مخاطب متخصص یا عام؟

پژمان این‌جا از این نوشته که چرا نوشته‌های تخصصی در فضای وب فارسی چندان مورد استقبال واقع نمی‌شوند. راست‌اش این نکته از مدت‌ها قبل دغدغه‌ی من بوده و درباره‌اش خیلی فکر کردم.  چند نکته در این زمینه به نظرم می‌رسد که این‌جا می‌نویسم.

اول بگویم منظورم از تخصصی نوشته‌هایی است که به نوعی به جنبه‌های فنی و تکنیکی یک کار اشاره می‌کنند، به صورت جدی به نقد و تحلیل یک موضوع می‌پردازند یا دستورالعمل‌هایی برای اصلاح رفتارها یا عملکرد به‌تر ارایه می‌کنند و … بدیهی است که از نظر من وبلاگ‌هایی که آموزش‌های عمومی و ترفندهای رایانه‌ای ارایه می‌کنند، از اخبار عمومی دنیای آی‌تی می‌نویسند و … وبلاگ تخصصی محسوب نمی‌شوند.

خوب با این مقدمه می‌رسیم به نکات مورد نظر من:

۱٫ اول از همه باید مخاطب نوشته‌های‌مان را مشخص کنیم. پژمان که در مورد آی‌تی و کارآفرینی می‌نویسد، امیر که در مورد کاربردهای سازمانی آی‌تی می‌نویسد، من که در مورد آی‌تی و مدیریت می‌نویسم؛ باید فکر کنیم مخاطب ما کیست؟ به نظرم خیلی نباید انتظار داشته باشیم که مخاطبان نوشته‌های ما چندان گسترده باشند. چرا؟ به چند دلیل:

  • مخاطبان برای چه دنبال نوشته‌های تخصصی می‌روند؟ معلوم است یاد گرفتن. چه تعدادی از ماها نیاز به یاد گرفتن را در خودمان احساس می‌کنیم؟ چند نفر از ما فکر می‌کنیم که همین که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدیم دیگر همه‌چیزدان شده‌ایم و لازم نیست چیز جدیدی یاد بگیریم؟ چند نفر از ما حتی به خودمان زحمت می‌دهیم که در مورد موضوع کارمان لااقل هفته‌ای یک مقاله بخوانیم؟ آمار فاجعه‌بار کتاب‌خوانی و از آن بدتر، مطالعه‌ی کتاب‌های تخصصی خیلی در این زمینه حرف برای گفتن دارد.
  • اینترنت هنوز برای تقریبا همه‌ی ما یک محل تفریح است و نه محلی برای کار و مطالعه‌ی جدی. همین گودری که پژمان گفته را نگاه کنید. در میان هم‌گودری‌های من تعداد کسانی که مطالب تخصصی می‌خوانند و هم‌خوان می‌کنند به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. این صفحه را هم ببینید: پرطرف‌دارترین وبلاگ‌های گودر ایرانی. انتظار ندارم یک وبلاگ تخصصی را در این صفحه ببینم، ولی به شکل جالبی وبلاگ‌های پرطرف‌دار یا مینیمال هستند یا سیاسی‌نویس (و بعضی‌هاشان مثل مکتوب آقای مهاجرانی هم که به دلیل نویسنده‌اش این‌قدر پرطرف‌دار هستند.) در این فهرست تنها وبلاگی که به نوعی می‌توان آن را تخصصی دانست وبلاگ یک پزشک آقای دکتر مجیدی است که البته در مورد آن بعدا به نکته‌ای اشاره خواهم کرد. نکته‌ی جالب‌تر این‌جا است که من افراد متخصصی را می شناسم که اصلا دنبال نوشته‌های تخصصی نمی‌روند!
  • پرطرف‌دار بودن مینیمال‌ها مخصوصا نکته‌ی بسیار جالبی است و نشان از این دارد که آدم‌ها اغلب حوصله‌ی خواندن یک متن طولانی‌تر از یک خط و دو خط را ندارند! من مینیمالی نوشته‌ام که بالای ۳۰۰ تا لایک خورده و مطلب تخصصی را هم با ساعت‌ها وقت گذاشتن نوشته‌ام که دریغ از حتی یک دونه لایک!
  • کسانی هم هستند که می‌خوانند ولی به دلایلی که خودشان می‌دانند خیلی نمی‌خواهند اثری در فضای مجازی از خودشان به جای بگذارند (من چند نفری را می‌شناسم.) این دسته هم می‌شوند مخاطبان خاموش!

۲٫ غیر از کم بودن یا خاموش بودن مخاطبان وبلاگ‌های تخصصی یک نکته‌ را نباید فراموش کنیم. تخصصی نوشتن در دنیای وبلاگ‌های فارسی به نسبت سایر ژانرهای وبلاگ‌ها، سابقه‌ی چندانی ندارد. خود پژمان جزو قدیمی‌های این عرصه است، اما اغلب وبلاگ‌های تخصصی که من بنابر حوزه‌ی تخصص و علاقه‌ام می‌شناسم سابقه‌شان به دو سه سال می‌رسد. بنابراین با توجه به قدیمی‌تر بودن وبلاگ‌های عمومی مثل وبلاگ‌ یک پزشک نباید انتظار داشته باشیم که مخاطبان زیادی وبلاگ ما را بشناسند.  همین سابقه‌ی کم، شناخته شده نبودن و جا نیفتادن تخصصی نوشتن و خواندن برای فعالان وب فارسی معضلی است که خودش جای بحث زیادی دارد. ضمنا این را هم بگویم که من خودم به وبلاگ‌های به نظر خودم عمومی علاقه‌ی زیادی دارم و مخصوصا نوشته‌های دکتر مجیدی را همیشه می‌خوانم، هم‌خوان می‌کنم و لایک می‌زنم. حرف‌ام در این‌جا چیز دیگری است.

۳٫ نگاهی به همین گودر بیاندازیم. فکر می‌کنیم ضریب نفوذش در میان کاربران ایرانی وب چقدر است؟ از این بین چند نفر فعال هستند؟ راست‌اش هیچ راهی برای برآورد این تعداد وجود ندارد جز تخمین زدن.

  • برای تخمین زدن کل کاربران این صفحه (پرطرف‌دارترین فیدها) به ما کمک می‌کند. پرطرف‌دارترین فید، وبلاگ دکتر مجیدی است که با ۱۲۵۱۲ دنبال‌کننده. خوب منی که در زمینه‌ی رشته‌ام مدیریت یا در مورد کاربردهای سازمانی آی‌تی می‌نویسم باید انتظار داشته باشم چند نفر از این آدم‌ها مدیریت‌خوانده یا آی‌تی خوانده یا حتی مدیر باشند که به نوشته‌های من علاقه نشان بدهند؟
  • تازه این کل کاربران است. تعداد کاربران فعال به نظرم نباید حتی به هزار نفر برسد. من معمولا نوشته‌های پرلایک را چک می‌کنم ببینم چند تا لایک خورده‌اند. بیش‌ترین تعداد لایکی که من تا الان دیده‌ام، حدود ۷۰۰ لایک خورده بود. راه دیگر تخمین کاربران فعال، دقت به اسامی کاربران کامنت‌گذار است. اسم‌های مشابه در آیتم‌های هم‌خوان شده فراوان هستند. باز هم همان سؤال بالایی: انتظار داریم از این کاربران فعال، چند نفر مخاطب مطلب تخصصی باشند؟

۴٫ شخصا معتقدم که کیفیت خوانندگان مهم است نه تعدادشان. برای من مهم است چند متخصص نوشته‌ام را بخوانند تا هزار تا کاربر عادی. البته به این هم معتقدم که نوشته‌ی خوب و کاربردی خوانده می‌شود. در همین وبلاگ نه چندان شناخت شده در سطح وب، چند نوشته هیت بالای ۲۰۰۰ داشته‌اند. بنابراین می‌نویسم و هم‌چنان می‌نویسم تا همان چند مخاطب معدود اما دوست‌داشتنی، وبلاگ‌ام را بخوانند!

۵٫ با همه‌ی این اوصاف یک چیزی حسابی حرصم را می‌آورد. نکته‌ای که امیر هم یک بار در موردش نوشته بود: این‌که نوشته‌‌ای را با زحمت تمام بنویسی و بقیه به راحتی هر چه تمام‌تر کپی پیست کنند بدون اشاره به منبع‌اش. یک وقت‌هایی مطالب دارای هیت بالای‌ام را گوگل می‌کنم و غیر از آدم‌های بی‌اخلاقی که در مثلا وبلاگ‌های‌شان کارم را کپی پیست کرده‌اند (و بامزه یکی‌شان با پررویی‌ تمام نوشته بود این مطلب نیاز به ویرایش داشت و ویرایش کردم!!!)، از کسانی به شدت شاکی هستم که مطلب را در فوروم‌ها کپی پیست می‌کنند و شونصد تا تشکر هم در آن فوروم بابت کپی پیست مطلب دیگری می‌گیرند!

