اگر چه در سالهای اخیر تب استخدام اقتصاددانان به قلب «سیلیکون ولی» هم رسیده بود، با این حال این روزها شرکتهای هوش مصنوعی هم به این موضوع علاقهمند شدهاند. شاید بهترین مثال خود OpenAI باشد، برند مشهور چتباتهای هوش مصنوعی که اخیرا «آرون چترجی» را بهعنوان اولین اقتصاددان ارشد خود استخدام کرده است. چترجی که سابقهس درخشانی از خدمت در دولتهای بایدن و اوباما بهعنوان اقتصاددان ارشد وزارت بازرگانی و شورای مشاوران اقتصادی دارد، قرار است در OpenAI به مطالعه تأثیرات اقتصادی هوش مصنوعی بپردازد.
اما چرا OpenAI، که تمرکز اصلی آن بر روی توسعه هوش مصنوعی است، به یک اقتصاددان نیاز دارد؟
بهنظر میرسد OpenAI میخواهد درک بهتری از «تأثیر هوش مصنوعی بر رشد اقتصادی و فرصتهای شغلی» پیدا کند. با توجه به پیشرفتهای سریع در زمینه هوش مصنوعی و کاربردهای گسترده آن در صنایع مختلف، نگرانیهای زیادی در مورد «جایگزینی مشاغل انسانی با هوش مصنوعی» و تأثیر آن بر بازار کار وجود دارد. لری سامرز، اقتصاددان برجسته و وزیر سابق خزانهداری آمریکا و عضو هیئت مدیره OpenAI در اینباره میگوید: «هوش مصنوعی میتواند انقلابی در اقتصاد ایجاد کند، اما باید مراقب باشیم که این انقلاب به نابرابری و بیثباتی منجر نشود.»
OpenAI با استخدام چترجی قصد دارد به این نگرانیها پاسخ دهد و «راهکارهایی برای بهحداقل رساندن اثرات منفی و به حداکثر رساندن اثرات مثبت هوش مصنوعی بر اقتصاد» پیدا کند.
تجربه چترجی در اجرای قانون CHIPS هم برای OpenAI بسیار مهم است. این قانون که بودجه هنگفتی را برای توسعه و تولید تراشه در آمریکا اختصاص داده، نقش مهمی در استراتژی رقابتی OpenAI با سایر شرکتهای هوش مصنوعی مانند گوگل و مایکروسافت خواهد داشت.
چترجی با تجربه و دانش خود در زمینه قانون CHIPS میتواند به OpenAI در تأمین منابع مالی و توسعه زیرساختهای لازم برای پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی از طریق حمایتهای دولتی کمک کند.
لری سامرز میگوید: «هوش مصنوعی مانند برق، پتانسیل متحول کردن اقتصاد ما را با تسریع نوآوری و افزایش بهرهوری دارد. درک عمیق دکتر چاترجی از پویاییهایی که اقتصاد و جامعه ما را شکل میدهند، مأموریت OpenAI را برای ایجاد ابزارهای هوش مصنوعی که رشد اقتصادی را تقویت میکنند، چالشهای پیچیده را حل میکنند و رفاه بلندمدت را ترویج میدهند، هدایت خواهد کرد.»
اما OpenAI تنها شرکتی نیست که به دنبال اقتصاددان میگردد.
در سالهای اخیر، شرکتهای فناوری بزرگ مانند گوگل و مایکروسافت نیز به اهمیت «تحلیل اقتصادی و پیشبینی روندها در صنعت فناوری» پی بردهاند و اقتصاددانان را به تیمهای خود اضافه کردهاند.
بهعنوان مثال گوگل در سال ۲۰۰۲، هال واریان، اقتصاددان ارشد سابق وزارت دادگستری آمریکا را استخدام کرد. واریان در گوگل «بر روی طراحی سیستم حراج تبلیغات آنلاین» که منبع اصلی درآمد گوگل است، کار کرد. او همچنین «تحلیلهای اقتصادی مربوط به رفتار کاربران و بازار جستجو» را انجام داد و نقش مهمی در رشد و موفقیت گوگل داشت.
مایکروسافت هم در سال ۲۰۱۵، پرستون مکآفی، اقتصاددان مشهور و برنده جایزه نوبل، را بهعنوان مشاور ارشد اقتصادی استخدام کرد. مکآفی در مایکروسافت بر روی مسائل مربوط به رقابت، حریم خصوصی و امنیت دادهها که برای شرکتهای فناوری بسیار حیاتی هستند، کار کرد. او به تدوین استراتژیهای مایکروسافت در این زمینهها و ارتباط با نهادهای نظارتی و سیاستگذاران کمک کرد.
در نهایت، به نظر میرسد اهمیت فزایندهی هوش مصنوعی در اقتصاد و جامعه باعث شده تا شرکتهای فناوری بهدنبال درک بهتر تأثیرات اقتصادی و اجتماعی هوش مصنوعی و تدوین استراتژیهای مناسب برای مواجهه با چالشها و فرصتهای آن باشند. استخدام اقتصاددانان مجرب مانند چترجی، واریان و مکآفی نشاندهنده عزم جدی شرکتهای فناوری برای مواجهه با این موضوع و هدایت آینده هوش مصنوعی به سمت و سویی مثبت و سازنده است.
پ.ن. دنیای قشنگ نو بخش جدیدی در گزارهها است که تلاش میکند نگاهی داشته باشد به ماجراهای فناوریهای نوظهور در دنیای امروز.