دانشجوی ترم اول هستید و چهرههای جدید همکلاسیهایتان را میبینید و در این فکرید چطور دوست پیدا کنید؟ محل کارتان را عوض کردهاید و حالا زیرچشمی به همکاران جدیدتان نگاه میکنید و در این فکرید که با تنهاییتان چه کنید؟ یا شاید در یک مهمانی که پر از آدمهای غریبه است هستید و میخواهید با یکی سرِ صحبت را باز کنید؟ همه جا ما با چنین موقعیتهایی روبرو هستیم: تجربهی مواجهه با آدمهای جدید و نیاز به همکلام شدن با آنها. در این موقعیتها باید چه کار بکنیم؟ این کارها را به ترتیب انجام دهید:
- لبخند بزنید: این طوری دوستداشتنیتر میشوید؛ نه!؟
- وقتی مطمئن شدید لبخندتان طرف را جذب کرده، با یک سؤال شروع کنید: مثلا من صحبت با اولین دوستام در دورهی فوق لیسانس را با این سؤال ساده شروع کردم: “شما کجا درس خوندی؟” (و به همین راحتی زمینهی مشترک حرف زدن را پیدا کردیم: هر دو پلیتکنیکی بودیم و حتی دوستان مشترک داشتیم!) فقط لطفا کمی خلاق باشید و سراغ کلیشههایی مثل آب و هوا نروید!
- از طرف مقابل بخواهید دربارهی خودش برای شما بگوید و خوب به حرفهایاش گوش کنید: آدمها دوست دارند دربارهی خودشان حرف بزنند و همین طور دوست دارند مورد توجه دیگران باشند. بنابراین بگذارید که هر چه در دل تنگاش است، بگوید!
- سیم ارتباطی را وصل کنید: وقتی که حرفهایتان گل انداخت و کمی بیشتر با هم آشنا شدید، دیگر وقتاش است که بحث را به مباحث جدیتر بکشانید و از طرف بخواهید که اجازه بدهد ارتباط بیشتری با هم داشته باشید. مثلا میتوانید کارت ویزیتتان را به او بدهید.
- نام طرف را در گفتگو تکرار کنید: نام خود انسان، شیرینترین آوا برای هرانسانی است!
بهعنوان مشاور میتوانید از این شیوه در جلسات مذاکرهی بازاریابی، ابتدای پروژه و جلسات مصاحبه استفادهی بسیاری ببرید.
مرافب باش مایا این داره ازتکنیک های ارتباطی خودش با تو استفاده مکنه می یبنی چطوری میگه <> به تکنیک شماره ۵ همین پست توجه کن/مراقب خودت باش به محض اینکه دهنت رو بازکنی تا آواز بخونی این روباه مکار پنیرتو خورده و زده به چاکه جاده
مایا جان خوبه یا بد؟ در مورد اینکه چرا هر روز آپ میکنم قبلتر نوشتم:
http://gozareha.wordpress.com/2010/09/26/idea-building-force/
ممنونم ، برایم جالبه که چه اشتیاقی داری و هر روز آپ می کنی، می شود دلیلش را برایم بگویی؟ کنجکاو شدم