چرا برند شخصی؟

اهمیت برندسازی برای موفقیت کسب و کارها در سالیان اخیر به‌خوبی شناخته شده است. هر کسب و کار با ایجاد یک برند متمایز می‌تواند ارزش افزوده‌ی بیش‌تری به مشتریان خود ارائه کند و با ایجاد یک حس خوب با آن‌ها ارتباط انسانی‌تر و در نتیجه پایدارتری برقرار کند. اما برند تنها در دنیای کسب و کار کاربرد ندارد و در زندگی شغلی و حتی روزمره‌ی هر یک از ما نیز کاربرد دارد.

کمی فکر کنید. در هر محیط اجتماعی ـ خانواده، محله، شهر و … ـ بسیاری از افراد با یک “لقب” یا یک “ویژگی” شناخته می‌شوند. مثلا: حسن آقا نانوای قابلی است، فاطمه خانم دستپخت بی‌نظیری دارد، حاج احمد در کار خیر و راه انداختن کار مردم است و … در سازمان‌ها و اصناف هم همین‌گونه است: آقای (الف) همه‌ی آیین‌نامه‌ها و قوانین سازمان را بلد است، خانم (ب) همیشه نظرات کارشناسی خوبی در مورد این موضوع دارد، آقای (پ) می‌داند فلان کالا را از کجا برای‌ات تهیه کند و …

اگر دقت کنید در مورد این لقب‌ها یا ویژگی‌ها چند نکته‌ی مشترک و مهم وجود دارد:

۱- معمولا ویژگی ذاتی نیستند و اکتسابی‌اند!

۲- در دوره‌ی زمانی طولانی پدید می‌آیند.

۳- وقتی ایجاد شوند، تغییر دادن‌شان کار بسیار مشکلی است.

نکته‌ی آخر، درد مشترک بسیاری از افراد است. فرد در سازمان محل کارش، در میان هم‌صنفان‌اش، در میان مشتریان‌اش و … به صفتی معروف و شناخته می‌شود که شاید خودش آن را دوست نداشته باشد و در مقابل علاقه داشته باشد به صفت یا توانمندی دیگری شناخته شود.

خبر خوب این است که کنترل این لقب یا ویژگی شناخته شده در دستان خود شما است و تکنیک‌های برندسازی شخصی نامیده می‌شود. از این پس برای شما درباره‌ی این‌که چطور برندسازی شخصی موفقی داشته باشید، بیش‌تر خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۱۲

اهمیت برندسازی برای موفقیت کسب و کارها در سالیان اخیر به‌خوبی شناخته شده است. هر کسب و کار با ایجاد یک برند متمایز می‌تواند ارزش افزوده‌ی بیش‌تری به مشتریان خود ارائه کند و با ایجاد یک حس خوب با آن‌ها ارتباط انسانی‌تر و در نتیجه پایدارتری برقرار کند. اما برند تنها در دنیای کسب و کار کاربرد ندارد و در

کسب و کار به‌سبک دخترک عطرفروش!

راه و روش کسب و کار را فقط از دل کتاب‌ها نمی‌توان آموخت. هر جایی که فردی کسبی دارد می‌توان به‌دنبال درس‌های کسب و کار گشت. باور کنیم که همین مغازه‌دارانی که هر روز با آن‌ها سر و کار داریم، براساس تجربه‌شان می‌توانند به‌ترین و اثربخش‌ترین درس‌های کسب و کار را به‌زبان ساده به ما بیاموزند. از این پس هر از گاهی برای شما درباره‌ی درس‌های کسب و کاری که از گوشه و کنار خیابان و زندگی روزمره می‌توان آموخت خواهم نوشت. این هم اولین یادداشت من:

مدتی پیش روزی داشتم از یک میدان بسیار شلوغ در مرکز شهر رد می‌شدم که دخترکی جلوی من را گرفت: “آقا می‌شه یک لحظه تشریف بیارین؟”

گفتم: چرا؟

گفت: “بیا تا بگم!” و من را به جلوی میزش برد که پر از عطرهای گوناگون بود: “شما معمولا چطور عطری استفاده می‌کنید؟”

گفتم: “اگر دنبال فروختن عطر هستی، نیازی ندارم!”

گفت: “نگفتم چه عطری لازم دارید؛ گفتم چه عطری استفاده می‌کنی؟”

گفتم: “خوب من به‌دلیل شغلم لازم است هر روز در جلسات متعدد کاری شرکت کنم و به‌همین دلیل عطرهای خنک و سنگین را معمولا ترجیح می‌دم.”

گفت: “خب این شد! برای شما یک پیشنهاد ویژه دارم. این عطر را بو کن!”

من متوجه بودم که تا این‌جا به‌دنبال این بوده که من را کنار بساطش نگه دارد و می‌دانیم یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های فروش این است که زمان حضور مشتری در فروشگاه‌مان بالا ببریم. بوی خوش عطر را که استشمام کردم، گفت: “دیدی چقدر بوی خوب و خنکی داره؟”

گفتم: “راست می‌گی! از بوی عطر خوشم اومد!” این‌جا دومین مرحله‌ی فروش اتفاق افتاد: “ایجاد تجربه‌ای لذت‌بخش برای مشتری.”

حالا من از محصولی که فروشنده‌ قصد داشت به من بفروشد، داشتم و تمایل بیش‌تری به خرید پیدا کرده بودم. تنها کافی بود فروشنده ضربه‌ی نهایی را به من وارد کند. او هم فرصت را غنیمت شمرد و قبل از این‌که من فرصتی پیدا کنم، یک شیشه‌ی کوچک را از عطر مورد نظر پر کرد و گفت: “خوب این عطر هم مال شما. مبارکه!” گفتم: ” چقدر باید بپردازم؟” گفت: “قابلی نداره؛ ۵۰ هزار تومان. اما یک لحظه صبر کنید!”

بعد از گوشه‌ی دیگری از میزش که جلوی چشم نبود، شیشه‌ی بزرگ‌تری درآورد. شیشه‌ی کوچک را در شیشه‌ی بزرگ‌تر خالی کرد، دوباره شیشه‌ی کوچک را پر کرد و در شیشه‌ی بزرگ ریخت و بار سوم هم همین کار را تکرار کرد: “دیدی؟ شیشه‌ی بزرگ‌تر، سه برابر شیشه‌ی کوچک‌تر جا می‌گیره! اما من قیمت دو تا شیشه‌ی کوچک‌تر را می‌گیرم: ۱۰۰ هزار تومان!” خانم عطرفروش زمانی که من تصمیم گرفته بودم خرید کنم، یک پیشنهاد بهتر ارائه داد و از آن جالب‌تر به من نشان داد که چرا و چقدر این پیشنهاد نسبت به پیشنهاد اولش بهتر است!

