کشف دروغ چیزی است که من آن را یک مهارت مدرن ضروری میدانم؛ مهارتی که شما برای بازپس گرفتن راستی و اعتماد در دنیایی که مملو است از اسپمها، دوستان دیجیتالی دروغین، رزومههای پراغراق، اعداد دستکاری شده، رسانههای وابسته، دزدان باهوشِ هویت و … (سه نقطه را طبعا خودتان پر کنید. میدانید منظورم کیست!) به آن نیاز دارید. شما به آن نیازمندید؛ چرا که فناوری پیچیدهی امروزی و ماهیت بلادرنگ ارتباطات امروزی فرصتهای دروغگویی و فریب را چند برابر کرده است؛ تا جایی که دروغگویی امروز تبدیل به یک بیماری مسری شده است.
یاد گرفتن تکنیکهای کشف دروغ که من به تفصیل در کتابام با عنوان “کشف دروغ: تکنیکهای اثبات شده برای کشف فریب” به آنها پرداختهام، میتواند شما را در دنیای امروز مطمئنتر و ایمنتر کند. شما میتوانید دروغ را کشف کنید، آن را مدیریت کنید، با آن مقابله کنید و حتی آثار منفی در معرض دروغهای بیشمار قرار گرفتن را از بین ببرید. وقتی تواناییهای تحلیلی خود را افزایش دهید، کمتر دست به آزمون و خطا میزنید و آگاهانه رفتار میکنید، کمتر شرطبندی میکنید و اعتماد بیشتری به ادراکات و قضاوتهای خود پیدا میکنید. اینگونه است که شما بیشتر اعتماد میکنید، بدون اینکه محتاط، مشکوک یا متوهم باشید!
در اینجا چند تکنیک جلوگیریکننده از دروغگویی و در مرحلهی بعد کشفکنندهی دروغ را با هم مرور میکنیم:
تکنیک ۱٫ بفهمید چه کسی به دروغگویی متمایل است و انگیزههایاش از این کار چیست. افراد فریبکار ویژگی دارند که قابلیت بالای پایش خود (high self-monitors) نامیده میشود. آنها احساسات خود را تحت کنترل خود نگاه میدارند و در همان حال براساس توانایی طبیعی که برای دیدن دنیا از زاویهی دید یک فرد دیگر دارند، به دقت مراقب احساسات دیگران هستند.
بهعلاوه پژوهشگرانی که روی موضوع دروغگویی کار میکنند متوجه شدهاند که افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا دروغ میگویند و قدرتمندان راحتتر دروغ میگویند. از آن بامزهتر اینکه ما به آدمهایی که فکر میکنیم خودشان را فریب میدهند، راحتتر دروغ میگوییم! چون راستگویی و شناخته شدن به خاطر آن، هزینه دارد! آدمها از دروغگویی به کسانی که آنها را دچار اشتباه میدانند، کمتر احساس گناه میکنند.
دروغهایی که میگوییم در دو دستهی کلی طبقهبندی میشوند: دروغهای حملهای و دروغهای دفاعی. اولی شامل دروغهایی است که برای به دست آوردن چیزی که به سادگی در دسترس نیست گفته میشود (مثلا رشوه دادن به یک نفر برای به دست آوردن یک قرارداد) یا دروغهایی که برای ایجاد تأثیر مثبت تحویل مخاطب داده میشود (مثلا اغراق در فعالیتهای نوعدوستانه و خیریهتان یا خالیبندی در مورد میزان فروشتان در جلسهی کمیتهی فروش شرکت.) دروغهای دفاعی شامل راست نگفتن برای فرار از یک مجازات یا یک موضوع شرمآور یا حفظ فردی دیگرـ چیزی که یکی از مهمترین محرکهای دروغگویی بهویژه در میان زنان است ـ هستند.
تکنیک ۲٫ نشانههای کلامی و غیرکلامی دروغگویی را بشناسید و از آنها بهعنوان پرچمهای قرمز برای سؤال کردن استفاده کنید.
نشانههای کلاسیک کلامی دروغگویی عبارتند از:
ـ فرار از مواجهه با دیگران با حالت عصبی (مثلا گفتن “من نه بو دم!” به جای “من نبودم.” )
ـ تأکید زیاد بر جزییات (مثلا گفتن اینکه “من اون ۲۰۰ دلار را ندزدیدم” به جای “من به عمرم یک سنت هم ندزدیدم.”)
