مصطفی لامعی دوست خوب من این هفته چالش ۳۰ روز وبلاگ‌نویسی را پیشنهاد داد. اگر اهل وبلاگ نوشتن هستید، نوشته‌ی مصطفی را در این زمینه ببینید.

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت فوربس است با عنوان: چگونه “دوقلوهای دیجیتالی” تجربه‌ی مشتری را غنی می‌کنند.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

۶ درسی که از ۱۰ سال نوشتن یاد گرفتم! (امر مهرانی‌؛ مربی)

چگونه زندگی خود را بیمارگونه کنیم!؟

باورهای رایج نادرست در مورد افزایش بهره‌وری (زومیت)

چگونه باید با ذهنیت کمال‌گرای خود روبه‌رو شویم (زومیت)

چگونه یک پروژه کاری را با شادی آغاز کنیم

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

نقطه قوت رهبران سازمانی آسیب‌پذیر

اولویت اول مدیرعامل و اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌ها در سال ۹۷ (دکتر محمدحسین ادیب)

بسته جبران خدمت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

چگونه مذاکره کننده‌ی بهتری باشیم (زومیت)

لینک‌های مفید – برنامه ریزی و کنترل پروژه، مدیریت پروژه – احمد شریفی زمیدانی

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

معیارهای ارزیابی فرصت‌های بازاریابی (عالی)

چه زمانی نوآور نباشیم؟

۷ ثانیه حیاتی در فرآیند خرید

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب‌وکارها

روش‌های اجتناب از مشکلات کسب و کار مشارکتی

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اغواگری پول

بزرگ‌ترین راز “پول‌دار شدن” 

پنج باور اشتباه در بازار نفت (بخش مربوط به نفت شیل‌ جالب بود.)

روایت دوم از رونق اقتصاد

۶ تجربه برای پشتیبانی مالی بنگاه‌ها (حمایت مالی از بنگاه‌های کوچک و متوسط در سطح ملی)

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مخترعِ لایک دلتنگ دورانی است که اینترنت وجود نداشت

نگاهی به آینده نبرد پلت‌فرمیِ بعدی، در میدان هوش مصنوعی (دیجیاتو)

مزایای بلاک‌چین برای کسب‌وکارهای کوچک (زومیت)

پیش‌بینی هزینه‌کرد ۳.۷ تریلیون دلاری در بخش آی‌تی در سال ۲۰۱۸

بازار اینترنت اشیاء تا سال ۲۰۲۰، تریلیون دلاری می‌شود (زومیت)

دوست داشتم!
۲

مصطفی لامعی دوست خوب من این هفته چالش ۳۰ روز وبلاگ‌نویسی را پیشنهاد داد. اگر اهل وبلاگ نوشتن هستید، نوشته‌ی مصطفی را در این زمینه ببینید. مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت فوربس است با عنوان: چگونه “دوقلوهای دیجیتالی” تجربه‌ی مشتری را غنی می‌کنند. پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در

اگر شما می‌خواهید کار خاصی انجام دهید آن را می‌توانید تا دقایق پایانی هم به‌خوبی انجام دهید. این هرگز تصادفی نبود. آن تیم چندین بار در طول فصل نیز این صحنه را تکرار کرده بودند. آن‌ها تمایل فوق‌العاده‌ای برای پیروزی داشتند. تیمی با روح بزرگ را در اختیار داشتیم و شخصیت‌های بزرگی در ترکیب تیم حضور داشتند. بسیاری از بزرگ‌ترین لحظات زندگی من در یونایتد در ۱۵ دقیقه‌ی انتهای بازی رقم خورد. شما ۱ بر ۰ یا ۲ بر ۱ از حریف عقب هستید. هیچ نکته‌ای وجود ندارد. شما بازی نرمال خود را تا دقیقه ۷۵ انجام می‌دهید. پس باید تغییری در این دقایق ایجاد کنید تا شرایط تغییر کند. بنابراین ریسک حضور یک بازیکن دیگر در خط جلو را می‌پذیرید و سولسشر را در کنار کول و شرینگهام قرار می‌دهید.” (سر الکس فرگوسن درباره‌ی فینال دراماتیک لیگ قهرمانان ۱۹۹۹؛ این‌جا)