گفتم: “عالیه! فقط پول کافی همراهم نیست. دستگاه کارت‌خوان داری؟” گفت: “بله! دنبالم بیا.” و من را جلوی یک دستگاه خودپرداز که چند قدم آن‌طرف‌تر بود، برد: “بیا اینم کارت‌خوان! ۱۰۰ هزار تومان بگیر و به من بده!” درس آخر دخترک عطرفروش: مشتری را تا آخرین لحظه‌ی خرید راهنمایی کنید!

پ.ن. پیشنهاد می‌کنم یک بار دیگر این ماجرا را از ابتدا بخوانید و این بار به درس‌های دخترک عطرفروش در زمینه‌ی کار حرفه‌ای بیاندیشید.

دوست داشتم!
۲۴

راه و روش کسب و کار را فقط از دل کتاب‌ها نمی‌توان آموخت. هر جایی که فردی کسبی دارد می‌توان به‌دنبال درس‌های کسب و کار گشت. باور کنیم که همین مغازه‌دارانی که هر روز با آن‌ها سر و کار داریم، براساس تجربه‌شان می‌توانند به‌ترین و اثربخش‌ترین درس‌های کسب و کار را به‌زبان ساده به ما بیاموزند. از این پس هر

لینک‌های هفته (۱۷۶)

چه هفته‌ی بسیار شلوغ و پرمحتوایی!

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی و کار حرفه‌ای:

آینده نیروی کار ایران (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (عااااااالی! به‌ترین مطلب هفته.)

پس‌انداز پول نیازمند چیزی فراتر از نظم مالی است | سایت طلا

موفقیت بدون اعتماد به نفس، عملیات غیرممکن!

مدیریت کسب و کار:

مدل‌های بلوغ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

چه کنیم تا مشتری برندمان را دوست داشته باشد؟ (استاد پرویز درگی)

چرا ایرانسل برندی تحت عنوان آی‌سیم بوجود آورد؟ | گاه‌نوشت مهدی بهرامی

گزارش‌های پیشرفت: نگاه به گذشته یا نگاه به آینده (نادر خرمی‌راد)

ده اسطوره خلاقیت که باور به آن‌ها را باید رها کرد (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

سالی برای کارکنان: گذری در پیش‌بینی‌‌های فوربس (قسمت اول) و سالی برای کارکنان: گذری در پیش‌بینی‌‌های فوربس (قسمت دوم) (استاد پرویز درگی)

اقتصاد:

صف،هل و کالای رایگان (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)

اقتصاد آنلاین – رفع شبهه شرعی اوراق مشارکت؟

اقتصاد آنلاین – افزایش مالیات بر ارزش افزوده ۹۳

اقتصاد آنلاین – حقوق یک‌میلیون‌ تومانی ازمالیات معاف شد

اقتصاد آنلاین – واردات ۴۰ قلم کالای اولویت ۱۰ آزاد شد

آمار و اطلاعات مدیریت و کسب و کار:

اقتصاد آنلاین – قیمت هر ثانیه تبلیغ در تلویزیون

اقتصاد آنلاین – بورس تهران در جهان اول شد

اقتصاد آنلاین – روایت آماری از انتهای پاییز

گمانه‌زنی‌هایی بیزینس مانیتور در خصوص رشد اقتصادی ایران – ایستنا

اقتصاد آنلاین – رشد ۷ درصدی تولیدات صنعتی ایران و اقتصاد آنلاین – رشد اقتصادی ایران از آخر پنجم شد!

اقتصاد آنلاین – ۹ ماهه امسال چه‌تعداد شرکت ثبت شد؟

علم و فناوری:

آیا «نقشه گوگل» می‌تواند به کاهش فقر در دنیا کمک کند؟ مپتیویست‌ها چه کسانی هستند و چه هدفی دارند؟ (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ایسنا – چهره انسان گزارشگر چهار عاطفه است نه شش عاطفه

همه خاطرات کودکی‏‌تان واقعی نیست!

صنعت فاوا در ایران و جهان:

پیش‌بینی تکنولوژی‌های مورد استفاده در سال ۲۰۱۴ میلادی (محسن احمدی؛ یک مشاور)

عیار اعتبار سایت، الکسا یا گوگل؟ (وبنا)

مجوز شرکت‌های اینترنتی تمدید شد

کسب و کار و اقتصاد فاوا:

ساتیا نادلا مدیرعامل جدید مایکروسافت و جایگزین استیو بالمر شد و اولین ایمیل ساتیا‌نادلا به کارکنان مایکروسافت – زومیت

ایتنا – آی‌بی‌‌ام و سپ دیگر رقیب اوراکل نیستند (ادعای لاری الیسون!)

بازی GTA5 پرفروش‌ترین بازی ویدئویی سال ۲۰۱۳ شناخته شد! (با یک میلیارد دلار فروش!)

رسانه‌های همراه:

نقشه آمازون برای خالی کردن جیب‌های شما: موبایلتان را سمت هر چیزی که می‌خواهید بخرید، بگیرید تا برا‌ی‌تان سفارش داده شود (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

 

رسانه‌های اجتماعی:

شخصیت‌شناسی کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی (محمود حق‌وردی؛ حرفه؛ روابط‌عمومی)

MediaNews.ir | فیس‌بوک ده ساله شد؛ آیا دوره‌ بزرگترین شبکه اجتماعی به سر رسیده؟

آمار صنعت فاوا در ایران و جهان:

رتبه آمادگی شبکه‌ای‌ ایران پانزدهم منطقه، صدم جهان

ایران هم‌رده بوتان و کنیا در دسترسی به اینترنت با سرعت بالا

ایتنا – سود ۱٫۵ میلیارد دلاری محبوب‌ترین شبکه اجتماعی

۵٫۷ میلیارد کاربر؛ جمعیت شبکه‌های اجتماعی

دوست داشتم!
۳

چه هفته‌ی بسیار شلوغ و پرمحتوایی! پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی

پنج پیشنهاد کم‌دردسر برای افزایش کیفیت خدمات

کسب و کارهای خدماتی در سال‌های اخیر از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده‌اند. عدم نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه‌ی بسیار زیاد و سر و کار داشتن کسب و کارهای خدماتی با مشتری نهایی و حذف واسطه‌ها از زنجیره‌ی ارتباطی مشتری باعث جذابیت راه‌اندازی و توسعه‌ی کسب و کارهای کوچک خدماتی بوده است. اما در خدمات به‌دلیل عدم ملموس بودن ارزشی که مشتری بابت آن به ما پول پرداخت می‌کنید، جلب رضایت مشتری کار بسیار سختی است. چگونه می‌توانیم برای مشتری ارزشی خلق کنیم که برای آن حاضر باشد مبلغی که ما نیاز داریم را پرداخت کند؟ پاسخ این سؤال را می‌توان با بررسی و ایجاد تفاوت در بخش‌های مختلف مدل کسب و کار به‌دست آورد. اما نکته‌ی اصلی در جلب رضایت مشتری، داشتن یک “پیشنهاد ارزش متمایز” است. شما چه ارزش متفاوتی به مشتری‌تان ارائه می‌کنید؟

من به شما پنج راه‌کار ساده اما بسیار تأثیرگذار پیشنهاد می‌کنم:

  1. با کار کم‌تر، بیش‌تر انجام دهید: اغلب صاحبان کسب و کارهای خدماتی به یک خدمت درجه دو می‌چسبند و همیشه هم بر آن تکیه دارند. اما خدمت باکیفیت خوب همیشه که نیاز به خرج کرد بیشتر ندارد! کمی فکر کنید: اگر شما نمی‌بیندش دلیل نمی‌شود که وجود نداشته باشد!
  2. روی آدم‌ها تمرکز کنید: اما پدید آمدن ابزارهای نوین ارتباطی به‌ویژه ابزارهای اینترنتی و رسانه‌های تعاملی و اجتماعی (که می‌تواند به‌سادگی وب‌سایت کسب و کار شما باشد)، امکان ارتباط دو طرفه و حفظ این ارتباط با مشتریان را به‌خوبی فراهم کرده‌اند. بعضی وقت‌ها تمرکز روی گروه کوچکی از آدم‌ها نتایج بزرگ‌تری را به دنبال دارد!
  3. روی “چگونه” تمرکز کنید: معمولا فروشندگان کسب و کارهای خدماتی در گفتن این‌که چه چیزی و چرا باید در زدگی یک فرد تغییر کند، عالی هستند؛ اما اگر به آن‌ها بگویید: “خوب! قبول کردم؛ اما چطور؟” جوابی ندارند! این مشکل از آن‌جا پدید می‌آید که آن‌ها فکر می‌کنند اگر این چطور را به مشتری بگویند، دیگر نیازی به وجودشان نیست. اما امروز دیگر قانع کردن مشتریان برای تغییر کافی نیست؛ این‌که چگونه باید تغییر کرد خیلی مهم‌تر است.
  4. بیش‌تر فکر کردن خیلی مهم است: اغلب صاحبان کسب و کارهای کوچک فکر می‌کنند که کیفیت کارشان بی‌نظیر و از سر کارفرما هم زیادی است و ضمنا از بهترین خدمت رقبا هم بهتر و بالاتر است! بنابراین اغلب اوقات خدمت خودشان را بدون فکر کردن کافی به‌اندازه‌ی کافی به‌دست مشتری می‌رسانند و همین‌جا است که اگر مشتری حداقلی از هوش و فکر داشته باشد گیر می‌افتند. پس لطفا بیش‌تر فکر کنید.
  5. مشتری را به جلو هل بدهید، دنبال خودتان نکشیدش: شما با فروش یک خدمت به مشتری می‌خواهید مسئله‌‌ی او را حل کنید، نه مسئله‌ی خودتان را. پس چه بهتر که به او کمک کنید خودش مسئله‌اش را حل کند!

توجه کنید که این راه‌کارها در واقع استراتژی‌های رقابتی هستند که برای کسب و کار شما در برابر رقبا “پیشنهاد ارزش متمایز” ایجاد می‌کنند. این پیشنهاد ارزش متمایز، مزیت رقابتی کسب و کار شما است. اما شاید یک سؤال مهم این باشد که این راه‌کارها در عمل چگونه برای کسب و کار شما مزیت رقابتی می‌آفرینند؟

پیش از این درباره‌ی “تجربه‌ی کاربری” یا به‌عبارت به‌تر “تجربه‌ی مشتری” برای‌تان توضیح داده‌ام. راه‌کارهای ارائه شده در این نوشتار، به‌دنبال ایجاد مزیت رقابتی برای مشتری از طریق ایجاد یک “حس به‌تر” و “یک تجربه‌ی کاربری متمایز” هستند. بنابراین در حالت کلی می‌توان گفت یک استراتژی رقابتی اصلی نوین برای رقابت در دنیای کسب و کار امروز، ایجاد یک “تجربه‌ی مشتری” متفاوت برای مشتریان است (این موضوع در کسب و کارهای خدماتی که پیشنهاد ارزش‌شان اغلب بیش‌تر ماهیت ناملموس دارد، اهمیت بسیار زیادتری دارد.)

شما چگونه در کسب و کارتان می‌توانید “تجربه‌ی مشتری” متمایزی برای مشتریان‌اش ایجاد کنید؟

دوست داشتم!
۶

کسب و کارهای خدماتی در سال‌های اخیر از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده‌اند. عدم نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه‌ی بسیار زیاد و سر و کار داشتن کسب و کارهای خدماتی با مشتری نهایی و حذف واسطه‌ها از زنجیره‌ی ارتباطی مشتری باعث جذابیت راه‌اندازی و توسعه‌ی کسب و کارهای کوچک خدماتی بوده است. اما در خدمات به‌دلیل عدم ملموس بودن ارزشی که

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۱۵): خوب بخوابی پیرمرد!