ـ عقبنشینی محتاطانه (مثلا: “من با اون خانوم ـ منظورم خانوم لوینسکیه ـ رابطهی نامشروع نداشتم.”)
ـ تکرار کامل یک سؤال برای خریدن زمان جهت آماده کردن جواب (“کی کافه را قفل کردم و رفتم؟ وایستا یک کم فکر کنم …”)
ـ ترکیب حالت بالا با تکرار بیوقفهی یک عبارت مقدماتی خنثی (“کی کافه را قفل کردم و رفتم؟ وایستا یک کم فکر کنم. تا جایی که حافظهام یاری میکنه … بهتر بگم تا جایی که میدونم … چیزی که من میدونم …” رسوایی واترگیت شکل اغراقآمیز ـ و اوج فاجعهی ـ استفاده از عبارتهای مقدماتی را نشان داد.
نشانههای غیرکلامی دروغگویی عبارتند از:
ـ دروغگوها قسمت بالای بدنشان را بدون تحرک نگه میدارند.
ـ آنها مدام چشمهایشان را میمالند یا به شکل دیگری به آن دست میزنند.
ـ پاهایشان را به سمت داخل جمع میکنند یا در جهت نزدیکترین نقطهی فرار (!) قرار میدهند.
ـ با اشیای روی میز بازی میکنند یا اشیای بزرگی مثل کیسه یا چمدان را روی میز میگذارند تا یک سد حفاظتی برای خودشان دست کنند.
ـ آنها به صورت مستقیم و حقشناسانه به شما چشم میدوزند (برخلاف این افسانه که راستگوها به شما خیره میشوند!)
ـ آنها جلسه را با یک آه یا لبخند دروغین آغاز میکنند و وقتی با پرسشهای سخت روبرو میشوند وضعیت استقرارشان را عوض میکنند.
تکنیک ۳٫ مراقب رفتار تحقیرآمیز باشید و در هنگام انتخاب همکاران تجاری یا اعضای تیمتان از آن اجتناب کنید.
تحقیر آخرین پرچم قرمز است: وقتی فرد دهاناش را کج میکند و صورتاش حالت تمسخرآمیزی به خود میگیرد. تحقیر تنها حالت نامتقارن صورت است؛ بنابراین وقتی علائماش را بشناسید تشخیص آن بسیار ساده است. پژوهشگری آن را بهعنوان یک عامل مهم پیشبینیکنندهی جدایی در زوجها بررسی کرده است. وقتی کسی از دست شما عصبانی است، هنوز شما را میبیند؛ ولی وقتی که کار به تحقیر بکشد، دیگر در میدان دید او نیستید! تحقیر یک احساس زهردار است؛ بهویژه وقتی با فریب همراه میشود.وقتی فردی به این نقطه رسید؛ دیگر به سختی میتواند از آن فرار کند.
تکنیک ۴٫ هیچ وقت اعضای تیم را زیر فشار کاری اهداف بلندپروازانه غیرواقعی نگذارید.
پژوهشها نشان دادهاند که کارکنان و همکاران که به آنها اهداف “بلندپروازانه” داده شده یا تحت فشار کاری شدید قرار گرفتهاند، از ترس شکست فلج میشوند و در نتیجه، احتمالا تمایل بیشتری به دروغگویی در مورد عملکردشان یا دستکاری در ارقام برای حفظ شغلشان خواهند داشت؛ بهویژه وقتی پاداشهایشان نیز به آن اهداف بلندپروازانه و غیرقابل دسترسی متصل باشد. آنها احساس میکنند که هیچ راهی جز دروغگویی برای رسیدن به اعداد مشخص شده ندارند. از چنین موقعیتی اجتناب کنید.
منبع (نویسنده: پاملا میر)
پ.ن. قبلا مطلب دیگری با عنوان رابطهی قدرت و دروغ از وبلاگهای هاروارد ترجمه کرده بودم. پیشنهاد میکنم آن را هم بخوانید.
کشف دروغ چیزی است که من آن را یک مهارت مدرن ضروری میدانم؛ مهارتی که شما برای بازپس گرفتن راستی و اعتماد در دنیایی که مملو است از اسپمها، دوستان دیجیتالی دروغین، رزومههای پراغراق، اعداد دستکاری شده، رسانههای وابسته، دزدان باهوشِ هویت و … (سه نقطه را طبعا خودتان پر کنید. میدانید منظورم کیست!) به آن نیاز دارید. شما به