ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابق و حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند! دوست دارید در مورد من و موضوعات وبلاگام بیشتر بدانید؟ پس لطفا تشریف ببرید اینجا.
ـ من «تحلیلگر کسبوکار / وبلاگنویس / مشاهدهگرِ دنیای کسبوکار، فناوری دیجیتال و رسانه / عاشق فوتبال و ادبیات / کتابخوان و دانشآموز مدرسهی زندگی» هستم (هر چند این آخری یعنی دانشآموزْ ماندن همیشگی را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.) هدف از راهاندازی «گزارهها» این بوده که دانش و تجربیات و مطالعاتم در حوزههای مشاورهی مدیریت، تحلیل و توسعهی کسبوکار و موضوعات وابسته از جمله مدیریت آیتی و در اختیار جامعهی بزرگ مخاطبانم بگذارم. ضمنا در اینجا دربارهی موضوعات دیگری چون: توسعهی مهارتهای شغلی و حرفهای و موضوعات و دغدغههای شخصی من در مورد زندگی و دنیا هم چیزهایی میخوانید. اگر فکر میکنید میتوانم کمکتان کنم، برای اطلاع از داستان زندگی حرفهای، تخصص و سوابق و کمکهای احتمالی من و شیوهی ارتباطگیری، میتوانید برگهی دربارهی نویسندهی گزارهها و درخواست مشاوره و همکاری را مشاهده فرمایید.
ـ در نهایت اینکه هیچ انتظاری ندارم که شما با من کاملا موافق باشید. نوشتههای «گزارهها» زاویهی دید من را به مسائل نشان میدهند و همانطور که نام اینجا نشان میدهد «گزاره» هستند، یعنی میتوانند درست باشند یا نه. ناگفته نماند که منطق گزارهای من کاملا فازی است: من جز خدا هیچ چیز را مطلق نمیدانم؛ به ویژه وقتی بحث برداشت انسانی مطرح است.
…
تفسیرهای عرفانی داریا؟ 🙂
بله: رفتن، رسیدن است!
🙂
تفسیر جالبیه
سلام
خیلی وقت بود که به دلیل امتحانات و دلایل دیگه به سایتتون سر نزده بودم و تازه متوجه شدم که مطالب زیادی رو از دست دادم:((((
اولین چیزی که با دیدن عکس به ذهنم رسید حس رهایی، آزادی یا شایدم استقلال بود. و اینکه با وجود کم بودن آب تنگ دوم بازهم انگیزه برای پریدن ماهی وجود داره برام جالب و سوال برانگیزه. شاید برای اینکه دوستش تنها نمونه داره میپره! و خیلی شایدهای دیگه!…
به نظر میاد ماههیها دارن میپرن تو یک تنگ دیگه شاید دارن یک حرکتی میکنند اما مقصدشون درست نیست یعنی فقط مسیر مهم نیست مقصد هم مهمه
مــستــــــــــم از جام تــــــــهی حیرانی!!! آب تنگ سمت راست برای چی بیرون پاشیده. ماهی دوم که هنوز بهش نرسیده! شاید ماهی دوم دنبال ماهی اول داره اونم بلا فاصله می ره که یا سرسپردگیه یا شایدم یه حرکت برنامه ریزی شده. ماهی سوم و چهارم هم اگه دنبالشون برن میشه جوگیری میشه یه جنبش کور که مقصدش با مبداش فرقی نداره.. اگه سومی و چهارمی تو تنگ خودشون بمونن، میشه هجرت و برابری فرصت. یا شایدم فرصت طلبی و استقلال. راستی گفتم استقلال یاده بازی جمعه افتادم. علی جان شما که در باره فوتبال هم قلم میزنی یه تحلیل هم از این بازی می نویسی؟ به خدا امیرخان (!) بیشتر شبیه مدیریتمونه تا خوزه مورینیو!
ماهی صفتان یک دم از این آب برآیید…