فوتبال دنیا در کم‌تر از یک ماه عزادار مرد بزرگ دیگری شد: لوئیس آراگونس مربی سابق تیم ملی اسپانیا دیروز درگذشت. در این دو روز، همه‌ی بزرگان فوتبال اسپانیا از آراگونس به‌عنوان معمار نسل جادویی فوتبال این کشور ـ که در سه تورنمنت معتبر پیاپی قهرمان شدند ـ یاد کرده‌اند. در میان حرف‌هایی که در مورد پیرمرد دوست‌داشتنی ماتادورها گفته شد، سخنان دو نفر برای‌م طعم دیگری داشت:

پپ گواردیولا: “او طرز فکر یک کشور را تنها با یک تغییر نسل تغییر داد. او طوری تیم ملی را مدیریت کرد که ما فکر کنیم نه‌تنها می‌توانیم پیروز شویم، بلکه باید پیروز شویم و به چیزی کم‌تر از پیروزی قانع نشویم.” (این‌جا)

ژاوی هرناندز: “لوئیس همیشه به ما می‌گفت که ما شرایط فیزیکی ایده‌آلی نداریم؛ ولی از نظر تکنیکی جزو ۵ تیم برتر دنیا هستیم. او این را گفت و به اتاقش رفت؛ ولی ما خیلی در این‌باره صحبت کردیم. فهمیدیم که استیل و سبک بازی تیم ما کلید موفقیت‌مان است و بازیکنان بامهارت باید در زمین بیش از پیش بدرخشند.” (این‌جا)

احتمالا هیچ کس جز این دو نفر هم نباید این حرف‌ها را می‌زده! این دو، نماد اصلی فلسفه‌ی ساده‌ی آراگونس برای پیروزی در دنیای سخت‌گیر حرفه‌ای‌ها بودند:

۱- ذهنیت آماده برای پیروزی (ما می‌توانیم!)؛ (این‌جا توضیح‌ش داده‌ام!)

۲- کشف و توسعه‌ی شایستگی‌های انحصاری (یعنی: من در چه چیزی به‌ترین‌م که بقیه آن را ندارند؟) (این‌جا را بخوانید!)

۳- استفاده از این شایستگی‌ها در میدان عمل (تیکی‌تاکای اسپانیا و قهرمانی در یورو ۲۰۰۸٫)

خوب بخوابی پیرمرد. روح‌ت شاد و یادت گرامی.

دوست داشتم!
۴

فوتبال دنیا در کم‌تر از یک ماه عزادار مرد بزرگ دیگری شد: لوئیس آراگونس مربی سابق تیم ملی اسپانیا دیروز درگذشت. در این دو روز، همه‌ی بزرگان فوتبال اسپانیا از آراگونس به‌عنوان معمار نسل جادویی فوتبال این کشور ـ که در سه تورنمنت معتبر پیاپی قهرمان شدند ـ یاد کرده‌اند. در میان حرف‌هایی که در مورد پیرمرد دوست‌داشتنی ماتادورها گفته

لینک‌های هفته (۱۷۵)

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی و کار حرفه‌ای:

روایت شورانگیز یک گزارش‌گر آزاد (مسعود زمانی) (عااااالی! به‌ترین مطلب هفته!)

عینک متفاوت دیدن‌تان را کمی تمیز کنید (امین هاشمی؛ کوله‌پشتی)

۱۰ روش برای فریب دادن و وادار کردن مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر! (فارنت)

تفکر دایره‌ای چگونه شما را به هدف‌تان می‌‌‌‌‌‌رساند؟

فواید اجتماعی حرف‌های خاله زنکی!

مدیریت و توسعه‌ی کسب و کار:

شما می‌توانید خلاق باشید، حتی در طراحی جعبه پیتزا! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

جایگاه سرمایه های انسانی ایران در مجمع جهانی اقتصاد (سید محمد اعظمی‌نژاد؛ مدیریت و منابع انسانی)

۵ نکته مهم در بهبود خدمات به مشتریان برای مدیران

اقتصاد آنلاین – بازار داغ فروشگاه‌های هنری در فیس‌بوک

جایگاه بازاریابی دیجیتال در اذهان مدیران بازاریابی

اقتصاد:

مسعود نیلی اعلام کرد: می خواهید بیکاری نباشد، باید رشد اقتصادی به ۶ درصد برسد

میزان عیدی امسال کارگران مشخص شد

اقتصاد جهان به کدام سمت می‌رود؟ مکزیک جای چین را می‌گیرد

آمار و اطلاعات مدیریت و کسب و کار:

میزان ماندگاری سپرده‌ها در بانک‌ها چقدر شده است؟/ تورم باعث شد مردم پول در بانک‌ها نگذارند

نیمی از ایرانیان کار نمی‌کنند و اقتصاد آنلاین – مردمان کجای ایران کمتر کار می‌کنند؟

هنوز ۷۱ درصد از اقتصاد ایران دولتی است

اقتصاد آنلاین – تهران پرهزینه‌ترین استان کشور

رشد پایه پولی در ۸ ماهه منتهی به آبان صفر شد/ نقدینگی ۵۳۰ هزار و ۷۰۰میلیارد تومان

علم و فناوری:

ایسنا – کشف یک ناحیه مغزی که انسان را منحصربفرد می‌کند

ایسنا – از چه سنی کودکی را فراموش می‌کنیم؟

ایتنا – تصویر یک کتاب پوشیدنی/ حس شخصیت داستان را به طور فیزیکی درک کنید

کسب و کار و اقتصاد فاوا:

خبر غیرمترقبه: گوگل موتورولا را با مبلغ ناچیز ۳ میلیارد دلار به لنوو می‌فروشد! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک) و فراغت از خریدی پرخرج و آشتی دوباره با سامسونگ، ماحصل فروش موتورلا برای گوگل – زومیت

آیا امپراتوری موبایل سامسونگ سقوط می‌کند

مایکروسافت به جمع متن‌بازها می‌پیوندد – زومیت

آی‌بی‌ام با سرورهای رده پایین x86 خداحافظی کرد

مایکروسافت نام «اسکای‌درایو» را به «وان درایو» تغییر داد! (فارنت)

فناوری همراه: 

غول‌های موبایل چه‌کاره بوده‌اند

فیسبوک برنامه خبرخوان شبیه به فلیپ‌بورد خود را برای آیفون معرفی کرد – زومیت

رسانه‌های اجتماعی:

@ زبان شبکه‌های اجتماعی را تغییر داد

صنعت فاوا در ایران و جهان:

قطعی جهانی سرویس جیمیل باعث ارسال هزاران ایمیل به اکانت هات‌میل یک نفر شد!

