دو ماهی است که گزارهها بیرمق شده و یک هفتهای بود که کاملا تعطیل شده بود! این بیرمقی و تعطیلی بخشی برمیگشت به مشکلات پیشبینی نشدهای که برای سایت پیش آمد و حتمن در جریانید. اعتراف میکنم که بخشی هم برمیگشت به کمبود انگیزه و تنبلی و البته گرفتاریهای بیش از حد من!
اما خوب همیشه میشود باز شروع کرد. 🙂 بعد از حل مسائل زیرساختی (!) گزارهها، از امشب و امروز، دوباره تلاش میکنم گزارهها را مثل گذشته و حتا بهتر، فعال کنم. گزارهها قبل از مشکلات اخیر، برنامهی ثابتی در هفته داشت که از این بهبعد قرار است همان برنامه مجددا اجرایی شود:
- شنبهها: کار حرفهای.
- یکشنبهها: مقالهی هفته.
- دوشنبهها: درسهای کسب و کارهای کوچک.
- سهشنبهها: تحلیل کسب و کار و مشاورهی مدیریت.
- چهارشنبهها: درسهایی از فوتبال برای کسب و کار.
- پنجشنبهها: شعر و گزارهها.
- جمعهها: لینکهای هفته.
در کنار پستهای ثابت هفتگی، سعی میکنم حداقل هر دو روز یک بار پستهای با موضوع آزادی هم داشته باشم در مورد موضوعات مورد علاقهام از جمله: مدیریت، آیتی، فرهنگ و هنر و جامعه هم چیزهایی بنویسم.
بنابراین گزارهها از امشب دوباره شروع میکند … خودم که بهشدت هیجانزدهام. 🙂
من از فیل تر شکن استفاده نمی کنم. این امر نه از روی محافظه کاریه و نه تعصب. از روز اول روی سیستمم نصب نکردم، حوصله این داستان رو هم نداشتم 🙂
وقتی سایتتون فیل شد رفت هوا، دلم پوکید. صبر کردم شاید فیله برگده پایین، نیومد. دیگه داشتم با هزار زحمت تکون می خوردم بروم دنبال فیل کش{آخه سایت شما که فیس بوک نیست بود و نبودش مهم نباشه/ من حوصله فیس این فیس بوک بازی رو ندارم 😐 }، … از اونجاییکه از قدیم گفتن : تنبل نرو به سایه، سایه خودش میایه. خدا هم مرا دوست داشت و به سلامتی فیله برگشت زمین 🙂 »)
خدایا ما تنبلا رو از حمایتت دریغ مکن 🙂
خوشحالم برگشتی. من امروز فهمیدم(خبر خوب امروز)
راستی یه سئوال: من میشینم سایت یه آدم پر انرژی رو میخونم، یاد میگیرم، ولی حال پرواز ندارم. چرا؟
خوشحالم که آدمهای فعال و پر انرژی چون شما، همواره به رشد و تعالی محیط پیرامونی خودشان می اندیشند. وب به افرادی چون شما، وفای عزیز، علی واحد عزیز، مهران عزیز و علیرضا مجیدی عزیز به شدت نیاز دارد. امیدوارم همیشه شاد، سالم، پرانگیزه و استوار بمانید. دست مریزاد
مهندس جان،
پیشنهاد میکنم یک روز در هفته را هم تعطیل اعلام کنی. با این حجم کاری که اعلام کردی، هم خودت را از کار و زندگی می اندازی، هم ما را که نمیتوانیم نخوانیم… رحم کن…:-)
سربلند باشی
بابا ایول. هماره پاینده و پوینده باشی.
مهمترین دلیل کمرنگی گزارهها، فارغ از تموم دلایلی که خودت گفتی، برای من فقط نشوندهندهی مشغولیت بیش از حد رفیقی قدیمی بود. این کامنت اینجا نهاده میشود، صرفن جهت تذکار این نکته که خاموش میخوانمت رفیقجانخانِ ایام گودر.