لینک‌های هفته (۹)

این هفته لینک‌های هفته بسیار پر و پیمان است. تشکر ویژه دارم از همه‌ی تخصصی‌نویس‌های وب که حسابی این هفته ما را محظوظ فرمودند. با این مقدمه لینک‌های این هفته را مرور می‌کنیم:

ـ احسان اردستانی عزیز بعد از مدت‌ها، دوباره به صورت منظم دارد می‌نویسد و نتیجه‌اش هم چهار پست عالی این هفته‌اش؛ یعنی: بهت (خاطره‌ای بامزه از کنفرانس مدیریت استراتژیک امسال)، آیا گوگل فقط رقیب شرکت های اینترنتی و نرم افزاری است؟ (یک تحلیل عالی در مورد گسترش فضای رقابت گوگل که اگر در قالب مدل ۵ نیرویی پورتر تحلیل شود، خیلی حرف برای گفتن دارد)، کارمندی (در مورد شرکت محل کارش) و یک تعریف جامع و مانع از استراتژی (که بر شما واجب است این تعریف یک خطی را بخوانید!)

ـ امیر مهرانی هم این هفته دو تا نوشته‌ی عالی داشت: ابزار غیرکامپیوتری که کارایی شما را افزایش می‌دهد (این مطلب امیر عزیز از آن نوشته‌هایی است که حسابی جاشان در فضای وب خالیه. باید ـ بارها و هر از چند گاهی برای بالا بردن بهره‌وری کارمان بخوانیم‌اش!) و بحث و گفتگو: تعریف شما از محیط کار مناسب چیست؟ (به‌عنوان مکمل معیارهای سنجش کیفیت زندگی کاری خودم توصیه می‌کنم بخوانیدش)

ـ مهدی عرب عامری این روزها به‌درستی روی یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف مشاوره در ایران، یعنی مدیریت پروژه دست گذاشته و در مورد آن می‌نویسد. پیشنهاد می‌کنم حتما نوشته‌های ایشان را دنبال کنید. من که کلی نکته‌ی جدید از این نوشته‌ها یاد گرفتم: اقدامات پیش از جلسه – قسمت یک و اقدامات پیش از جلسه – قسمت دو و چه کسی ابتدا برنامه ارائه می دهد و پست مهمان: نیازهای اجتناب ناپذیر مدیریت ارتباطات در پروژه (نوشته‌ی آخری در وبلاگ امیر مهرانی به‌عنوان پست مهمان منتشر شده است.)

ـ طرح یا پروژه؟ (آقای خرمی‌راد نکته‌ی مهمی را در مورد تفاوت تعریف طرح با پروژه عنوان کردند؛ چیزی که در ایران یک اشتباه عمومی است. حتما بخوانید.)

ـ بروکسل نامه ۱- حمل و نقل (علی سرزعیم عزیز که اخیرا به بروکسل نقل مکان کرده، از این به بعد به جای میلان‌نامه، بروکسل‌نامه را می‌نویسد. این “شهر‌”نامه‌های آقای سرزعیم از این جهت مهم‌ و خواندنی‌اند که همیشه با یک تحلیل اقتصادی، جامعه‌شناختی یا روان‌شناسی هم‌راه هستند. من که از میلان‌نامه‌ها کلی چیز یاد گرفتم.) و غرب را نمی شناسیم (از دکتر علی سرزعیم.)

ـ پویایی اقتصاد و موقعیت اقلیت‌ها و سهام‌داران خرد و فرآیند خصوصی‌سازی (از دکتر حامد قدوسی عزیز)

ـ iReader، افزونه‌ای که مطالعه آنلاین شما را متحول می‌کند و پیشنهادات گوگلی و ۱۰ استفاده‌های غیرمنتظره آنها! (از آقای دکتر مجیدی. این‌ها قدیمی‌اند؛ ولی من این هفته خوندم‌شان!)

ـ نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۰ (معرفی برندگان نوبل اقتصاد امسال توسط صادق الحسینی) و در دنیای اقتصاد چه گذشت؟ (روایت صادق از اتفاقات پشت‌پرده‌ی عجیب و غریب یک سال اخیر روزنامه‌ی دنیای اقتصاد)

کار این دو هفته (تعریف فیدبک نامتقارن از دکتر نوید غفارزادگان دوست‌داشتنی)

ـ آیا دلار دو نرخی می شود؟ (از دکتر علی دادپی)

چگونه بفهمیم که یک کار واقعا علمی است؟ و آیا آی کیو ایرانیان روبه نزول است؟ و هزینه فایده طرح انتقال آب به سمنان (از دکتر حجت قندی)

مجادلات ارزی و عاقبت دخالت در بازار (از دکتر پویان مشایخ در مورد دعوای ارزی آمریکا و چین)

گودر گزاره‌ها:

تاثیر فرهنگ بر ساختار مغز

رشد سریع ارتباطات ویدئویی روی اینترنت (گزارشی جالب در مورد رشد فناوری مکالمه‌ی ویدئویی در اینترنت)

چرا بعضی‌ها به ویکی پدیا کمک می‌کنند؟ (چرا؟ چون دوست دارند دیده بشوند؛ درست مثل وبلاگ‌نویسی!)

هند سیستم عامل رایانه می‌سازد (طبق معمول ما حرف‌اش را می زنیم؛ بقیه عمل می‌کنند!)

نمایش روزانه‌ تورم در گوگل (گوگل دارد شاخص تورم آن‌لاین درست می‌کند! واقعا باید نگران گسترش کار گوگل باشیم یا نه!؟)

مغرور‌های ناخوشایند، نادان‌های دوست داشتنی و ایجاد شبکه‌های اجتماعی (از زاویه‌ی دید یک مدیر چگونه باید دوست‌داشتنی بودن یا نبودن و تخصص آدم‌ها را در سازمان مدیریت کنید؟)

علم اقتصاد و قرارداد ازدواج (یک نوع عقد یا به‌عبارت درست‌تر قرارداد ازدواج جدید در این نوشته مطرح شده و در مورد دوام آن بحث شده. من که خیلی با این نوعِ جدید موافق نیستم؛ اما تحلیل نویسنده این‌قدر جالب است که به یک بار خواندن مقاله‌اش بیارزد.)

مهارت‌های مدیریتی استفاده بجا از قدرت در تصمیم‌سازی (جان بالدونی نویسنده‌ی این متن، یکی از نویسندگان بلاگ‌های هاروارد است که قبلا برای نشریه‌ی داخلی شرکت‌مان چند تا از نوشته‌های‌اش را ترجمه کردم. انصافا مثل همیشه خوب نوشته!)

