رفتن به محتوا
  • صفحه‌ی اصلی
  • داستان گزاره‌ها
  • درباره‌ی نویسنده‌ی گزاره‌ها
  • کتابخانه‌ی گزاره‌ها
  • تماس

نیایش (۳)

دين,  زندگی

خدایا، خداوکیلی ما رو یادت میاد!؟

17 مرداد 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

جان مریم چشماشو بست …

زندگی,  موسیقی

بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد …

9 مرداد 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

نشانه‌ها

سينما

این فیلم کوتاه ۱۲ دقیقه‌ای با نام نشانه‌ها (Signs)، با وجود کوتاه بودن‌اش یکی از به‌ترین فیلم‌هایی است که به عمرم دیده‌ام. عاشقانه‌ی عجیب دو جوان در میان سرگیجه‌های دایمی یک شهر شلوغ، که چگونه از راه دور و از طریق چند نشانه‌ی ساده هم‌دیگر را می‌یابند و به لطف امید و ایمان به هم‌دیگر، […]

5 مرداد 1389 / ۲ دیدگاه‌ها
بیشتر بخوانید

نیایش (۲)

دين,  زندگی

خدایا به عقلای ما (البته در صورت وجودشان!) فرصت فکر کردن بده!

28 تیر 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

از میان گفتگوهای نافه ـ شماره دوم

زندگی,  فرهنگ و هنر

نافه شماره‌ی دوم از آن مجلاتی بوده که از خریدن‌شان هرگز پشیمان نشده‌ام. سهل است که لذت سرشاری را هم تجربه کرده‌ام. امروز نشستم و بخش‌هایی‌اش را خواندم و در این بخش‌ها قسمت گفتگوهای‌اش واقعا استثنایی بود. چند بخش از گفتگوها را انتخاب کرده‌ام که این‌جا می‌نویسم؛ در عین حال پیشنهاد می‌کنم که خواندن‌ همه‌ی […]

24 تیر 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

نیایش (۱)

دين,  زندگی

خدایا لطفی کن و از این حکمت‌های بی‌شمارت، لااقل یکی را به نعمت تبدیل بفرما!

22 تیر 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

نگاهی به “هیچ”

سينما

امروز بالاخره بعد از چند هفته که به دلایلی نمی‌شد، فیلم “هیچ” را به تماشا نشستم. من کار قبلی عبدالرضا کاهانی ـ یعنی بیست ـ را ندیده‌ام بنابراین نمی‌توانم “هیچ” را با آن مقایسه کنم. فعلا هم خیلی حوصله نقد نوشتن ندارم؛ پس براساس نگاه خود کاهانی، در این‌جا “نگاه‌”‌هایی دارم به این فیلم: ۱- راست‌اش […]

9 اردیبهشت 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

در جستجوی رحمت و راه نجات …

دين

بعضی وقت‌ها دیدن و خواندن حتی یک جمله کوتاه می‌تواند حسابی آدم را بشکند و چه زیبا است که آن عامل شکستن، آیه‌ای از کتاب رحمت باشد … امروز اتفاقی جایی این آیه بی‌نظیر را دیدم؛ دعایی از زبان “اصحاب کهف” خطاب به خدای بزرگ: “ربنا آتنا من لدنک رحمه و هیئ لنا من امرنا […]

22 فروردین 1389 / ۰ دیدگاه
بیشتر بخوانید

به رنگ ارغوان؛ به رنگ عشق!

سينما

۱. دیدن یک فیلم ملودارم از ابراهیم حاتمی‌کیا به اندازه کافی عجیب و غریب است؛ چه برسد به این‌که بستر داستان، یک مجادله ضد اطلاعاتی باشد! ۲. دقت در جزئیات. هیچ وقت تا به حال ندیده بودم حاتمی‌کیا در فیلم‌های‌اش تا این حد به جزئیات دفت کرده باشد؛ جزئیاتی که هر کدام‌شان برای به یاد ماندنی […]

22 اسفند 1388 / ۲ دیدگاه‌ها
بیشتر بخوانید

زندگی دو گانه ورونیک

سينما

دیشب “” اثر بزرگ را دیدم. فیلمی دیگر در ستایش زندگی که این بار هم به سبک خاص استاد، یکی دیگر از مهم‌ترین پرسش‌های فلسفی بشر در طول تاریخ‌اش را مطرح می‌کند: به راستی زندگی ما حقیقت است یا مجاز؟ من واقعی‌ام یا کس دیگری واقعیت است و من سایه او هستم؟‍ این‌ها سؤالاتی است […]

8 اسفند 1388 / ۱ دیدگاه
بیشتر بخوانید

صفحه‌بندی نوشته‌ها

قبلی 1 … 24 25 26 بعدی
پوسته Royal Elementor Kit توسط WP Royal.
به نسخه موبایل بروید