اگر این یک ایدهی خوب است، برو جلو و انجاماش بده. عذرخواهی از اجازه گرفتن آسانتر است!
گریس مورای هوپر
اگر این یک ایدهی خوب است، برو جلو و انجاماش بده. عذرخواهی از اجازه گرفتن آسانتر است!
گریس مورای هوپر
اگر این یک ایدهی خوب است، برو جلو و انجاماش بده. عذرخواهی از اجازه گرفتن آسانتر است! گریس مورای هوپر دوست داشتم!۴
۱- ببینید حقوق ماهانهی شما با توجه به سوابقتان باید چقدر باشد (مثلا فرض کنیم یک میلیون تومان.) بعد ببینید چند روز با سازمان کارفرما کار دارید. فرض کنیم مجموعا هر ماه حدود ۱۰ روز در سازمان حضور دارید. حالا اگر فرض کنیم در ماه حدود بیست روز کاری داشته باشیم، شما نصف این میزان کار میکنید. بنابراین میشود گفت که شما میتوانید عددی نصف کل دریافتیتان را بهعنوان حقوق پایه به سازمان پیشنهاد کنید. به این عدد چیزی بین ۲۰ تا ۴۰ درصد بهعنوان سربار بابت حق بیمه و مالیات و رفت و آمد و … افزوده میشود.
۲- یک عدد مشخص را بهعنوان دستمزد روزانهتان مشخص کنید (مثلا همان یک میلیون تومان تقسیم بر بیست روز کاری ماه که میشود روزی تقریبا ۵۰ هزار تومان) و به سازمان بگویید براساس تعداد روزهایی که در سازمان حضور دارید به شما پرداخت داشته باشند. البته در این حالت چون مبلغ حقوق ثابت نیست، باز باید یک ضریب سربار همانند حالت یک در نظر گرفته شود.
۳- مثل راه شمارهی دو؛ فقط محاسبات براساس تعداد ساعات کاریتان در طول ماه. در این حالت ابتدا باید دستمزد ساعتیتان را حساب کنید. برای این منظور بهترین کار این است که حقوق ماهانهتان را بر عدد ۱۸۰ (با فرض بیست روز کاری در ماه ضربدر ۹ ساعت کار روزانه براساس قانون کار) تقسیم کنید تا دستمزد ماهانهتان پیدا شود (که با فرض یک میلیون تومان حقوق ماهانه تقریبا میشود ساعتی شش هزار تومان.) فقط قبل از اعلام این عدد به کارفرما حواستان باشد که در این حالت آن ضریب سربار (۲۰ تا ۴۰ درصدی) را باید به عدد ساعتیتان اضافه کنید. بنابراین عددی که به کارفرما اعلام میکنید عددی بین حدود ۷ تا ۹ هزار تومان خواهد بود.
۴- یک راه خیلی خیلی سادهتر هم وجود دارد: به این فکر کنید چه مبلغی شما را از کار کردن برای سازمان راضی میکند. بهصورت شهودی یک مبلغ را مشخص کنید و بعد سعی کنید از راههای سه گانه بالا برایش توجیه پیدا کنید. فکر میکنم این راه مؤثرترین راه هم باشد و رضایت بیشتری هم در نهایت از نتیجهاش خواهید داشت.
برای محاسبهی رقم انجام یک پروژه هم میتوانید از همین روشها استفاده کنید و فقط درصد معقولی سود (بین ۵ تا ۲۰ درصد بسته به شرایط) را هم به ضریب سربارتان اضافه کنید.
اما یک سؤال مهمتر این است که حقوق یک ماههمان را از کجا پیدا کنیم!؟ قطعا نمیشود دقیق کار کرد, اما چند راه برای این کار وجود دارد:
۱٫ اگر در حوزهی آیتی کار میکنید بهترین و معتبرترین مرجع قابل استناد، استاندارد سازمان نظام صنفی رایانهای کشور است.
۲٫ در هر حوزهای که کار کنید احتمالا دوستانی دارید که در حال کار کردن بهصورت تماموقت باشند. میتوانید از دوستانتان بپرسید که حدود حقوق و دستمزدشان چقدر است (و حواستان باشد که از آنها بخواهید به شما یک دامنه یا Range بدهند. حقوق طرف را مستقیم نپرسید.)
۳٫ اگر آدم باتجربهای در حوزهی کاری خودتان میشناسید (مخصوصا اگر طرف مدیر پروژه یا صاحب شرکت باشد) از او بخواهید در مورد حقوق ماهانهی شما قضاوت کند.
۴٫ اگر میتوانید مدیر منابع انسانی یک شرکت فعال در حوزهی کاری خودتان را گیر بیاورید و از او کمک بخواهید.
۵٫ اگر راههای بالا جواب نداد سعی کنید در چند مصاحبهی استخدامی شرکت کنید و تا مرحلهی محاسبهی حقوق و دستمزد پیش بروید! 😉
راه دیگری میشناسید بنویسید تا من هم یاد بگیرم. 🙂
پیشنهاد میکنم در راستای این مطلب حتما نوشتهی فرزاد (اینجا) و محمد (اینجا) را هم بخوانید.
پ.ن. متأسفانه در ایران بهشدت هر دو طرف کارکنان و کارفرمایان از نبودن سایتی مانند Payscale دارند متضرر میشوند. البته در ایران بعید میدانم بخش خصوصی بتواند چنین سایتی را راه بیاندازد. این کار قطعا یکی از وظایف وزارت محترم کار، تعاون و رفاه اجتماعی است. کاش کسی پیشقدم شود و این کار بسیار ضروری را شروع کند.
یکی از مشکلات اساسی ما ـ بهویژه وقتی برای خودمان کار میکنیم؛ اعم از مشاور، توسعهدهنده، طراح، گرافیست و … ـ محاسبهی حقوق و دستمزدی است که برای کار کردن باید از سازمانهای طرف حسابمان دریافت کنیم. بارها و بارها دیدهام که چه از طرف فردی که با یک سازمان کار میکند و چه از طرف خود کارفرما، اشتباهات وحشتناکی
زمانی همکاری داشتم که فردی کاملا ساکت و درونگرا بود. سن و سالش از من و سایر بچهها کمی بیشتر بود و برخلاف ما درگیر زندگی و همسر و بچههایش. از سوی دیگر بهدلایلی مشکلات فراوانی ـ از جمله مشکل مالی شدیدی ـ در زندگی داشت که باعث میشد ما همیشه دلمان به حال او بسوزد. اما با گذشت مدتی از دورهی همکاری ما چیز عجیبی در مورد این آدم دستگیر من و همکارانم شد: اینکه او عمدا سعی میکرد تا اطلاعات چندانی در مورد خودش در اختیار دیگران قرار ندهد. طبیعتا براساس اصول حفظ حریم شخصی این حق مسلم او بود؛ اما مشکل جایی بروز میکرد که او حتی در مسائل کاری هم سعی میکرد اطلاعاتی در اختیار دیگران قرار ندهد. مثلا فرض کنید جایی کار من و او با هم تلاقی داشت و او باید اطلاعاتی را در اختیار من میگذاشت؛ اما این کار را نمیکرد. بارها و بارها تلاش کردیم تا این رویکرد کاری ایشان را تغییر بدهیم؛ اما نشد.
از یک جایی بهبعد بالاخره معلوم شد که ماجرا چیست: این همکار محترم از نظر سطح دانش و توان تجزیه و تحلیل در سطح کاملا پایینی قرار داشت؛ اما غرور (و احتمالا توهمش) به او اجازهی اقرار به این ضعف را نمیداد. بنابراین او استراتژی دیگری را برای بالا کشیدن خودش در شرکتی که تقریبا تمام نیروی کارشناسیاش بچههای بیست و چند سالهی تازه فارغالتحصیل از دانشگاه بودند انتخاب کرد: استراتژی ابهام! او تلاش کرد تا با ندادن اطلاعات در مورد خودش، توان تخصصیاش، تجارب قبلیاش و البته روش کارش مدیران و همکاران را در مورد ماهیت واقعی خودش فریب دهد. یادم میآید که همهی ما فکر میکردیم این آدم با سکوت و مرموز بودناش چقدر آدم متخصصی است که سرش به کار خودش است و همیشه هم در حال نوشتن و فکر کردن و تحلیل است!
این استراتژی البته تا مدت زمانی کار کرد و موفق بود. با توجه به اینکه سن او از ما خیلی بیشتر بود، مدام تلاش میکردیم تا به این آدم نزدیک شویم و از دانش و تجربهاش (!) استفاده کنیم. اما اتفاقات عجیب و تلخی که بعد از آن رخ داد، خیلی چیزها را در مورد این همکار فاش کرد و کار بهجایی رسید که سرانجام از شرکت بهشکل بدی اخراج شد.
من مدتها به این فکر میکردم که او چه تحلیلی داشت که به این استراتژی توسعهی شغلی منجر شد. به نتیجهی خاصی هم نرسیده بودم تا اینکه با کسی دوست شدم که بسیار پیچیده بهنظر میرسید. هر چه جلوتر میرفتم ابهامم در مورد راستی و درستی حرفهای او در مورد خودش و زندگیاش و کارش بیشتر میشد. بعدها از منابع دیگر اطلاعاتی بهدست من رسید که بسیاری از آن ابهامات را از بین برد. و همینجا بود که بالاخره فهمیدم که آن همکار محترم چه تحلیلی داشت و چرا از استراتژی ابهام در روابط انسانی استفاده کرد.
یکی از مباحث اصلی در تحلیل سیستمها مبحث پیچیدگی است. من خیلی قصد ندارم وارد جزئیاتش شوم؛ فقط اشاره میکنم که ابهام و نداشتن اطلاعات یکی از اصلیترین عوامل پدیدآورندهی پیچیدگی است. از آن طرف بشر در همیشهی تاریخش (حتی در دنیای علمگرای امروز) برای چیزهای پیچیده و پرراز و رمز ـ بهویژه انسانهایی که اطلاعاتی در موردشان وجود ندارد ـ احترام بسیاری قائل است و همین، یکی از دلایل معروف شدن بسیاری از سلبریتیها در دنیای امروز است!
اما مشکل از جایی بروز میکند که ما بهصورت ناخودآگاه، نبود اطلاعات در مورد فرد را به عمیق بودن او متصل میکنیم. یعنی فکر میکنیم چون این آدم انسان بسیار عمیقی است؛ ما نتوانستهایم تمام ابعاد وجودیاش را درک کنیم و همین اطلاعات محدود در اختیار ما قرار گرفته است! البته این اشتباه ناخودآگاه توسط آدمهایی که هوش سوء استفاده از آن را برای پوشش نقاط ضعفشان داشته باشد، با محدود کردن هر چه بیشتر اطلاعات تقویت میشود و نتیجهاش میشود همین که آن همکار محترم و این دوست عزیز من و خیلی افراد دیگر، از نظر من به انسانهایی عجیب و عمیق تبدیل میشوند. و خودتان میدانید که وقتی فردی را عمیق میدانیم، چقدر نوع نگاه و رفتارمان با آن فرد متفاوت میشود. چقدر به او اعتماد میکنیم و چقدر دوست داریم با او باشیم. اما وقتی پرده کنار میرود و ماهیت واقعی آن آدم بروز میکند، کاملا ویران میشویم …
بههمین دلیل بهنظرم لازم است در قضاوت در مورد آدمهایی که هر چه تلاش میکنیم اطلاعاتی از خودشان به ما نمیدهند، احتیاط بیشتری بکنیم. آدمی که اطلاعاتی در موردش وجود ندارد، لزوما آدم پیچیده و عمیقی نیست. کاش این نکته را در شناساندن خودمان به دیگران هم رعایت کنیم!
زمانی همکاری داشتم که فردی کاملا ساکت و درونگرا بود. سن و سالش از من و سایر بچهها کمی بیشتر بود و برخلاف ما درگیر زندگی و همسر و بچههایش. از سوی دیگر بهدلایلی مشکلات فراوانی ـ از جمله مشکل مالی شدیدی ـ در زندگی داشت که باعث میشد ما همیشه دلمان به حال او بسوزد. اما با گذشت مدتی
این آگهی هم مربوط به یکی از دوستان خوب من است:
یک گروه طراح وبسرویس نیازمند نیروی فروش و اجرایی در حوزهی وب است. افراد متقاضی باید در حوزههای زیر دارای مهارت باشند:
داشتن هریک از موارد زیر امتیاز محسوب میشود:
از داوطلبین انتظار میرود دارای مهارت کار تیمی، علاقهمند به خلاقیت و نوآوری در زمینهی وب، سختکوش و دوستدار پیشرفت شغلی و حرفهای باشند.