انتقاد صریح رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران از وضعیت اینترنت سهم هر ایرانی، یک کیلوبیت اینترنت است/ باند پهن در دنیا ۲۰ مگ است نه ۲ مگ

تقویم هجری شمسی به Google Calendar اضافه شد – وبلاگ رسمی Google به زبان فارسی

آمار صنعت فاوا در ایران و جهان:

آمارهایی از استفاده ایرانی‌ها از اینترنت و موبایل/ افزایش ۱۰ برابری خرید آنلاین با موبایل

ایتنا – بازار تبلیغات همراه امسال به ۱۸ میلیارد دلار می‌‏رسد

درآمد ۷۷ میلیارد دلاری نرم‌افزارهای موبایلی

۷۳ درصد ایمیل‌های دنیا هرزنامه‌اند

روزانه یک میلیارد اسم گوگل می‌شود

دوست داشتم!
۴

پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب

مدل کسب و کار به‌عنوان یک استراتژی رقابتی

مدل کسب و کار یکی از مفاهیم پایه‌ای مطرح در کارآفرینی و راه‌اندازی کسب و کارهای جدید است (اگر نمی‌دانید مدل کسب و کار چیست، لطفا این نوشته را مطالعه کنید.) اما معمولا در مدیریت کسب و کارهای‌مان تنها یک بار و آن هم در زمان تهیه‌ی طرح کسب و کار (این‌جا را ببینید) و صرفا برای تکمیل طرح کسب و کارمان جهت ارائه‌ی آن به سرمایه‌گذاران احتمالی به آن توجه می‌کنیم. اما امروزه در دنیایی که از عصر رقابت به عصر فرارقابت پا گذاشته‌ایم، بنگاه‌های اقتصادی باید در تک‌تک اجزای سازنده‌ی کسب و کارشان، رقابت‌پذیر باشند.

بیایید کمی دقیق‌تر به ماجرا نگاه کنیم: دنیای امروز، دنیای رقابت فشرده و پیچیده برای دستیابی به مشتریان بالقوه و فروش محصولات و خدمات به آن‌ها است. در دهه‌ی اخیر به‌دلیل افزایش شدید تأمین‌کنندگان محصولات و خدمات ـ به‌ویژه در صنایع دارای محصولات مصرفی ـ ابزارهای رقابتی گذشته، تبدیل به ابزارهایی ناکارآمد شده‌اند. بنابراین دیگر شرکت‌ها نمی‌توانند صرفا به مزیت‌های رقابتی چون تأکید بر کیفیت یا استفاده روش‌های سنتی بازاریابی و فروش بسنده کنند. دنیای مدرن با ظهور ابزارها و مفاهیم متحول‌کننده‌ای هم‌چون اینترنت، نیازمند رویکردها و نگاه‌های جدیدی برای رقابت است. یکی از این ابزارهای جدید، مدل کسب و کار است.

مدل کسب و کار روش انجام یک کسب و کار مشخص است؛ به‌شکلی که با در پیش گرفتن این راه و روش، کسب و کار بتواند ضمن حداکثرسازی بهره‌وری تا حد ممکن و البته حفظ بقای خود، سودآوری هم داشته باشد. می‌توان گفت مدل کسب و کار، روشی است که به‌کمک آن، ضمن تعیین روش طراحی و تولید محصول یا خدمت کسب و کار، ساز و کار تبدیل به آن خروجی‌های اقتصادی مانند ارزش افزوده‌ی یک کسب و کار و سود آن مشخص می‌شود. به‌صورت سنتی مدل کسب و کار، تنها تشریح‌کننده‌ی روش کسب درآمد بنگاه در یک صنعت خاص بوده است. اما در دنیای امروز وقتی سخن از مدل کسب و کار به‌میان می‌آید، تولید درآمد تنها یکی از اجزای یک مدل کسب و کار است و در نتیجه برای طراحی یک مدل کسب و کار باید به اجزای دیگر آن ـ که مشخص‌کننده‌ی ساز و کار عملکرد یک کسب و کار در دنیای واقعی هستند ـ نیز توجه کافی شود. این نگاه جامع‌نگرانه به مفهوم سنتی مدل کسب و کار، رویکرد جدیدی به تعریف و طراحی کسب و کار است. بنابراین اگر چه مدل کسب و کار از ابتدایی‌ترین روزهای پدید آمدن مبادله و تجارت همراه بشر بوده است، اما نگاه به آن به‌عنوان ابزاری استراتژیک برای رقابت ـ که تمامی ابعاد کسب و کار را در بر می‌گیرد ـ نگاهی است جدید که در سال‌های اخیر مور توجه کارآفرینان، مالکان کسب و کارها و متخصصان کسب و کار قرار گرفته است.

اهمیت این نگاه جدید به مدل کسب و کار تا آن‌جاست که در سال‌های اخیر بسیاری از کسب و کارها به‌دلیل مدل کسب و کار خلاقانه و متمایزکننده‌شان به رشدی خارق‌العاده در مدت زمانی کوتاه دست یافته‌اند. کسب و کارهایی مانند آمازون و گوگل، نمونه‌ی بارز کسب و کارهایی هستند که به‌دلیل مدل نوآورانه‌ی کسب و کارشان به موفقیت‌های عظیم امروزی‌شان دست یافته‌اند.

نکته‌ی جالب ماجرا این‌جاست که “مدل کسب و کار” تا آخرین روز زندگی کسب و کار همراه آن است؛ اما می‌تواند تغییر داده شود و بازطراحی شود. شما می‌توانید با ایجاد یک تغییر کوچک در مدل کسب و کارتان، در مقایسه با رقبای‌تان برای خودتان یک مزیت رقابتی بیافرینید. مثلا یک شرکت پیمانکاری با تغییر نوع شیوه‌ی تعاملات مالی خود با کارفرماها (و البته ایجاد تغییرات لازم در قراردادهای مربوطه) توانست در یک بازار در حال رکود، ظرفیت‌های جدید انجام پروژه‌ برای خودش ایجاد کند.