بازی فینال منچستر یونایتد ـ بایرن مونیخ هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به ۲۰ سال یکی از عجیب‌ترین و دراماتیک‌ترین بازگشت‌های تاریخ فوتبال است. آن چهار دقیقه‌ی جادویی پایانی بازی هیچ‌وقت از خاطر هواداران دو تیم و حتی هواداران پر و پا قرص فوتبال فراموش نخواهد شد. اما فرگی بزرگ چگونه آن فینال را برد؟ حرف‌های او در این زمینه جالب است. اولین و جالب‌ترین نکته‌ای که به آن اشاره می‌کند این است که آن برد اصلا شانسی نبود! 🙂

اما از این نکته که بگذاریم، سر الکس به سه عامل کلیدی برای موفقیت در وقت اضافه اشاره می‌کند:

  1. امیدواری تا آخرین لحظه: اگر تا الان اتفاقی که باید نیفتاده است، دلیلی بر این نیست که قرار نیست آن اتفاق بیفتد. برنده‌ها تا آخرین لحظه دست از امید و تلاش برنمی‌دارند.
  2. تغییر: در وقت اضافه بیش از هر زمانی باید شک کنی که احتمالا چیزی را لازم است که تغییر بدهی. اگر تا الان نتیجه نگرفتی، شاید همین الان وقت تغییر باشد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداری!
  3. ریسک‌پذیری: پذیرش تغییر یک چیز است و ریسک‌پذیری چیز دیگر. تغییر می‌تواند بسیار کوچک باشد؛ اما اگر ریسک‌پذیری داشته باشی و یک تغییر بزرگ را بپذیری، آن‌وقت احتمال نتیجه گرفتن در وقت اضافه افزایش پیدا خواهد کرد.

“فرگی تایم” حالا یک اصطلاح کلاسیک در فوتبال دنیا است. جالب است که فرگوسن حتی برای همین موضوع که بیش از اندازه خوش‌شانسی به‌نظر می‌رسد هم الگوی کاری مشخصی داشته است. 🙂 بنابراین چه در زندگی شخصی و چه در کسب‌وکار تا ثانیه‌ی آخر امیدوار باشید، در روش‌های کاری‌تان تحول و تغییر ایجاد کنید و ریسک‌پذیر باشید. کسی چه می‌داند شاید در “فرگی تایم” اتفاقات جذابی برای شما در پیش باشد.

پ.ن. البته نباید فراموش کنیم که سه اصل سر الکس فرگوسن همیشه هم کاربردی و قابل استفاده‌اند؛ هر چند می‌توان گفت که آخرین فرمول کسب موفقیت در زمانی که شکست، بیش از هر زمانی رخ می‌نماید، می‌تواند همین نسخه‌ی فرگی بزرگ باشد.

دوست داشتم!
۳

“اگر شما می‌خواهید کار خاصی انجام دهید آن را می‌توانید تا دقایق پایانی هم به‌خوبی انجام دهید. این هرگز تصادفی نبود. آن تیم چندین بار در طول فصل نیز این صحنه را تکرار کرده بودند. آن‌ها تمایل فوق‌العاده‌ای برای پیروزی داشتند. تیمی با روح بزرگ را در اختیار داشتیم و شخصیت‌های بزرگی در ترکیب تیم حضور داشتند. بسیاری از بزرگ‌ترین

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: اصطلاحات بلاک‌چین برای بازاریابان.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

زندگی،انتخاب و دیگر هیچ @ آواز سکوت (ساناز صدوقی)

چگونه می‌توانیم از زیاد فکر کردن در مورد مسائل اجتناب کنیم (زومیت)

برای یافتن معنا در کارتان، نحوه تفکر در مورد آن را تغییر دهید

روش برخورد با مدیری که ایده کارکنان را می‌دزدد

برای پیشرفت شغلی تحول بیرونی را جایگزین درون‌نگری کنید

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

مدیریت حداقلی؛ بهترین نوع مدیریت سازمانی

چگونه یک متخصص کسب و کار واقعی را تشخیص دهیم (زومیت)

استراتژی جف بزوس برای تصمیم‌گیری بهتر و سریع‌تر (زومیت)

از نسخه مدیریتی دیگران استفاده نکنید!

۱۰ خصوصیتی که از شما یک رهبر سازمانی فوق‌العاده می‌سازد

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

آیا برنامه نوآوری شما موفقیت‌آمیز است؟

رشد شرکت خود را بر مبنای مقیاس پیش‌بینی شده تنظیم کنید (زومیت)

نقش «تفکر طراحی» در بهبود تجربه مشتری

۵ مزیت استفاده از استراتژی های رسیدن سریع به موفقیت (زومیت)

ایده‌های بزرگ برای کسب و کارآفرینی: ایجاد یک کانال توزیع جدید

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

چرا فقرا این‌قدر تصمیم‌های بد می‌گیرند؟ (ترجمان)

۱۰۰ مساله جامعه ایران

ورود بستگان مقامات بانک مرکزی به بانک‌ها ممنوع شد (بررسی تغییرات احتمالی قانون بانک مرکزی)

بدون هزینه سرمایه‌دار شوید!

اوراق بدهی دومنظوره

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مهم‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی

«گرام»؛نسل سوم ارزهای دیجیتالی (ارز دیجیتالی تلگرام)

کداک از ارز دیجیتال KodakCoin پرده برداشت (زومیت)

مایکروسافت، گوگل و آی‌بی‌ام به جنگ بیت‌کوین می‌روند (با ساختن رایانه‌ی کوآنتومی)

نظر مدیر جدید بازاریابی L’Oréal در مورد اینکه چرا نباید استراتژی دیجیتال داشت (ایران ادز)

دوست داشتم!
۱

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: اصطلاحات بلاک‌چین برای بازاریابان. پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را

بدون چند هدف کوچک و اندکی تلاش برای رسیدن به آن‌ها هیچ انسانی نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد.

جان دیوئی

دوست داشتم!
۴

بدون چند هدف کوچک و اندکی تلاش برای رسیدن به آن‌ها هیچ انسانی نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد. جان دیوئی دوست داشتم!۴

“گواردیولا پس از آخرین بازی‌اش به‌عنوان مربی بارسلونا همه‌ی بازیکنان را در رختکن جمع کرد و گفت: «بچه‌ها، شما به‌لطف همه‌ی بازیکنانی که الان این‌جا حضور دارند توانستید به موفقیت بزرگی برسید.» در حالی این حرف را زد که بازیکنانی چون اینیستا، مسی، ژاوی، پیکه، پویول که وظیفه‌شان را به خوبی انجام داده بودند در رختکن حضور داشتند. حتی اگر آن‌ها کارشان را به‌خوبی انجام داده بودند باز تیم بد کار نمی‌کرد. آن لحظه را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. در طی این سال‌ها یاد گرفتم که در رابطه با هم‌بازیان‌م خودخواه نباشم. بالغ شدن‌م به‌عنوان یک بازیکن باعث شده رابطه بهتری با هم‌بازیان‌م پیدا کنم. فکر می‌کنم هم‌بازیان‌م به من نیاز دارند و من هم به آن‌ها نیاز دارم. برای بردن جوایز فردی به حمایت هم‌بازیان‌م نیاز دارم.” (الکسیس سانچز؛ این‌جا)

کار گروهی یکی از ویژگی‌های ذاتی سبک بازی در باشگاه بارسلونا است. همان چیزی که در تیکی‌تاکا به‌وضوح می‌بینیم: مشارکت تمامی بازیکنان حتی دروازه‌بان در بازی تیم برای رسیدن به هدف نهایی که گل زدن و بردن است (و جالب است که در رسیدن به هدف، لذت بردن از مسیر، یعنی خود بازی هم فراموش نمی‌شود!) اما چیزی که فراتر از این موضوع در تیم رؤیایی پپ همیشه باعث تحسین من بود همین روحیه‌ای است که الکسیس سانچز روایتی را از آن بیان کرده است: در فرهنگ سازمانی بارسا بازیکنان باید یاد بگیرند که همه با هم می‌برند و همه با هم می‌بازند! و جالب است که همین رویکرد جلوی دست یافتن ستارگان تیم به جوایز فردی را نگرفته است. بهترین مثال‌ش این است که تعداد جوایز “زامورا”(بهترین دروازه‌بان لالیگا)ی ویکتور والدز از ایکر کاسیاس بیش‌تر است؛ اما نمی‌شود انکار کرد که “ایکر مقدس” از نظر مهارت‌های فردی از والدز در سطحی بالاتر قرار داشت.

