آیا برای ایجاد انگیزه خود جهت انجام کارهایتان دچار مشکل هستید؟ مثلا میدانید که باید پروژه جدیدتان را شروع کنید یا رزومهتان را بهروز برساندید؛ اما هیچ انرژی برای این کارها در خودتان نمیبینید؟
در این نوشته ۸ نکته ساده بهیادماندنی و انگیزشی میخوانید که میتوانید آنها را جایی دم دستتان بگذارید برای زمانهایی که کمی انگیزه بیشتر برای کار کردن لازم دارید:
۱٫ کامل در برابر به اندازه کافی خوب: در حالی که بسیاری از افراد عبارت “به اندازه کافی خوب” را با متوسط بودن و کافی نبودن مرتبط می دانند، به اندازه کافی خوب یعنی همان به اندازه کافی خوب! بسیاری از افراد حرفهای به این دلیل که در کار خود فراتر از آنچه ضروری است میروند، آغاز کارهای جدید را به تعویق میاندازند. بار بعدی که یک کار را شروع کردید حدس بزنید که فکر میکنید کامل کردن آن کار چقدر طول بکشد (مثلا ۱۰ ساعت.) هدف شما این است که آن کار را در زمانی نصف پیشبینیتان تمام کنید. برای رسیدن به هدفتان به این فکر کنید که چگونه میتوانید گرایشهای کمالگرایانه خود را مهار کنید و چگونه در زمان صرفهجویی کنید تا تنها آنچه را باید تحویل دهید.
۲٫ کار را به روش خودتان انجام دهید: بسیاری از مشکلات در سازمان به این علت بهوجود میآیند که کارکنان به روشهای استاندارد سازمانی دل میبندند و به این فکر نمیکنند که شاید آن استانداردها با نیازهای کاریشان منطبق نباشند. بنابراین تلاش کنید که روش مناسبی برای انجام کار خود بیابید؛ به جایی اینکه دنبالهرو دیگران باشید.
۳٫ انرژیتان را دنبال کنید: اگر فهرستی طولانی از کارهایی که باید انجام دهید را پیش روی خود دارید، اول آن کارهایی را انجام دهید که انرژی بیشتری برایشان دارید. آن کارهایی که بیشتر شما را به هیجان میآورند.
۴٫ گامهای کودکانه بردارید: طبیعی است که بسیاری از وقتها ـ بهویژه در مواجهه با وظایف پیچیده ـ دستپاچه شوید. در اینگونه شرایط سعی کنید سادهترین فعالیت ممکن برای خود را انتخاب کنید و اول آن را انجام دهید. تنها کاری که باید کنید انجام یک کار ساده و آسان است که مطمئنید میتوانید آن را انجام دهید. سایر کارها را میتوانید بعدا انجام دهید.
۵٫ باورهای منفی خود را همان اول کار چک کنید: بسیاری از افراد اندیشههای منفی چون این دارند: “من نمیتوانم فلان کار را انجام بدهم؛ چون منظم نیستم، چون تمرکز ندارم” و مانند اینها. این باورها کمکرسان نیستند. فرض کنید در یک مسابقه ماراتن شرکت کردهاید و یک آدم ضعیف در اطراف شما به صورت مداوم میگوید: “تو نمیتوانی این کار را انجام بدهی! تو موفق نخواهی شد!” اما یک راه بهتر و یاریرسان دیگر هم وجود دارد: به این فکر کنید که “این کار وقتی که باید انجام شود، انجام خواهد شد! من بهترین کاری را که میتوانم انجام میدهم و این فعلا کافی است.” از صداهای منفی درونی خود آگاه باشید و به جای آنکه خود را به دردسر بیندازید برای تغییر آنها به مشوقهای یاریدهنده تلاش کنید.
۶٫ آن کار را انجام ندهید: از خودتان بپرسید “آیا واقعا باید این کار را همین الان انجام دهم؟” چه کارهایی باید حتما امروز انجام شوند؟ استفن کاوی ـ نویسنده کتاب مشهور ۷ عادت مردمان مؤثر ـ ماتریسی را پیشنهاد میکند که ۴ بخش دارد: ضروری / نه چندان فوری، ضروری / فوری، نه چندان ضروری / نه چندان مهم، نه چندان ضروری / فوری.) میتوانید حدس بزنید باید وقتتان را بر روی کدام یک صرف کنید؟ اگر آن کار چندان ضروری یا چندان فوری نباشد، واقعا مجبور نیستید آن را انجام دهید. پس به جای عقب انداختن کارها، بعضی کارها را انجام ندهید!
۷٫ زمانبندی کنید: معمولا یکی از اشکالات همه ما انسانها زمانبندی نکردن کارها است. بنابراین، از این پس وقتی یک کار ضروری / نه چندان فوری پیش آمد، زمانی را برای انجام آن مشخص کنید و آن را در تقویم کاری خود بنویسید. با خودتان قرار بگذارید که آن کار را سر وقت خود انجام دهید.
۸٫ به خودتان جایزه بدهید: وقتی با کاری روبرو میشوید که نمیخواهید آن را انجام بدهید، ولی در عین حال چارهای جز انجام دادن آن ندارید، چه باید بکنید؟ راهی پیدا کنید که بخواهید آن کار را انجام دهید. مثلا: رفتن به کلاسی که دوست دارید، گرفتن یک حمام داغ یا حتی تماشای فیلم مورد علاقهتان. اگر این هم جواب نداد آن وقت میشود کارهای ناخوشایند را با ارزشهای محوری که به آنها معنا میبخشند مرتبط کرد. مثل اینکه من برای زندگی کردن به پول نیاز دارم؛ پس باید این کار را انجام بدهم تا بتوانم پول دربیاورم!
منبع (نویسنده: سی. جی. لیو / مترجم: علی نعمتی شهاب)