آیا تا به حال به مدل کسب و کارتان به‌عنوان یک استراتژی رقابتی فکر کرده‌اید؟ از خودتان سه سؤال زیر را بپرسید:

۱- مدل کسب و کار من واقعا چیست؟ کسب و کار من چطور کار می‌کند؟ من چطور پول در می‌آورم؟

۲- مدل کسب و کار رقبای من یا مدل کسب و کار رایج در این صنعت چیست؟

۳- من چه بخشی از مدل کسب و کارم را به چه شکل تغییر بدهم تا از دیگران متمایز باشم؟

حتی اگر پاسخ سؤال سوم را هم پیدا نکنید، پرسیدن این سؤالات باعث می‌شود تا درک به‌تری از کسب و کار خود و صنعت فعالیت خود داشته باشید و داشتن این درک باعث خواهد شد تا در بلندمدت، تصمیمات درست‌تری بگیرید که باعث موفقیت هر چه بیش‌تر کسب و کار شما خواهد شد.

دوست داشتم!
۶

مدل کسب و کار یکی از مفاهیم پایه‌ای مطرح در کارآفرینی و راه‌اندازی کسب و کارهای جدید است (اگر نمی‌دانید مدل کسب و کار چیست، لطفا این نوشته را مطالعه کنید.) اما معمولا در مدیریت کسب و کارهای‌مان تنها یک بار و آن هم در زمان تهیه‌ی طرح کسب و کار (این‌جا را ببینید) و صرفا برای تکمیل طرح کسب

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۱۴): راسل، بارسا و برندسازی منفی!

خبر کوتاه بود و خوش‌حال‌کننده: ساندرو راسل بالاخره از بارسا رفت! وجه خوش‌حال‌کننده‌ی ماجرا کجا بود؟ این مطلب را بخوانید تا متوجه شوید آقای راسل در این چند سال چه بلاهایی بر سر بارسای بزرگ ما آورد! اما وقتی داشتم این یادداشت را مرور می‌کردم و از اشتباهات و تصمیمات فاجعه‌بار راسل حرص می‌خوردم (!)؛ متوجه نکته‌ی بسیار مهمی شدم و آن هم بلایی بود که راسل بر سر برند بارسای بزرگ آورد و با این رسوایی اخیر، بیش‌تر از هر زمان دیگری برند باشگاه ریشه‌دار اف‌.سی بارسلونا را تحت تأثیر منفی جاه‌طلبی‌های بی‌دلیل شخصی‌اش قرار داد.

سال گذشته در یادداشتی با عنوان تیکی‌تاکا در برزخ تفکر زمستانی به بخشی از تخریب‌های راسل و تبدیل کردن درخشان‌ترین تیم دو دهه‌ی اخیر فوتبال جهان (اگر نگوییم به‌ترین تیم تاریخ فوتبال!) به تیمی معمولی اشاره کردم. اما اتفاقات این حدودا یک سال اخیر مرا متوجه چند نکته‌ی دیگر هم در مورد بارسا و آقای راسل کرد.

واقعیت ماجرا این است که من دیگر این روزها مطمئنم راسل ـ برخلاف خوآن لاپورتا ـ به‌هیچ عنوان نه عشق فوتبال است و نه به ریشه‌های عمیق فرهنگی و سنتی تیم بارسلونا آشنا و معتقد. با فاجعه‌ای که راسل بر سر خرید نیمار به بار آورد و به قیمت رفتن خودش تمام شد، دیگر آشکار است که راسل، تاجری بود که کالای “شهرت شخصی” را به بهای برند بزرگ بارسلونا از دنیا طلب می‌کرد. فکر می‌کنم راسل قصد داشت تا از این طریق، بعدها وارد سیاست شود و برای خودش سری در میان سرها درآورد.

اما تصور می‌کنم چیزی که باعث سقوط آقای راسل شد همین هدف‌گذاری اشتباه‌ش بود که با تفکرات اشتباه‌ترش در مورد برندسازی شخصی به چنین نقطه‌ای منتهی شد. اما تفکرات اشتباه راسل چه بودند؟ از میان آن‌ها چهار مورد را برگزیده‌ام:

۱- میان برند من و ماه گردون فرق چون است؟ هر کسب و کاری، برند خاص خودش را دارد و هر فردی، برند شخصی خاص خودش را. شما وقتی در جایگاه مدیریت یک کسب و کار قرار می‌گیرید ـ چه مالک و سهام‌دار باشید و چه نه ـ در هر حال بخشی از برند شما و کسب و کارتان با یکدیگر هم‌پوشانی پیدا می‌کند و این‌جاست که باید حواس‌تان باشد که ماجرای برندینگ، فقط جنبه‌های مثبت ماجرا نیست. در واقع ما “برندسازی منفی” هم داریم و آن هم زمانی است که با در پیش گرفتن استراتژی‌های برندینگ نادرست، برند خودمان و کسب و کارمان را تخریب می‌کنیم. آقای راسل، این نکته را هوش‌مندانه دریافته بود؛ اما با ضعف مدیریت‌ش، نه‌تنها برند خودش را ارتقا نداد که برند بارسا را هم تخریب کرد.

۲- آیین آینه، خود را ندیدن است؟ اما یک نکته‌ی دیگر نباید فراموش شود: هر برندی ـ چه شخصی باشد و چه کسب و کاری ـ مبتنی بر گروهی از شایستگی‌های اساسی است. حالا این شایستگی می‌تواند برای مدیری مثل پرز (مدیر رئال مادرید)، پشتوانه‌ی اقتصادی‌اش باشد، برای برلوسکونی (مالک میلان) پشتوانه‌ی سیاسی‌اش باشد و برای امثال آبراموویچ (مالک چلسی)، پول بی‌حساب‌شان. مشکل آقای راسل این بود که هیچ شایستگی اساسی شخصی نداشت که با برند کسب و کاری که مدیر آن بود ـ بارسلونا ـ هم‌سویی داشته باشد (در مقابل، به‌یاد بیاورید سرمایه‌ی اجتماعی حیرت‌آور لاپورتا را در زمان مدیریت بارسا.) برای ساخت یک برند شخصی یا کسب و کاری موفق، باید این شایستگی‌های اساسی را کشف کنیم و این، با آینه بودن میسر نمی‌شود: باید در آینه نگریست!

۳- شهرت برند یا برند شهرت؟  برندسازی به‌معنی مشهور شدن نیست! برندسازی یعنی کسانی که باید ما را بشناسند. این، دام بزرگی بود که راسل، هم با جاه‌طلبی‌های شخصی‌اش و هم با اشتباهات مدیریتی‌اش در آن گرفتار شد و تا روز آخر هم نتوانست بفهمد که اصل ماجرا چیست!

