آقای جعفری ما شما را بیشتر به عنوان یک بازیگر طنز میشناسیم. این بار شما بازیگر نقش پدر شهرزاد در «قاعده تصادف» بودید که خصوصیات آن را به شکل باورپذیری ایفا کردید. شما به ریسکش فکر نکردید؟
ـ این را باید بگویم که من در «نفوذی» هم این نقش را داشتم، اما در آن فیلم پدر ماجرا مظلوم واقع شده بود. اینجا ماجرا فرق میکرد و شاید دو نقش متفاوت باشد. اما بهطور کلی نه تنها بازیگری که زندگی هم سرشار از ریسک است. بازیگری که ریسک نکند چطور میتواند درست حرکت کند؟ من متوجه نمیشوم مثلا بازیگری میگوید من نقش قهرمان داشتهام همیشه و نمیخواهم ضد قهرمان بازی کنم تا مبادا محبوبیتم خدشهدار نشود. زندگی کلا ریسک است، نباید همه چیز یکنواخت شود. این لذتی ندارد و برایت عادی میشود. اتفاقا فیلمهایی مثل «قاعده تصادف» است که باعث میشود تو شبها بنشینی، تفکر کنی و تدبیر کنی که حالا چه کنم. من خودم به آقای بهزادی گفتم نقش را به من بده و کاری هم نداشته باش تا من درش بیاورم، خود آقای بهزادی کمی دو به شک بود، اما من چون کلا نقشهایی که فرد را به چالش میکشند را دوست دارم، ولی کمتر پیش میآید چون فیلمهای خوب کمتر ساخته میشود. اما این اتفاق در تئاتر بیشتر میافتد. من دنبال این هستم که آزار ببینم و از این آزار دیدن به این معنا که ذهنم مشغول شود لذت میبرم.