در اخبار داشتیم که “شرکتهای بزرگ مشاورهی دنیا درهای استخدام را روی مشاوران جوان گشودهاند. مثلا دیلویت تا سال ۲۰۱۵ میخواهد حدود ۲۵۰۰۰۰ مشاور جوان در سراسر دنیا جذب کند!!!” به نظرم فرصت خوبی برای خیلی از ما مشاوران جوان خواهد بود که شانسمان را برای قرار گرفتن در میان این تعداد قابل توجه استخدام شرکتی مثل دیلویت امتحان کنیم. این آخرِ داستان هم نیست و تقریبا تمام شرکتهای مشهور مشاورهی دنیا قصد استخدام مشاور جدید را دارند (حالا مشکلات سیاسی و تحریم و ویزا و اینها را بگذاریم کنار.)
خوب برای این کار چه کنیم؟ اول: اینکه داشتن گواهینامههای مربوط به مشاورهی مدیریت از جمله CMC (که قبلا به تفصیل در مورد آن اینجا توضیح دادهام) میتواند به ما کمک بکند. دوم: تمرین اینکه چطور آزمون استخدامی و مصاحبهی این شرکتها را بگذرانیم هم به جای خودش میتواند مفید باشد (در این مورد قبلا اینجا به نمونهی آزمون شرکت Bain اشاره کردهام و در آینده باز هم خواهم نوشت.)
اما شاید این سؤال هم مهم باشد که مزیت رقابتی یک مشاور جوان برای ورود به شرکتهای مشاورهی بینالمللی چیست؟ طبق چیزی که اینجا نوشته شده بن هادسون نویسندهی کتاب “چگونه کار پیدا کنیم … وقتی کاری وجود ندارد” در این مورد گفته: “اغلب مشاوران خودشان را بهعنوان فردی متخصص یا راهحلی در جستجوی مسئله (!) معرفی میکنند؛ اما تصمیمگیران شرکتهای مشاوره به فروش راهحلهای ویترینی به ویژه در وضعیت کنونی اقتصاد نیازی ندارند. راهحل بودن (Solutionship) به معنای توسعهی راهحلهای متناسب با نیازهای خاص مشتریان احتمالی است. داشتن این توانایی به شما این امکان میدهد که خود را به شکلی متفاوت و اثربخشتر در بازار مشاورهی مدیریت جانمایی (Positioning) کنید!”
“توانایی حل مسئلهی مشتری بهعنوان یک مسئلهی جدید و خاص خود او” ـ چیزی که قبلا هم اینجا در موردش نوشته بودم ـ مزیت رقابتی یک مشاور جوان در صنعت مشاورهی امروز است.