۶٫ نکته‌ی آخر هم معرفی چند وبلاگ تخصصی که من دنبال می‌کنم:

شهرام کریمی در یادداشت‌های صنایعی که متأسفانه تعطیل شده در مورد مدیریت منابع انسانی؛

دکتر حامد قدوسی که البته بیش‌تر در مورد فاینانس می‌نویسد ولی خوب مطالبی که در حوزه‌ی مدیریت می‌نویسد همیشه خواندنی و آموزنده است؛

احسان اردستانی در مورد مشاوره‌ی مدیریت به‌ویژه استراتژی؛

دکتر علی سرزعیم که در زمینه‌ی اقتصاد و گاهی مدیریت می‌نویسد؛

امیر مهرانی در مورد تکنولوژی، مدیریت، خلاقیت و سوشیال مدیا؛

پانته‌آ دیداری در مورد کارآفرینی و مسائل مدیریتی یک شرکت تازه تأسیس؛

احمد شریفی در مورد آی‌تی و مهندسی صنایع؛

پژمان در مورد آی‌تی و کارآفرینی؛

دکتر نوید غفارزادگان در مورد دینامیک سیستم‌ها؛

به‌اندیش در مورد روان‌شناسی سازمانی و مدیریت منابع انسانی؛

مجید آواژ (روزنوشت‌های بهساد) در مورد مدیریت یک شرکت مشاوره‌ی آی‌تی؛

افشین دبیری در مورد مدیریت منابع انسانی؛

پروفایل برنامه‌ریزی نادر خرامی‌راد در مورد مدیریت و کنترل پروژه؛

دکتر علی دادپی هم که اقتصادی‌نویس است ولی از نوشته‌هایی که گه‌گاه در مورد مدیریت می‌نویسد بسیار بهره برده‌ام.

دکتر حجت قندی هم که اقتصادی‌نویس است و عالی می‌نویسد!

علی رضا اسم رام که در مورد کاربردهای سازمانی آی‌تی و مهندسی نرم‌افزار می‌نویسد؛

دکتر صادق روزبهی که در مورد مدیریت پروژه می‌نویسد (بسیار وبلاگ خوبی است و من دارم آرشیوش را می‌خوانم و چیز یاد می‌گیرم.)

فعلا همین‌ها به ذهنم می‌رسد. این مطلب به دنبال تحلیل رفتار خوانندگان وبلاگ‌های تخصصی بود. حتما در یک مطلب جداگانه به تخصصی نوشتن خواهم پرداخت.

دوست داشتم!
۱

Tags:

12 thoughts on “مخاطب متخصص یا عام؟

  1. سلام. با تشکر از لطف شما که مطالب بنده را دنبال می کنید. فقط اشتباهاً اسم بنده را عماد رام در این پست ذکر فرمودید، که البته من علیرضا اسم رام هستم. (عماد رام یکی از خوانندگان قدیمی است و بنده با ایشان نسبتی ندارم. هر چند که ترانه های ایشان را می پسندم.)

    در مورد مطلب اخیرتون هم تا حدودی با شما موافقم. همین که شما به محتوا فکر می کنید شایسته است. پیشنهاد می کنم واژه write for web را گوگل کنید.

    موفق باشید.

  2. درود
    مرسی رفیق
    این درد بدی است. راستی ما اصولا جایی که محتوی مفید و مناسب تولید کنه کم داریم. دولت که فقط فیلتر می کند. باقی من هستم و شما. در این فضا هم اکثریت به دنبال مطالب سرگرم کننده هستند. مردم حال حرکت، پیشرفت و تحول را ندارند. کار را باید کرد.
    با لینک هایی که دادی هم کلی حال کردم

