بعضی از مسائل آنقدر مقدس هستند که نمیشود دربارهشان نوشت، و بعضی هم خیلی کفرآمیز!
یک هوادار قدیمی بارسلونا
(به نقل از فوتبال علیه دشمن؛ سایمون کوپر؛ ترجمه: عادل فردوسیپور؛ نشر چشمه)
بعضی از مسائل آنقدر مقدس هستند که نمیشود دربارهشان نوشت، و بعضی هم خیلی کفرآمیز!
یک هوادار قدیمی بارسلونا
(به نقل از فوتبال علیه دشمن؛ سایمون کوپر؛ ترجمه: عادل فردوسیپور؛ نشر چشمه)
بعضی از مسائل آنقدر مقدس هستند که نمیشود دربارهشان نوشت، و بعضی هم خیلی کفرآمیز! یک هوادار قدیمی بارسلونا (به نقل از فوتبال علیه دشمن؛ سایمون کوپر؛ ترجمه: عادل فردوسیپور؛ نشر چشمه) دوست داشتم!۰
انسانها نه بر طبق انتظار شما بلکه طبق ارزیابیهای شما کار میکنند!
لو گشنر ـ مدیرعامل سابق IBM
انسانها نه بر طبق انتظار شما بلکه طبق ارزیابیهای شما کار میکنند! لو گشنر ـ مدیرعامل سابق IBM دوست داشتم!۰
سرمایهگذاری حرفهای ممکن است مانند رقابتهای ژورنالیستی باشد که برای انتخاب ۶ تا از زیباترین چهرهها از میان ۱۰۰ عکس برگزار میشود. جایزه به شرکتکنندهای که انتخاب او بیشتر از سایرین به متوسطِ ترجیحات همهی شرکتکنندگان در کنار هم نزدیک باشد داده میشود. بنابراین هر شرکتکننده مجبور است به جای چهرههایی که به نظر او از همه زیباترند، آنهایی را برگزیند که فکر میکند احتمال بیشتری دارد نظر سایرین را نیز به خودش جلب کند. بنابراین همهی شرکتکنندگان رقابت را از یک زاویهی دید مینگرند … ما هوشمان را فدای پیشبینی که متوسط نظرات در مورد آنچه متوسط نظرات باید باشد، دارد میکنیم!
جان مینارد کینز
سرمایهگذاری حرفهای ممکن است مانند رقابتهای ژورنالیستی باشد که برای انتخاب ۶ تا از زیباترین چهرهها از میان ۱۰۰ عکس برگزار میشود. جایزه به شرکتکنندهای که انتخاب او بیشتر از سایرین به متوسطِ ترجیحات همهی شرکتکنندگان در کنار هم نزدیک باشد داده میشود. بنابراین هر شرکتکننده مجبور است به جای چهرههایی که به نظر او از همه زیباترند، آنهایی را
”کار نکردن” خیلی بیشتر از ”کار کردن” بشر را خسته میکند!
گراتزیا دلددا / الیاس پورتولو
در مورد گراتزیا دلددا بهزودی مینویسم. فقط این نکته را داشته باشید که این نویسنده ایتالیایی، دومین برنده زن جایزه نوبل ادبیات است.
”کار نکردن” خیلی بیشتر از ”کار کردن” بشر را خسته میکند! گراتزیا دلددا / الیاس پورتولو در مورد گراتزیا دلددا بهزودی مینویسم. فقط این نکته را داشته باشید که این نویسنده ایتالیایی، دومین برنده زن جایزه نوبل ادبیات است. دوست داشتم!۰
آناتول فرانس: خلاصه تاریخ جهان این است: مردم به دنیا آمدند، رنج بردند و مردند!
آناتول فرانس: خلاصه تاریخ جهان این است: مردم به دنیا آمدند، رنج بردند و مردند! دوست داشتم!۲
پیتر دراکر: عمر نظامهای اعتقادی بیشتر از عمر باورها است.
جایی میخواندم که خیلی اوقات یک اندیشه که برای سالها غیر قابل قبول بوده، کنار گذاشته شده و حتی کسی از آن خبر نداشته به یک باره در قالب دیگری ظاهر میشود و مورد قبول عمومی قرار میگیرد. در واقع تناسخ اندیشهها درست است و وجود دارد. این جمله دراکر به شکلی بسیار مختصر این نکته را بیان میکند. باور چیزی است که برای انسان شناخته شده و منشأ عمل است. با کمی فکر به درستی این جمله پی میبریم. مثال روشناش را در مکاتب اقتصادی میبینیم. در حالی که در یک دوره حدودا ۵۰ ساله بعد از بحران ۱۹۳۰ تفکرات جان مینارد کینز و مکتبش به شدت در سطح جهان پرطرفدار بود، امروز کمتر کسی است که از دخالت دولت در اقتصاد دفاع کند. اما هنوز مکتب ”کینزی” هنوز زنده است و نفس میکشد و طرفداران کمی هم ندارد. این روزها با پدید آمدن بحران مالی جهان دوباره داریم میبینیم که افکار کینز در حال زنده شدن هستند و دولت باراک اوباما هم برخلاف تبلیغات انتخاباتیاش در حال افزایش دخالت دولت در اقتصاد است. در داخل کشور خودمان هم که برادران اقتصاددان نهادگرا سالها است دارند همین حرفها را میزنند.
پیتر دراکر: عمر نظامهای اعتقادی بیشتر از عمر باورها است. جایی میخواندم که خیلی اوقات یک اندیشه که برای سالها غیر قابل قبول بوده، کنار گذاشته شده و حتی کسی از آن خبر نداشته به یک باره در قالب دیگری ظاهر میشود و مورد قبول عمومی قرار میگیرد. در واقع تناسخ اندیشهها درست است و وجود دارد. این جمله دراکر
مطالعه باعث شد دوکیشوت تبدیل به یک جنتلمن شود. اما باور کردن آن چیزهایی که خوانده بود باعث شد او دیوانه شود!
جورج برنارد شاو
مطالعه باعث شد دوکیشوت تبدیل به یک جنتلمن شود. اما باور کردن آن چیزهایی که خوانده بود باعث شد او دیوانه شود! جورج برنارد شاو دوست داشتم!۰
“ما انسانها برای هر چیزی که با خواستههایمان جور دربیاید از خدا متشکر میشویم؛ انگار او آن کارها را فقط برای رضایت ما کرده!”
(از دون کامیلو و پسر ناخلف؛ جوانی گوارسکی؛ ترجمهی مرجان رضایی؛ نشر مرکز)
“ما انسانها برای هر چیزی که با خواستههایمان جور دربیاید از خدا متشکر میشویم؛ انگار او آن کارها را فقط برای رضایت ما کرده!” (از دون کامیلو و پسر ناخلف؛ جوانی گوارسکی؛ ترجمهی مرجان رضایی؛ نشر مرکز) دوست داشتم!۱