قلب، کتاب چشم است … (هر چه چشم ببیند لاجرم در دل نشیند!)

حکمت ۴۰۹ ـ نهج‌البلاغه

دوست داشتم!
۰

قلب، کتاب چشم است … (هر چه چشم ببیند لاجرم در دل نشیند!) حکمت ۴۰۹ ـ نهج‌البلاغه دوست داشتم!۰

با درد خود بساز، همان سان که او با تو می‌سازد!

حکمت ۲۷ ـ نهج‌البلاغه

دوست داشتم!
۰

با درد خود بساز، همان سان که او با تو می‌سازد! حکمت ۲۷ ـ نهج‌البلاغه دوست داشتم!۰

از آن‌چه پدید نیامده مپرس، که آن‌چه پدید آمده برای سرگرمی تو کافی است …

حکمت ۳۶۴ ـ نهج‌البلاغه

دوست داشتم!
۰

از آن‌چه پدید نیامده مپرس، که آن‌چه پدید آمده برای سرگرمی تو کافی است … حکمت ۳۶۴ ـ نهج‌البلاغه دوست داشتم!۰

اگر به آن‌چه می‌خواستی نرسیدی، از آن‌چه هستی نگران نباش!

حکمت ۶۹ ـ نهج‌البلاغه

پ.ن. فردا شب ۱۹ ماه مبارک، شب ضربت خوردن مولا علی (ع) و اولین شب قدر است. این چند شب، سعی می‌کنم که هر شب یکی از حکمت‌های مولا را انتخاب کنم و این‌جا بنویسم. پیشاپیش التماس دعا.

دوست داشتم!
۰

اگر به آن‌چه می‌خواستی نرسیدی، از آن‌چه هستی نگران نباش! حکمت ۶۹ ـ نهج‌البلاغه پ.ن. فردا شب ۱۹ ماه مبارک، شب ضربت خوردن مولا علی (ع) و اولین شب قدر است. این چند شب، سعی می‌کنم که هر شب یکی از حکمت‌های مولا را انتخاب کنم و این‌جا بنویسم. پیشاپیش التماس دعا. دوست داشتم!۰

آدم‌های غم‌گین، خودخواه، بدجنس و بی انصافند و کم‌تر از دیوانه‌ها قادر به تفهیم و تفاهم یک‌دیگرند. غم، هیچ‌گاه بشر را متحد نمی‌سازد؛ بشر را به نفاق وا می‌دارد. و اگر به خیال کسی می‌رسد که اتحاد بشر با تعمیم اندوه و غم امکان‌پذیر است؛ اشتباه می‌کند. در دنیای مردمان غم‌گین نسبت به مردمان خوش و راضی، ستم‌ها و جورهای بیش‌تری روی می‌دهد.

آنتوان چخوف

دوست داشتم!
۰

آدم‌های غم‌گین، خودخواه، بدجنس و بی انصافند و کم‌تر از دیوانه‌ها قادر به تفهیم و تفاهم یک‌دیگرند. غم، هیچ‌گاه بشر را متحد نمی‌سازد؛ بشر را به نفاق وا می‌دارد. و اگر به خیال کسی می‌رسد که اتحاد بشر با تعمیم اندوه و غم امکان‌پذیر است؛ اشتباه می‌کند. در دنیای مردمان غم‌گین نسبت به مردمان خوش و راضی، ستم‌ها و جورهای

آینده متعلق به کسانی است که به زیبایی رؤیاهای خویش باور دارند …

النور روزولت

دوست داشتم!
۰

آینده متعلق به کسانی است که به زیبایی رؤیاهای خویش باور دارند … النور روزولت دوست داشتم!۰

دنیای غیرممکن‌ها نام مخصوصی دارد که به آن امید می‌گوییم!

یوستین گرودر؛ دختر پرتقالی

پ.ن.۱٫ این کتاب را توصیه می‌کنم حتما بخوانید؛ داستانی است بسیار بسیار زیبا، جذاب و پرمعنا.

پ.ن.۲٫ این ۱۹۹مین پست گزاره‌ها بود. برای پست ۲۰۰ام ایده‌ای دارم که فردا خواهید دید.

دوست داشتم!
۰

دنیای غیرممکن‌ها نام مخصوصی دارد که به آن امید می‌گوییم! یوستین گرودر؛ دختر پرتقالی پ.ن.۱٫ این کتاب را توصیه می‌کنم حتما بخوانید؛ داستانی است بسیار بسیار زیبا، جذاب و پرمعنا. پ.ن.۲٫ این ۱۹۹مین پست گزاره‌ها بود. برای پست ۲۰۰ام ایده‌ای دارم که فردا خواهید دید. دوست داشتم!۰

پوسیدگی هر تمدن، خود را با علائم غریبی نشان می‌دهد: مثلا در این حقیقت که دیوارهای سنگی زندان، برای حفاظت جامعه از شر زندانی نیست، بلکه برای حفاظت زندانی از شر جامعه است!

آرتور کوستلر؛ گفتگو با مرگ

دوست داشتم!
۰

پوسیدگی هر تمدن، خود را با علائم غریبی نشان می‌دهد: مثلا در این حقیقت که دیوارهای سنگی زندان، برای حفاظت جامعه از شر زندانی نیست، بلکه برای حفاظت زندانی از شر جامعه است! آرتور کوستلر؛ گفتگو با مرگ دوست داشتم!۰

این برعهده‌ی ما است که مبارزه کنیم، پایداری کنیم، تاب بیاوریم و ـ اگر بتوانیم ـ باقی بمانیم.

ویلیام فاکنر

دوست داشتم!
۰

این برعهده‌ی ما است که مبارزه کنیم، پایداری کنیم، تاب بیاوریم و ـ اگر بتوانیم ـ باقی بمانیم. ویلیام فاکنر دوست داشتم!۰