لطفا در صورت تمایل رزومهتان را تا دو هفته بعد از تاریخ انتشار این آگهی (یعنی حداکثر تا پایان روز شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱) به آدرس ایمیل خانم مهندس کروبی بهنشانی زیر ارسال فرمایید:
asma.karoobi@outlook.com
این آگهی هم مربوط به یکی از دوستان خوب من است: یک گروه طراح وبسرویس نیازمند نیروی فروش و اجرایی در حوزهی وب است. افراد متقاضی باید در حوزههای زیر دارای مهارت باشند: تسلط کامل بر اینترنت و وب ؛ تسلط کامل بر کاربری کامپیوتر؛ تسلط بر نرمافزارهای گرافیکی (شامل: فتوشاپ، CorelDraw و پاورپوینت)؛ آشنایی با مباحث فروش و مذاکره و
پیش از شروع:
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
اخلاقیات بیچاره رو انگول نکنیم دوستان (جادی؛ کیبورد آزاد) (عاااااااااالی!)
شما نمره A خواهید گرفت! (منصور شیرزاد؛ گزیده سازمانی) (خیلی عاااالی!)
۱۲ دروغی که دیگر به خود نگویید! (دگرش) (عاللللللللللی!)
نیاز به آموزش و پرورش (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد)
دیدار آشنا (محسن صحراگرد؛ تجربه)
خودخواهی احساس شادی ایجاد میکند
بیخوابی در شب به حافظه آسیب میرساند
افسردگی؛ شایعترین اختلال روانی
زمانهای مفید برای خوردن و خوابیدن/ صبح بهترین زمان برای کارهای فکری
مدیریت، کارآفرینی و تحلیل کسب و کار:
اشتباهات ما در دو سال گذشته … (بهمناسبت دو سالگی همینا) (وبلاگ همینا)
برای افزایش فروش؛ مغز خزندهی مشتریان را بیدار کنید (استاد پرویز درگی)
چندی از آموزههای یک برگ درخت برای رهبران (استاد پرویز درگی)
اخلاق حرفهای در مدیریت پروژه (محسن احمدی؛ گاهنوشتهها)
ارزیابی شاخصه های رفتاری (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
یک پرده از نمایش اسکرام (اسد صفری؛ دنیای چابک)
چرا نوکیا میـگو را رها و ویندوز فون را بغل کرد؟ (نارنجی)
در آغوش گرفتن تغییرات با XP – بخش اول (سوماموس)
فاز چهارم راهاندازی کسب و کار اینترنتی ـ قسمت اول (تامین منابع و تجهیزات) (سید رضا علوی؛ فارسیبیز)
چشمانداز بلندمدت گوگل: تصاحب تمام نمایشگرها (نارنجی)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
یوتیوب به تلویزیون حمله میکند
مردی که با جعل عکس نکسوس ایکس سونی، خیلیها را سر کار گذاشت! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
گوگل در صدر لیست بهترین شرکتها برای مهندسین نرمافزار (زومیت)
آیا آمازون میخواهد “نوشتن” را هم مانند “خواندن” تغییر دهد؟ (مهران نصر؛ رسانههای امروز)
پنج امکانی که گوشیهای پانزده سال پیش نداشتند (سعید امیرلو؛ وببلاگ فارسی)
۸ تفاوت ویندوز ۸ نسبت به ویندوزهای قبلی (احسان طریقت؛ iClub) و قیمت و بسته بندی Windows 8 مشخص شد
چگونه اطلاعات یک هارد دیسک خراب را بازیابی کنیم؟ (احسان طریقت؛ iClub)
همیشه نوآوریها در آیفون نیست! (وبشهر)
یک سوم جهان به اینترنت دسترسی دارند
نقش خدمات ارزش افزوده در بازار ۳۱ میلیارد دلاری M2M
شبکههای اجتماعی:
۱۰ واقعیت شگفتانگیز درباره فعالیت رسانههای اجتماعی در سال ۲۰۱۲ (جواد افتاده؛ رسانههای اجتماعی)
امنیت کاربران بزرگترین شبکه اجتماعی جهان افزایش میبابد