  3. سلام مهندس. ممنون از لطفت که وبلاگ مارو هم در لیست وبلاگهای تخصصی قرار دادی! کلن یکی از فعالترین افراد اینترنت که تا به حال دیدم شما هستید و واقعاً به شما بایت این پشتکار (به خصوص در زمینه شیر کردن در گودر) تبریک می گویم. راستش تو این لیستت جای چندتا وبلاگ تخصصی-مدیریتی خالیه. این عزیزان هم همواره به تولید محتوا میپردازند مثل:
    http://www.ieplusit.blogspot.com/
    آیدین کسایی که سالهاست در مورد مهندسی صنایع، منابع انسانی و آی تی مینویسه

    http://alirezamojahedi.blogspot.com/
    علی رضا مجاهدی که در مورد مدیریت و تجربیاتش تو کسب و کار خودش می نویسه

    http://bcmm.blogfa.com/
    مهندس علی برزگر که در زمینه مدیریت نگهداری و تعمیرات می نویسه و بدون شک یکی از بزرگترین قربانیان عدم رعایت کپی پیست در میان تخصصی نویسان وب هست.

    http://riskpersia.blogspot.com/
    نیام یراقی که در مورد مدیریت ریسک می نویسه

    http://lessons-learned.persianblog.ir/
    صادق روزبهی که در زمینه برنامه ریزی و کنترل پروژه می نویسه

    و یک چند تا دیگه که الان حافظم این وقت شب یاری نمیکنه!

  4. از همان خوانندگان خاموشم ، وبلاگ تو و امیر را هر روز می خوانم ، فید و لایک و اینها هم نه ، آدرس در فیوریت آن بالاست ، رسماً “بازدید” می کنم از وبلاگ هردوتان ، هر روز. این از این.
    سال ۸۰ وبلاگ نوشتن را شروع کردم ، دو سالی هم وب سایت داشتم و آنجا می نوشتم ، تخصصی که شد جواب نداد.
    فکر می کنم به همراه نادر خرمی راد که از همان ابتدا ترکیبی می نوشت و الان دو سالی هست جدا کرده دو سبک را از هم ، دارد یک هسته مرکزی شکل می گیرد ، که “فکر کنیم” ، بنویسیم ، بخوانیم ، “فکر کنیم” و رشد کنیم و به رشد و توسعه دانش هم کمک کنیم. این هم از این.
    یک دومین جدید گرفته ام ، مشغول پایان نامه ام , روی توسعه محصول جدید کار می کنم ، ترکش ِ دورانی است که مشاوره مدیریت می کردم ، (خیلی زود جدا شدم و رفتم سراغ کار اجرایی) ، تمام که بشود ، حلقهء پرتلاشی از این زنجیره خواهم شد.

  5. مرسی بابت این موضوع. یک مساله را باید بشکافم. برای من طیفی که مینیمال می خواند و یا دنبال کارهای معمول دیگری است مهم نیست. آنها حق دارند نوع استفاده خود از مدیا را داشته باشند. پرسش اصلی من در مطلبم آن است که چرا کسانی که مطلب تخصصی می خوانند انقدر کم کار و بی حال هستند؟ اگر کسی مطلب وبلاگ من را علاقه ای ندارد پس چه کاریه که فید من را ساب کند؟ بحث من سر همان تعداد کم به قول شما خوانندگان مطلب تخصصی هستند که بسیار کم کارند در اشتراک اطلاعات و این فقط راجع به وبلاگ من نیست. من وقتی یک وبلاگ رو دنبال می کنم و از مطالبش استفاده می کنم وظیفه من است که به پاس قدردانی این اطلاعات رو بر اساس آنچه که صلاح میدانم( مثلا دوست داشتن یک مطلب یا نوشته) به اشتراک بگذارم.

    در واقع من می خواهم گوشزد کنم که مخاطب خاموش یک وبلاگ تخصصی کار درستی انجام نمی دهد و باعث کاهش انگیزه وبلاگ نویس خواهد شد. او وظیفه داره که وقتی داره از مطلبی به رایگان استفاده می کنه حداقل اون رو با یه کلیک به اشتراک بگذاره. به همین سادگی.

  6. مرسی 🙂 اما خیلی برام جالبه که با اینکه یکسالی هست دیگه رو شیرپوینت کار نمی کنم اما هنوز یا این نام شناخته میشم. داستان پرسنال برندینگه 🙂 حالا این برند شیرپوینت مارو ول نمی کنه

  7. علی این مطلبت خیلی عالی بود.
    فقط اینکه من مدتهاست که دیگه از شیرپوینت نمی نویسم. بیشتر نوشته های من مربوط همان جمله ای است که بالای بلاگم هست: نوشته های امیر مهرانی درباره تکنولوژی، مدیریت، خلاقیت و سوشیال مدیا. بیشتر دارم سعی می کنم به مفهوم Coaching نزدیک بشم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *