معمولا چه یک جوان تازهکار باشیم و چه یک آدم بسیار باتجربه، وقتی از سد غول کار پیدا کردن گذشتیم و وارد یک سازمان شدیم، فکر میکنیم همه چیز تمام شده و چقدر عالی هستیم و بهبه و اینها! مخصوصا اگر آدمی باشیم که با سطح دانش خوبی وارد کار شده باشیم یا در سازمانمان رقیبی نداشته باشیم … همین است که وضعیت بسیاری از مدیران و کارشناسان سازمانها از نظر مهارتهای شغلی در بهترین حالت فاجعه است!
اینجا به ۷ اشتباه در مسیر شغلی برای متخصصان آیتی اشاره شده که میتواند برای همه ـ فارغ از نوع تخصصشان ـ مفید باشد. این ۷ اشتباه را ببینیم و درس بگیریم:
۱- آموزش نبینید: یادتان باشد تنها اصل ثابت دنیای امروز “تغییر” است! هر چقدر هم دیروز عالی بودهاید و امروز خوب هستید، فردا روز دیگری است! بنابراین نباید بگذارید مهارتهایتان قدیمی شود. در متن اشاره شده که تفاوت حقوق کسانی که در طی سال قبل آموزش دیدهاند با آنهایی که آموزش نداشتهاند، حدود ۳۴۰۰ دلار بوده است.
۲- خالیبندی کنید: از ضربالمثل “خالی ببندید تا وقتی درستش کنید” (fake it until you make it) بپرهیزید. بالاخره روزی دستتان رو خواهد شد …
۳- همهچیزدان و متکبر نباشید: این فرق دارد با لذت بردن از مهارتها و تواناییهای خود و البته اعتماد بهنفس!
۴- گرفتن مدارک تخصصی (Certification) را فراموش کنید: مدارک تخصصی یک ابزار خوب برای اثبات تخصص شما به سازمان محل کارتان و دیگر سازمانها هستند. ضمنا آموزشهایی که برای گرفتن این مدارک میبینید باعث افزایش اثربخشی شما در کار میشوند. ضمنا تفاوت حقوق حدودا ۴۰۰۰ دلاری بین آنهایی که مدرک تخصصی داشتهاند و آنهایی که نه وجود دارد.
۵- دمدستترین گزینهی اخراج از سازمان باشید: اگر ارزش خودتان و دانش و مهارتهایتان را به سازمان و مدیران و همکارانتان اثبات نکنید، نباید از اخراج شدن ـ در این دوران رکود اقتصادی که سازمانها هر از گاهی مجبور بهتعدیل نیرو هستند ـ شاکی باشید.
۶- برای کارراههای شغلیتان استراتژی نداشته باشید: امروز کجایید؟ چه مهارتهایی دارید؟ امروز چه مهارتهایی باید داشته باشید که ندارید؟ فردا باید کجا باشید؟ برای پوشش به نقاط ضعفتان و برای کسب مهارتهای جدید باید چه کنید؟ (کلاس بروید / خودتان درس بخوانید / دانشگاه بروید و …)
۷- رقابت را فراموش کنید: امروز تقریبا همه از سازمان محل کارشان بهعلتی ناراضیاند و اگر فرصتی داشته باشند، بهدنبال رفتن هستند. بیکاران هم که دیگر هیچ! بنابراین برای هر فرصت شغلی رقبای بالقوهی بسیاری دارید. یادتان هم نرود که برای بقا در داخل سازمان هم کم رقیب ندارید! برای همین بنشینید و به این فکر کنید باید چه کنید که بر دیگران برتری داشته باشید. میتوانید برای این کار شرایط احراز شغلتان در محل کار فعلی یا سازمانهای دیگر را مرور کنید، آگهیهای کاری را بررسی کنید تا ببینید چه مهارتهایی مورد نیاز کارفرمایان است (و شما دارید یا ندارید) و خلاصه استراتژی شغلیتان را بهروز کنید!
یک نکته را اضافه کنم: لطفا بهانههایی مثل اینکه پول ندارم و این وظیفهی سازمان محل کارم است و چیزهایی شبیه اینها را کنار بگذارید. هیچ کس جز شما ـ بله خود شما ـ در قبال آنچه هستید و آنچه میتوانید باشید، مسئولیتی ندارد. هر یک ریال و هر یک ثانیهای که روی بهبود دانش و مهارتهایتان سرمایهگذاری کنید، سرمایهگذاری است که مطمئن باشید خیلی زود نتیجهاش را خواهید دید.
(منبع عکس)
باور کنید گفتنش راحت تر از عمل کردنشه
تمرینشم سخته 🙂
ولی با این حال واقعا حرف درستیه
دقیقن 🙂
درست است. با اینکه برای متخصصان آی تی این نکات گفته شده است، برای همه مشاغل هم کاربرد دارد. ممنون دوست عزیز
اینها رو باید واقعن “بعضیها” بخوانند و عمل کنند. به خدا قسم “عمل کردن” برای خیلیها مثل “شکنجه” شده. آخه چرا باید همه از کار بیزار باشن، ناملایمات و سختی ها رو تحمل نکنند و انتظار داشته باشن درآمدهای میلیونی حتی در شرایطی “میلیاردی” داشته باشند؟ آخر مگر ممکن است؟ سخت کار کنیم. خیلی سختتر از آنچه که فکر میکنیم!
(با خودم هم هستم)
ارادتمند. مطلب خوبی بود. تشکر.
mamnoon
دقیقن درست گرفتی رجب جان 🙂
Regards
بسیار ممنونم
thanks
so responsive for some questions !
the first sentence !
فکر کنم سندرم ” خود خویش بزرگ بیش پنداری” که همون مورد ۳ است ولی عملا منجر به مورد ۲ میشه بزرگترین اشتباه در خوداظهاری شغلی باشه. اضافه کنید اصرار بیش از حد برای اکتساب یک شغل نه از روی اشتیاق بلکه صرفا برای داشتن شغل و درآمد تاثیر عکس می زاره.