Women’s Salaries Rising Faster Than Men’s (در سطح دستمزد ۶ رقمی یعنی بالای ۱۰۰ هزار دلار در سال؛ نرخ رشد دستمزدهای زنان در آمریکا ۳٫۵ برابر نرخ رشد دستمزدهای مردان شده!)

?Does Size Matter for Ideas (بزرگی ایده مهم نیست: این‌که بدانید کجا، کی و چرا باید از این ایده استفاده کنید مهم است. همین!)

What a Physicist Taught Me About Leading Change (از جان کاتر؛ نویسنده‌ی معروف کتاب هشت خوان تحول. این ایده را قبل‌تر هم جان کاتر داده بود که این‌جا روش تأکید کرده: برای ایجاد تغییرات بزرگ، تیم درگیر پروژه‌ی تغییر را بزرگ‌تر کنید. هر چه بزرگ‌تر، به‌تر!)

گزارش و پیش‌بینی اینفورما از بازار تلفن همراه ایران

جست‌وجوهای اینترنتی آینده را پیش‌بینی می‌کنند (کاربرد اطلاعات جستجوها در گوگل و یاهو برای پیش‌بینی موفقیت محصولات جدید)

صعود نرخ بدهی های بازار جهانیIT به ۵۰۰ میلیارد دلار

در یک نظرسنجی رسمی: استیوجابز محبوبترین فرد بین نوجوانان (جالب است که به خاطر کارآفرین بودن‌اش محبوب شده؛ نه آی‌فون و آی‌پد و مکینتاش!)

دوره های رایگان مدیریت کیفیت (از نظر عنوان که دوره‌های خوبی است. خواستید ببینید کدام‌اش به درد شما می‌خوره.)

ارزهای جنگ ‌آفرین (از دکتر محمود صدری)

اینترنت در سال ۲۰۲۵ چگونه است

خط سیر: نیکون، قدرت و توانایی بی‌پایان تصورات انسان (“هدف اساسی شرکت نیکون کمک به مردم در دستیابی به رویاهایشان است.”)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

پ.ن. اگر دوست داشتید توئیتر گزاره‌ها را برای دیدن ایده‌ها و حال و احوال روزانه‌ی من و گودر گزاره‌ها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی دنبال کنید.

دوست داشتم!
۰

این هفته لینک‌های هفته بسیار پر و پیمان است. تشکر ویژه دارم از همه‌ی تخصصی‌نویس‌های وب که حسابی این هفته ما را محظوظ فرمودند. با این مقدمه لینک‌های این هفته را مرور می‌کنیم: ـ احسان اردستانی عزیز بعد از مدت‌ها، دوباره به صورت منظم دارد می‌نویسد و نتیجه‌اش هم چهار پست عالی این هفته‌اش؛ یعنی: بهت (خاطره‌ای بامزه از کنفرانس مدیریت استراتژیک

برگی از یک نوشته (۱): مشاوره‌ی مدیریت یعنی چه؟

مشاوره‌ی مدیریت از آن حوزه‌های کاری است که به دلیل اسم بسیار جذاب و با پرستیژش در ایران حسابی طرف‌دار پیدا کرده است و دارد روز به روز بر تعداد فعالان‌اش افزوده می‌شود؛ بدون این‌که کسی بداند ترمِ مشاوره‌ی مدیریت دقیقا در سطح بین‌المللی برای چه کارهایی به کار می‌رود. چند وقت پیش که بنابر یک توفیق اجباری (!) کتاب فرهنگ جیبی استراتژی نوشته‌ی تیم هیندل و با ترجمه‌ی استاد بسیار بسیار عزیز و نازنین‌ام دکتر سهراب خلیلی شورینی مطالعه می‌کردم، دیدم که هیندل به خوبی این‌که مشاوره‌ی مدیریت چیست را تشریح کرده است. بد ندیدم که این بخش را از کتاب هیندل این‌جا بیاورم تا شاید از این به بعد در به کار بردن اصطلاح مشاوره‌ی مدیریت و عنوان مشاور مدیریت برای خودمان کمی احتیاط کنیم. این هم برگی از این نوشته:

“رسم بر این بوده است که شرکت‌هایی که ایده‌های قابل توجه استراتژیک نداشته‌اند از افراد خارج از شرکت کمک می‌گرفته‌اند. این افراد خارج از شرکت معمولا از رده‌های مختلف مشاوران مدیریت‌اند. در واقع بخش عظیمی از این کسب و کار که امروز صنعت بزرگی شده است در دوران رشد شتابان برنامه‌ریزی استراتژیک در دهه ۱۹۶۰ ساخته شد. زمانی مجله بیزینیس ویک نوشت که برنامه‌ریزی استراتژیک “یک مینی صنعت از مغزهای متفکر مشاور تشکیل داد”‍ با این باور که “هر شرکتی می‌تواند یک استراتژی انتخاب کند که به راحتی آن را به قله‌های موفقیت برساند. تنها به این شرط که درست فکر کند.”

چند شرکت مشاور مشهور استراتژی در بوستون بودند، جایی که می‌توانستند ارتباط نزدیکی با هاروارد داشته باشند. هاروارد دانشگاهی است که منبع بسیاری از هوشمندانه‌ترین (واقبل فروش‌ترین) ایده‌ها درباره استراتژی شرکت‌ها بوده و هم‌چنان هست. مشاوران به‌عنوان واسطه، ایده‌هایی را که از دانشگاه‌ها بیرون می‌آمد برای شرکت‌ها تفسیر می‌کردند و شرح و بسط می‌داند. آن‌ها البته ایده‌های خودشان را هم ترویج می‌کردند. مثلا در دهه ۱۹۶۰، مک‌کینزی و تعدادی شرکت‌های دیگر مفهوم مدیریت ماترسی را در مجامع صنعتی ترویج و تبلیغ کردند.

حرفه مشاوره مدیریت بسیار موفق بوده به طوری که کم‌تر کسب و کاری خارج از تکنولوژی پیشرفته توانسته چنین رشدی داشته باشد. در حرفه مشاوره مدیریت رشد سالیانه ۲۰ تا ۳۰ درصد غیرمعمولی نبوده است. با این وجود مشاوره مدیریت یک صنعت نوپا نیست. در سال‌های نخستین، کسب و کار بر پایه تکنولوژی نبود که چنین رشدی را بتوان از آن انتظار داشت. شر‌کت‌هایی چون آرتور. دی. لیتل می‌توانند سابقه خود را به قرن نوزدهم برسانند. مک‌کنزی و بوز آلن همیلتون کار مشاوره‌ای را از سال‌های نخستین قرن بیستم آغاز کردند. بنابراین چه چیز باعث رونق بی‌سابقه آن‌ها در دهه یاد شده گردید؟

نخست باید به خاطر داشت که اصطلاح “مشاوره مدیریت” چندین رشته را شامل می‌شود. اگر چه برخی از شرکت‌ها به سرعت رشد کرده‌اند، لیکن بقیه رشدی در حد یک کسب و کار رشد یافته را تجربه کرده‌اند. این کسب و کار را می‌توان با اغماض به پنج رشته زیر تقسیم‌بندی کرد:

  1. تدوین استراتژی
  2. ساختار سازمانی (شامل مالی، منابع انسانی و بازاریابی)
  3. مدیریت بخش عمومی
  4. تکنولوژی اطلاعات
  5. توسعه محصول (Product Development)

در ۱۹۸۰ سه بخش عمده کسب و کار مشاوره (سه مورد اول ذکر شده در بالا)، ۸۰ درصد درآمد این کسب و کار را تشکیل می‌داد؛ در ۱۹۹۰ این مبلغ به ۶۰ درصد کاهش یافت و امروز احتمالا به پایین‌تر از ۵۰ درصد رسیده است.