فرقی نمی‌کند که در مورد باشگاه فوتبال صحبت کنیم یا یک سازمان جدی که به فعالیت برای تحقق اهداف خود مشغول است. در هر سازمانی همین نکته یکی از بنیادهای اصلی پیش رفتن کارها و برنده شدن است: این‌که کسی نخواهد به‌تنهایی برنده باشد و برنده بودن خود را به‌عنوان بخشی از برنده شدن تیم و سازمان‌ش تعریف کند. پیشنهاد می‌کنم داستان مانوئل استیارته دستیار کنونی پپ را که قبلا نوشته‌ام بخوانید.

اما این نکته‌ی “یکی برای همه” را می‌توان از زاویه‌ی دید دیگری نیز بررسی کرد. برای‌م جالب بود وقتی در کتاب بی‌نظیر “از خوب به عالی” اثر جیم کالینز خواندم که یکی از اصول بنیادین سازمان‌های عالی “فروتنی” ره‌بر آن سازمان است: ره‌بری که می‌داند چگونه سازمان‌ش را به ساحل مقصود هدایت کند؛ اما هیچ‌گاه نتایج و موفقیت‌های به‌دست آمده را به‌خود نسبت نمی‌دهد. حرف‌های پپ که سانچز به آن‌ها اشاره کرده است به‌نوعی همین موضوع را به ما گوش‌زد می‌کنند: این‌که فرقی نمی‌کند شما در کدام جایگاهی در سازمان قرار دارید. موفقیت سازمان، موفقیت شما است و شکست سازمان، شکست شما. با چنین نگاهی است که می‌توان گفت هیچ نقش بی‌اهمیتی در سازمان وجود ندارد و همه در موفقیت سازمان سهیم‌ و تأثیرگذارند.

سال‌ها پیش حکایتی را در این زمینه خواندم که خلاصه‌اش به‌زبان خودمانی این است: روزنامه‌نگاری برای مصاحبه با اعضای برنامه‌ی آپولو ۱۱ به ناسا مراجعه کرد. از یک مهندس ارشد پرسید: این‌جا چه کار می‌کنید؟ و پاسخ شنید: داریم قوی‌ترین سامانه‌ی فضایی دنیا را می‌سازیم. در راه برگشت به یکی از نیروهای خدماتی برخورد کرد و به‌نظرش رسید سؤال‌ش را تکرار کند، شاید پاسخ جذابی بگیرد. جالب بود که آن نیروی خدماتی پاسخ داد: ما داریم تلاش می‌کنیم تا انسان را به ماه بفرستیم!

این همان تفکری است که هر سازمانی برای رشد و تعالی به آن نیاز دارد و ایجاد و تثبیت آن به‌عنوان بخشی از “فرهنگ سازمانی” یکی از مهم‌ترین وظایف ره‌بر و مدیر ارشد سازمان است.

دوست داشتم!
۴

“گواردیولا پس از آخرین بازی‌اش به‌عنوان مربی بارسلونا همه‌ی بازیکنان را در رختکن جمع کرد و گفت: «بچه‌ها، شما به‌لطف همه‌ی بازیکنانی که الان این‌جا حضور دارند توانستید به موفقیت بزرگی برسید.» در حالی این حرف را زد که بازیکنانی چون اینیستا، مسی، ژاوی، پیکه، پویول که وظیفه‌شان را به خوبی انجام داده بودند در رختکن حضور داشتند. حتی اگر

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: ۸ کار ضروری برای ساختن یک شرکت میلیارد دلاری.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

قوانینی برای رسیدن به موفقیت (عالی)

سایه: اصلا کسی دنبال آدم نمی‌گردد (گفتگویی خواندنی با استاد هوشنگ ابتهاج)

۱۰ لازمه موفقیت که هیچ ربطی به هوش شما ندارد

راهکارهایی برای خوش‌اخلاقی

چگونه در محیط کار احساس قدرت کنیم؟

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

در ستایش کارآفرینی سازمانی (میثم زرگرپور)

