وقت است نعرهای به لب، آخر زمان کُشَد
نیلی در این صحیفه، بر این دودمان کِشَد
سیلی که ریخت خانهی مردم ز هم، چنین
اکنون سوی فرازگهی، سر چنان کشد.
برکنده دارد این
بنیان سست را
بردارد از زمین
هر نادرست را!
وقت است ز آب دیده که دریا کند جهان
هولی در این میانه، مهیا کند جهان
پس دستهای خسته در آغوش هم شوند
شور و نشاط دیگر بر پا کند جهان …
نیما یوشیج