در دهه ۱۹۹۰، حوزه بسیار داغ به تکنولوژی اطلاعات (IT) تعلق داشت. تقریبا این عامل یک تنه کسب و کار را به اوج غیر قابل باوری رساند. در بعضی سال‌ها درآمد انگلستان از مشاوره IT، ۵۰ درصد افزایش یافت؛ در حالی که درآمد سایر رشته‌های مشاوره به ندرت از یک رقمی تجاوز کرد. بین مشاوره استراتژی و مشاوره ITدر شرکت‌ها معمولا ارتباطی وجود ندارد. مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۱ نشان داد که بیش از سه چهارم نمونه مؤسسات بزرگ جهانی از مشاوران سنتی استراتژی خود برای مسایل مربوط به IT استفاده نکرده بودند.

از راه رسیدن اینترنت و ترس پایان قرن از ویروس هزاره، برنامه‌ریزی کامپیوترها به نحوی که فقط دو رقم آخر هر سال را می‌توانستند بخوانند، موجب رونق مشاوره IT گردید. ویروس هزاره به این معنا بود که کامپیوترها سال ۲۰۰۰ را ممکن بود با سال ۱۹۰۰ اشتباه کنند. در نتیجه بازنشسته‌ای که قرار بود مستمری‌اش از سال ۲۰۰۰ شروع شود مطابق کامپیوتر باید صد سال دیگر صبر می‌کرد. در عمل اما مستمری‌بگیران این همه در انتظار نماندند. یا این ویروس وهمی بیش نبود یا مشاوران در از بین بردن آن کارشان را به خوبی انجام دادند.

این شرایط بازار، متخصصان IT را فراتر از همه مشاوران قرار داد. شرکت مشاور اندرسون که در سال ۲۰۰۱ نام‌اش را به Accenture تغییر داد، با درآمدی حدود ده میلیون دلار در سال به بزرگ‌ترین شرکت مشاور مدیریت جهان تبدیل شد. این شرکت دست کم ۵۰ درصد درآمدش از مشاوره سیستم‌های اطلاعات است و بسی کم‌تر از ۵۰ درصد آن مربوط به مشاوره خالص استراتژی است، اگر چه خط فاصل میان این دو روز به روز نامشخص‌تر می شود. امروز به ندرت کار استراتژی‌ای وجود دارد که ارتباطی با IT نداشته باشد.

مشهورترین مشاوران استراتژیک، مثل مک‌کینزی و گروه مشاوران بوستون، از رونق سابق افتاده‌اند. لیکن حتی آن‌ها هم نتوانسته‌اند کسب و کار IT را کاملا نادیده بگیرند، اگر چه به روشنی اعلام کرده‌اند که این حوزه را حوزه پررونق و پردوامی برای کار مشاوره نمی‌دانند.”

فرهنگ جیبی استراتژی؛ تیم هندل؛ ترجمه: دکتر سهراب خلیلی شورینی؛ انتشارات اندیشه‌های گوهربار؛ چاپ اول؛ تهران: ۱۳۸۶؛ صص ۲۴-۲۱

پ.ن.۱٫ این متن کمی طولانی اما بسیار جالب و مهم بود.

پ.ن.۲٫ خوب این روزها انتخاب و نوشتن بریده‌هایی از کتاب‌های رمان و داستان و شعر در وبلاگ‌های مختلفی در سطح اینترنت و البته گودر، به خوبی جا افتاده و طرف‌داران کمی هم ندارد. با این حال من ندیدم کسی به این فکر باشد که می‌شود این کار را در مورد کتاب‌های مدیریت و آی‌تی هم انجام داد. عمیقا معتقدم که بریده‌ای از یک متنِ عالی، گاهی آن‌قدر ارزش‌مند است که می‌تواند جای خواندن یک کتاب حجیم را بگیرد. بنابراین از این پس هر از چند گاهی به سراغ برگی از یک نوشته در حوزه‌های مورد علاقه‌ی خودم در زمینه‌های مختلفِ مشاوره‌ی مدیریت، علم مدیریت و مدیریت آی‌تی خواهم رفت.

پ.ن.۳٫ کتابی که برگی از آن را این‌جا خواندید، کتاب بسیار جذاب و پرمحتوایی است که مطالعه‌اش را به تمام علاقه‌مندان مباحث مدیریت استراتژیک توصیه می‌کنم.

دوست داشتم!
۱۰

مشاوره‌ی مدیریت از آن حوزه‌های کاری است که به دلیل اسم بسیار جذاب و با پرستیژش در ایران حسابی طرف‌دار پیدا کرده است و دارد روز به روز بر تعداد فعالان‌اش افزوده می‌شود؛ بدون این‌که کسی بداند ترمِ مشاوره‌ی مدیریت دقیقا در سطح بین‌المللی برای چه کارهایی به کار می‌رود. چند وقت پیش که بنابر یک توفیق اجباری (!) کتاب

۶ شغل در حال ناپدید شدن!

شبکه‌ی خبری CNBC گزارشی منتشر کرده در مورد ۶ شغلی که در ایالات متحده در حال از بین رفتن هستند. این شغل‌های در حال خداحافظی در نگاه اول بسیار عجیب‌اند؛ اما دلایل‌ از بین رفتن‌شان این‌قدر جالب است که بد نیست با هم مرورشان کنیم:

پ.ن. آقای واحد در وبلاگ رایمند مطلبی در مورد همین پست نوشته‌اند که پیشنهاد می‌کنم آن را هم از این‌جا بخوانید.