پنج نصیحت یک میلیاردر به کسانی که می‌خواهند کارآفرین باشند (سر ریچارد برانسون)

چرا مدیران از واگذاری وظایف اجتناب می‌کنند؟

۵ ویژگی مهم رهبران آینده

۱۰ نشانه مهم برای اینکه بفهمید کارمندتان آمادە مدیر شدن است

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

آیا برای کسب و کار خود استراتژی دارید؟ (زومیت)

نقش «چت‌بات» در آینده کسب‌وکارها

۴ گامی که یک شرکت را به پرواز درآورد (توصیه‌های جک ما، بنیان‌گذار علی‌بابا)

نکات آموزنده آمازون برای شرکت‌های نوآور

آماده‌باش شرکت‌ها در برابر ویران‌گری دیجیتال

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

دلایل ضرورت تدوین یک بودجه شخصی

اقتصاد و سیاست جهان ۲۰۱۸

تیغ آفتاب و قیمت سهام

راه درمان نظام تجاری ایران

صنایع اول در میدان تجارت

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

دلیل استفاده از بلاک‌چین (Blockchain) چیست؟ (کوین ایران)

کدام انقلاب ا‌ثرگذارتر است صنعتی یا تکنولوژی؟

روندهای تکنولوژی در سال ۲۰۱۸ و  ۷ گرایش فناورانه دنیای آی تی در سال ۲۰۱۸

آموزش: تست A/B چیست و چگونه طراحی می‌شود (زومیت)

آیا روبات‌ها قاتلان نامرئی دنیای کارند؟

دوست داشتم!
۱

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: ۸ کار ضروری برای ساختن یک شرکت میلیارد دلاری. پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی

کار من تصویرسازی است. بعد [ناگهان] کسی از راه می‌رسد و آن را هنر می‌نامد!

ویلیام دی‌کانینگ (نقاش هلندی)

دوست داشتم!
۳

کار من تصویرسازی است. بعد [ناگهان] کسی از راه می‌رسد و آن را هنر می‌نامد! ویلیام دی‌کانینگ (نقاش هلندی) دوست داشتم!۳

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: چرا گرفتار نوآوری تخریب‌گر می‌شوید؟

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

هر چه سریع‌تر اشتباه کن

خوشی یا بهروزی؟ مسئله این است (نگاه استاد مصطفی ملکیان به نقش مولانا در زندگی امروزی ما)

چگونه به یک کارمند غیر قابل جایگزینی تبدیل شویم (زومیت)

عادتی که شما را از خستگی و فرسودگی کاری می‌رهاند (زومیت)

چگونه به سوالات مصاحبه رفتاری پاسخ دهیم؟

مدیریت کسب‌وکار: 

کلید موفقیت در شراکت تجاری چیست (زومیت)

ویژگی‌های مدیریتی بدی که کارمندان را فراری می‌دهد

مدیریت قند و چایی در پروژه‌ها (احمد شریفی، برنامه ریزی و کنترل پروژه، مدیریت پروژه)

چهار روش مدیریتی درست و نادرست از زبان مدیر ارشد سابق گوگل و اپل (دیجیاتو)

سفید و سیاه چابک‎سازی در سازمان

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چگونه از آزمون تولید سربلند بیرون بیایید؟ (البته عنوان فرعی مقاله، محتوای‌ش را به‌تر نشان می‌دهد: عوامل اصلی برای تبدیل شدن به یک مدیر محصول فوق‌العاده)

اصول تصمیم گیری در زمان رشد شرکت (زومیت)

آیا استارتاپ‌ها می‌توانند با شرکت‌هایی نظیر گوگل رقابت کنند؟ (زومیت)

اضافه کردن مدیر ارشد برند به مجموعه شرکت

مدیریت تجربه مشتری در سال ۲۰۱۷

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

هائیتی را می‌شناسیم؟ (مقاله‌ی خواندنی استاد عزیز ما دکتر محمد طبیبیان. به‌ترین مقاله‌ی هفته.)

