مثل همیشه باختیم و حذف شدیم؛ اما آبرومندانه! این تنها یک دلخوشی نیست: ایران در میان تیمهای آسیایی بهترین تیم شکستخورده بود. تیم ما که به مراتبتر از نظر کیفیت فنی و حرفهای بازیکنان از تیمهای دیگر آسیایی جامجهانی عقبتر است. تیم ما در برابر حریفانی بسیار بزرگتر از امثال بلژیک و الجزایر و ساحل عاج، بسیار موفق بود. حالا وقت آن است که از کارلوس کیروش و بازیکنان تیم ملی برای هیجان و لذتی که با زحماتشان در این جام جهانی به ما دادند، تشکر کنیم و به آینده نگاه کنیم.
در یادداشت قبلی دربارهی دلایل موفقیت تیم ملی در برابر آرژانتین چند نکته را نوشتم؛ اما شاید بد نباشد به شکست ایران در برابر بوسنی هم نگاه مختصری بیاندازیم. چه شد که با وجود آن همه امید و آرزو و انگیزه باختیم؟ فکر میکنم جدا از فاصلهی فنی ما با بوسنی، دو عامل اصلی باعث شکست ما در این بازی سرنوشتساز شدند:
۱- ظرفیت ذهنی محدود: کیروش بعد از مسابقه با بوسنی گفت: “تمام تلاشمان را کردیم اما به نهایت ظرفیت ذهنی رسیدیم.” ما تمامی انرژی و انگیزهمان را در بازی با آرژانتین صرف کرده بودیم و دیگر چیزی نبود که به آن در بازی به این مهمی تکیه کنیم! افق بزرگ ذهنی ما بد نباختن به آرژانتین بود که با تحقق آن، متأسفانه راضی شدیم و فراموش کردیم که رقیب اصلی ما از ابتدا بوسنی بود!
۲- نداشتن تمرکز: آندو بعد از شکست از بوسنی گفت: “ما تمام توان خودمان را روی دو بازی اول گذاشته بودیم.” بازیکنان ما در بازی با بوسنی هم از لحاظ بدنی ضعیف و خسته بودند و هم از نظر ذهنی. از تمرکز ذهنی ما که اصلیترین عامل بازی خوبمان در برابر آرژانتین بود، در بازی با بوسنی خبری نبود!
بنابراین در این جام جهانی یاد گرفتیم که پتانسیل موفق شدن را داریم؛ بهشرط اینکه ظرفیت ذهنیمان و تمرکزمان را را بالاتر ببریم! همانطور که کیروش در کنفرانس خبری بعد از بازی با بوسنی گفت: “در این جام فهمیدیم اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید سرمایهگذاری کنیم، اگر ایران میخواهد به اوج برسد باید مانند رم، بنفیکا و رئال مادرید سرمایهگذاری کند. اگر میخواهیم بهترین باشیم و به موفقیت برسیم باید شکست مقابل بوسنی را فراموش کنیم و از همین فردا برای پیروزی تلاش کنیم.”
اما جدا از اینها حرفهای لذتبخش کیروش دربارهی آرزو کردن برای من بسیار جذاب بود:
“وقتی تهران را ترک میکردیم میدانستیم که نمیآییم جام جهانی را فتح کنیم. هیچکس هم چنین توقعی از ما ندارد. اما ما رؤیاهای خودمان را بالا بردیم. اخیرا در یک روزنامه خواندم که وقتی در مورد گروه ما مقاله نوشته بود حتی نام ایران را هم نیاورده بود. بنابراین ما خواستیم که ایران را در نقشهی راه فیفا قرار دهیم. این اولین هدف ما بود و به آن رسیدیم. الان [پیش از بازی بوسنی] آرزوی ما این است که به مرحله بعدی برسیم. اکثریت فکر میکنند که این آرزو دستنیافتنی است؛ اما آرزو کردن هزینهای ندارد: پس بگذارید ما حداقل آرزو کنیم.” +
اما آرزو و امید، بدون سختکوشی و تمرکز روی چشمانداز درست بیثمر است:
“فوتبال رشتهای نیست که بتوان با حرف زدن کار را پیش برد؛ بلکه باید با تعهد و آموزش، کار را پیش برد. اگر آرژانتین را شکست داده بودیم میتوانستیم صعود کنیم. برای من حرف زدن مهم نیست بلکه بردن است که اهمیت دارد. ما بعد از ده ماه، تلاش کردیم بهترین تدارکات را داشته باشیم. هر روز در زندگیام در ایران تلاش میکردم که مربیان و فدراسیون را متقاعد کنم که باید همه فکرمان به جام جهانی باشد. ما امید هم داشتیم اما نشد.” +
و حرفهای او دربارهی موضوع جدیدی بهنام برندسازی ملی:
“مهمترین دستاوردمان از جامجهانی این بود: قبل از حضور در این رقابتها هیچکس در مورد ایران صحبت نمیکرد؛ اما ما توانستیم بعد از این رقابتها یک احترام بینالمللی به دست آوریم. این وظیفهی ما در زندگی و فوتبال است تا هر روز بتوانیم جایگاه تیم ملی را ارتقا ببخشیم.” + (رونوشت به تکتک ما …)
سپاس برای این روزهای خوب آقای کیروش. امیدواریم راه بزرگ آغاز شده، با خود شما به قهرمانی در آسیا ختم شود. 🙂