دوست داشتم!
۰

شبکه‌ی خبری CNBC گزارشی منتشر کرده در مورد ۶ شغلی که در ایالات متحده در حال از بین رفتن هستند. این شغل‌های در حال خداحافظی در نگاه اول بسیار عجیب‌اند؛ اما دلایل‌ از بین رفتن‌شان این‌قدر جالب است که بد نیست با هم مرورشان کنیم: پ.ن. آقای واحد در وبلاگ رایمند مطلبی در مورد همین پست نوشته‌اند که پیشنهاد می‌کنم

لینک‌های هفته (۸)

این هم لینک‌های این هفته:

نکاتی که باید در هنگام ایجاد تغییر در سازمان بدانیم – قسمت دو، مواد لازم برای تهیه طرح مدیریت پروژه توسط یک تازه وارد و طرح مدیریت پروژه، از تهیه تا اجرا (مهدی عرب عامری دقیقا روی نکاتی دست گذاشته که جزو مهم‌ترین نقاط ضعف کارهای مشاوره و نرم‌افزار در ایران محسوب می‌شوند. من شخصا از هر نوشته‌ی ایشان کلی نکته‌ی جدید یاد می‌گیرم.)

Cloud Computing و آینده ی پیش رو، حرکت وبلاگ نویسی جهانی با موضوع آب آشامیدنی (این را حتما بخوانید؛ من هم برای شرکت در این برنامه ثبت‌نام کرده‌ام) و آیفون چگونه محبوب شد ؟ (هر سه از مهرداد نایب عزیز)

کارایی پویا و خانه‌ای که می‌سوزد (از حامد قدوسی)

جامعه و مسئولیت در قبال شهروندان (از روزبه یوسفی؛ نکته‌ی جالب‌اش: ما همیشه از عالم و آدم طلب‌کاریم که برای ما کاری نکردند. ولی مسئله اساسی این‌جا است که می‌دانستند / ما ازشان خواستیم و نکردند؟)

تشخیص فریب های سیاسی ۲ و کتاب های من- تحلیل اقتصادی سیاست (از علی سرزعیم؛ کتاب جدید ایشان کتاب بسیار جالبی برای علاقه‌مندان مباحث اقتصاد سیاسی است. من این کتاب را دیده‌ام و بخش‌هایی‌اش را هم قبل از چاپ خوانده‌ام.)

شبکه‌های اجتماعی و قضاوت مشتریان و ویدئو:‌ فالوده شیرازی و ایجاد تفاوت (از امیر مهرانی. امیر دومین ویدئوکست‌اش را هم تولید کرد. به نظرم حرفه‌ای‌تر از اولی شده. فارغ از هر بحثی در مورد محتوا و کیفیت کار، همین که یک نفر در وبلاگ‌ستان فارسی کار ویدئوکست درست کردن؛ آن هم با موضوع Mentoring و Coaching را جدی گرفته واقعا جای تقدیر و تشکر دارد. موفق باشی امیر جان!)

بیان عملکرد در مصاحبه (خوش‌حالم که شهرام هم دوباره نوشتن را در یک صنایعی از سر گرفت!)

مجموعه پست‌های پویان مشایخ در ستایش ورشکستگی به‌عنوان یک مکانیسم اصلاحی بازار آزاد؛ از جمله: ورشکستگی در آمریکا و Exit strategy

استراتژی و امید (امیدبخشی یک استاد آلمانی به ما ایرانی‌ها در مورد موانع پیشِ رو )

کنفرانس مدیریت استراتژیک (روایت احسان اردستانی از کنفرانس ام‌سال. می‌خواستم برم خوب شد نرفتم!)

گودر گزاره‌ها:

اهداف بلندپروازانه مانع یا راهگشا؟ (ره‌بری جومونگ به زبان علمی!!!)

انتخاب‌های ما روی شادی‌مان تاثیر بلندمدت دارد

نیروی مخرب موفقیت طلبی (شدیدا توصیه می‌کنم این مطلب را بخوانید. نکات بسیار جالبی در مورد انگیزه‌های رفتارهای اجتماعی انسان و اثرات مخرب آن‌ها بر عمل‌کرد آدمی دارد.)

گوگل جذاب‌ترین کارفرمای جهان شناخته شد (شرکته دارند!؟)

رابطه کارآیی و انتخاب‌های دشوار انسان (نویسنده کارآیی و اخلاق را دو قطب متضاد در تصمیم‌گیری توصیف کرده. اما به نظر من کارایی و اخلاق دو موضوع متفاوت نیستند؛ بلکه دو معیارند که باید در تصمیم‌گیری به آن‌ها توجه کرد. تصمیم بهینه لزوما یکی از این دو را قربانی نمی‌کند.)

مشکلات ناشی از بزرگنمایی افراد در مورد توانایی‌های خود بهترین نیروی کار لزوما پرمدعاترین نیست (این مقاله بسیار جذاب و خواندنی است. چه مدیر هستید و چه کارشناس، توصیه می‌کنم بخوانیدش. موضوع مقاله این است که چرا آدم‌ها خودشان را بزرگ‌نمایی می‌کنند.)

دومین دوره کارگاه بین المللی مشاوره مدیریت – آذر ۱۳۸۹ (در این مورد در هفته‌ی آتی خواهم نوشت.)

اوضاع اشتغال در آمار بیکاری (یک تحلیل جالب در مورد آمار بی‌کاری در ایران!)

مهارت‌های مدیریتی ضرورت ادامه تحصیل برای صاحبان کسب‌وکار و کارمندانشان (ما در مملکت‌مان تازه به این کشف رسیدیم که MBA چه چیز مزخرفی است؛ بعد این آمریکایی‌های جاهل درباره‌ی علت‌های مفید بودن MBA مقاله می‌نویسند! مملکته دارند!؟)

خط سیر «بی. ان. پی پاریباس» بانکی برای تغییر جهان (بزرگ‌ترین شرکت جهان با ۱۱ میلیارد سود سالانه، ۹۰۰۰ مدیر روابط عمومی و دو تریلیارد دلار درآمد!)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
دوست داشتم!
۰

این هم لینک‌های این هفته: نکاتی که باید در هنگام ایجاد تغییر در سازمان بدانیم – قسمت دو، مواد لازم برای تهیه طرح مدیریت پروژه توسط یک تازه وارد و طرح مدیریت پروژه، از تهیه تا اجرا (مهدی عرب عامری دقیقا روی نکاتی دست گذاشته که جزو مهم‌ترین نقاط ضعف کارهای مشاوره و نرم‌افزار در ایران محسوب می‌شوند. من شخصا از هر

تغییر نقش IT در سازمان‌ها ـ نتایج پیمایش مک‌کنزی

شرکت مک‌کنزی معروف‌ترین و معتبرترین شرکت مشاوره‌ی مدیریت و آی‌تی جهان است و برای من در کنار اکسنچر، دیلویت، آرتور دولیتل، بین و رولندبرگر یکی از شرکت‌های مشاوره‌ای است که‌ آرزو دارم روزی در آن‌ها کار کنم! (اعتماد به نفس را حال کنید! :)) این شرکت مک‌کنزی هر ماه پیمایش‌های مختلفی در سطح جهانی انجام می‌دهد و نتایج‌اش را در سایت مجله‌ی بسیار معروف‌اش مک‌کنزی کوارترلی منتشر می‌کند (این سایت یک خبرنامه‌ی عالی دارد که به نظر من عضویت در آن برای همه‌ی مشاورین مدیریت و آی‌تی و همه‌ی کسانی که به نوعی با این دو حوزه درگیرند الزامی است. این خبرنامه معمولا شامل مقالات، نتایج پیمایش‌ها و دیگر مطالبی است که در سایت مک‌‌کنزی کوارترلی منتشر می‌شود، است.)

