
باز آن سمند زخمخورده بیسوار آمد
با شیههای خونین و چشمی اشکبار آمد …
چشمانتظاران را بگو تا راه بگشایند
کاین بیسوار از جادههای انتظار آمد …
زین داغداران کس نمیداند که اسب دوست
دیگر چه شد کاینگونه زار از کارزار آمد؟
دیگر کدامین آشنا، از پشت خنجر زد؟
دیگر کدامین دوست، با دشمن کنار آمد؟
***
گیسو ببرد گو “نگار” از بیخ و بفشاند
بر خاک این صحرا که از خونش نگار آمد …
زندهیاد حسین منزوی
عاشورای حسینی (ع) بر عاشقانِ آن یگانهی تاریخ، تسلیت و تعزیت باد. التماس دعا.
باز آن سمند زخمخورده بیسوار آمد با شیههای خونین و چشمی اشکبار آمد … چشمانتظاران را بگو تا راه بگشایند کاین بیسوار از جادههای انتظار آمد … زین داغداران کس نمیداند که اسب دوست دیگر چه شد کاینگونه زار از کارزار آمد؟ دیگر کدامین آشنا، از پشت خنجر زد؟ دیگر کدامین دوست، با دشمن کنار آمد؟ *** گیسو ببرد گو