۴- رفتن، رسیدن است! برندسازی باید در راستای گذشته باشد و نه نفی گذشته! وقتی گذشته‌ای درخشان دارید، لازم است به‌سراغ تقویت برند و درآمدزایی آن بروید؛ نه این‌که برای ثابت کردن این‌که “من آنم که زوبی‌زارتا بهتر است از پپ”، تمام دستاوردها و تاریخ پرافتخار گذشته (از جمله: کرویف بزرگ، نماد باشگاه بارسلونا) را کنار بگذارید و از اول با ایده‌های ضعیف و بی‌هویت خودتان تلاش کنید تا برند جدیدی را بنیان‌گذاری کنید. سازگاری رفتار و عملکرد در طول زمان، یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های برندینگ است که البته متأسفانه معمولا به آن توجه کافی نمی‌شود (و حتی می‌توانم بگویم معمولا نادیده گرفته می‌شود.)

اما از سرنوشت آقای راسل چه درسی می‌توان گرفت؟ من فکر می‌کنم این ماجرا برای مدیران یک درس بسیار مهم را یادآوری می‌کند: هیچ‌وقت فراموش نکنید که برند شخصی شما (حتی شده در حد چند درصد ناقابل!) حتما با برند کسب و کاری که مدیریت آن (یا بخشی از آن) را برعهده دارید، گره خورده است و تقویت / تضعیف هر کدام، روی دیگری تأثیر مستقیمی می‌گذارد. بنابراین در تصمیمات شخصی و مدیریتی‌تان، حتما به تأثیرات متقابل برند شخصی و برند کسب و کاری‌تان فکر کنید!

می‌توانم بگویم ساندرو راسل نماد خوبی برای چیزی است که من “برندسازی منفی” می‌نامم‌ش: این‌که آگاهانه برای توسعه‌ی یک برند تلاش کنید؛ اما در عمل آن برند را تخریب کنید! راسل به ما نشان داد که چطور می‌توان موفق بود (با فتح ۹ جام ظرف ۴ سال مدیریت)؛ اما در حافظه‌ی تاریخ ماندگار نشد.

بدرود آقای راسل. در نیوکمپ، هیچ‌کس دلش برای شما تنگ نخواهد شد.

دوست داشتم!
۳

خبر کوتاه بود و خوش‌حال‌کننده: ساندرو راسل بالاخره از بارسا رفت! وجه خوش‌حال‌کننده‌ی ماجرا کجا بود؟ این مطلب را بخوانید تا متوجه شوید آقای راسل در این چند سال چه بلاهایی بر سر بارسای بزرگ ما آورد! اما وقتی داشتم این یادداشت را مرور می‌کردم و از اشتباهات و تصمیمات فاجعه‌بار راسل حرص می‌خوردم (!)؛ متوجه نکته‌ی بسیار مهمی شدم

لینک‌های هفته (۱۷۴)

این هفته دومین سال‌گرد درگذشت مدیر برجسته و دانشمند کشورمان زنده‌یاد دکتر وفا غفاریان بود. + روح بزرگ‌ش شاد و یادش گرامی … تغییراتی در جانمایی پست لینک‌های هفته داده‌ام و مطالب کسب و کاری یک جا و مطالب فناوری یک جا آمده‌اند تا ارتباط معنایی برقرار شود!‌ 🙂

پیش از شروع: 

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competetive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  4. وبلاگ‌ها و سایت‌های‌ خودتان یا مورد علاقه‌تان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنی‌های من (و البته خود شما!) کامل‌تر شود. :)
  5. من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی و کار حرفه‌ای:

شرکت ف دوست داشتنی – شیث (تجربیات کاری جالب شیث از کار کردن در یک شرکت بین‌المللی!)

سی ویژگی انسان عقلانی از نظر دکتر سریع‌القلم ـ تابناک (عااااالی!)

آرزوهای من (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

فایده خوب بودن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

درباره بازخور: آیا هنر ایرانیان عیب‌جویی است؟! (منصور شیرزاد؛ سراپا گوش)

مدیریت و توسعه‌ی کسب و کار:

۲۰ چیز که یک کارآفرین را از پا می‌اندازد (رضا قربانی؛ مدیر رسانه) (عاااااااااالی! به‌ترین مطلب هفته.)

چرا ایرانی‌ها علاقه‌ای به خرید اینترنتی ندارند؟ – ایستنا

تاکید گارتنر بر ضرورت استفاده از شاخص‏‌های سنجش عملکرد در کسب و کارهای تجاری – ایستنا

چهار نکته برای رهبری موفق (محسن احمدی)

ماتریس قابلیت‌های مدیریت تجربه مشتریان (استاد پرویز درگی)

اقتصاد:

چه آینده‌ای در انتظار اقتصاد ایران است؟ | سایت طلا (خواندنی)

سناریوی جدید دستمزد ۹۳ رونمایی شد/ جزئیات نشست ویژه مزدی کارگران و دولت

اقتصاد آنلاین – بازاریابی ویزا کارت‌ بانک‌های خارجی درایران

این کشور برای بیستمین بار، آزادترین اقتصاد جهان شناخته شد

اقتصاد آنلاین – ۴ نوع وام چدید خرید مسکن 

آمار و اطلاعات مدیریت و کسب و کار:

اقتصاد آنلاین – یک ثانیه تبلیغ در تلویزیون چند؟

اقتصاد آنلاین – نقدینگی در آستانه ۵۴۰ هزار میلیارد تومان

اقتصاد آنلاین – نیمی از مردان چندشغله‌اند

علم و فناوری:

مروری بر گرایش‌های تکنولوژیک سال ۲۰۱۴ – ایستنا

مرگ فیلم: پارامونت نخستین استودیوی بزرگ فیلمسازی است که فیلم‌هایش را کاملا به صورت دیجیتال توزیع خواهد کرد (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

آمازون در حال توسعه‌ی سیستمی است تا کالاهای درخواستی کاربران را قبل از انجام خرید ارسال کند – زومیت

فناوری همراه: 

مایکروسافت به سامسونگ و سونی هم رشوه می‌دهد! – ایستنا

اقتصاد آنلاین – ۷۰ درصد مردم طرفدار خرید آنلاین موبایلی

رسانه‌های اجتماعی:

تا سال ۲۰۱۷، فیس‌بوک ۸۰ درصد کاربران خود را از دست خواهد داد! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