این پست ادامه‌ی پست قبل است. حالا ربط‌ مک‌کنزی با پست قبل چیست؟ در پست قبلی دیدیم که پیش‌بینی خانم سوزان کرام در مورد نقش آینده‌ی آی‌تی در کسب و کارها چیست. اما قبل‌تر (یعنی در اکتبر سال ۲۰۰۹) مک‌کنزی در یکی از پیمایش‌های‌اش نتایج آماری جالبی به دست آورده بود که به نوعی مؤید همان تغییراتی است که به عقیده‌ی خانم کرام در حال پدیدار شدن در صنعت آی‌تی هستند. با این‌که حدود ۹ ماه از انجام این پیمایش می‌گذرد، اما هم‌چنان یافته‌های آن جذاب و خواندنی است؛ به‌ویژه این‌که این نتایج با داده‌های آماری نیز هم‌راه هستند. این پیمایش را می‌توانید در قالب فایل PDF از این‌جا دریافت کنید.

من قبل‌تر هم در پستی به تحلیل اوضاع صنعت آی‌تی را در سال ۲۰۱۰ را از دیدگاه مؤسسه‌ی معظم گارتنر پرداخته بودم. بد نیست که به آن پست هم نگاهی بیاندازید.

پ.ن. از همه‌ی خوانندگان محترم این وبلاگ متشکرم که این‌جا را دنبال می‌کنند. با توجه به این‌که این وبلاگ احتمالا به زودی به دامنه‌ی شخصی اسباب‌کشی خواهد کرد، از دوستانی که در گودر، گزاره‌ها را دنبال می‌کنند خواهش می‌کنم که این وبلاگ را از فید اصلی آن روی فیدبرنر در آدرس زیر دنبال کنند تا با عوض شدن آدرس، نوشته‌های من را از دست ندهند:

http://feeds2.feedburner.com/gozareha

باز هم متشکرم.

دوست داشتم!
۱

شرکت مک‌کنزی معروف‌ترین و معتبرترین شرکت مشاوره‌ی مدیریت و آی‌تی جهان است و برای من در کنار اکسنچر، دیلویت، آرتور دولیتل، بین و رولندبرگر یکی از شرکت‌های مشاوره‌ای است که‌ آرزو دارم روزی در آن‌ها کار کنم! (اعتماد به نفس را حال کنید! :)) این شرکت مک‌کنزی هر ماه پیمایش‌های مختلفی در سطح جهانی انجام می‌دهد و نتایج‌اش را در

تعهد IT برای آینده: کمک به کسب و کارها برای کمک به خودشان

سوزان کرام یکی از جدی‌ترین نویسنده‌گان و متفکران دنیای مدیریت IT است که وبلاگ معروف او روی سایت مجله‌ی هاروارد بیزینس یکی ریویو یکی از مفیدترین و جدی‌ترین پیشنهادات ممکن برای علاقه‌مندان به موضوعات مربوط به کاربردهای IT در حوزه‌ی کسب و کار است.

هفته‌ی پیش سایت مجله‌ی هاروارد بیزینس ریویو با خانم کرام مصاحبه‌‌ی ویدئویی مفصلی داشت در مورد آینده‌ی صنعت IT و به عبارت به‌تر، نقش IT در دنیای آینده‌ در حوزه‌ی کسب و کار. این مصاحبه را می‌توانید هم‌راه با اسلایدهای‌اش در این‌جا به صورت آن‌لاین ببینید.

با توجه به سرعت بسیار بالای (!) اینترنت در ایران، دیدن این مصاحبه‌ی حدودا یک ساعته به صورت آن‌لاین مشکل است. بنابراین دو تا کار کردم تا بشود از این مصاحبه‌ی بسیار عالی بهره برد. یکی این‌که با یک روش محیرالعقول (!) فیلم مصاحبه را دانلود کردم (باور کنید الان خودم هم یاد نمی‌آید چی کار کردم!) فایل مصاحبه را این‌جا آپلود کردم تا اگر کسی تمایل داشت مصاحبه را بتواند به صورت آف‌لاین و کامل مشاهده کند (حجم فایل حدود ۸۰ مگابایت است.)

دومین کار هم ترجمه‌ی سرفصل‌های خلاصه‌ی این مصاحبه در قالب همین پست بود (متن انگلیسی‌ این خلاصه را می‌توانید از این‌جا به صورت فایل PDF دانلود کنید.) با این مقدمه می‌رویم سراغ تعهد IT برای آینده از دیدگاه خانم سوزان کرام؛ یعنی کمک به کسب و کارها برای کمک به خودشان:

  • هر چقدر دنیای کسب و کار تغییرات شگرفی به خود دیده است، اما شیوه‌ی استفاده از IT در سازمان‌ها به همان روش ۳۰ سال پیش است. بنابراین IT باید منابع خودش را برای تمرکز بر چیزهایی که امروز برای آن دارای اهمیت هستند ـ یعنی دسترسی (Access)، کاربردها (Applications)، امنیت (Security) و نوآوری (Innovation) ـ آزاد سازد. در حقیقت در آینده IT باید به سمتی برود که کارهای امروز خود را به خود واحدهای سازمانی و افراد واگذار کند و این تفکر را در سازمان نهادینه سازد: IT  یک سازمان نیست؛ یک دارایی است!
  • هدف از کاربرد IT در کسب و کار به صورت تاریخی فراهم کردن زیرساخت تکنولوژیک مورد نیاز سازمان برای ره‌بری در بازار بوده است (چیزی که حدود ۷۰ درصد حجم فعالیت‌های امروزی IT را در بر می‌گیرد)؛ چیزی که در عمل نیازهای امروز سازمان به IT برای افزایش بهره‌وری کارکنان، مشارکت در دستیابی به اهداف سازمانی و به‌کار گرفتن تکنولوژی‌های جدید برای اتصال دستگاه‌ها، منابع داده و انسان‌ها را تأمین نمی‌کند.
  • در عمل مدیران کسب و کاری هم نتوانسته‌اند IT را برای دستیابی به این اهداف پاسخ‌گو نگاه دارند و هم خودشان در برابر یاد گرفتن کسب و به‌کارگیری تکنولوژی جدید مقاومت کرده‌اند!
  • برای این‌که IT دوباره با کسب و کار مرتبط شود باید چند کار انجام شود:
    • تمرکز بر چیزهایی که مهم است (افراد از چه نرم‌افزارهایی استفاده می‌کنند؟ آیا سطوح دسترسی درست تعریف شده؟ آیا کنترل نسخه‌ها درست انجام می‌شود؟ و …)
    • مدیریت IT به‌عنوان دارایی (IT صرفا یک واحد سازمانی نیست؛ بلکه دارایی است که می‌تواند برای سازمان قابلیت ایجاد کند.)
    • واگذاری کارها به خود افراد (اجازه بدهید افراد تجهیزات‌شان را خودشان تأمین و پشتیبانی کنند؛ اما یک پلت‌فرم زیرساختی را هم طراحی کنید که از طریق چیزی شبیه یک دسک‌تاپ مجازی بتواند این هدف را تأمین کند.)
  • خوب این تغییر نقش IT در سازمان یعنی چه؟ این یعنی چه را در شکل زیر در قالب تفاوت وضعیت نرمال قدیم و وضعیت نرمال جدید مشاهده می‌کنید:

