طبق تعریف «نفع»، هر چیز قابل لمس یا غیرقابل لمس، مادی یا غیرمادی است که یک فرد یا یک گروه آن را بر اساس ارزش فعالیتهای یک فرد یا یک گروه دیگر به دست میآورد. بر این اساس «ذینفعان» هر کسب و کار عبارتاند: «از افراد یا گروههایی که برای دستیابی به اهداف خود به سازمان نیازمند هستند و یا از دیدگاه مقابل، سازمان برای دستیابی به اهداف خود به آنها نیازمند است.» به بیان دیگر هر گروهی که بر فعالیتهای سازمان اثر بگذارد یا از آن اثر بپذیرد، ذینفع سازمان محسوب میشود. البته نمیتوان این دو حالت را از یکدیگر تفکیک کرد. زیرا موجودیتی که اثر بپذیرد طبعا برای کنترل تبعات آن، از خود واکنش نشان میدهد. اما ممکن است این واکنش به دلیل قدرت یا مشروعیت اندک اثر پذیرنده، چندان به چشم نیاید.
بنابراین میتوان گفت ذینفعان واجد قابلیتهائی هستند که میتواند به عنوان یک مطلوبیت و یا یک محدودیت بر محصولات یا خدمات و یا سیاستهای سازمانی و استانداردهای عملیاتی تأثیرگذار یا از آنها تأثیرپذیر باشند.
منشأ این رابطه تأثیر و تأثر، وجود منافعی برای ذینفعان است. همانطور که در توضیح مفهوم “نفع” گفته شد این منافع میتوانند از جنس منافع مالی و پولی، منافع نوع دوستانه و زیستمحیطی و اخلاقی، منافع عمومی و امنیتی و قانونی و یا منافع علمی و تحقیقاتی باشند. همچنین میتوانند ناشی از وابستگی اطلاعاتی میان ذینفع و سازمان باشند. دامنه و گستردگی تعریف ذینفعان به پیچیدگی محیط بیرونی، میزان انعطافپذیری سازمان، گستردگی حوزه فعالیت سازمان و میزان سازمانیافتگی ذینفعان بستگی دارد.
نکتهی کلیدی اینجا است که هر کسب و کاری ـ اعم از بزرگ، متوسط و کوچک ـ دارای ذینفعانی است که در آن کسب و کار دارای منافعی هستند. در واقع هر کسب و کار در طول چرخهی عمر خود با ذینفعان متعددی در ارتباط است؛ به برخی از ذینفعان در قالب یک مراودهی مالی یا کاری منفعت یا سودی را میرساند و از برخی دیگر، نیز خدمات یا منافعی را دریافت میکند. بنابراین شناسایی دقیق ذینفعان کسب و کار کوچک شما، میتواند منافع زیر را برای شما در بر داشته باشد:
- تهیهی فهرستی از افراد و سازمانهایی که به دلایل مختلف قانونی، کاری، مالی و … لازم است با آنها دارای تعامل داشته باشید.
- تهیهی فهرستی از سرویسها یا منافعی و بهصورت خلاصه انتظارات متقابلی که میان شما و ذینفعان کسب و کارتان رد و بدل میشود.
- برنامهریزی برای پاسخگویی باکیفیت و بهموقع به انتظارات متقابل ذینفعان کسب و کارتان.
انجام این کار باعث خواهد شد تا شما بتوانید سطح بالاتری از رضایت را در ذینفعان خود ایجاد کنید و این امر در جای خود، منجر به توفیق روزافزون کسب و کار شما خواهد انجامید.
اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است: چطور ذینفعان کسب و کارمان را شناسایی کنیم؟ برای این کار میتوانیم از “مدل ذینفعان” کمک بگیریم.
مدل ذینفعان
نظریه ذینفعان توسط ادوارد فریمن وارد ادبیات علم مدیریت شده است. وی نظریه ذینفعان را با طراحی یک نمایش گرافیکی که آن را «مدل ذینفعان» (Stakeholder Model) نامیده تکمیل نموده است. این مدل اولین بار در سال ۱۹۸۴ و در کتاب معروف فریمن در مورد نظریهی ذینفعان ارائه شد.
مدل ذینفعان در ابتدا برای شناسایی گروههای گوناگون جامعه که به صورت مستقیم تحت تأثیر تصمیمات گرفته شده در کسب و کار قرار میگیرند و در مقابل، توان تأثیرگذاری بر موفقیت یا شکست سازمان را دارند توسعه داده شد. بر این اساس برخی از نظریهپردازان نتیجه گرفتند که یک سازمان از دیدگاههای اقتصادی و اخلاقی تنها به صاحبان منافع (Shareholders) خود “تعلق” ندارد، بلکه به سایر ذینفعان خود که دارای ارتباط اقتصادی با سازمان هستند نیز وابسته است.
چارچوب مدل ذینفعان فریمن نمایشگر روابط میان گروههای گوناگون بازیگرانی است که در درون و بیرون سازمان نقشآفرینی میکنند. فریمن براساس ادبیات علمی گسترده موجود در زمینههای نظریه سازمان و استراتژی سطح سازمانی و با انجام تحقیقات و مشاهدههای بسیار زیاد، مدلی مفهومی از دیدگاه خود نسبت به سازمان را در قالب ساختاری جدید و در عین حال ساده ارائه کرده است (شکل زیر.)
همانطور که مشخص است در مدل اصلاح شده فریمن، تلاش شده تا حد امکان دستهبندی دقیقتری برای ذینفعان سازمان ارائه شود تا از این ترتیب بتوان سرویسهای کسب و کار رد و بدل شده میان سازمانها را به شکل مناسبتری شناسایی و بررسی کرد.
پ.ن. این مقاله پیش از این در شمارهی بهمن ۱۳۹۲ ماهنامهی تدبیر چاپ شده است.