شریل سندبرگ ـ مدیر ارشد عملیات فیسبوک ـ یکی از موفقترین زنان دنیای کسب و کار امروزی است. سه سال از ترک گوگل و پیوستناش به فیسبوک میگذرد و در این مدت دستاوردهای خانم سندبرگ خیرهکننده است: فیسبوک سرانجام به سودآوری رسید، تعداد پرسنل از ۱۳۰ نفر به ۲۵۰۰ نفر افزایش یافت و تعداد کاربراناش از ۷۰ میلیون نفر به ۷۰۰ میلیون نفر رسید. جالب است؛ نه!؟
خانم سندبرگ ممکن است بهزودی بهعنوان اولین وزیر زن خزانهداری ایالات متحده مشغول کار شود که اگر این اتفاق بیافتد، او به یکی از قدرتمندترین زنان دنیای فاینانس تبدیل خواهد شد. چند هفته قبل شریل سندبرگ مراسم فارغالتحصیلیاش را در کالج بارنارد جشن گرفت. به همین مناسبت مجلهی نیویورکر یک نمایهی ۸۰۰۰ کلمهای برای او منتشر کرد که در آن میتوانیم با ایدههای شریل برای موفقیت بهعنوان یک زن برجسته در دنیای کسب و کار آشنا شویم. به نقل از اینجا رازهای موفقیت شریل سندبرگ را مرور میکنیم:
۱- نگران تعادل زندگی و کار نباشید. به جای آن کاری را پیدا کنید که عاشقاش هستید و بعد سخت کار کنید!
۲- از داشتن یک حامی (بهویژه یک حامی مرد اگر زن هستید) نترسید. سندبرگ در هاروارد زیر نظر پروفسور لاری سامرز اقتصاد خواند و بعد از آن با او به بانک جهانی و وزارت خزانهداری رفت. در سن ۲۹ سالگی سندبرگ توسط سامرز بهعنوان سرپرست نیروی انسانی تعیین شد. وقتی از او سؤال شد که آیا نگران نیست که اعتبارش را که به سختی بهدست آورده بهواسطهی شایعههایی که همیشه دور و بر زنان جوانی که از حمایت یک مقام بلند پایهی مرد برخوردارند زیر سؤال برود، جواب داد: “من از کسانی که به من شجاعت بخشیدند و کمکام کردند تا پیشرفت کنم، تشکر میکنم. هیچ کس نمیتواند بهتنهایی موفق شود.”
۳- برنامهریزی برای مسیر شغلی را فراموش کنید. سندبرگ معتقد است برنامهها بهدرد خندیدن میخورند! “من همیشه به آدمها میگویم که اگر تلاش کنند تا نقطههای منفرد و جدای مسیر شغلیشان را به هم وصل کنند و آن خطها را دنبال کنند، مسیر محدودی را پی میگیرند. اگر من تصمیم میگرفتم مسیر شغلی را که در کالج برایام متصور بود ادامه بدهم ـ زمانی که اینترنت، گوگل یا فیسبوکی وجود نداشتند ـ … من نمیخواستم چنین اشتباهی را مرتکب شوم. دلیل من برای نداشتن برنامه همین است: اگر برنامه داشتم، گزینههای امروزم محدود بودند.”
۴- هرگز نترسید. بخش پایانی صحبتهای سندبرگ در مراسم فارغالتحصیلی کالج بارنارد اینگونه بود: “اجازه ندهید تا ترسهایتان آرزوهایتان را نابود کنند. موانع پیش رویتان را همان بیرون نگه دارید و بهدرونتان راهشان ندهید. آینده دوستدار بیباکی است. من به شما قول میدهم که شما هیچ وقت نخواهید دانست که آیا قابلیت انجام کاری را دارید یا نه، مگر اینکه امتحاناش کنید. شما امروز از این پله نیز میگذرید و زندگیتان را بهعنوان یک بزرگسال آغاز خواهید کرد. با آرزوهای بزرگ شروع کنید … امشب به خانه بروید و از خودتان بپرسید: اگر نترسم چی کار خواهم کرد!؟ و بعد همان کار را بکنید. تبریک میگویم!”
۵- هیچ تصمیمی را قربانی تصمیمی دیگر نکنید. تردید در گرفتن یک تصمیم، نباید باعث شود زندگیتان تعطیل شود!
۶- خودِ محل کار با خودِ واقعی هیچ فرقی ندارند. همه جا ـ چه منزل و چه محل کار ـ همیشه خودتان باشید. هیچ فاصلهای میان زندگی شخصی و کاریتان ایجاد نکنید.
۷- از دیگران بپرسید دقیقا منظورشان چیست. خیلی وقتها آدمها منظوری که از حرفشان دارند آنی نیست که شما متوجه میشوید.
۸- نپرسید که چه کاری میتوانید برای رئیستان انجام دهید. خیلی ساده به او بگویید چه کارهایی میتوانید انجام دهید!
۹- خودتان را به غریبهها معرفی کنید. وقتی شریل به فیسبوک پیوست، سریع خود را به سالن کاری شرکت رساند، کار همه را قطع کرد و خودش را معرفی کرد: “سلام دوستان. من شریل سندبرگ هستم. نه. حدستون درست نیست. لطفا گارد نگیرید. من قرار نیست اون بالا پهلوی مارک بشینم. من میخوام تلاش بکنم تا با شما رابطه برقرار کنم.”
۱۰- ادعاهایتان را برای خودتان نگاه دارید! چیزی که بیماری معمول آدمهای بسیار باکیفیت و البته بسیار بیکیفیت است!
و اصل یازدهم که خاص خانمهای متأهل است:
۱۱- هرگز کمتر از همسرتان در خانه کار نکنید! (یا بهعبارت بهتر: نگذارید او کمتر از شما کار کند!)
برنامه ریزی و مشخص کردن قدمهای پیش رو، قدرت ریسک پذیری رو از آدم میگیره. خیلی از آدمهای موفق بدون برنامه ریزی در کارشون موفق بودن و صد البته جنس موفقیتشون با اونایی که طبق یه برنامه دقیق به پیش میرن فرق میکنه. شما با برنامه ریزی عرض جاده ای که توی اون جلو میرین رو کم میکنین، دقت میره بالا، کیفیت هم همینطور، اما فقط در صورتیکه اصلا قصد ریسک کردن در کار رو نداشته باشیم. اگر در کار شما فاکتور ریسک چندان قدرت ویژه ای و مفهوم مشخصی نداره، شما نمیتونین بدون برنامه ریزی به موفقیت برسین.