  • باز هم یک سؤل دیگر: سازمان‌های هوش‌مند در زمینه‌ی IT چه ویژگی‌هایی دارند؟ به عقیده‌ی خانم کرام در یک محیط هوش‌مند نسبت به IT، سه نقش حیاتی برای IT وجود دارد:
    • قابل اعتماد بودن IT از طریق: تدوین استراتژی‌ها و سیاست‌های تکنولوژی اثربخش، پایش عملکردها، توسعه و نوآوری (R&D)، معماری سازمانی، هماهنگی با الزامات قانونی، مدیریت ریسک و تأمین امنیت داده‌ها.
    • فراهم کردن صرفه‌ی مقیاس: IT باید دسترسی سازمان را به سرویس‌های تجاری ارزان قیمت و به صرفه (مانند: ای‌میل، شبکه‌ها، آرشیوهای فنی و مستندات و تله‌کنفرانس‌ها) فراهم کند.
    • فراهم کردن خود ـ سرویس‌دهی: IT باید خود ـ سرویس‌دهی را در سطح سازمان با مربی‌گری (Coaching ـ سلام امیر!)، تأمین جعبه‌ابزارها (Toolkits)، واسطه‌گری در تجارت منابع داخلی بین واحدها (brokering resources) و مدیریت روابط بین واحدهای سازمانی فراهم کند.
  • خوب حالا چه بکنیم که به نقطه‌ی مطلوب برسیم؟ این کار دو بخش دارد: بخشی برعهده‌ی واحد IT است و بخشی برعهده‌ی ره‌بران کسب و کار.
    • واحد IT باید سه کار انجام دهد: تهیه‌ی یک Business Case برای وضعیت جدید (برای مشخص کردن این‌که IT باید انجام چه کاری را متوقف کند و سایرین انجام چه کارهایی را شروع کنند)، افزایش میزان هوش‌مندی نسبت به IT در سازمان (ارزیابی سطح بلوغ IT در سازمان ـ براساس به‌عنوان مثال مدل مؤسسه‌ی گارتنر ـ و میزان آمادگی برای تغییر) و سرانجام توقف کارهایی که دیگران می‌توانند برای خودشان انجام دهند (واحدهای کسب و کاری باید دارای مهارت‌های زیر باشند که باید واحد IT به آن‌ها بیاموزد: تعریف نیازمندی‌ها ـ Requirements ـ، مدل‌سازی و تحلیل فرایندهای کسب و کار، تست، مستندسازی و آموزش، مدیریت تغییر، مدیریت پروژه و استخراج داده‌ها برای گزارش‌دهی و تحلیل.)
    • هم‌زمان ره‌بران کسب و کار هم باید سه کار انجام دهند: سطح انتظارات خود را بالا ببرند (در واقع از تلاش‌های واحد IT برای ایجاد قابلیت خود ـ سرویس‌دهی در واحدشان حمایت کنند)، افراد را پاسخ‌گو نگاه دارند (با استفاده از ابزارهای تکنولوژیک و مبتنی بر داده‌های واقعی) و این اطمینان را ایجاد کنند که افرادی که از این به بعد استخدام می‌شوند، تکنولوژی را بفهمند!
  • در وضعیت جدید واحدهای کسب و کاری در مورد وضعیت IT خودشان نیز همانند عمل‌کرد مالی و منابع انسانی‌شان پاسخ‌گو خواهند بود. بر این اساس در سال ۲۰۱۲ تعداد افراد IT ـ کار سازمان در واحد IT کم‌تر از سایر واحدها خواهد بود!

نکات بسیار جالبی در این مصاحبه مطرح شد که حسابی باید روی آن‌ها فکر کرد. خانم کرام قبلا هم یک پست در وبلاگ‌شان در مورد آینده‌ی IT در سازمان‌ها نوشته‌اند که ظرف همین هفته یا هفته‌ی آینده آن را هم ترجمه خواهم کرد.

دوست داشتم!
۲

سوزان کرام یکی از جدی‌ترین نویسنده‌گان و متفکران دنیای مدیریت IT است که وبلاگ معروف او روی سایت مجله‌ی هاروارد بیزینس یکی ریویو یکی از مفیدترین و جدی‌ترین پیشنهادات ممکن برای علاقه‌مندان به موضوعات مربوط به کاربردهای IT در حوزه‌ی کسب و کار است. هفته‌ی پیش سایت مجله‌ی هاروارد بیزینس ریویو با خانم کرام مصاحبه‌‌ی ویدئویی مفصلی داشت در مورد

لینک‌های هفته (۷)

این هم لینک‌های این هفته:

پژویان، دلار، طلا (نمونه‌ای واضح از سفسطه‌های معمول این روزهای اقتصاد ایران. این چیزی که صادق نوشته یک اشتباه بسیار معمول در استدلال و تصمیم‌گیری است: هم‌بستگی را به معنای علیت گرفتن!)

غول هزینه ساز، جلسات بی فایده و نکاتی که باید در هنگام ایجاد تغییر در سازمان بدانیم (این وبلاگ، وبلاگ جدیدی در حوزه‌ی آی‌تی و مدیریت است که همین‌جا ورود آقای مهدی عرب عامری را به جمع آی‌تی‌نویسان تبریک عرض می‌کنم. تا این لحظه ایشان دو مطلب نوشته‌اند که هر دو بسیار خواندنی و برای من آموزنده بودند.)

یک عدد وبلاگ Techcrunch لطفا! (این هم نوشته‌ی امیر مهرانی عزیز در مورد فروش ۲۵ میلیون دلاری یک وبلاگ و درس‌هایی که باید از آن بگیریم.)

چند نکته درباره تحولات جدید در نرخ ارز (از دکتر حجت قندی)

مرکزی برای کمک به انتشار مقاله و مدارک اپلای (خبر خوبی که از زبان علی آقای سرزعیم عزیز شنیدیم.)

دلایل افزایش نرخ ارز (مطلب خواندنی دیگری از صادق الحسینی دوست عزیزم. خوش‌حال‌ام که صادق دوباره دارد مرتب می‌نویسد.)

تفکر رنگی (یک مطلب بسیار خواندنی از امیر مهرانی در مورد کاربردهای نقشه‌های ذهنی)

انصراف از مصاحبه استخدامی (باز هم از امیر مهرانی. من هم این هفته یک مطلب در مورد اصول رزومه‌نویسی نوشتم که این‌جا ببینیدش.)

گودر گزاره‌ها:

زاویه چرا پاداش‌های تشریفاتی مهمند؟

منم می‌خوام مدیر بشم (کاریکاتورهای مدیریتی انتخاب شده توسط من در سایت گل‌آقا! اسمایلی خودتحویل‌گیری. :))

نکات مدیریتی چرا تامین مالی برای کسب‌و‌کار‌های کوچک دشوار است؟

خطر بازگشت نظام چند نرخی ارز (بسیار خواندن‌اش را توصیه می‌کنم)

روانشناسی جوگیر شدن ! (کل لینک‌های این هفته را نخواندید هم نخواندید؛ لطفا این یکی را حتما بخوانید!)

چرا فیس بوک آبی است؟ (اسرار مارک زوکربرگ بنیان‌گذار فیس‌بوک)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۰

این هم لینک‌های این هفته: پژویان، دلار، طلا (نمونه‌ای واضح از سفسطه‌های معمول این روزهای اقتصاد ایران. این چیزی که صادق نوشته یک اشتباه بسیار معمول در استدلال و تصمیم‌گیری است: هم‌بستگی را به معنای علیت گرفتن!) غول هزینه ساز، جلسات بی فایده و نکاتی که باید در هنگام ایجاد تغییر در سازمان بدانیم (این وبلاگ، وبلاگ جدیدی در حوزه‌ی آی‌تی

لینک‌های هفته (۶)

این هم لینک‌های این هفته:

کسب درآمد از بلاگ (همین‌جا اعلام موافقت با همه‌ی نکاتی که امیر نوشته!)

سیستم خوب یا فرد سوار بر اسب سفید (یادآوری عالی دکتر حجت قندی در دفاع از اقتصاد آزاد از زبان میلتون فریدمن بزرگ)

کوبا کاپیتالیست می شود؟ (یادداشت خواندنی دکتر علی دادپی)

ویکی اقتصادی فارسی (از حامد قدوسی عزیز. من برای مدیریت هم چنین ایده‌ای را دارم. هفته‌ی دیگر در این مورد خواهم نوشت.)

تحریم مهم است! (یادداشت بسیار مهم علی سرزعیم)

چرا باید Agile شد ؟ و مشکل کار شرکت های توسعه نرم افزار کجاست؟ و IT های سازمانی و توسعه نرم افزار با Agile (از وبلاگ دنیای چابک)

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۰

این هم لینک‌های این هفته: کسب درآمد از بلاگ (همین‌جا اعلام موافقت با همه‌ی نکاتی که امیر نوشته!) سیستم خوب یا فرد سوار بر اسب سفید (یادآوری عالی دکتر حجت قندی در دفاع از اقتصاد آزاد از زبان میلتون فریدمن بزرگ) کوبا کاپیتالیست می شود؟ (یادداشت خواندنی دکتر علی دادپی) ویکی اقتصادی فارسی (از حامد قدوسی عزیز. من برای مدیریت

لینک‌های هفته (۴)

از این به بعد به جای چهارشنبه‌ها، لینک‌های هفته را پنج‌شنبه‌ها ببینید:

بحث و گفتگو: آیا حرفه ای بودن به معنی رد شدن از سنتهاست؟ (امیر مهرانی)

مطلب اقتصادی به مثابه امر زیبایی‌شناسانه (حامد قدوسی)

درباره قطع و وصل شدن های ناگهانی اینترنت

بلوغ وبلاگستان فارسی (پژمان دشتی‌نژاد)

رابطه علمی پول و احساس خوشبختی (حجت قندی)

نقشه جهانی شبکه های اجتماعی در سال ۲۰۱۰

چه سازمان‌هایی به دفتر مدیریت پروژه نیاز دارند؟ ‏

پ.ن. این وبلاگ هم که یک جوری گزاره‌های IT را می‌نویسد از دست ندهید!

قسمت‌های قبل:

برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.

دوست داشتم!
۰

از این به بعد به جای چهارشنبه‌ها، لینک‌های هفته را پنج‌شنبه‌ها ببینید: بحث و گفتگو: آیا حرفه ای بودن به معنی رد شدن از سنتهاست؟ (امیر مهرانی) مطلب اقتصادی به مثابه امر زیبایی‌شناسانه (حامد قدوسی) درباره قطع و وصل شدن های ناگهانی اینترنت بلوغ وبلاگستان فارسی (پژمان دشتی‌نژاد) رابطه علمی پول و احساس خوشبختی (حجت قندی) نقشه جهانی شبکه های

گواهی +Project برای مدیریت پروژه‌های IT

مدیریت پروژه از آن کارهایی است که همیشه سهل ممتنع به نظر می‌رسند. مدیریت پروژه از نظر بسیاری از مدیران پروژه کاری ندارد! شما فقط کافی است WBS و گانت درستی داشته باشید (برای این کار هم فقط کافی است براساس تجربه‌تان خروجی کار واحد برنامه‌ریزی و کنترل پروژه را کمی تغییر دهید)، آن وقت با توجه به این‌که منابع را سازمان در اختیار شما می‌گذارد و کارهای فنی هم برعهده‌ی کارشناسان و افراد زیر دست‌تان است، شما با کمی نظارت و اندکی توپ و تشر می‌توانید مدیر پروژه‌ی خوبی باشید! (حالا بگذریم از آدم‌های زیادی خوبی که حتی همین مقوله‌ی توپ و تشر را هم بلد نیستند و همه‌اش دنبال صلح و صفا هستند.) و خوب همین است که می‌بینیم سرانجام پروژه‌های اجرا شده در کشور را که چقدر سر موقع و در چارچوب بودجه‌ی تعیین شده و از آن مهم‌تر با کیفیت لازم انجام می‌شوند. فرقی نمی‌کند در کدام صنعت در حال فعالیت باشید؛ آی‌تی باشد یا ساختمان، صنعت برق باشد یا خودروسازی. همیشه یک جای کار لنگ می‌زند. من البته نه تخصصی در زمینه‌ی مدیریت پروژه دارم و نه اصلا به این حوزه علاقه دارم؛ تنها براساس مشاهدات‌ام و به‌ویژه با توجه به فکت‌هایی که از کار کردن در یک سازمان پروژه محور و ارایه‌ی مشاوره به یک سازمان پروژه‌ محور دیگر به دست آورده‌ام این حرف‌ها را می‌زنم.

مسئله‌ی اصلی شاید این باشد که ما یا اصلا به علم و تئوری عقیده‌ای نداریم و یا اگر هم بلدیم در عمل نمی‌خواهیم از علم‌مان استفاده کنیم یا از آن بدتر، این کار به نفع‌مان نیست. این‌که این همه PMP در این مملکت چه کار دارند می‌کنند را من نمی‌دانم؛ خودشان بفرمایند و توضیح بدهند. در یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دولتی که هر ساله میلیاردها تومان پروژه‌ اجرا می‌کند، اصلا کسی نمی‌داند PMP یعنی چه. یک شرکت خصوصی بزرگ که نزدیک ۲۰ سال سابقه دارد تازه اخیرا به همت مدیر برنامه‌ریزی‌اش به این نتیجه رسیده که مدیریت پروژه‌ی علمی هم بدک نیست! (تأکید می‌کنم که این‌ها مشاهدات من است و طبعا احتمال خطا در آن‌ها بسیار زیاد است.)

بگذریم. یک نکته در مورد استانداردهای مدیریت پروژه مثل PMBOK تمرکز آن‌ها روی پروژه‌های ساخت (Construction) است که خیلی با شرایط صنعت مشاوره‌ی IT هم‌خوانی ندارد. به همین دلیل است که ما معمولا در مدیریت پروژه بخش‌هایی را مجبوریم را کنار بگذاریم یا با استانداردهای مدیریت پروژه‌ی توسعه‌ی نرم‌افزار (از جمله RUP، اوراکل و …) ترکیب‌اش کنیم و دست آخر هم عملا برنامه‌های مدیریت پروژه‌مان اشکالات زیادی داشته باشد. همین است که مدیر بنده خدای پروژه‌های IT هم خیلی نمی‌داند که برای مدیریت علمی پروژه باید چه چیزی را یاد بگیرد!

امشب اتفاقی داشتم جایی دنبال چیزی می‌گشتم که متوجه شدم مؤسسه‌ی معظم Comptia که با مدارک تخصصی‌اش در زمینه‌های مختلف IT شناخته شده است (از جمله +A یا +Linux) یک مدرک تخصصی هم در زمینه‌ی مدیریت پروژه‌های IT دارد به اسم +Project که انگار داروی این درد است. کمی بیش‌تر جستجو کردم و نتیجه‌ی این جستجو شد همین پستی که دارید می‌خوانید.

در بخش مربوط به مدرک +Project در سایت Comptia نوشته شده:

«+Project یک مدرک شناخته شد‌ی مدیریت پروژه در سطح جهانی است که مدیران پروژه‌ی شایسته را مشخص می‌کند. این مدرک یک مدرک بین‌المللی غیروابسته به فروشنده‌ی خاص است که همه‌ی بخش‌‌های چرخه‌‌ی عمر پروژه را از آغاز‌ پروژه و برنامه‌ریزی تا اجرا، پذیرش، پشتیبانی و بستن پروژه پوشش می‌دهد. +Project مهارت‌های لازم را برای تکمیل پروژه در چارچوب زمان و بودجه‌ی تعیین در اختیار مدیران پروژه قرار می‌دهد و یک زبان مشترک را در مورد مدیریت پروژه میان تیم اجرای پروژه ایجاد می‌کند. این مدرک می‌تواند به ایجاد فرهنگ پروژه در سازمان‌های بزرگ و کوچک یاری برساند. +Project مهارت‌های کسب و کاری و فنی مدیریت پروژه را که برای مدیریت موفق پروژه‌های کسب و کار (مثل مشاوره‌ی مدیریت و مشاوره‌ی IT) مورد نیاز است را پوشش می‌دهد. تأکید این گواهی‌نامه بر تأمین منافع ذی‌نفعان، زمان‌بندی مناسب و کنترل بودجه است.»

جالب است بدانید عنوان این گواهی‌نامه در ابتدای ایجاد +IT Project بوده که بعدا برای گسترش دامنه‌ی شمول آن، نام‌اش نیز تغییر یافته است. برای دریافت این گواهی‌نامه شما باید حداقل یک سال تجربه‌ی مدیریت پروژه (حتی کوچک‌ترین پروژه‌ها) را داشته باشید. امتحان این مدرک ۱۰۰ پرسش دارد که ۹۰ دقیقه برای پاسخ‌گویی به آن‌ها فرصت دارید. شرط قبولی گرفتن امتیاز ۷۱۰ در یک دامنه‌ی امتیاز از ۱۰۰ تا ۹۰۰ است.

با توجه به این‌که من خودم تازه با این استاندارد آشنا شدم، فعلا ترجیح می‌دهم بیش‌ از این در مورد آن ننویسم (وبه جای‌اش بروم و در مورد آن چیز یاد بگیرم.) نوشتن این مطلب فقط برای فتح بابی در این زمینه بود؛ چون دیدم که در مورد آن اصلا مطلبی به زبان فارسی نوشته نشده است. فقط چند نکته:

۱٫ این‌جا مصاحبه‌ی جالبی را در مورد این مدرک با مدیر برنامه‌ی +Project در شرکت Comptia بخوانید که توضیحات بسیار مبسوطی در مورد آن داده است (امشب وقت نداشتم. فرصت کردم ترجمه‌اش می‌کنم.)

۲٫ کتاب راه‌نمای ویرایش ۲۰۱۰ این مدرک را این‌جا آپلود کردم که می‌توانید مستقیما به صورت فایل PDF آن را دانلود کنید.

۳٫ از این‌جا هم ویدئوهای آموزشی مؤسسه VTC را برای ویرایش ۲۰۰۹ این مدرک دانلود کنید.

دوست داشتم!
۱

مدیریت پروژه از آن کارهایی است که همیشه سهل ممتنع به نظر می‌رسند. مدیریت پروژه از نظر بسیاری از مدیران پروژه کاری ندارد! شما فقط کافی است WBS و گانت درستی داشته باشید (برای این کار هم فقط کافی است براساس تجربه‌تان خروجی کار واحد برنامه‌ریزی و کنترل پروژه را کمی تغییر دهید)، آن وقت با توجه به این‌که منابع