یکی از کارهای همیشگی که هر مدیر باید انجام دهد، نظر دادن در مورد کار دیگران است. اما اگر شما در نقش کارشناس یا مشاور هم در سازمانی کار بکنید، احتمالا با چالش (!) نظر دادن در مورد کار دیگران مواجه خواهید شد. منشأ خیلی از اختلافات آدمها در سازمان، همین جا است؛ جایی که خیلی از ما به دلیل بلد نبودن چند اصل ساده (و صد البته ضعفهای ارتباطیمان) نمیتوانیم منظورمان را درست به دیگران منتقل کنیم یا با آنها بر سر موارد اختلافی، به توافق برسیم. در این پست به چند اصل ساده که به نظرم میتواند نظر دادن در مورد کار دیگران را اثربخشتر کند، اشاره میکنم:
۱- اولین و اساسیترین اصل: در مورد چیزی که نمیدانید و تخصصی ندارید، اظهارنظر نکنید! بدترین دعواها در سازمانها از همینجا شروع میشود. ما در مورد چیزی که نمیدانیم نظر میدهیم و وقتی هم میفهمیم غلط گفتهایم برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر دعوا راه میاندازیم. باور کنید هیچ چیزی از کلاس کاریتان کم نمیشود اگر بگویید نمیدانم!
۲- حتما با کاربرد نوار ابزار Reviewing ورد و اکسل (Track Change) آشنا باشید. خیلی به دردتان میخورد!
۳- اگر برای بررسی شکلی گزارش یا خروجی طرف مقابل، استاندارد یا اصولی وجود دارد، براساس آنها در این مورد اظهارنظر کنید؛ در غیر این صورت خیر (چون کاملا بحث سلیقه در میان است: من دوست دارم مثلا رنگ یک جدول فلان رنگ باشد و شما نه. یا من دوست دارم برای گزارشام فهرست اشکال بگذارم و شما نه. و …)
۴- توجه داشته باشید چیزی که شما میپسندید را لزوما من نباید بپسندم و برعکس! باز هم تأکید میکنم سلیقه و ترجیحات شخصی را در اظهارنظر در مورد کار دیگران فراموش کنید.
۵- اما در مورد بررسی محتوا که همهی دعواها بر سر آن است (!) پیش از هر چیز یادتان باشد که: همیشه خراب کردن از ساختن آسانتر است! حتی اگر مطمئن هستید کار دیگری اشتباه است مخالفتتان را با دلیل منطقی بیان کنید. سرِ خود برای اصلاح، در کار دیگری دست نبرید. سعی نکنید نظرات شخصیتان را به دیگری تحمیل کنید. چیزی را که نمیدانید نقد نکنید. حواستان باشد که فرد برای انجام آن کار، حداقل از نظر خودش زحمت زیادی کشیده است و هر گونه واکنش منفی از جانب شما (حتی پیش پا افتادهترینشان) میتواند منجر به ایجاد یک “انفجار” شود. خلاصه اینکه بهترین نقد، پیشنهاد سازنده است. پس اگر فکر میکنید چیزی غلط است اما برای اصلاحاش پیشنهادی ندارید، همان بهتر که اظهارنظر نکنید!
۶- اگر جایی را نفهمیدید یا برایتان سؤال وجود داشت، نقد نکنید. همان سؤالتان را از طرف بپرسید!
۷- دقیق بودن به معنای مو از ماست بیرون کشیدن نیست: وقتی از شما میخواهند در مورد کار دیگری نظر بدهید که حتما نباید با این فرض کارتان را شروع کنید که حتما اشتباهی در میان است و من باید اصلاحاش کنم! برعکس، اصل بر برائت است؛ مگر اینکه برعکساش ثابت شود!
۸- سعی کنید گاهی اوقات کارهایی را که نقد میکنید، خودتان انجام دهید تا با سختیها و محدودیتهای انجام کار آشنا شوید. اینجوری شاید از برج عاجنشینی و اظهارنظرهای کیلوییمان ـ که اغلب ما در نقد دیگران به آنها عادت کردهایم ـ کم شود!
۹- شخصیت و ادب و اخلاق و جنبهی منتقد بودن را داشته باشید. آدم عصبی، بیادب و با روابط عمومی پایین، اصلا ناقد خوبی نیست. به قول آن ضربالمثل معروف لااقل بلد باشید با پنبه سر طرف را ببرید!
۱۰- امیدوارم خدای نکرده در جایگاه منتقد، هیچ وقت توهم و تکبر شما را گیر نیندازد …
۱۱- در محدودهای که وظایف و دانش شما اقتضا میکند، نقد کنید. مثلا بندهای که از کارهای فنی مهندسی کامپیوتر و IT خیلی سر در نمیآورم، نباید خیلی وارد نقد تخصصی IT شوم! (رونوشت به برادر زرگر که میداند منظورم چیست!)
امیدوارم با یاد گرفتن و عمل کردن به اصول نقد (که به آنهایی که من نوشتم محدود نمیشوند)، کمی از دعواهایمان در سازمان با دیگران کم شود!
پ.ن. بعد از تمام شدن نوشتن این پست، به نظرم رسید در نقد ادبی ـ هنری هم رعایت کردن این نکات مهم است. از اساتید فن مثل آقا رضا بهرامینژاد عزیز تقاضا دارم در این مورد اظهارنظر بفرمایند!
شاید حتی در زندگیمان در کنار خانواده و دوستان هم لازم باشد به این نکات دقت کنیم! (اسمایلی تعمیم دادن از روی خوشیفتگی!)