زندگی منهای روزمرگی (۱۵)

تو هر آن‌چه باید باشی خواهی بود

بگذار شکست، مفهوم دروغین خود را در تو پیدا کند

آن‌جاست که روح، قلمرو ناچیز را در هم می‌شکند و آزاد می‌شود

روحی که بر زمان غلبه می‌کند و فاتح مکان‌هاست

روحی که بر فرصت‌های زودگذر پیشی می‌گیرد

و به زمان ستم‌پیشه بدرود می‌گوید

و این خواسته‌ی کمال‌طلب بشر است که به‌سوی نادیده‌ها

پر می‌کشد و در فضای بندگی رخ می‌نماید

و این منشأ روحی جاویدان است که به‌سمت مقصد راه می‌پوید

گر چه راه ناهموار است؛ اما تو صبور باش

همانند کسی که روح را به جان خریده است صبر کن

بالاخره موعد فرمان‌روایی تو هم خواهد آمد …

الا ویلرویلکاگس (برگرفته از کتاب راه رفتن با ببرها؛ صص ۱۶۹ و ۱۷۰)

دوست داشتم!
۰

Tags:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *