نویسنده:کارا مورفی / مترجم: علی نعمتی شهاب
در این مقاله دو خانم کارآفرین موفق دربارهی اصول موفقیتشان در توسعهی کسب و کار خود توضیح میدهند:
سه عامل پیشران ارزشآفرین برای توسعهی کسب و کار شما
نینا کافمن بعد از تحصیل در رشتهی حقوق، چند سالی را در یک مؤسسهی حقوقی بزرگ کار کرد. بعد از چندین سال تجربه اندوزی، سرانجام روزی فرا رسید که او تصمیم گرفت تا با کمک یکی از همکاراناش بنگاه حقوقی خودش را راهاندازی بکند. کافمن بعد از مدتی او متوجه شد که روابط تجاری نیز مانند روابط بینفردی همواره بهخوبی پیش نمیروند. او با همکارش دچار اختلاف شده بود و هیچ راهی جز تعطیلی آن مؤسسهی حقوقی و شروع از ابتدا وجود نداشت.
اجبار به شروع دوباره و از دست رفتن ۶ سال زمان که صرف مؤسسهی قبلی شده بود، موجب شد تا او تأملی در کار خود داشته باشد. او متوجه شد که آموزش سنتی و تجربهی کاری به او یاد داده چگونه کارمند خوبی باشد، نه اینکه چگونه یک کسب و کار را اداره کند. برای رشد دادن کسب و کاری که بتواند توسعه و گسترش پیدا کند، لازم است رو به جلو فکر کنید.
او تجربهای را که از آموختههایاش بهدست آورد در قالب معادلهی زیر خلاصه کرده است:
ارزش محصول / خدمت = جریان مستمر درآمد + قابلیت اهرمی + قابل آموختن
در ادامه هر یک از اجزای سه گانهی سمت چپ معادلهی فوق شرح داده میشوند:
۱- قابل آموختن: مجبور نیستید در کسب و کار یا شرکتتان دست به هر کاری بزنید تا به موفقیت برسید. در حیقیت، احتمالا نمیتوانید کسب و کارتان را از هر راهی رشد و توسعه دهید. بنابراین مطمئن شوید که ماهیت و ویژگیها و کارکردهای محصولات و خدمات شما بهحدی قابل آموزش هستند که بتوانید اطلاعات و مهارتهای مربوط به آنها را به کارکنانتان بیاموزید. فعالیتها را هر جا که ممکن است خودکار کنید. شما نه مجبورید و نه مجازید که هر کاری بکنید تا کسب و کارتان رشد پیدا کند.
۲- قابلیت اهرمی: خودتان و کسب و کارتان را در جایگاهی قرار بدهید که بتوایند موفق شوید. این جایگاه البته به بازار گوشهای که انتخاب میکنید و اینکه چگونه محصول یا خدمتتان میتوانی به نیازهای مشتریان در آن بازار پاسخ بدهد، وابسته است. زمانی ارشمیدس گفت: “جایی برای ایستادن به من بدهید تا زمین را جابهجا کنم.” کافمن به ضرورت ارتباط برقرار کردن با بازگیران قدرتمند بازار برای افزایش احتمال موفقیت نیز معتقد است. بنابراین با دیگر کسب و کارها و شرکتهایی که میتوانند شما را به بازار هدف و مخاطبانتان بهتر معرفی کنند و باعث ایجاد پایداری در کسب و کارتان شوند، روابط مناسبی را برقرار کنید.
۳- جریان مستمر درآمد: سرانجام اینکه برای تدوام موفقیت، کسب و کار شما باید درآمد قانونی و متناسبی را ایجاد کند تا امکان ادامهی حضور شما و کارکنانتان در این کسب و کار تضمین شود. حتی اگر درخشانترین ایدهی دنیا را داشته باشید، اگر آن ایده نتواند جریان درآمدی ثابت و قابل پیشبینی ایجاد کند، به دردسر خواهید افتاد. بهروشی کار کنید که مطمئنتان کند میتوانید به کسب و کارتان ادامه دهید.