سرمایه انسانی چگونه به محور اقتصاد جهانی تبدیل شد؟

سهم هر ایرانی از بودجه سال آینده چقدر است؟

پنج تله نظام قیمت‌گذاری در ایران

مزایای رتبه‌بندی ۵۰۰ شرکت برتر ایران

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

با ۱۰ باور نادرست در ارتباط با بزرگ داده‌ها آشنا شوید و بزرگ داده‌ها می‌توانند به سلاح‌های مخرب و خطرناک تبدیل شوند (شبکه)

مشاغل آینده و مهارت‌هایی که به آن‌ها نیاز دارید (شبکه)

بررسی ۱۱ اشتباه متداولی که در توسعه برند آنلاین رخ می‌دهد (زومیت)

هوش مصنوعی مایکروسافت، خواندن متن و درک محتوا را به هم‌نوعانش آموزش می‌دهد (دیجیاتو)

۷۰ درصد از ترافیک اینترنت موبایل به ویدئو اختصاص می‌یابد

دوست داشتم!
۱

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: چرا گرفتار نوآوری تخریب‌گر می‌شوید؟ پیش از شروع: می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را

وجود خیلی چیزها را در دیگران ببخش و هیچ چیزی را در وجود خودت نبخش.

آسونیوس (شاعر و سخن‌سرای یونانی)

دوست داشتم!
۳

وجود خیلی چیزها را در دیگران ببخش و هیچ چیزی را در وجود خودت نبخش. آسونیوس (شاعر و سخن‌سرای یونانی) دوست داشتم!۳

“وظیفه‌ی من سخت‌تر شده چرا که باید راهنمای جوانان تیم باشم. کاپیتانی؟ برای کاپیتان بودن لازم نیست که حتما بازوبند ببندید. شخصیت هر بازیکن نقش مهمی در این موضوع دارد. بازیکنان بااستعداد زیادی هستند که کاپیتان نیستند؛ اما در زمین می‌توانند تیم و جوانان را رهبری کنند. این‌که من روزی کاپیتان شوم مایه غرور و افتخار من است چرا که این بازوبند را بزرگان زیادی بر بازو بسته‌اند.” (کلودیو مارکیزیو؛ این‌جا)

یادم می‌آید که سال‌ها پیش در روزهای اول کاری‌ام یکی از مهم‌ترین آرزوهای‌م مدیر شدن بود. خیال می‌کردم که بدین ترتیب در شرکت محل کارم تبدیل به فرد تأثیرگذاری می‌شوم و می‌توانم هم‌چون قهرمانان داستان‌های کمیک، به نبرد با ضعف‌ها و مشکلات و چالش‌ها بروم. تصورم این بود که ریشه‌ی مشکلات سازمان به ضعف مدیران‌ آن باز می‌گردد (که البته کاملا هم نادرست نبود) و فقط کافی است در جایگاه آن‌ها بنشینم تا نشان دهم که چالش‌ها را چقدر راحت می‌توان به زانو درآورد. 🙂

پس از واگذاری هدایت و راه‌نمایی یک کارشناس به من، تازه فهمیدم که اگر چه شعار دادن از جایگاه یک برج‌عاج‌نشین بسیار جذاب است؛ اما وقتی که در جایگاه واقعی مدیریت می‌نشینی آن‌قدر دغدغه‌های مختلف در ذهن‌ت خواهی داشت که دیگر وقتی برای شعار دادن نخواهی داشت. مدیران همواره جز چالش‌های مشهود سازمانی با مشکلات بسیاری هم‌چون: تناسب اختیار با مسئولیت، اهداف متناقضی که باید به آن‌ها دست یافت، نواقص و ضعف‌های فرایندها و رویه‌های سازمانی، اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ی داخل و خارج سازمان و … از همه مهم‌تر روابط انسانی مواجه‌اند که در اغلب موارد جلوه‌ی بیرونی از ذهن‌شان هم ندارد (چون بیان آن‌ها در اغلب اوقات هزینه‌های بیش‌تری را برای آن‌ها در بر خواهد داشت) و باید خودشان به‌تنهایی برای آن‌ها راه‌حل‌هایی بیابند (گر نیک بنگریم الگوهای مدیریت مشارکتی، تفویض اختیار و … اگر چه به‌دنبال کاهش اثرات منفی این چالش‌های ذهنی برای مدیران هستند؛ اما تقریبا حتی نوابغ مدیریت هم همواره با چالش‌های خاص خودشان مواجه‌اند!)

