اندوه دیواری است میان دو باغ باشکوه …

جبران خلیل جبران

دوست داشتم!
۰

اندوه دیواری است میان دو باغ باشکوه … جبران خلیل جبران دوست داشتم!۰

آدم‌هایی هستند که وقتی با آن‌ها حرف می‌زنید به جای گوش کردن به حرف شما، دارند به حرف‌هایی که می‌خواهند به شما بزنند گوش می‌کنند!

آلبرت گینن

دوست داشتم!
۰

آدم‌هایی هستند که وقتی با آن‌ها حرف می‌زنید به جای گوش کردن به حرف شما، دارند به حرف‌هایی که می‌خواهند به شما بزنند گوش می‌کنند! آلبرت گینن دوست داشتم!۰

شادی چیزی نیست جز داشتن سلامت تن و یک حافظه‌ی بد!

آلبرت شوایتزر

دوست داشتم!
۰

شادی چیزی نیست جز داشتن سلامت تن و یک حافظه‌ی بد! آلبرت شوایتزر دوست داشتم!۰

اگر راست‌اش را بگویی، مجبور نمی‌شوی چیزی را به یاد بیاوری!

مارک تواین

دوست داشتم!
۰

اگر راست‌اش را بگویی، مجبور نمی‌شوی چیزی را به یاد بیاوری! مارک تواین دوست داشتم!۰

تنها یک موفقیت وجود دارد: توانایی گذران زندگی به همان شکلی که دوست‌اش دارید …

کریستوفر مارلی

دوست داشتم!
۰

تنها یک موفقیت وجود دارد: توانایی گذران زندگی به همان شکلی که دوست‌اش دارید … کریستوفر مارلی دوست داشتم!۰

برای از بین بردن سریع استرس، سه بار سرتان را به دیوار بکوبید!

گرافیتی روی دیوار یک سازمان!

دوست داشتم!
۰

برای از بین بردن سریع استرس، سه بار سرتان را به دیوار بکوبید! گرافیتی روی دیوار یک سازمان! دوست داشتم!۰

از سایه‌ها نهراسید، آن‌ها تنها نشان‌دهنده این هستند که جایی همین نزدیکی، نوری در حال درخشیدن است …

روت ای. رنکل

دوست داشتم!
۰

از سایه‌ها نهراسید، آن‌ها تنها نشان‌دهنده این هستند که جایی همین نزدیکی، نوری در حال درخشیدن است … روت ای. رنکل دوست داشتم!۰

زندگی با آدم‌های دیگر مشکل نیست؛ درک کردن‌شان مشکل است!

ژوزه ساراماگو / کوری

دوست داشتم!
۰

زندگی با آدم‌های دیگر مشکل نیست؛ درک کردن‌شان مشکل است! ژوزه ساراماگو / کوری دوست داشتم!۰

تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد …

عباس معروفی ـ سمفونی مردگان

دوست داشتم!
۰

تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد … عباس معروفی ـ سمفونی مردگان دوست داشتم!۰

«اربابی کردن، به تدریج نوعی بردگی را بر خود ارباب نیز تحمیل می‌کند»، زیرا «یا باید بگذارد اسیر از بندش فرار کند یا اینکه خودش نیز اسیر پاسداری از او بشود.»

هربرت اسپنسر (فیلسوف و اقتصاددان لیبرال انگلیسی)

دوست داشتم!
۱

«اربابی کردن، به تدریج نوعی بردگی را بر خود ارباب نیز تحمیل می‌کند»، زیرا «یا باید بگذارد اسیر از بندش فرار کند یا اینکه خودش نیز اسیر پاسداری از او بشود.» هربرت اسپنسر (فیلسوف و اقتصاددان لیبرال انگلیسی) دوست داشتم!۱