صنعت فاوا در ایران:
گفتوگو با مدیرعامل سازمان IT شهرداری تهران: هزار نقطه تهران زیر چتر WiFi شهرداری
IPTV اولویت جدید شورای عالی فضای مجازی و امضای قرارداد ارائه خدمات تلویزیون تعاملی
پروژه مطالعاتی ارائه نسل چهارم موبایل در کشور کلید خورد
۳ هزار کارگاه اینترنتی در کشور فعالند
اقتصاد:
سیاست کنترل جمعیت کماکان قابل دفاع است (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)
دولت باهوش، بانک مرکزی باهوشتر (حجت قندی؛ اقتصادانه)
آمارهای اقتصادی پشت دیوار بلند بانک مرکزی
درآمد ۲۰ هزار میلیارد تومانی دولت از محل فروش ارز به نرخ آزاد
پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینکهای توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. برای مرور سریعتر مطالب، لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم. جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای: اخلاقیات بیچاره رو
دشواریهای مسیر در نزدیکی رسیدن به مقصد بیشتر میشوند.
یوهان وولفگانگ فون گوته
دشواریهای مسیر در نزدیکی رسیدن به مقصد بیشتر میشوند. یوهان وولفگانگ فون گوته دوست داشتم!۳
امروز ۲۷ مهر دو سالگی همینا است. کسب و کاری که دقیقا دو سال پیش توسط چهار دختر جوان بهراه افتاد و خوشحالم این روزها هر روز جلوتر از روز گذشته است. کاش میتوانستم احساس امروز این دوستان خوبم ـ خانمها پریا فرهادی، زینب جم، ریحانه نظری و سمانه سلطانی ـ را حس کنم: حس غرور و شادی از انجام کاری بزرگ که بسیاری از افراد باسابقه و با توان مالی بالا هم در آن درمانده شدهاند.
سه نکته تجربهی “همینا” را برای من بسیار ارزشمند کرده است:
۱٫ تجربهی یک انتخاب درست. زمانی که وقت انتخاب شغل فرا میرسد معمولا و عموما اولین و آخرین انتخاب همهی ما کار کردن برای دیگران است. در بهترین حالتش به هر دری میزنیم تا بتوانیم جایی مشغول کار شویم و در بدترین حالتش گوشهای مینشینیم تا کسی برایمان کاری کند و به جایی معرفی شویم. گزینهی انتخاب راه انداختن یک کسب و کار برای خودمان گزینهای نیست که به این راحتیها به ذهنمان برسد. “ما که پول و سرمایه و ارتباطات نداریم. هیچ کس هم ما را نمیشناسد. بنابراین هر چقدر هم ایدهمان عالی باشد به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید!” و خب طبیعتا چنین تفکری، این نکتهی کلیدی را از یاد ما میبرد که تقریبا هیچ کدام از صاحبان برندهای بزرگ خارجی و حتا داخلی هم از ابتدا سرمایه و ارتباطات و شهرت نداشتند؛ بلکه با ایدهی عالیشان و البته تلاش و ریسکپذیری توانستند “نداشتهها” را تبدیل به “داشتهها” کنند. این نکتهی کلیدی، اصلیترین تفاوت تمامی کارآفرینان موفق با افرادی است که به کارمندی برای دیگران اکتفا کردهاند. جالب است که هیچ یک از این سه عامل، بیرونی و عارضی نیستند: آنها نیروهایی درونی هستند که باید توسط خود فرد کشف شوند. اما کشف کردنِ صرفِ آنها هم باعث موفقیت نمیشود؛ در نهایت همه چیز وابسته است به یک “انتخاب.” و اگر این انتخاب، درست باشد در اینصورت است که موفقیت از احتمال بهدر میآید و تبدیل به امری قطعی میشود.
