داشتم در کانال پیکسار در یوتیوب دوری میزدم تا ببینم چه خبره که در این ویدئوی جالب که به معرفی استودیوی تازه تأسیس پیکسار در کانادا اختصاص دارد، دیدم که یک آقای تپل بانمک (جان لاستر) دارد بهعنوان مدیر ارشد خلاقیت CCO ـ که مخفف (Chief Creative Officer) است ـ صحبت میکند! برایام این عنوان شغلی جالب بود؛ مخصوصا اینکه همان روز این مقالهی جالب خوانده بودم که حرف اصلیاش این است: نوآوری و خلاقیت در سازمان هم نیازمند رهبری است و هم نیازمند مدیریت! همهی اینها در کنار هم باعث شد تا کمی جستجو کنم و از اطلاعات پراکندهای که در دسترس بود، نکاتی را دربارهی مدیر ارشد خلاقیت جمعآوری کنم:
- مدیر ارشد خلاقیت بالاترین پست سازمانی در یک تیم خلاق و نوآور در سازمان است. فرد شاغل در این پست مسئول مراقبت و کنترل کلیهی مواد، رسانهها و برندهای مرتبط با سازمان است. این عنوان شغلی ممکن است برحسب شرایط سازمان با عناوین دیگری مثل مدیر خلاقیت (Creative Director) یا طراح ارشد (Lead Designer) جایگزین شود. ممکن است چند مدیر خلاقیت یا طراح ارشد زیردست CCO کار کنند.
- فلسفهی وجودی CCO در این است که مبادا یک ایدهی خوب در سازمان شکست بخورد. برای این کار او وظیفهی ایجاد یک فرهنگ خلاق همراه با ارزشهای پذیرای نوآوری و خلاقیت را برعهده دارد. به همین دلیل است که تغییر فرهنگِ کنونی سازمان برای رسیدن به آن نقطهی مطلوب، یکی از وظایف اصلی CCO است.
- CCO در عین حال باید تا رسیدن یک ایده به نتیجه کار را رها نکند. سمج بودن، یکی از ویژگیهای اصلی یک CCO است!
- مفهوم CCO ابتدا در حوزهی بازاریابی و تبلیغات مطرح شده است؛ اما این روزها کمکم دارد در همهی سازمانهایی که به نوعی با خلاقیت سر و کار دارند، بهوجود میآید. (از جمله مایکروسافت)
- وظیفهی اصلی CCO، هدایت و بهبود عملیات، فعالیتها و سودآوری مربوط به خلاقیت در سازمان است. CCO به صورت مستقیم با مدیر ارشد سازمان برای تضمین دستیابی به بالاترین کیفیت ممکن در محصولات نوآورانهی سازمان کار میکند.
- شرح وظایف مدیر ارشد خلاقیت:
- مدیریت کسب و کار؛ شامل:
- ایجاد و اصلاح استانداردهای تعالیبخش کارهای خلاقانه در سازمان
- توسعهی روابط پایدار با مشتری
- همکاری مستقیم با مدیران عملیاتی برای توسعه و ارایهی محصولات خلاقانه به مشتری
- راهبری فعالیتهای نوآورانهی سازمان در حوزههای کسب و کار جدید (CCO باید ایدههای روشنی در مورد اینکه برای برنده شدن در بازار چه باید کرد، داشته باشد.)
- تولید ایدههای محرک، متقاعدکننده و نوآورانه که با استراتژی سازمان همسو باشند.
- موضعدهی (Positioning) و فروش مؤثر ایدهها به مشتری.
- مرور و ارزیابی فرایند توسعهی محصولات اختصاصی سازمان و مدیریت آن تا فروش محصول به مشتری.
- تضمین ایجاد یک نمایهی (Profile) سطح بالا در بازاریابی و شهرت در میان مشتریان برای سازمان
- رهبری؛ شامل:
- رهبری و الهام بخشیدن به واحدهای مرتبط با نوآوری در سازمان در جهت دستیابی به موفقیت در کوتاه مدت و توسعه در بلند مدت.
- افزایش پایدار استانداردهای مربوط به محصول خلاقانه با تمرکز بر گروههای خارج از محدودهی آسودگی (comfort zone) با محصول کنونی.
- ایجاد روابط مناسب با مدیران عملیاتی سازمان برای اطمینان یافتن از تمرکز کل سازمان بر ایجاد و فروش یک محصول شگفتانگیز.
- تعیین جهتگیریها و ایجاد انگیزههای لازم برای گروه خلاق از طریق: در چشم بودن، در دسترس بودن، ارتباطات مناسب و مربیگری مبتنی بر بهترین تجارب (best practice coaching)؛ نمودی از یک فرد کامل برای افزایش روحیهی کارکنان.
- همکاری با مدیریت ارشد و مدیر منابع انسانی برای توسعهی کارکنان و برنامهریزی جایگزینی خلاقانه.
- ایفای نقش قهرمان در فرایند ارزیابی عملکرد و ارایهی به موقع گزارشهای ارزیابی عملکرد به مدیران بالادست مستقیم.
- ایجاد مزیت رقابتی پایدار با استخدام و نگهداشت بهترین استعدادها.
- مشارکت بهعنوان یک عضو کامل و فعال تیم مدیریت سازمان.
- مسئولیتپذیری مالی؛ شامل:
- تولید محصول نوآورانه در سقف بودجهی مورد نظر. نظارت دقیق بر بهرهوری و مسولیتپذیری تیم خلاق.
- تعیین و اجرای فرایندهای لازم برای ایجاد توانایی ارایهی سریعتر کار با کیفیت مشخص در عین افزایش درآمد و سود.
- تعیین منابع لازم و برنامهریزی و تخصیص منابع همراه با کارمندگزینی و / یا برونسپاری فعالیتها برای افزایش سودآوری.
مدیر ارشد خلاقیت در دنیای بیزینس امروز حتی در کشورهای پیشرفته هم عنوانی جدید است و حسابی جا دارد برای برای کار کردن. فکر میکنم در ایران حداقل شرکتهای مهندسی، شرکتهای تولیدکنندهی محصولات مصرفی و شرکتهای بازاریابی و تبلیغات به چنین پستی در ساحتار سازمانیشان نیاز زیادی داشته باشند.