پس از قرارگیری در جایگاه کارشناس ارشد، متوجه شدم فارغ از نقش و جایگاه و مسئولیت‌م در سازمان می‌توانم برای حل برخی چالش‌ها به مدیران سازمان کمک کنم: مشکلات پیش‌پا افتاده در سازمان وجود داشتند که از نظر اهمیت در رده‌ای نبودند که مدیران سازمان بخواهند به آن‌ها فکر کنند. تلاش کردم تا حل یکی از آن‌ها یعنی به‌روز نگاه داشتن دانش مدیریتی و اطلاعات عمومی مرتبط با کار در یک شرکت مشاوره‌ی مدیریت (که از نظر مدیران سازمان بدیهی بود باید دغدغه‌ی شخصی مشاوران جوان شرکت باشد) را به‌عهده بگیرم: تولید ده‌ها شماره هفته‌نامه‌ی ایمیلی که در قالب یک فایل PDF برای همکاران ارسال می‌شد و بعدها خیلی از مطالب آن‌ در گزاره‌ها بازنشر شدند.

قطعا من در جایگاهی نیستم که درباره‌ی میزان موفقیت این تلاش در سازمان نظری بدهم؛ اما بازخوردهایی که از همکاران‌م در طول آن دوران گرفتم نشان می‌داد که این کار هر چند ساده و کوچک برای آن‌ها رضایت‌بخش بوده است: چون خیلی از آن‌ها به‌دلیل مشغله‌ی زیاد در شرکت و زندگی شخصی، امکان تمرکز روی مباحث غیرتخصصی اما ضروری (هم‌چون مهارت‌های نرم) یا فوق تخصصی اما بی‌ارتباط با حوزه‌ی تخصص‌ افراد (مانند آشنایی با ادبیات استراتژی برای یک مشاور حوزه‌ی نرم‌افزار) را نداشتند و هفته‌نامه‌‌ی داخلی شرکت توانسته‌ بود تا برای آن‌ها در زمینه‌ی ایجاد سرنخ‌های اولیه مفید باشد.

مارکیزیو در همین باب سخن گفته است که خیلی وقت‌ها حتی در جایگاه غیرمدیریتی نیز می‌توان برای به‌بود وضعیت سازمان و غلبه بر چالش‌ها تلاش کرد. هر چند شعار دادن و غرولند کردن ساده هستند؛ اما آن‌چنان هم زیبا نیستند! اتفاقا اثرگذار بودن در سازمان بدون داشتن جایگاه رسمی در هرم قدرت سازمانی چالشی جذاب است که توان‌مندی‌های خاص خودش را می‌طلبد. در مباحث تحلیل شبکه‌‌ی روابط سازمانی هم گفته می‌شود که معمولا تأثیرگذارترین افراد سازمان لزوما مهم‌ترین افراد آن سازمان نیستند؛ چرا که اهمیت فرد در سازمان معمولا با جایگاه وی در ساختار سازمانی سنجیده می‌شود اما تأثیرگذاری را بیش‌تر می‌توان از میزان گستردگی شبکه‌ی ارتباطی یک فرد در سازمان و میزان علاقه‌ی دیگران به تعامل با وی و پذیرش خواسته‌های او از صمیم قلب کشف نمود.

شخصا فکر می‌کنم دو گانه‌ی “اهمیت” و “تأثیرگذاری” یکی از مهم‌ترین دو گانه‌های زندگی بشر در هر جایگاهی به‌حساب می‌آیند. شما دوست دارید مهم باشید یا تأثیرگذار؟ پاسخ صادقانه به این سؤال، باعث کشف‌های جذابی در مورد خودتان، انتخاب‌های‌تان و رفتارهای‌تان در زندگی روزمره خواهد شد. 

دوست داشتم!
۲

“وظیفه‌ی من سخت‌تر شده چرا که باید راهنمای جوانان تیم باشم. کاپیتانی؟ برای کاپیتان بودن لازم نیست که حتما بازوبند ببندید. شخصیت هر بازیکن نقش مهمی در این موضوع دارد. بازیکنان بااستعداد زیادی هستند که کاپیتان نیستند؛ اما در زمین می‌توانند تیم و جوانان را رهبری کنند. این‌که من روزی کاپیتان شوم مایه غرور و افتخار من است چرا که