۲٫ در فضای کاری مسموم و مردسالار کشور ما، من همیشه دوستان خانمم را برای تلاششان جهت اثبات تواناییهایشان میستایم و تشویقشان میکنم به پیش رفتن هر چه بیشتر. اینکه چند دختر جوان و نسبتا بیتجربه در چنین فضایی کسب و کار خودشان را به راه انداخته و موفق شدهاند، چیزی در حد شاهکار است.
۳٫ اگر چه شروع کردن بسیار مشکل است؛ اما تاب آوردن و ادامه دادن از آن بسیار مشکلتر است و ارزشمندتر. و به همین دلیل است که من کار دوستانم در همینا را کار بسیار بزرگی میدانم.
بهامید تبدیل شدن همینا و تمامی کسب و کارهای جوانان ایرانی به برندهای بزرگ داخلی و جهانی. 🙂 دو سالگی همینا مبارک.
پ.ن. یادداشت خود همیناییها و یادداشت مجید آواژ عزیز را هم در این مورد بخوانید.
امروز ۲۷ مهر دو سالگی همینا است. کسب و کاری که دقیقا دو سال پیش توسط چهار دختر جوان بهراه افتاد و خوشحالم این روزها هر روز جلوتر از روز گذشته است. کاش میتوانستم احساس امروز این دوستان خوبم ـ خانمها پریا فرهادی، زینب جم، ریحانه نظری و سمانه سلطانی ـ را حس کنم: حس غرور و شادی از انجام
استیو کودی اینجا روی سایت اینکداتکام دربارهی ۵ خطا در طراحی محصولات نوشته است. براساس نوشتهی کودی ۵ خطای رایج در طراحی محصولات وجود دارد. من این ۵ خطا را در قالب ۵ سؤال کلیدی خلاصه میکنم:
۱- اگر این محصول، نسخهی بهبود یافتهی محصول از پیش موجودی است؛ آیا مطمئنید نسخهی قبلی را واقعن مردم دوست داشتهاند؟
۲- آیا همهی اعضای سازمان، همهی نظرات مشتری را میدانند؟ (مثلا آیا شکایتهای مشتریان از واحد بازاریابی و فروش به واحد طراحی منتقل شده؟)
۳- آیا اگر خودتان جای مشتری بودید، این محصول را میخریدید؟ (با کفشهای مشتری راه برویم!)
۴- آیا سیاستهای سازمانی باعث ایجاد مشکل در محصول نمیشوند؟ (مثلا متوسط سن مشتریان محصول بهصورت نسبی بالا رفته و واحد بازاریابی قصد دارد شیوهی تبلیغش را عوض کند. اما مدیر سازمان میگوید: “این مسئله به شما ربطی نداره!”)
۵- آیا مطمئنید از اطلاعات و دادههای موجود دربارهی مشتری استفادهی اثربخش میکنید؟ (لزوما همهی اطلاعات موجود را که نباید استفاده کرد! مثلا در مقاله اشاره شده که شرکتی برای یک دختر خانم دبیرستانی که بدون اطلاع خانوادهاش باردار شده بود، تبلیغات لباس نوزاد را به آدرس منزلشان پست کرد …)
استیو کودی اینجا روی سایت اینکداتکام دربارهی ۵ خطا در طراحی محصولات نوشته است. براساس نوشتهی کودی ۵ خطای رایج در طراحی محصولات وجود دارد. من این ۵ خطا را در قالب ۵ سؤال کلیدی خلاصه میکنم: ۱- اگر این محصول، نسخهی بهبود یافتهی محصول از پیش موجودی است؛ آیا مطمئنید نسخهی قبلی را واقعن مردم دوست داشتهاند؟ ۲- آیا
یک هفتهی فرا پربار و بسیار ارزشمند. ممنون از همهی دوستان که حسابی هیجانزدهام کردند. 🙂 و ببخشید بابت تأخیر زیاد …
پیش از شروع:
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
تصویر دیروز، واقعیت امروز (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) (عاااالللی!)