طی کردن این سه گام به شما این اطمینان را میدهد که کسب و کار شما آنقدر ارزشمند است که بقا و رشد پیدا کند.
خانم کافمن معتقد است: “کسب و کار شما باید از زندگی شخصی شما حمایت کند؛ نه اینکه آن را اداره کند.”
۴ گام برای اجرای ایدهی کسب و کاریتان
موفقیت سارا فرزام در کارآفرینی حاصل پشتکار، نوآوری و یادگیری دائمی او بوده است. او کلاسهای موسیقی دو زبانهی خود را از تدریس برای سه کودک (که دو تا از آنها کودکان خواهرش بودند)، آغاز کرد. امروزه هر هفته در کلاسهای مؤسسهی آموزشی او در شهر نیویورک بیش از ۱۷۰۰ نوآموز کودک شرکت میکنند. فرزام اصول موفقیت خود را به شکل زیر ارائه کرده است:
۱- چرخ را دوباره اختراع نکنید: هر چیزی که کار میکند را بگیرید و گسترش بدهید. سارا کلاسهای موسیقی موفق قبلی و آموزشهای خصوصی را دید و به این فکر کرد چگونه میتواند آنها را طوری بهبود دهد که سبک جدید آموزشی او بتواند ارزش بیشتری را برای مخاطب هدف ایجاد کند. بنابراین او زبان دوم ـ مهارتی که بسیاری از والدین تمایل دارند کودکشان از سنین پایین آن را بیاموزد ـ را با آموزش موسیقی ترکیب کرد.
۲- بدانید که چه زمانی باید تغییر ایجاد کنید: هیچ چیزی دقیقا بههمان شکل که برنامهریزی شده پیش نمیرود. اینکه چگونه به موانع طول مسیر واکنش نشان میدهید، کلید موفقیت در حرکت رو به جلو است. از هر راهی که میتوانید برای این منظور بهره بگیرید؛ حتی اگر بهقیمت حرکت در یک مسیر جدید باشد. زمانی که کودکان پیشدبستانی یا دبستانی از خانم فرزام خواستند تا کلاس موسیقی خود را در کلاس آنها برگزار کند، او دچار تردید شد. اما پس از اندکی اندییشیدن، او متوجه شد که این امر باعث ایجاد یک جریان مستمر درآمدی میشود که میتواند به گسترش دامنهی مخاطبان و مدل کسب و کار او بیانجامد.
۳- چه خدمت دیگری میتوانید به مشتریتان ارائه دهید؟ گاهی اوقات چشمانداز شما بسیار محدود است. برگزاری جشنهای اولد و کلاسهای خصوصی بخشی از طرح کسب و کار خانم فرزام نبودند؛ اما بعد از دریافت درخواستهای بسیار از والدین کودکان او تصمیم به ارائهی این خدمات گرفت. اگر فرصتی در بازار برگزاری جشنهای تولد وجود داشت که به آن پاسخ مناسبی داده نشده بود، شانس خوبی برای او وجود داشت که برند و کسب و کار خودش را در این حوزه جا بیاندازد.
۴- از هر چیزی که دارید استفاده کنید: در ابتدا خانم فرزام نمیتوانست یک تیم بازاریابی استخدام کند یا برای ضبط موسیقیهایاش یک استودیو بیابد. اما او توانست با تهاتر خدمات با دیگران به منابع مورد نیازش دست پیدا کند.
خانم فرزام نماد واقعی پشتکار و ابتکار است. او به خودش و ایدهی تجاریاش باور دارد و برای تحقق آن بهسختی کار میکند.
در متن اشاره شده خانم فرزام کارشان را کوچک آغاز کردهاند و با تجربه کردن به کسب و کاری بزرگ رسیدهاند. بنابراین نکتهی شما کاملا درست است. 🙂
اینکه فرمودین سارا فرزام چرخ را دوباره اختراع نکرد، حرف ساده ای هست اما در عمل خیلی سخت است، چرا که نمی شود در هر صنعتی بدون تجربه قبلی، یک گام به پیش رفت، باید در اون صنعت/کسب و کار تجربه داشت و سپس یک گام به جلو رفت