحه بودجه ۹۲/ احتمال توقف انتشار ایران چک – ( Tala.ir ) سایت طلا

خبرآنلاین – تحقق ۲۸ درصدی بودجه عمرانی در سال ۹۱ / هزینه ۶۳ هزار میلیارد تومانی عدم تحقق برنامه های عمرانی

خبرآنلاین – مرکز آمار اعلام نرخ رسمی تورم را آغاز کرد / ثبت تورم ۳۱٫۵ درصدی برای سال ۹۱

خبرآنلاین – عبور نقدینگی سرگردان از مرز ۲۳۱ هزار میلیارد تومان / کاهش ۳۰ درصدی قدرت خرید نقدینگی سرگردان

خبرآنلاین – درآمد ۸۶۴ میلیارد دلاری دولت‌های نهم و دهم از چهار منبع / پردرآمدترین و مقروض‌ترین رئیس جمهور ایران کیست؟

خبرآنلاین – بسته دستمزد ۹۲ چگونه بسته شد/ تعیین مزد ۶٫۵ درصد کمتر از تورم

اقتصاد آنلاین – تقاضای توسعه شعب پذیرفته نخواهد شد

خبرآنلاین – کاهش پنج درصدی تعرفه واردات خودرو

خبرآنلاین – سرانه مصرف اسکناس در ایران

اقتصاد آنلاین – تحلیل اکونومیست از نرخ رشد اقتصاد جهان 

ثروتمندترین کشور جهان مشخص شد (قطر!)

چین تا سال ۲۰۱۶ بزرگترین اقتصاد جهان خواهد شد – ( Tala.ir ) سایت طلا

دوست داشتم!
۰

به اولین پست لینک‌های هفته در آغاز سال نو خوش آمدید. این، دومین پست گزاره‌ها در سال ۱۳۹۲ است. امیدوارم امسال بتوانم باانرژی‌تر و منظم‌تر در خدمت شما دوستان عزیز باشم.  همان‌طور که شاهد هستید، پست بسیار پرباری است! حجم بالای لینک‌ها به‌دلیل خلاصه شدن حدود سه هفته مطلب در یک پست لینک‌های هفته است. در این‌جا لازم است از