۵ قانون شبکه‌های اجتماعی که هر کارآفرینی باید بداند | رسانه‌های اجتماعی

۱۰ آمار رسانه‌های اجتماعی که نگاه شما را عوض می‌کند! | رسانه‌های اجتماعی

صنعت فاوا در ایران و جهان:

برآورد گارتنر از میزان آمادگی کسب و کار‌ها برای فرایند دیجیتالی شدن – ایستنا

قیمت اینترنت امسال تغییر می‌کند

“دات‌ آی‌ آر” برترین دامنه از نظر سازمان دامنه‌های اروپایی شد

آمار صنعت فاوا در ایران و جهان:

نیمی‌از آمریکایی‌ها کتاب چاپی را به الکترونیکی ترجیح می‌دهند

تولید اپلیکیشن در کشور رو به افزایش است – ایستنا

ارتباط مخابراتی با ۲۳۳ مقصد بین‌المللی/ ۱۲ کشور پرترافیک در تبادل ارتباطات تلفنی با ایران و  ۴۰ درصد ترافیک مکالمات بین‌الملل در اختیار اسکایپ/لرزه بر اندام مخابرات

ایتنا – افزایش کاربران تلفن هوشمند به یک میلیارد و ۷۵ میلیون نفر

مدیرعامل مخابرات: بازار مالی مخابرات ۲۸ هزار میلیارد تومان خلأ دارد – ایستنا

دوست داشتم!
۵

این هفته دومین سال‌گرد درگذشت مدیر برجسته و دانشمند کشورمان زنده‌یاد دکتر وفا غفاریان بود. + روح بزرگ‌ش شاد و یادش گرامی … تغییراتی در جانمایی پست لینک‌های هفته داده‌ام و مطالب کسب و کاری یک جا و مطالب فناوری یک جا آمده‌اند تا ارتباط معنایی برقرار شود!‌ 🙂 پیش از شروع:  برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست،

تک‌واژه‌ی کلیدی کسب و کار شما

هفته‌ی پیش در اخبار داشتیم که گوگل یک شرکت سازنده‌ی ترموستات‌های هوشمند به نام “نست” را خرید. در پی این خبر تحلیل‌های متفاوتی در مورد رویکردهای آینده‌ی گوگل و علت ورود این شرکت به بازار جدیدی که ظاهرا به کسب و کار اصلی آن ربطی ندارد، ارائه شد. اما این تحلیل منتشر شده روی سایت اکونومیست، برای من بسیار جذاب و الهام‌بخش بود. این تحلیل یک نکته‌ی بسیار کلیدی دارد:

سال‌ها پیش شرکت جنرال الکتریک، واژه‌ی کلیدی به‌نام “الکتریسیته” را به‌عنوان واژه‌ی کلیدی کسب و کارش برگزید و با آن به هر حوزه‌ای که ربطی به الکتریسیته داشت وارد شد. جی‌ای هم‌چنان به موفقیتی کم‌نظیرش ادامه می‌دهد. گوگل هم همین کار را دارد با واژه‌ی کلیدی “داده” انجام می‌دهد! (ترموستات هوشمند، داده‌های زیادی از منزل شما جمع می‌کند و … بقیه‌اش را خودتان حدس بزنید!) می‌شود مثال‌هایی را هم به بحث نویسنده افزود: مثلا فیس‌بوک را با “ارتباط”، توییتر را با “لحظه”، لینکدین را با “حرفه”، استارباکس را با “کافه” و … توصیف کرد. ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که به سراغ شرکت‌های مشکل‌دار دنیای امروز برویم: به‌نظرتان واژه‌ی کلیدی “یاهو” چیست؟ (این سؤال را به‌گمانم خانم مریسا میر هم نمی‌تواند پاسخ بدهد!)

ایده‌ی نویسنده‌ی این مقاله، ایده‌ی بسیار جالبی است و من را به یاد بحث “تخصص” انداخت. خیلی لازم نیست ماجرا پیچیده کنیم: شما چه کسب و کاری داشته باشید و چه بخواهید خودتان به‌عنوان یک فرد مستقل در دنیای کسب و کار موفق شوید، چاره‌ای ندارید جز این‌که روی یک حوزه‌ی مشخص “تمرکز” کنید. این نقطه‌ی تمرکز، همان “تخصص” شما است که چون یک نخ تسبیح، مهره‌های عمر و دانش و تجربه‌تان را به هم پیوند می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا در مسیر زندگی و چرخه‌ی عمر کسب و کار / مسیر شغلی‌تان به اهداف‌تان آن‌گونه که باید و دوست دارید دست پیدا کنید.

بحث “تخصص” بیش‌تر برای آدم‌ها مطرح می‌شود تا سازمان‌ها؛ اما فرقی ندارد: همان‌طور که قبلا گفتیم، شما همیشه باید برای موفقیت شایستگی‌های متمایزی داشته باشید. گفتیم که باید این شایستگی‌ها را کشف کرد و توسعه داد. این سؤال قطعا در ادامه‌ی این جمله پیش می‌آید که از کجا باید شروع کنیم؟ پاسخ، همین بحثی است که در این پست در مورد آن صحبت کردیم: شما باید شایستگی‌های‌ کسب و کار و خودتان را در حول و حوش “تخصص”تان کشف کنید! (به بحث کشف “تخصص” بعدها در گزاره‌ها مفصل خواهیم پرداخت.)

به‌نظرم چالشی بسیار جذاب است که خودمان را در دنیای بی‌رحم کسب و کار حرفه‌ای تنها با یک واژه‌ی کلیدی ـ که همان تخصص ماست ـ تعریف کنیم. واژه‌ی کلیدی من “مسئله” است (یعنی تخصص من حل مسئله است!). شما کسب و کارتان را در چه واژه‌ای خلاصه می‌کنید؟ 🙂

دوست داشتم!
۸

هفته‌ی پیش در اخبار داشتیم که گوگل یک شرکت سازنده‌ی ترموستات‌های هوشمند به نام “نست” را خرید. در پی این خبر تحلیل‌های متفاوتی در مورد رویکردهای آینده‌ی گوگل و علت ورود این شرکت به بازار جدیدی که ظاهرا به کسب و کار اصلی آن ربطی ندارد، ارائه شد. اما این تحلیل منتشر شده روی سایت اکونومیست، برای من بسیار جذاب و