فریمورک تعاملات – قسمت اول (بهروز بختیاری؛ مهندسی نرمافزار) (معرف مختصر و مفید مدل DISC. عالی!)
مسئله خودت را بهینه کن! (ابراهیم حیدری) (نکتهی بسیار مهمی نوشته ابراهیم. اولین اصل حل مسئله همینه!)
نه فیتته، نه بردار!! (منصور شیرزاد؛ سراپاگوش) (خاطرهای از دکتر خلیلی استاد بسیار عزیز استراتژیمون!!!)
۱۰ چیزی که شما باید در زندگیتان تجربه کنید! (مهدی عبدی؛ هدهدان)
ده راهکار برای آنکه باهوشتر باشیم و باهوش به نظر برسیم! (زومیت)
چگونه جلوی چک کردن دائمی پست الکترونیک خود را بگیریم؟
ارتباط جایزه نوبل و خوردن شکلات/ تأثیر شکلات در افزایش قدرت مغز 🙂
ایسنا – مغز، افراد مورد تنفر را چگونه میبیند؟
کشف راز طول عمر/ پیر شدن چگونه اتفاق میافتد
مدیریت، کارآفرینی و تحلیل کسب و کار:
سه آزمون برای اندازهگیری تحقق اهداف (محمد سالاری) (بهترین و عالیترین مطلب این هفته! استثنایی!)
فروش به ناخودآگاه (استاد پرویز درگی) (عاااااااااااالی!)
سؤال رؤیایی مصاحبههای استخدامی (افشین دبیری؛ مدیریت منابع انسانی)
اجایل فقط اسکرام نیست (اسد صفری؛ دنیای چابک)
چگونه مشتری را بشناسید و او را به دام اندازید؟ (مهدی عبدی؛ هدهدان)
یادداشتی از دانیال سعد: نکات مثبت استارتآپویکند تهران چه بود؟ (iClub) (دانیال سعد مدیر گروه کلاسور؛ برگزیدهی سوم اولین استارتآپویکند تهران)
چو نیک بنگری … (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد)
توسعه نرم افزار چابک: کسب و کار نوآوری – بخش سوم و آخر (سماموس)
پول تنها عامل ایجاد انگیزه برای ستارههای تیم نیست (محمد سالاری)
نگاه متفاوت آمازون به سوددهی و کسب درآمد (نارنجی) (جف بزوس رسما استراتژی اصلی آمازون را اعلام کرد!)
کمپین ۱.۵ میلیارد دلاری مایکروسافت برای تبلیغات ویندوز ۸ (وبلاگینا) (گرانترین کمپین تبلیغاتی تاریخ!)
ایسنا – چرا گاهی از کارمندان خوب رفتاری نادرست سر میزند؟
دنیای نوین کسب و کار – خطرات پیش روی مدیران کسبوکارهای فردا
ایسنا – استاندارد در ایران ۵۲ ساله شد
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
نه! کامپیوترهای دسکتاپ هرگز نمیمیرند! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
نوکیا یا اندروید؛ کدامیک بیشتر به دیگری نیاز دارد؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)
چگونه اطلاعات مربوط به خودتان را از نتایج جستجوی گوگل حذف کنید؟ (شاهوار)
آیا نوکیا میتواند برنده جنگ جهانی سرویس نقشهها باشد!؟ (فارنت)
اریک اشمیت از گوگل: اپل در مقابل اندروید، نبرد دنیای فناوری را تعریف میکند (زومیت)
شنیدههایی داغ درباره ویژگیهای احتمالی اندروید ۴٫۲ و استراتژی جدید گوگل برای گسترش خانواده نکسوس (نارنجی)
چرا دیسکهای سخت حجم کمتری را نسبت به اندازه نامی خود نشان میدهد؟ (زومیت)
۶ میلیارد تلفن همراه روی کره زمین (نارنجی)
آیا میدانید چه کسی «دکمه ESC» را ابداع کرد؟ (فارنت)
ThinkPad بیست ساله شد: چطور جعبه سیاه IBM، صنعت لپتاپ را تعریف کرد (زومیت)
رشد ۲۲ درصدی سرمایهگذاری روی مراکز داده در سال ۲۰۱۲
دوربین موبایل محبوبتر از دوربین عکاسی
همکاری شرکتهای بزرگ در راهاندازی یک سایت برای استانداردهای وب
آفیس ۲۰۱۳ تا نوامبر در دسترس حرفهایها و مایکروسافت در سال آینده، آفیس ۲۰۱۳ را برای اندروید و iOS ارائه میکند (زومیت)
آغاز تحقیقات روی نسل پنجم شبکه تلفن همراه با سرعت ۲۰۰ مگابیت بر ثانیه
شبکههای اجتماعی:
روانشناسی اشتراکگذاریهای آنلاین (مهران نصر؛ رسانههای امروز) (عاااااااااااااالی!)
انواع رسانههای اجتماعی (اینفوگرافی) (جواد افتاده؛ رسانههای اجتماعی)
تحلیل شبکههای اجتماعی. بخش سوم: تویئتر، BigBird و میت رامنی و تحلیل شبکههای اجتماعی. بخش چهارم: مناظره معاون اول رئیس جمهور (نیام یراقی؛ یادداشتهای مدیریت ریسک)
صنعت فاوا در ایران:
خبرگزاری کتاب ایران (IBNA) – نشر دیجیتال بسترهای مطالعه مفید و هدفمند را فراهم میکند (گزارش میزگردی در مورد چالشهای نشر دیجیتال در ایران با حضور من و دوستانم در نمایشگاه رسانههای دیجیتال)
استفاده از VPN رتبه سایتهای ایرانی را کاهش داد
سخنان وزیر ارتباطات در نماز جمعه تهران و وزیر ارتباطات: اینترنت ملی ربطی به فیلترینگ ندارد
اقتصاد:
۵ میلیارد دلارتقلبی در بازار ایران (یک گزارش بسیار مهم. حتما بخوانید.)
تصمیمات احمقانه ارزی-۱ و تصمیمات احمقانه ارزی-۲ و تصمیمات احمقانه ارزی-۳ (حجت قندی؛ اقتصادانه)
چه کنیم با بازار ارز؟ (مجلهی اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)
«بیماری» خانههای خالی (مجلهی اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)
گزارشی از یک مقاله، نوشتهی ابهیجیت بنرجی (کافه اقتصاد) (مقالهای دربارهی معضلات تأمین مالی در اقتصادهای در حال توسعه)
سیاستهای ناسازگار …! (تحلیل اقتصادی)
گزارش صندوق بین المللی پول: رشد اقتصادی ایران منفی ۹ دهم درصد/ سال بعد به بالای صفر می رسد
اقتصاد آنلاین – اولویتبندی ۱۰ گانه ارزی تغییر کرد
اقتصاد آنلاین – رضایت ۶۳ درصد ایرانیان از زندگی 🙂 (البته با مرور این خبرها میفهمید چرا: تولید خودرو ۶۶ درصد کاهش یافت / افزایش ۵۰ درصدی بلیت هواپیما تا دو هفته آینده / نرخ ارز و نفت در بودجه۹۲ هنوز مشخص نیست)
اقتصاد آنلاین – کاهش ثروت مردم جهان در سال۲۰۱۲ (البته مردم آمریکا استثنائا یک مقدار ثروتمندتر شدند)
کاهش نرخ بیکاری نشانگر بهبود شرایط اقتصادی امریکا است – ( Tala.ir ) سایت طلا
اقتصاد آنلاین – آگهی استخدام رئیس کل بانک مرکزی بریتانیا در اکونومیست
یک هفتهی فرا پربار و بسیار ارزشمند. ممنون از همهی دوستان که حسابی هیجانزدهام کردند. 🙂 و ببخشید بابت تأخیر زیاد … پیش از شروع: برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید. لینکهای توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. برای مرور سریعتر مطالب، لینکهایی را که
اگر دوست دارید در ساحل شنی زمان رد پایی از خود بهجا بگذارید، پاهایتان را روی زمین نکشید.
آرنوت ال. شپارد
اگر دوست دارید در ساحل شنی زمان رد پایی از خود بهجا بگذارید، پاهایتان را روی زمین نکشید. آرنوت ال. شپارد دوست داشتم!۴